پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۳۰۶۸۲
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۶
همۀ سنّت‌های دینی بزرگ جهان در حقیقت ثابت کرده اند که قلمرو‌هایی هستند که در پهنۀ آن ها، و یا جادّه‌هایی هستند که در مسیر هر یک از آنها، افراد قادرند در مسیر تبدیل و تحوّل روحی خویش از خودمحوری به حقیقت (خدا) محوری پیشرفت نمایند و از آنجایی که آن‌ها حقیقت مطلق را در انواری چنین گوناگون آشکار می‌سازند، باید این طور نتیجه گیری کنیم که هر کدام از آنان مستقلاً معتبر می‌باشد.

شعار سال:جان هیک در آثار خود، دو معنای متفاوت از نجات و رستگاری انسان ها به دست می دهد.

معنای اوّل همان تعریف مشهور و سنّتی از رستگاری در سنّت مسیحی ـ و نیز سایر ادیان و مذاهب با رویکرد انحصارگرایانه ـ است که بر پایۀ آن، نجات چیزی جز بخشیده شدن از سوی خداوند به جهت مرگ مکافات گونه و دردناک حضرت مسیح (علیه السلام) بر روی صلیب نیست که آشکارا صبغۀ مسیحی، درون دینی و انحصاری دارد. طبق این تعریف از نجات، سعادت ابدی جز برای مسیحیان قابل تصوّر نیست.

هیک اما با تغییر محتوایی و بنیادین در معنای آموزۀ نجات، بدان معنایی عامّ، فراگیر و عینی بخشید و فلاح را به «تحوّل از خودخواهی به سوی خداخواهی» تعریف نمود. به بیان ساده تر، طبق تعریف متفاوت و بدیع جان هیک از نجات، رستگاری انسان در درجۀ اوّل به دین و آئین او ـ که عمدتاً در اثر حادثۀ تصادفیِ توّلد در محیطی خاصّ پدید آمده ـ ارتباط پیدا نمی کند، بلکه در پرتو تغییر و تحوّل جوهریِ وجود انسان و قرار گرفتن در مسیر مخالفت با هوای نفس و خودپرستی، و صیرورت و پیش‌روی به سوی خداخواهی و حقیقت طلبی تحقّق می یابد و بر خلاف تعریف اوّل از نجات، این معنا از رستگاری در همۀ ادیان کمابیش یافت می شود:

«ذکر این مطلب بدین منظور است که در مورد تعریف مسألۀ رستگاری به توافق برسیم. با این همه بیایید فرض کنیم که در عوض ارائۀ این تعریف [تعریف سنّتی مشهور]، ما با واقعیت های زندگی انسان که در جهان اطراف است و آن را درک می کنیم آغاز کنیم و رستگاری و فلاح را چیزی عینی بدانیم. چیزی که در زندگی مردم به شکلی موفقیت آمیز رخ می دهد. چیزی که معنایش شروع کردن در اینجا و در این زندگی است و در حقیقت، تمایز و تفاوتی آشکار از تعریفِ ارائه شده است. ما می توانیم رستگاری را به عنوان تغییر شکل تدریجی مردان و زنان از خودخواهی طبیعی و ذاتی، به یک جهت گیری نوین که حول محور حقیقت الهی است تشریح و تبیین کنیم.

حقیقتی که او را خداوند می خوانیم و ما را در عشق و شفقّت به دیگر همنوعان مان آزاد و رها ساخته است. بر این اساس [طبق تعریف جدید از نجات]، آنهایی که در مسیر فلاح و رستگاری گام برمی دارند کسانی هستند که همسایگانشان را دوست می دارند و از حسّ شفقّت نسبت به دیگران برخوردارند و وقت، توان، هوش و منابع خود را صرف نیازمندان در جای جای این دنیا می کنند».

(مقاله «چراغ ها متفاوتند، اما نور یکی است»، ترجمه مسعود خیرخواه، اخبار ادیان، شمارۀ 12، اسفند 1383 و فروردین 1384، ص 49).

طبق این تلقّی متفاوت از نجات که بیشتر از صبغه ای انسانی، وجودی، عینی و کثرت گرایانه برخوردار است تا جنبۀ ایدئولوژیک، کلامی و انحصارگرایانه، هر کس در همان چارچوب دین و مذهب خود که به حقانیّت آن از راه تجربۀ دینی قطع حاصل نموده عمل کرد، و از خودخواهی و توجّه تامّ به مشتهیات نفسانی خویش گامی فراتر گذاشت و به دیگرخواهی، خداطلبی و پاس داشتن ارزش های اخلاقی و انسانی روی آورد، به همان میزان در همین دنیا و سپس در سرای دیگر، به رستگاری و سعادت نائل شده است:

«همۀ سنّت های دینی بزرگ جهان در حقیقت ثابت کرده اند که قلمروهایی هستند که در پهنۀ آن ها، و یا جادّه هایی هستند که در مسیر هر یک از آنها، افراد قادرند در مسیر تبدیل و تحوّل روحی خویش از خودمحوری به حقیقت (خدا) محوری پیشرفت نمایند و از آنجایی که آن ها حقیقت مطلق را در انواری چنین گوناگون آشکار می سازند، باید این طور نتیجه گیری کنیم که هر کدام از آنان مستقلاً معتبر می باشد»
(مباحث پلورالیسم دینی، ص 84 و 85).

علی شفابخش
۸ اسفند ۱۳۹۹

 

پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از فرهیختگان

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین