شعار سال : برخی نمایندگان مجلس قرار است طرحی دوفوریتی در حوزه مسکن شبیه به مسکن مهر موسوم به «مسکن انقلاب» را مطرح کنند. گفته میشود راهبر اصلی این نمایندگان، علی نیکزاد، نایب رئیس دوم مجلس و وزیر مسکن دولت محمود احمدی نژاد است که طرح مسکن مهر نیز در زمان او پایه ریزی شد. به گفته نمایندگان، وسعت این طرح دو برابر مسکن مهر است و قرار است در آن، طی ۶ سال، ۶ میلیون خانه ساخته و به مردم فروخته یا اجاره داده شود. نمایندگان میگویند در این طرح، میخواهند زمینهای دولتی را به انبوه سازان واگذار کنند تا به زعم آنها قیمت زمین حذف شود. همچنین برای هر خانه ۷۵ متری ۲۵۰ میلیون تومان پول ساخت پیش بینی شده که باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان آن از طریق تسهیلات تأمین میشود.
گرانی وحشتناک، حاصل طرح مجلس
اصلیترین انتقاد به این طرح از همین جا آغاز میشود. به بیان دیگر قرار است هزینه تهیه، ساخت و نیز ودیعه اجاره عمدتاً از محل خطوط اعتباری بانک مرکزی و افزایش پایه پولی تأمین مالی شود. چنین طرحی به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار بانکی ارزان قیمت در سال نیاز دارد. علاوه بر این، به اندازه همین رقم یعنی ۱۰۰ هزار میلیارد تومان دیگر نیز نقدینگی نیاز دارد تا این طرح را پشتیبانی کند.
هر فردی با کمترین دانش اقتصادی به خوبی میداند که ارائه چنین اعتباری نقدینگی بسیار بالایی را به دنبال خواهد داشت. این نقدینگی به بازارهای متعددی ورود خواهد کرد. از لوازم خانگی و کوچکترین احتیاجات زندگی گرفته تا همین بازار مسکن. یعنی نقدینگی ایجادشده در نهایت دامن همین طرح مسکن نمایندگان را نیز خواهد گرفت و به جای آنکه بی خانهها را صاحبخانه کند، عملا باعث افزایش بسیار زیاد قیمت مسکن خواهد شد.
در انتظار تورم سه رقمی
بر اساس پیش بینی کارشناسان اقتصادی، تورم ناشی از این طرح بر اساس آنچه گفته شد به اندازهای بالاست که تاکنون مشابه آن در ایران هرگز تجربه نشده است. بر این اساس، گفته میشود تورم ناشی از این طرح حتی سه رقمی خواهد شد که آثار اقتصادی آن ممکن است غیرقابل جبران باشد.
آیا دولت سازندگی و اصلاحات نمیتوانستند چنین طرحی را اجرا کنند؟
سوالی که ممکن است ذهن هر فردی را درگیر کند این است که اگر چنین طرحی مناسب بود و میتوانست مشکل مسکن را در کشور از راه درست و بدون تبعات جبران ناپذیر، ریشه کن کند، چرا مثلا در دولتهای سازندگی و اصلاحات اساسا چنین طرحهایی مطرح نشده بود؟ واقعیت آن است که ارائه چنین طرحهایی اساسا موضوع پیچیدهای نیست. اتفاقا طرحی بسیار ساده است و خلاصه آن این است که دولت به هر طریق ممکن پول چاپ کند و با استفاده از آن، هر تعداد خانه که مورد نیاز است بسازد. اما واقعیت آن است که چنین طرحهایی بدون مطالعه لازم، سر از ناکجاآباد در خواهد آورد. به جز تبعات متعدد ناگوار چنین طرح هایی، یکی از دلایلی که آن دولتها هرگز به سمت چنین طرح ایی نرفتند، همین موضوع تورم بود. طبعا تورم بی سابقه ناشی از این طرح، یک مانع جدی بر سر راه آن بوده است.
خیانت ناخواسته
طبعا تصویب چنین طرحهایی و اجبار دولت به اجرای آن، با توجه به تبعات آن، اگرچه با هدف خدمت به مردم و تامین کسری مسکن باشد، در نهایت به یک خیانت ناخواسته تبدیل میشود. مطمئنا هیچ یک از طراحان چنین طرحهایی نمیخواهند طرح شان در نهایت به یک تورم افسارگسیخته بالای ۱۰۰ درصدی، گرانی همه کالاها در کشور و در نهایت حتی گرانتر شدن غیرمنطقی همین مسکن منتهی شود، اما طرحی که در پیش گرفته اند، ناخواسته به همین مسیر ختم خواهد شد.
انتظار از نمایندگان
طبعا در چنین شرایطی انتظار میرود نمایندگان دلسوز ملت در مجلس با بحثهای کارشناسی و روشن کردن تبعات این طرح، اجازه ندهند چنین هزینه بی سابقهای به دوش کشور و مردم تحمیل شود.
مشکل مسکن یک واقعیت است
تردیدی نیست که مشکل مسکن در کشور یک واقعیت است؛ آمارهای رسمی نشان میدهد حدود ۶ میلیون خانوار یعنی بیش از ۲۶ درصد خانوارهای کشور مستاجرند و همین آمار برای اثبات وجود مشکل مسکن در کشور کافی است. طبعا توانمند کردن این دسته از خانوارها برای خرید مسکن خدمت بزرگی به کشور محسوب میشود، اما کسی انتظار ندارد برای ساخت مسکن مورد نیاز کشور، کل اقتصاد را نابود کنیم طوری که در نهایت این نابودی اقتصاد، قدرت اقتصادی مردم را حتی از زمان حاضر نیز ضعیفتر کند.
حل مشکل مسکن باید از راه درست و علمی آن انجام شود نه اینکه با چنین طرحهایی عملا وضعیت اقتصادی مردم چند برابر بدتر از زمان کنونی شود. تجربه احمدی نژاد چنان که گفته شد طرح نمایندگان تفاوت خاصی با طرح مسکن مهر احمدی نژاد ندارد. طرح دولت احمدی نژاد در شرایطی آغاز شد که احمدی نژاد با بهترین شرایط اقتصادی بعد از انقلاب، دولت را از سیدمحمد خاتمی تحویل گرفته بود. با تورمی ۱۳ درصدی، کمترین میزان بیکاری و گرانی، رونق ساخت و ساز و نیز قیمت دلار که حدود ۶ سال بود با روندی بسیار آرام و منطقی در کانال ۸۰۰ تومان افزایش مییافت. در دولت احمدی نژاد نیز فروش نفت همچنان در اوج بود و قیمت نفت نیز در بالاترین سطح خود قرار داشت. با این حال، چنین دولتی تورم وحشتناک ۴۵ درصدی را تجربه کرد. یکی از علل ثبت چنین تورمی بی تردید طرحهایی مشابه مسکن مهر بود. این طرحها با افزایش نقدینگی ناگهانی تورمی غیرقابل تصور را ایجاد کردند. نتیجه نیز آن شد که طرحی که قرار بود با قیمن زمین صفر آغاز شود، در نهایت خانههایی ساخت که هر کدام با قیمت بالا، زمین آن معامله میشوند و قابل تامل اینکه فارغ از کیفیت ساخت شان، بسیاری از آنها هنوز هم از امکانات اولیه زندگی از گاز تلفن گرفته تا راه و مدرسه بی بهره اند.
حال تصور کنید در وضعیت اقتصادی کنونی که تورم ناشی از تحریمهای آمریکا به اوج رسیده و فروش نفت در پایینترین سطح تاریخ کشور بعد از انقلاب قرار دارد، طرحی اینچنین به کشور تحمیل شود؛ چه خواهد شد؟ نتیجه فوری این طرح، بی تردید افزایش نقدینگی و تحمیل یک تورم شدید و موج جدید و چه بسا بی سابقه گرانیها خواهد بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازخبرگزاری انتخاب، تاریخ انتشار:۲۴ تیر ۱۳۹۹، کد خبر: entekhab.ir_۵۶۱۶۹۶