پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۰۴۸۹
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۱۵
عموما جامعه مدرن به جوامع اروپایی‌ای اطلاق می‌شود که در بین سال‌های ۱۶۵۰ تا ۱۹۵۰ می‌زیستند‌. در حالی که منظور از جامعه پست مدرن معطوف می‌شود به جوامع اروپایی و بسیاری جوامع توسعه یافته دیگر از ۱۹۵۰ تا کنون.

شعار سال: عزیمت‌گاه ما در این جستار ترسیم و تدقیق تفاوت‌های مدرنیته و پست مدرنیته (پسا مدرن، پسانوگرایی) و نهایتاً وزن دادن به این مفاهیم با وفاداری به هنجارهای علمی است. در این راستا، به متغیرهای دخیل در بودشِ (وجود) بسترهای تاریخی معطوف به آنچه سائق گذار از مدرنیته به پست مدرنیته و ژرفای اندیششی در آن بوده می‌پردازیم.

پر واضح است که برای فهم و درک پست مدرنیته ابتدا می‌بایست پی جوی این پرسش باشیم که مدرنیته چیست و جامعه مدرن از چه خصیصه‌هایی برخوردار است.

عموما جامعه مدرن به جوامع اروپایی‌ای اطلاق می‌شود که در بین سال‌های ۱۶۵۰ تا ۱۹۵۰ می‌زیستند‌. در حالی که منظور از جامعه پست مدرن معطوف می‌شود به جوامع اروپایی و بسیاری جوامع توسعه یافته دیگر از ۱۹۵۰ تا کنون.

پست مدرنیست‌ها بر این باورند که پست مدرنیسم از مدرنیسم به حدی متفاوت است که برای توانِش (توانایی) در کندوکاو آن نیاز به شیوه‌های پژوهشی جدید و تئوری‌های نو داریم. جان‌مایه‌ی سخن آنها بر این بنیاد استوار است که آن نهادهای با ثباتی که عمل‌کردشان برقراری پیوند بین ما بود امروز به طور بارزی از اثرشان فروکاسته شده و با اوج گیری جهانی‌سازی و فن آوری‌های نوین افراد آزادی عمل فزون‌تری برای گسترش و شناساندن فرهنگ‌شان در قیاس با قبل دارند. جامعه‌شناسان با این نگرش کاملا زاویه دارند. برخی از آنها مدعی‌اند که دوران پست مدرن بعد از ۱۹۷۰ آغاز می‌شود و برخی دیگر نظیر گیدنز بر این عقیده هستند که ما هنوز هم وارد دوران پست مدرن نشده‌ایم.

همانطور که پیشتر عنوان شد برای روشن سازی مفهوم پست مدرنیته ابتدا می‌بایست مدرنیسم و فراگرد آن را بررسی کنیم. به منظور پیدایش درکی پویا گاه صریح و گاه تمثیل وار سخن می‌گوییم تا بتوانیم برای گمانه زنی‌ها و چالش‌های متبلور، نوشاک فکریِ در خور فراهم آوریم.

از منظر جامعه‌شناسان دوران مدرن معطوف به چند صد سال اخیر در اروپا است و خصوصیات آن از این قرار است:

  •  تولید اقتصادی به شکل صنعتی درآمد و سرمایه‌داران با طبقه اجتماعی هسته اصلی تقسیم‌بندی اجتماعی شدند. طبقه اجتماعی بازتاب کننده سطح و موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد است. در مقام تمثیل، از نگاه مارکس افراد در جوامع صنعتی به دو طبقه اصلی تقسیم می‌شوند:
    الف) آنهایی که صاحبان سرمایه هستند؛ ب) آنهایی که کار و زحمت خود را به صاحبان سرمایه می‌فروشند.
  • رشد شهرها و شهر نشینی در طول سده‌های ۱۸، ۱۹ و ۲۰؛ هزاران نفر به شهرها مهاجرت کردند و در آنجا سکنی گزیدند.
  • دانسته‌های افراد مبتنی بر تفکرات علمی و خردورزانه است نه بر پایه جادو و خرافات:
    در این دوران نگرش افراد به دنیای پیرامون خود علمی و بر اساس خرد است. به عنوان مثال فجایع طبیعی نظیر زلزله از منظر علمی کاویده می‌شد نه با تکیه بر باورهای خرافی.
  • با تکیه بر دستاوردها و پیشرفت‌های علمی و فنی، جامعه در مسیر مطلوب‌تری قرار می‌گیرد.

بسیاری از جامعه‌شناسان مشهور کوشیدند تا راه‌هایی برای فهم مدرنیته وتحولات عظیمی که آن را پدید می‌آورد بیابند، از آن جمله می‌توان از اندیشمندانی نظیر مارکس و دورکیم نام برد که تلاش کردند تا نظریه‌ها و مفاهیمی خلق کنند که قادر به تشریح و تفصیل پرسش‌های بنیادینی نظیر این که: چه چیزی جوامع را در کنار هم نگه می‌دارد و چه چیزی باعث تغییر در آن‌ها می‌شود؟

حال برآنیم با چیستی پست مدرنیسم درگیر شویم. این اصطلاح عموماً به نگرشی اطلاق می‌شود که در آن نهادها و زوایای مختلف شیوه‌های زندگی مدرن تا حدی عوض شده و با ساز و کارهای دیگر جایگزین شده که باعث ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه مدرن شده است. در تقابل، پست مدرنیسم به شیوه‌های جدید نگریستن به تفکر معطوف می‌شود. از نگرِ پست مدرنیست‌ها دانش می‌بایست به گونه‌ای دیگر در نزد مدرنیست‌ها نظیر کارکردگراها و مارکسیست‌ها ادراک شود. پنج مشخصه‌ی محوری جوامع پست مدرن جهانی‌سازی (globalization)، رسانه، تغییر سریع جهان، جامعه مصرف‌گرا، تنوع فرهنگی و نژادی است. حال به تبیین هر یک از مفاهیم می‌پردازیم:

  • جهانی‌سازی: افزایش اتصلات و ارتباطات در سطح بین‌المللی است. در واقع، به معنای جریان و انتقال بیشترِ اطلاعات، ایده‌ها، وجوهات مالی و افراد بین کشورها است.
  • اهمیت فزاینده‌ی رسانه‌های جمعی: عصر پست‌مدرن شاهد گسترش عظیم در فن‌آوری‌های رسانه‌ای است. رشد رسانه‌های دیجیتال، به ویژه اینترنت، منجر به افزایش چشمگیر تعداد افراد علاقمند و دنبال کننده‌ به رسانه‌های جمع و محصولات رسانه‌ای کذب و غیر واقعی شده است.

یکی از پیامدهای این رخداد، تکیه کردن بیشتر جامعه بر رسانه به منظور آگاهی از اخبار و رویدادهای دنیا است. برخی جامعه‌شناسان بر این

باورند که آنچه در رسانه تولید شده و به آن پرداخته می‌شود فرای واقعیت هستند. به عبارتی متفاوت از آنچه در حقیقت روی می‌دهد هستند. به عنوان نمونه برای پوشش خبری جنگ‌ها متفاوت از واقعیت و جانب دارانه عمل می‌کنند.

از دل رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی پدید می‌آیند. فرو رفتن و شکل‌گیری هر چه بیشتر این شبکه‌ها باعث کاهش روابط اجتماعی به شکل عرفی آن شده است.

  • سرعت تحولات جهان:
    در جامعه پست‌مدرن سرعت تغییرات و تحولات بسیار فراتر از جامعه مدرن است. از این رو می‌توان گفت که جامعه پست‌مدرن بسیار پویاتر و دگرگون پذیرتر است. این جامعه هرگز آرام و بی‌تحرک نمی‌نشیند بلکه مثل کودکی بی‌قرار مدام وول می‌خورد و جنب و جوش می‌کند. به همین سبب فاقد ویژگی‌های ساختاری یک جامعه پایدار و منسجم است. این امر به وضوح در ساز و کارهای معطوف به کار، مد، موسیقی و فروپاشی اجتماعات محلی به چشم می‌خورد.
  • کار: امروزه زندگی کاری دستخوش نا امنی بسیار بیشتری شده است. از این جهت که شرکت‌ها برای دستیابی به نیروی کار ارزان‌تر به کشورها و نواحی دیگر نقل مکان می‌کنند. به عنوان نمونه شرکت دیسون کارخانه خود را در ولز بست و به دنبال نیروی کار ارزان به چین رفت.
    علاوه بر این بسیاری از شرکت‌ها و مراکز تجاری نیروی کار خود را از طریق موسسات کاریابی جذب می‌کنند. به این معنا که افراد با موسسه کاریابی قرارداد می‌بندند و برای شرکت مربوطه کار می‌کنند. با این شیوه استخدام شرکت‌ها راحت‌تر می‌توانند آن نیرو را از کار بر کنار کنند.
  • مد و موسیقی: دو مورد از صنایعی که به سرعت در حال تغییر و تحول هستند مد و موسیقی‌اند. به واقع، هنرمندان برای آن که بتوانند همیشه در صدر بمانند مجبورند مدام خود را به روز کنند.

  • فروپاشی اجتماعات محلی: انعطاف‌پذیری فزاینده‌ی مشاغل باعث شده که افراد در طول زندگی خود چندین بار محل زندگی خود را تغییر دهند. این امر سبب شده که اجتماعات محلی کمتر بتواند شکل بگیرد.
  • جامعه مصرف‌گرا: مصرف گرایی به معنای اصالت دادن به مصرف و قرار دادن رفاه و دارایی‌های مادی به عنوان هدف است. یکی از تفاوت‌های بنیادین بین جامعه مدرن و پست مدرن در این ست که جامعه پست‌مدرن بیشتر مصرف‌گرا است. بدان معنا که اوقات فراغت، سرگرمی و خرید از اهمیت بیشتری نسبت به کار برخوردار است. از این رو، تصویر یک جامعه پست مدرن بیشتر به یک مرکز خرید بزرگ (شاپینگ مال) می‌ماند تا به یک کارخانه. شعار معروف مصرف‌گرایی یا consumerism این است: من می‌خرم، پس هستم. به واقع این یک پدیده اجتماعی- اقتصادی است که از برابر دانستن خوشبختی با خرید دارایی و مصرف متاثر می‌گردد.
  •  

در جامعه پست مدرن افراد طیف وسیع‌تری برای برگزیدن سبک زندگی خود در مقایسه با گذشته دارند. این امر حتی شامل انتخاب اقلام خوراکی و مصرفی نیز می‌شود. افزون بر این، افراد دیگر بر مبنای طبقه اجتماعی، جنسیت و نژادشان در قالب‌ها و شکل‌های از پیش تعیین شده قرار نمی‌گیرند. برای مثال، زن‌ها تن‌ها بخاطر زن بودن‌شان لزوماً خانه‌دار نمی‌شوند. کارها و مشاغل نسبت به گذشته کمتر بر اساس جنسیت طبقه‌بندی می‌شوند. جامعه کمتر بر مبنای طبقه، جنسیت و حتی نژاد مرزبندی می‌شود. این که شما از طبقه کارگر باشید، یا این که یک زن باشید و یا رنگین پوست باشید تاثیر اندکی در مقایسه با جامعه مدرن در شکل‌گیری هویت آینده شما دارد.

  • تنوع فرهنگی و نژادی: سرعت فزاینده‌ی گلوبالیزیشن منجر به رشد چشمگیر تنوع فرهنگی و نژادی شده است، که خود محصول آمیزش و ترکیب عرف‌های فرهنگی گوناگون می‌باشد. اگر جامعه امروز را با ۱۰۰ و یا حتی ۵۰ سال پیش مقایسه کنیم، به وضوح رشد خیره کننده تنوع اشکال فرهنگی و اجتماعی مختلف را مشاهده می‌کنیم. به برخی از این اشکال می‌توان از طریق در نظر گرفتن کالاها و خدمات امروزی، مد و موسیقی، بافتار و ساختار آموزش، کار و خانواده پی برد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از جستارها، تاریخ انتشار: 17 خرداد 1399، www.jostarha.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین