شعار سال: خیلی وقته که به خیلی چیزا با افسوس وآه میگیم "یادش بخیر! اماهمین یادش بخیرا هم میتونه قشنگ باشه اگه جای اینا چیزای خوب گذاشته باشیم که آیندگان حالشو ببرن و بعدها مثل ما بگن "یادش بخیر! واین زنجیرهی یادش بخیرها هیچوقت قطع نشه..
یادش بخیر! تو روستاها داشتن یه قطعه کوچیک باغ چای برای خودش جمال و کمال محسوب میشد. وقتی پا میذاشتی تو این قطعه بهشتی، همهی شادی و نشاط و سبزی و سرزندگی بوتههای چای میریخت تو وجودت. چای چینی با دست و دسته جمعی باآن صدای زیبای چاک چاک چاک، برای خودش یه ملودی موسیقیایی کامل بود. گل چایِ باغ نشین در زیبایی هیچ چیزی از گلهای خانه نشین کم نداشت بوتههای چای کهنه وکم بار که میشدن صاحب باغ از کسانی به نام "هرس زن "کمک میخواست. هرس زنان، مردانی توانمندبودند ومتبحر.. یه داس هرس زنی تو دستشون بود به تیزی شمشیر که موقع کار با سنگ مخصوصی به نام "ساب سنگ" تیز و تیزتر میشد این داسها رو معمولا دست کسی نمیدادن و مخصوص هرس زدن بوته چای بود. سه چهارنفری میفتادن به جان باغ چای و مثل موتورهای امروزی باغ رو هرس و تر و تمیز میکردن. معمولا یه قسمت از باغها رو از ته هرس میزدن قسمت دیگرشو سر هرس، تابتونن درطول ۶ ماه بهار و تابستون چای برا برداشت داشته باشن. بهار که میشد بوتههای هرس شده شروع میکرد به جوانه زدن. تر و تازه و نرم و معطر. داستان چای دستی عطری از همین جا شروع میشد. یه زنبیل کوچیک حصیری برمیداشتن میرفتن تو باغ و جوانههای تازه و سرگل رو به مقداری که نیاز داشتن میچیدن میاوردن خونه، یهن میکردن رو چادرشب گوشه یه اطاقی که بادگیر نبود. بعد دو روز این برگهای سبز چای از شادابی میافتاد و شل و پلاسیده میشد. تو هر خونه یه وسیله چای عمل آوری بود که بهش میگفتن "چای لاک" یه طشت چوبی بود دراندازههای بزرگ وکوچیک، داخلش هم مثل تنه درختان که بریده میشن برجستگیهای دوار و تودرتو داشت که به عمل آوری چای کمک میکرد. این کار هم مثل همه کارای دیگه کشاورزی تخصص وقدرت نیاز داشت وازعهده هرکسی برنمی آمد. نصف این چای لاک رو با چای پلاسیده پر میکردن، چای لاک رو به دیوار گیر میدان و به زانو مینشتن که فشار دستها بر چای بیشتر باشد سپس با چنگ زدن و گرداندن و چرخاندن ماهرانه چای به سمت چپ وراست کار مالش چای را آغاز میکردن. سرعت عمل آوری چای به نوع و خوب پلاسیده بودن چای وهمچنین قدرت ومهارت انجام دهنده این کار بستگی داشت. پس از نیم ساعت کار، برگهای چای دراثر مالش تیره ولوله شده و زمانیکه آب وکف حاصل از چای به دستها میچسبید مرحله سخت واولیه این کار به پایان میرسید. دراین زمان چای را در وسط چای لاک جمع میکردن وپارچهای رو آن میکشیدند. نیم ساعت بعد دوباره همین عمل مالش را با شدت ومدت کمتری شروع میکردن که بهش میگفتن" ور دست" زدن. دستان کسی که این کا رو انجام میداد تا مدتی دراثر رنگ چای سیاه میموند. بعد از این مرحله، چای مالش داده شده را درآفتاب پهن میکردن تا کاملا خشک شود سپس چای خشک شده رو میریختن داخل سینی یا طشت و روی چراغهای خوراک پزی یا علا، الدین با شعله بسار کم وبا حوصلهی زیاد دوباره خشک میکردن. حساسترین مرحله چایسازی سنتی دستی همین مرحله خشک کردن روی چراغ است. شعله زیاد باعث سوختن چای میشد وهنگام نوشیدن چای بوی سوختگی آن کاملا مشهود بود. خوب خشک نشدن چای هم باعث میشد چای موقع نوشیدن بوی نم بدهد که درهردو صورت به کیفیت چای لطمه میزد و تلاش مرد خانه را در چای سازی و مهارت کدبانوی خانه را درچای پزی زیر سوال میبرد.
برای نگهداری چای به مدت طولانی، چای خشک شده را در دبههای بزرگ حلبی میریختن و یا در کیسههای متقالی کوچیک میریختن و در جایی خشک آویزان میکردند که رنگ و بو و طعم آن حفظ شود. مقدار موردنیاز برای مصرف روزانه وهفتگی رو میریختن داخل قوطیهای حلبی خیلی کوچک ومعمولا کنار سماور و دم دست میذاشتن.
امروزه دیگر اثری از این چای سازی سنتی دستی خوشمزه و خوش طعم خوشمزه معطر باقی نمونده. به ندرت در بعضی خانهها و بمقدار خیلی کم چای دستی سنتی بعمل میاد. تک و توک خانوادههایی هستن که هنوز این سنت شیرین رو حفظ کردن و وقتی مهمون شون میشی، چند دقیقه بعد از احوالپرسی بوی خوش چای دستی سنتی مشامت رو نوازش میده و خیلی خوشحال میشی که بعد مدتها یه چای دبش لب سوز محلی نوش جان وخاطراتت رو زنده میکنی البته اگه باغ چای و گل چای و هرس داز و چای لاک و استکان نعلبکی شاه عباسی رو قبلا تجربه کرده باشی وگرنه همون بهتر که چای هندی رو بنوشی و با اسانسش حال کنی.
چای لاک. وسیله خانگی به عمل آوری چای خشک سنتی
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال