شعار سال : عارضهٔ استکهلم Stockholm syndrome، اصطلاحی است که پس از سرقت از بانکی در میدان نورمالمستوری Norrmalmstorg استکهلمِ سوئد، توسط بیل بیِروت (Nils Bejerot) روانشناسی که از ابتدا تا انتها به پلیس مشاوره روانشناسی میداد و به بانک رفت وآمد داشت، هم زمان با پوشش خبری مورد استفاده قرار گرفت و بعدها توسط روانشناس دیگری به نام «فرانک اوخبری» (Frank Ochberg) رسماً تعریف و نامگذاری شد. در طی این گروگانگیری چهار کارمند (سه زن و یک مرد) به مدت ۶ روز (از تاریخ ۲۳ تا ۲۸ اوت ۱۹۷۳) به گروگان گرفته شدند. در طی این شش روز قربانیان وابستگی عاطفی به گروگانگیرها پیدا کردند تا حدی که از همکاری با پلیس سرباز میزدند و حتی پس از آزادی از این مصیبت شش روزه در دفاع از گروگان گیران خود برآمدند.
علیرغم اختلافات نامبرده، پژوهشگران درمورد سه ویژگی اصلی سندرم استکهلم اتفاقنظر دارند:
*** گروگان نسبتبه پلیس و سایر نیروهای مسئول دارای احساسات منفی است؛
*** گروگان نسبتبه گروگانگیر دارای احساسات مثبت است؛
*** گروگانگیر نسبتبه گروگان احساسات مثبت پیدا میکند.
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این سندرم در توضیح رفتارهای خاص طیف وسیعی از آسیبدیدگان روانی کاربرد دارد که از این میان علاوهبر قربانیان گروگانگیری میتوان به بازماندگان اردوگاههای کار اجباریِ جنگ جهانی دوم، اعضای فرقههای مذهبی، زنانی که از سوی همسرانشان مورد خشونت فیزیکی مکرر قرار گرفتهاند، قربانیان تجاوز جنسی، کودکانی که بهلحاظ جسمی و عاطفی مورد آزار و اذیت واقع شدهاند، اشاره کرد. در برداشتی کلی، این پدیده علاوه بر روابط عاطفی، در روابط دوستانه، خواهر برادری، پدر فرزندی، مدیر کارمندی و به طور کلی هر رابطهای که یکی از طرفین در موضع قدرت و کنترل قرار دارد، ممکن است خودش را نشان دهد. این سندرم بر پایه ترس، تهدید، گروکشی عاطفی، محدودیت و وابستگی مالی، جداسازی فیزیکی یا فکری، القای حس ناامیدی، دیدن دلخوشیهای کوچیک، توجیه رفتارهای خشن و… شکل میگیرد. فرد قربانی مدام با جملاتی مثل :
-اگه با من کات کنی، کی میاد سراغت؟
-فکر آبروی خونوادهت رو کردی؟
-هیچکس تو خونه بابات منتظرت نیست!
-اگه بری، خودمو میکشم.
-میام محل کارت و آبروتو میبرم.
-اگه بری، بچهت زیر دست زنبابا بزرگ میشه.
-مادرت اگه جریان جداییمون رو بفهمه، دق میکنه.
-اگه جدا بشی، تو این گرونی چه جوری میخوای شکمت رو سیر کنی؟
-اصلاً میدونی دادگاه از کدوم طرفه که ازم شکایت کنی؟
- ....
از طرف فرد آزارگر مواجه میشود. علاوه بر این خود قربانی هم با تفکراتی مثل:
-درسته که دست بزن داره، اما تولدم رو یادشه.
-درسته که تو جمع تحقیرم میکنه، اما بعدش از دلم درمیاره.
-همه مردها اینجوریان، دارم زیادی سخت میگیرم.
-تو این یه سال فقط ۲ بار کتکم زده.
-اگه دوسم نداشت که این همه کادو برام نمیخرید.
-حالا از سرکار اومده خسته بوده یه چیزی گفته، ....
کمکم این خشونتها رو برای خودش توجیه میکند و به این باور میرسد که راه فراری ندارد و این جزئی از سرنوشت اوست.
سندرم استکهلم در تمامی گروگانها یا کسانی که تجربهی سایر موقعیتهای قابل مقایسه را داشتهاند، بروز نمیکند. طبق نتایج پژوهشی که روی بیش از ۱۲۰۰ مورد گروگانگیری انجام شد، پژوهشگران پلیس فدرال آمریکا (FBI) دریافتند که در ۹۲ درصد از گروگانها اثری از سندرم استکهلم مشاهده نشد. اما پژوهشگران در پی مصاحبه با مهماندارانی که تجربهی گروگان گرفتهشدن در هواپیماربایی داشتند، به این نتیجه رسیدند که وجود شرایط زیر جهت بروز سندرم استکهلم ضروری است:
*** موقعیت بحرانی بهمدت چند روز یا بیشتر طول بکشد؛
*** گروگانها در اتاقی جداگانه نگهداری نشوند، بلکه در تماس با گروگانگیرها باشند؛
*** گروگانگیرها نسبتبه گروگانها با نرمخویی رفتار کنند یا حداقل آسیبی به آنها وارد نکنند (گروگانهایی که از سوی گروگانگیرها خشونت میبینند، نسبتبه آنها احساس خشم میکنند و معمولا مبتلا به این سندرم نمیشوند).
مطالعات نشان داده است که علائم مبتلایان به سندرم استکهلم با مبتلایان به سندرم اختلال استرس پساآسیبدیدگی (PTSD) مشترکاتی دارد: بی خوابی، کابوس دیدن، تحریکپذیری، مشکلات تمرکز، وحشت ناگهانی، احساس سردرگمی، ناتوانی در لذتبردن، بیاعتمادی به دیگران و تجربهی مجدد موقعیت بحرانی در قالب باز یادآوری ذهنی. درمان سندرم استکهلم مشابه درمان اختلال استرس پسا آسیبی است. معمولا ترکیبی از داروهای مربوط به درمان اختلالات خواب کوتاهمدت و جلسات رواندرمانی جهت بهبود علائم بلند مدت تجویز میشود.
برگرفته از منابع مختلف، اختصاصی شده توسط پایگاه تحلیلی خبری شعار سال