
شعار سال: آمریکاییها بطور کلی نسبت به ساخت آینده و زندگی خود خوش بین هستند. همانگونه که نتیجه یک پیمایش نشان میدهد حدود سه چهارم (۷۵ درصد) پاسخگویان آمریکایی معتقدند سختکوشی و کار و تلاش زیاد عنصری بسیار مهم در دست یابی به موفقیت است. این در حالیست که ۶۲ درصد آنان به تحصیلات عالیه و کمتر از ۲۰ درصد پاسخگویان به ثروت خانوادگی جهت کسب موفقیت در زندگی باور دارند. با این وجود، زمانی که صحبت از نابرابری درآمد و تحرک اجتماعی میشود، ایالات متحده غالبن در مقایسه با سایر اقتصادهای توسعه یافته در رتبه پایین تری قرار میگیرد. بنابراین، سوال اینجاست: چه عاملی باعث امیدواری جوانان آمریکایی به ثروتمند شدن میشود؟
یافتههای اخیرِ مطالعهای که توسط راج چِتی و چند اقتصاد دان دیگر در دانشگاه استنفورد انجام گرفت پاسخ به پرسش فوق را سادهتر میکند. این تحقیق با مطالعه سوابق مالیاتی در آمریکا دو عامل اصلی را آشکار میسازد: نخست اینکه توزیع درآمدی فارغ التحصیلانِ دانشگاهایی خاص، در آمریکا چگونه است؛ و دومین مورد به تبیین تفاوت درآمدی و نسبت آن با ثروت خانوادگی میپردازد.
یافته اول بیانگر این موضوع است که فارغ التحصیل شدن از دانشگاههای ممتاز آمریکایی [۲](Ivy League) تضمینی برای حضور در طیف بالایی طبقه متوسط است. به عبارت دیگر، فارغ التحصیلان این دانشگاهها با توجه به ظرفیت خود و فارغ از پیشینه خانوادگی قادر به حضور در دو دهک بالاییِ جامعه آمریکا میباشند. البته فارغ التحصیلان دانشگاههای کمتر شناخته شده نیز شانس حضور در این طیف را دارا هستند چراکه، مولفه درآمد علاوه بر برند دانشگاه از رشته دانشگاهی نیز متاثر است. به طور میانگین، مهندسین فارغ التحصیل از دانشگاههای کمتر شناخته شده نیز شانس مشابهی نسبت به فارغ التحصیلان دانشگاههای ممتاز آمریکا را دارند.
اما تحصیلات عالیه به تنهایی نمیتواند طبقه متوسط بالا را به رده ثروتمندان جامعه سوق دهد. تنها تعداد کمی از مهندسان، پرستاران و داروسازان قادر به حضور در ۱ درصد بالایی جامعه هستند و عمده اعضای این طبقه را مدیران بانکی و فعالان حوزه مالی تشکیل میدهند چراکه فعالان این صنعت، از حقوق و مزایای بسیار بالایی برخوردار هستند. در اینجا نقش دانشگاههای ممتاز آمریکا بیش از پیش قابل توجه است؛ معمولن فارغ التحصیلان دانشگاههای ییل و هاروارد در نهایت در وال استریت مشغول به کار میشوند که نقش مهمی کسب ثروت ایفا میکنند.
یافته دوم این پژوهش به بررسی تفاوت درآمد افراد و ثروت خانوادگی آنها میپردازد. این روند در بالاترین سطح توزیع درآمد کاملن مشهود است. بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ تنها ۲ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه پرینستون از دو دهک پایین درآمدی بوده اند در حالیکه ۳/۲ درصد فارغ التحصیلان از یک دهم درصد درآمدی بالای جامعه بوده اند. این آمار نشان میدهد، روندهای پذیرش دانشجو در دانشگاههای برتر گاهی متاثر از خانوادهی متقاضیان تحصیل در این دانشگاه هاست. بعبارت دیگر، سادهترین راه برای ثروتمند شدن، داشتن والدینی ثروتمند است. یافتن همسری ثروتمند نیز دومین راه آسان برای ورود به اعضای طبقه بالاست. در صورتیکه هیچ یک از دو راه بالا در دسترس نبود، باید برای ورود به دانشگاههای ممتاز تلاش کرد هرچند یادآوری این نکته نیز ضروری است که همه فارغ التحصیلان پرینستون ثروتمند نمیشوند!

[۱]- نگارنده در گونه شناسی طبقاتی، طبقه متوسط را در سه طیف متوسط، متوسط پایین و متوسط بالا در نظر گرفته است.
[۲]– لیگ پیچک یا Ivy league که شامل ۸ دانشگاه سرشناس (هاروارد، ییل، استنفورد، براون، دارت موث، کلمبیا، کورنل، پنسیلوانیا) در ایالات متحده میباشد.
با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت جستارها ، تاریخ انتشار: اردیبهشت 1399 ، کدخبر: - ، www.jostarha.com