پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۳۲۲۱
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۵

شکاف میان فضای واقعی و فضای مجازی

همواره یکی از ویژگی‌های یک جامعه پویا بی‌تفاوت نبودن اعضای آن نسبت به مشکلات عمومی و پیگیری مطالبات و خواسته‌هایی است که سهمی پر رنگ در خیر عموم دارند. افراد چنین جامعه‌ای در تلاش هستند به مثابه یک کنشگر یا در قالب نقشی حداقلی به عنوان یک حامی یا در قالب نقشی حداکثری به عنوان یک رهبر و لیدر پیگیری مطالبات را به عهده بگیرند.
شعار سال: همواره یکی از ویژگی‌های یک جامعه پویا بی‌تفاوت نبودن اعضای آن نسبت به مشکلات عمومی و پیگیری مطالبات و خواسته‌هایی است که سهمی پر رنگ در خیر عموم دارند. افراد چنین جامعه‌ای در تلاش هستند به مثابه یک کنشگر یا در قالب نقشی حداقلی به عنوان یک حامی یا در قالب نقشی حداکثری به عنوان یک رهبر و لیدر پیگیری مطالبات را به عهده بگیرند. حالا توئیتر و اینستاگرام به فرصتی تبدیل شده‌اند برای این‌که کاربران آن بتوانند مطالبات خود را در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح کنند. این مطالبات برای این‌که نشانه‌دار شوند به کمک هشتگ به آن‌ها برچسبی زده می‌شود، حالا اگر هرچقدر تعداد استفاده از یک هشتگ زیاد شود آن خواسته به نوعی فراگیر می‌شود، چیزی که اصطلاحاً به آن «ترند» شدن می‌گویند.
برای نمونه هشتگ «اعدام نکنید» مدتی قبل تبدیل به پر استفاده‌ترین هشتگ در توئیتر شد، طوری که نه تنها کاربران عادی، بلکه بسیاری از شخصیت‌های معروف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در ایران از آن حمایت کردند. در موارد مشابه دیگر توجه به مطالبات محیط زیستی در خصوص وقف شدن جنگل‌های هیرکانی یا وقف شدن پلاک‌هایی از کوه دماوند تبدیل به هشتگ در فضای مجازی شدند، همچنین درخواست‌ها درباره حفاظت از کوله‌بران باز هم به چنین سرنوشتی در فضای مجازی دچار شد. اما آیا طرح مطالبات فقط در فضای مجازی، نوعی کنشگری محسوب می‌شود؟ در پرسشی دیگر این‌که کیفیت این کنش در چه حد و حدودی است؟ و همچنین عواقب این سطح از مطالبه‌گری چه خواهد بود؟

کنش‌های اجتماعی در یک فضای واقعی اصالت پیدا می‌کنند

این‌ها پرسش‌هایی بودند که روزنامه «همدلی» برای پی بردن به پاسخ آن‌ها به سراغ یک جامعه‌شناس رفت. دکتر «سعید معیدفر»، جامعه‌شناس ایرانی، ضمن بدون فایده ندانستن طرح مطالبات در فضای مجازی، اما چندان آن را با توجه به ویژگی‌های ذاتی یک انسانِ کنشگر موثر نمی‌داند. «معیدفر» در این باره به روزنامه «همدلی» می‌گوید که «بُعد اجتماعی یک انسان و کنش‌های اجتماعیِ او زمانی اصالت پیدا می‌کند که قطعاً در یک فضای عینی و واقعی شکل بگیرد، چرا که انسان دارای دو بُعدِ عقلانی و عاطفی است.
بُعدِ عاطفی انسان زمانی شکل می‌گیرد که آدم‌ها در ارتباطات رو در رو با یکدیگر باشند. اگر این اتفاق نیفتد و یک پیوستگی میان کنشگران نباشد و افراد به صورت گسیخته در فضای مجازی ارتباط داشته باشند در نتیجه آن کنش‌ها اصالت نخواهد داشت، حتی ممکن است در ادامه تحت شرایطی تبدیل به یک فاجعه شود.»
حالا پرسش تازه‌ای مطرح می‌شود، چطور ممکن است طرح یک مطالبه در فضای مجازی به نتایج فاجعه‌باری ختم شود؟ آن طور که به نظر می‌رسد اشاره این جامعه‌شناس به یک «سرخوردگی» است که در نهایت امر برای کاربران باقی خواهد ماند. «معیدفر» در توضیح این پرسش عنوان می‌کند که «نمی‌خواهم برخورد قاطع داشته باشم و بگویم این سطح از مطالبه‌گری تماماً بی‌فایده است، به هر حال ممکن است برخی از این هشتگ‌ها در فضای مجازی یک نتایج مرحله‌ای هم داشته باشند و کاربران از این خوشحال شوند که ما توانستیم با هشتگ فلان، مثلاً فلان اتفاق را متوقف کنیم. اما من فکر می‌کنم این نتایج اولیه و جزئی تنها یک جایزه کوچک هستند برای این‌که مطالبات در همین سطح از فضای مجازی باقی بماند و با هشتگ‌ها ادامه داشته باشد، در حالی که در نهایت و در آن لحظات سرنوشت‌ساز و انتهایی می‌بینیم نتیجه چیز دیگری می‌شود و کاملا متفاوت با خواسته‌ها است، نتایجی که برای کاربران حاصلی جز ناامیدی ندارد.»

شکاف میان فضای واقعی و فضای مجازی

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که «پیگیری مطالبات در فضای مجازی نوعی فاصله افتادن میان کنشگران است» ادامه می‌دهد که «کنشگری در فضای واقعی مختصات مشخصی دارد که در فضای مجازی ما این مختصات را نمی‌بینیم و اساساً وجود ندارد؛ بنابراین وقتی که مثلاً شما به عنوان قدرت، یک شکاف جدی میان فضای مجازی و یک امکان واقعی ایجاد می‌کنید، به راحتی می‌توانید در راستای اهداف خود نبض یک جامعه را در دست بگیرید. حال نه این‌که قدرت‌ها در این شرایط به حداکثر خواسته خود برسند، اما هم کنشگران و هم نخبگان در این گسستگی فعالیت مناسبی ندارند.»
وی با اشاره به اهمیت ارزیابی عملکرد در کنش‌های اجتماعی عنوان می‌کند: «شما به عنوان یک کنشگر زمانی اهمیت پیدا می‌کنید و تاثیرگذار هستید که امکان ارزیابی عملکرد برایتان وجود داشته باشد. اما امکان یک ارزیابی دقیق را وقتی خواهید داشت که بتوانید کنشگر فضای واقعی باشید؛ مانند کنشگری در یک حزب یا مثلاً در یک صنف، و در درون همه این تشکیلات یک رهبرانی باشند که این مطالبات را پیگیری کنند. بنابراین، چون کار حزبی به شکل جدی وجود ندارد هم لیدر‌ها فریب می‌خورند و هم کنشگران فریب می‌خورند، در نتیجه هم اعتبار آن لیدر‌ها برای همیشه از بین می‌رود و هم جامعه دچار سرخوردگی می‌شود که دیگر حاضر به ورود به چنین عرصه‌هایی نیست؛ بنابراین قدرت‌ها با ایجاد فاصله میان کنشگران و نخبگان و عدم امکان ارزیابی عملکرد برای آنها، نتایج خاص خودشان را دنبال می‌کنند.»
«معیدفر» با اشاره به اولویتِ فعالیت در فضای واقعی، در خصوص این‌که چرا چنین فعالیتی در جامعه ما کمرنگ دیده می‌شود و اکثر مطالبات در همان فضای مجازی باقی می‌مانند، به «همدلی» می‌گوید: «این‌که چرا افراد در فضای مجازی مطالبات خودشان را پیگیری می‌کنند پاسخ روشنی دارد، برای این‌که در بیرون امکان فعالیت ندارند. شما نگاه کنید که عملاً ما نه حزبی داریم و نه تشکیلاتی داریم که افراد بتوانند از طریق آن مطالبات خودشان را عنوان کنند.»
او در خصوص میزان موفقیت مطالبه‌گری در فضای مجازی ادامه می‌دهد: «فضای مجازی و فضای واقعی باید با یکدیگر یک نسبتی داشته باشند، اما عملاً این دو فضا نسبت به یکدیگر گسیخته هستند.
وقتی که فضای واقعی بسته است و امکان کنشگری در آن وجود ندارد، بنابراین خیلی روی فضای مجازی نمی‌شود حسابی باز کرد. به هر حال ممکن است که بخشی از این کنش‌ها در عالم مجازی، کنش‌های دقیقی نباشند و به دلیل همان گسیختگی و عدم امکان ارزیابی عملکرد که مطرح کردم معمولاً چندان نتیجه‌بخش نیستند.»

امکانِ پیگیری مطالبات در فضای واقعی

این جامعه‌شناس در ادامه در خصوص این‌که چقدر امکان دارد این مطالبات در فضای واقعی مطرح و پیگیری شود، عنوان می‌کند: «چنین چیزی امکان محدودی دارد، وقتی که در عالم واقعیت جلوی هر نوع فعالیت و کنشگری گرفته شده باشد و با آن برخورد‌های امنیتی شود، چطور ممکن است این مطالبات به فضای واقعی کشیده شود؟ البته همه این مطالبات قابلیت تبدیل شدن به یک پتانسیل را دارند که به اشکال دیگری خودش را نشان دهد که من نسبت به آن هم خوشبین نیستم. مثلاً در جریان یک انتخابات فردی بیاید و با استفاده از همین مطالباتِ مطرح شده آن‌ها را تبدیل به شعار انتخاباتی خود کند، کنشگران مجازی هم تحت تاثیر آنکه مطالباتشان دارد شنیده می‌شود وارد میدان انتخاباتی شوند که نمونه‌اش انتخابات سال ۹۶ بود.»
«معیدفر» ادامه می‌دهد که «گروهی در سال ۹۶ با بهره گرفتن از همین جنس از مطالبات آمدند آن‌ها را در صحنه انتخابات مطرح کردند و موفق شدند افراد را به دنبال خودشان وارد مبارزه انتخاباتی کنند، اما آخرش چه شد؟ شاید چیزی شبیه به یک فریب بود. نتیجه آن این می‌شود که بعداً تمام زمینه‌های کنشگری کور می‌شود؛ در واقع همه احساس فریب‌خوردگی می‌کنند و احساس خوبی نخواهند داشت، همین اتفاق هم برای انتخابات ۱۴۰۰ می‌افتد، یعنی مجدد گروهی یا فردی با استفاده از همین مطالبات که مطرح شده‌اند وارد عرصه می‌شوند، اما بعداً به آن هیچ توجهی نمی‌کنند، از آنجایی هم که این مطالبات خارج از یک فضای واقعی با ویژگیِ کنشگران به هم پیوسته و در یک فضای مجازی که کاربران از هم گسسته هستند مطرح شده است، امکان هیچ پیگیری وجود ندارد و سبب سرخوردگی و سرافکندگی مردم می‌شود.»

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همدلی، تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، کدخبر: ۷۵۵۷، www.hamdelidaily.ir
خبرهای مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین