شعار سال: چند روز پیش وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دومین کارت زرد خود را از مجلس شورای اسلامی دریافت کرد، دلیل اصلی این اتفاق، عدم قانع شدن نمایندگان مجلس درباره نحوه هزینه کرد منابع حاصل از فروش شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) بیان میشود، عرضه شستا تنها در روز عرضه اولیه مبلغ ۶۸۸۰ میلیارد تومان (۸ میلیارد معادل ۱۰ %سهم ۸۶۰ تومانی) منابع مالی از بازار سرمایه جمع آوری نمود.
سپس حدود ۳.۱ میلیارد سهم دیگر بین قیمتهای ۲۹۲۸ تومان الی ۶۰۳۸ تومان (قیمتهای تعدیل نشده قبل از افزایش سرمایه و سود نقدی) به بازار عرضه و حدودا بالغ بر ۵۷۰۰ میلیارد تومان مجددا از بازار منابع مالی جمع آوری گردید.
جدول زیر مقدار و ارزش عرضه سهام شستا از تاریخ عرضه اولیه تا تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ را نشان میدهد:
مدیرعامل شستا با هدف خودشیرینی نسبت به مدیران بالادستی وزارتخانه، شستا را وارد بازار سرمایه کرد و در واقع قلک سازمان تامین اجتماعی که میبایست داراییهای آن برای نسل ها، باقی بماند، شکاند و چوب حراج به آن زد.
سئوال اصلی اینجاست که شستا که متعلق به بیش از ۴۰ میلیون بیمه شده سازمان تامین اجتماعی میباشد، چرا ظاهرا عواید حاصل از فروش و عرضه اولیه آن در اختیار عدهای خاص قرار گرفت؟ در صورتی که منابع حاصل از این فروش، حتما میبایست برای نسلهای بعد سرمایه گذاری میشد تا بتوان از سود آن، حقوق مستمری افرادی که امروز حق بیمه میدهند پرداخت کرد.
براستی چه میزان از آن منابع مالی، مجددا سرمایه گذاری گردید؟ بطور کلی منابع حاصل از فروش شستا به کجا رفته؟
همانطور که بیان شد، باتوجه به اینکه داراییهای سازمان یک دارایی بین نسلی میباشد، منابع حاصل از فروش شستا نباید صرف هزینههای جاری شود، حتما این منابع باید در بخش دیگری سرمایه گذاری گردد یا صرف توسعه و تکمیل پروژهها بشود، لذا عرضه اولیه شستا که به ذات حرکت بسیار خوبی در راستای شفاف شدن ارزش دارایی بیمه شدگان بود، بدلیل اینکه به دست افراد ناکارآمد افتاد، موجب ضایع شدن دارایی بیمه شدگان گردید، بعضی از این افراد مانند مدیران شستا بدون توجه به دارایی بیمه شدگان و فقط به منظور به نمایش گذاشتن و مطرح کردن خود اقدام به بورسی شدن شستا کردند و صندلیهای مدیریتی خود را در شستا تثبیت کردند و از وزیر مربوطه لوح تقدیر گرفتند!
حال سئوال اینجاست که آیا مدیران شستا به منظور توسعه بازارِ سرمایه، اقدام به بورسی شدن شستا کردند؟ آیا این افراد دغدغه بازار سرمایه را داشته و دارند؟
به جرات میتوان گفت خیر؛ دلیل آن این است که گروه شستا با کمک بازوی بازار سرمایه خود به نام هلدینگ صبا تامین که در زمان صعود بازار سرمایه، هزاران میلیارد تومان سهام به بازار عرضه کرد، در زمان نزول بازار سرمایه اقدام موثری انجام نداد و فقط مَرّ قانون را در بازارگردانی اجرا کرد که آن هم، از لحاظ قوانین سازمان بورس، مجبور به اجرای آن بود.
در آمارها و گزارشات عملکردی شستا بیان میشود که صندوق بازارگردانی تشکیل شده و کلیه سهمهای شستا، توسط این صندوق، بازارگردانی میشود، اما در عمل هیچ حمایت موثری از سهمهای شستا صورت نپذیرفت و کلیه فعالین بازار شاهد قفل شدن معاملات تعداد زیادی از سهام شرکتهای زیرمجموعه شستا در صفهای فروش در ماههای گذشته بودند.
علاوه بر این اگر مدیران شستا نگران اهالی بازار سرمایه بودند، جلوی سفته بازی در سهمهای زیرمجموعه خود را میگرفتند، در دوران رونق و رکود بازار سرمایه، سفته بازی در بسیاری از سهمهای شستا مانند سهام پارس الکتریک، کشتیرانی ج. ا. ا، توزیع داروپخش و … انجام شد.
نمودارهای زیر افت و خیز غیرمعقول قیمت سهمهای مذکور را نشان داده که نشان دهنده ایجاد حرکات سفته بازی بر روی این سهمها میباشد:
با توجه به نمودار فوق قیمت سهام پارس الکتریک از ۲۰۰۰ تومان در آبان ماه سال ۹۸ به ۵۵۰۰۰ هزار تومان در تاریخ ۱۹ مرداد ماه ۹۹ افزایش یافته و سپس تا ۹۰۰۰ تومان کاهش یافته است، به عبارت دیگر در یک مقطع از زمان ۲۷.۵ برابر شده و سپس در یک مقطع ۸۶ % کاهش مییابد، این نوسان کاملا غیرمنطقی بوده و نشان از سفته بازی بر روی سهام دارد.
با توجه به نمودار فوق، قیمت سهام حکشتی از ۴۲۰ تومان در آبان ۹۸ به ۹۱۰۰ تومان در ۲۰ مرداد ماه ۹۹ افزایش یافته و سپس تا مبلغ ۱۵۰۰ تومان کاهش مییابد، به عبارت دیگر در یک مقطع از زمان ۲۱.۶ برابر شده و سپس در یک مقطع ۸۳ % کاهش مییابد، این نوسان نیز کاملا غیرمنطقی بوده و نشان از سفته بازی بر روی سهام دارد.
با توجه به نمودار فوق، قیمت سهام توزیع از ۱۳۰۰ تومان در آبان ۹۸ به ۵۴۰۰ تومان در ۱۶ تیرماه ۹۹ افزایش یافته و سپس تا مبلغ ۱۸۰۰ تومان کاهش مییابد، در مرحله بعد مجددا تا ۵۴۰۰ تومان افزایش یافته و سپس تا ۲۶۷۰ تومان کاهش مییابد، این افزایش و کاهشهای متناوب و با درصد نوسان بالا، فرضیه سفته بازی در سهام را بسیار قوت میبخشد.
روند قیمت سهمهای حکشتی و لپارس را برای دوره طولانی تری مورد بررسی قرار میدهیم، جدول زیر، قیمت سهمهای کشتیرانی و پارس الکتریک را در مقاطع زمانی مردادماه سالهای ۹۷ الی ۹۹ و تیر ماه ۱۴۰۰ نشان میدهد:
باتوجه به جداول فوق، ارزش سهام پارس الکتریک در مرداد ماه سال ۹۷ تا مرداد ماه سال ۹۹ به میزان ۱۷۶ برابر افزایش یافته و سپس از مرداد ماه سال ۹۹ الی تیر ماه ۱۴۰۰، به میزان ۸۶ % کاهش یافته است.
جدول زیر ۱۰ سهام از زیرمجموعه شستا با بیشترین کاهش ارزش بازار در حد فاصل دو تاریخ ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ الی ۱۴۰۰/۰۴/۰۱ را نشان میدهد:
از طرف دیگر طبق محاسبات انجام شده با مقایسه جمع ارزش بازار شرکتهای بورسی شستا در تاریخ ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ (نقطه اوج شاخص بورس) و تاریخ ۱۴۰۰/۰۴/۰۱ ارزش بازار مجموع شرکتهای تابعه شستا حدودا ۷۶۰ هزار میلیارد تومان کاهش یافته که با احتساب میزان سهام شناور در هریک از سهم ها، ارزش مجموع سهام شناور (۲) شرکتهای تابعه شستا حدودا ۸۵ هزار میلیارد تومان کاهش یافت، به عبارت دیگر مبلغ ۸۵ هزار میلیارد تومان از سرمایه فعالین خرد و کلان بازار سرمایه طی این مدت سوخت شد.
جدول زیر، ریز محاسبات ارزش از دست رفته سهمهای زیرمجموعه شستا حد فاصل دو تاریخ ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ و ۱۴۰۰/۰۴/۰۱ را نشان میدهد:
با توجه به جدول فوق، طی مدت ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ الی ۱۴۰۰/۰۴/۰۱ مبلغ ۸۵ هزار میلیارد تومان از سرمایه اهالی و فعالین بازار سرمایه در شرکتهای تابعه شستا تبدیل به خاکستر شد و این مبلغ به میزان قابل توجهی بیشتر از کاهش ارزشی بود که در کلیت بازار اتفاق افتاد و مدیرعامل شستا میتوانست با انتشار اخبار خوبی همچون اجرایی کردن افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها در هلدینگها و شرکتهای تابعه از بخشی از این کاهش ارزش جلوگیری نماید، منتها با ممانعتهای فراوان مدیرعامل شستا این امر انجام نشد و این شخص کاملا مخالف افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابیها بود.
جدول زیر میزان کاهش ارزش بازار، در مقایسه با کاهش ارزش بازار سهمهای بورسی مجموعه شستا و با احتساب سهام شناور آنها را نشان میدهد:
با توجه به جدول فوق، کل ارزش بازار در دو مقطع زمانی مورد بررسی ۴۰ % کاهش یافته لیکن در مقایسه ارزش بازار سهمهای شستا ۵۷ % کاهش یافته است، از طرف دیگر ارزش سهام شناور در کل بازار ۴۳ %کاهش یافته و در مقایسه ارزش سهام شناور شرکتهای تابعه شستا ۵۵ %کاهش یافته است.
همچنین ارزش سهام شناور در کل بازار ۴۳ % کاهش یافت، لیکن این کاهش برای مجموعه شستا ۵۵ % بود که ۱۲ %بیشتر از کل بازار میباشد.
در صورتی که شرکتهای زیرمجموعه شستا را از کل بازار خارج کنیم، کاهش ارزش کل بازار بجز شستا ۳۷ % و کاهش ارزش سهام شناور کل بازار بجز شستا ۴۱ % بوده که به ترتیب ۲۰ % و ۱۴ % کمتر از کاهش ارزش سهمهای زیرمجموعه شستا میباشد.
به عبارت دیگر افرادی که سهمهای زیرمجموعه شستا را در اختیار داشتند به طور متوسط ۲۰ % بیشتر از سایر فعالین بازار متضرر شدند.
قسمت جالب توجه این ماجرا، سود شناسایی شده از محل خرید و فروش سهام توسط شستا و هلدینگها طی این مدت میباشد، طبق صورتهای مالی منتشر شده در کدال، سود حاصل از خرید و فروش سهام توسط شستا و هلدینگهای تابعه به شرح جدول ذیل میباشد:
با توجه به جداول فوق، در کنار اینکه ۸۵ هزار میلیارد تومان از سرمایه فعالین خرد و کلان بازار از بین رفت، شستا و هلدینگهای تابعه از محل خرید و فروش در بازار سرمایه (شامل عرضه اولیه هلدینگها و شرکت ها) مبلغ ۱۵.۸ هزار میلیارد تومان سود شناسایی کردند، این اطلاعات مربوط به عملکرد ۹ ماهه بوده و عملکرد سالانه قطعا بیشتر از ۱۵.۸ هزار میلیارد تومان خواهد بود.
حال در چند روز گذشته و در روزهای پایانی دولت، یک مرتبه خبر از ۱۲۰۰ درصد افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها توسط مدیرعامل شستا مخابره شد و شفاف سازی آن در سایت کدال منتشر گردید.
با انتشار این خبر، تعهدی برای مدیران دولت آینده ایجاد شده و آنها را در ابتدای کار با چالشهای فراوانی مواجه خواهد ساخت.
حال سئوال اینجاست که مدیرعامل شستا که تا ماههای قبل مخالف کامل افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی بود، چطور شد که یک مرتبه موافق این امر شده و خبر افزایش سرمایه شستا را به سرعت منتشر نمود؟
آیا نگران کاهش ارزش داراییهای اهالی بازار سرمایه است؟
مجددا به جرات میتوان گفت خیر.
اگر واقعا دغدغهای برای اهالی بازار سرمایه بود، این اخبار در روزهای سخت بازار انجام میگرفت، تا از کاهش ارزش داراییهای شرکتهای تابعه، مقداری جلوگیری میشد.
در اینجا پرسشی کلیدی مطرح میشود، پس دغدغه اصلی آنها از این کار چه بوده است؟
بی شک دغدغه اصلی آنها، نگرانی بابت از دست دادن صندلیهای مدیریتی شان بوده و در واقع مدیران فعلی شستا با این کار میخواهند نشان دهند که عملکردشان روی کاغذ خوب بوده و جناب دولت بعدی لطفا صندلیهای ما را از ما پس نگیرید!
افزایش سرمایه تحت هر عنوانی یک زنگ خطر محسوب میشود، زنگ خطر مدیریتی برای فرار از مسئولیت پذیری خود در قبال اینکه عملکرد اقتصادی مناسبی انجام ندادند و به همین دلیل اقدام به افزایش سرمایه میکنند و نشان دهنده این است که مدیران به دنبال این هستند که صورتهای مالی خود را توجیه کنند.
لازم به ذکر است عملکردی که شستا در کنار سایر سهمها در بازار داشته، تابع تورم بوده، یعنی به لطف تورم، سهام شستا قیمت مناسبی پیدا کرده، نه اینکه عملکرد مناسب مدیران و مسئولین شستا در این امر دخیل باشد.
همچنین با مقایسه فروش سال ۹۸ و ۹۹ و احتساب میانگین قیمت دلار در این سال ها، محاسبه شده که مبلغ فروش تجمیعی شستا از ۴.۷ میلیارد دلار به ۳.۷ میلیارد دلار (معادل ۲۰ %) کاهش داشته، لذا سادهترین روش برای زنده نگه داشتن این شرکت و نمایش عملکرد خوب این است که از ابزار افزایش سرمایه استفاده کنند وگرنه چنانچه نگاه منطقی و کارشناسی داشته باشیم، عملکرد اقتصادی مثبتی تاکنون نداشته است.
با توجه به اینکه شستا زیرمجموعه وزارت کار و رفاه است و نهاد اقتصادی دولتی محسوب میشود، از این اقدام در روزهای پایانی دولت تنها یک نتیجه میتوان گرفت و آن نتیجه این است که مسئولین و مدیران فعلی شستا با هدف خوب نشان دادن عملکردشان روی کاغذ به این امر مبادرت ورزیدند، تا به دولت بعدی این پیام را ارسال کنند که لطفا صندلی ما را از ما پس نگیرید، زیرا که در صورت افزایش سرمایه، صورتهای مالی درخشانی خواهند داشت.
با توجه به اینکه در نهایت افزایش سرمایه شستا در بورس هیچ بازخورد اقتصادی ندارد، زیرا چنانچه تاکنون بارخورد اقتصادی داشت اقدام به افزایش سرمایه در روزهای جابجایی دولت نمیکردند.
از طرف دیگر در این روزها که بازار سرمایه پس از تحمل یک دوره وضعیت مشقت بار، مجددا به تعادل بازگشته و قیمت سهم ها، راه خود را به خوبی پیدا کرده، این خبر احتمال ایجاد حرکتهای سفته بازانه را بر روی سهام شستا به شدت افزایش میدهد و این موضوع باتوجه به تاثیرگذار بودن سهام شستا در کل بازار، میتواند برای کلیت بازار سرمایه خطرناک بوده و مجددا قیمتهای حبابی در سهمها تشکیل شود.
سئوالی که مطرح است و میبایست توسط مدیران شستا شفاف پاسخ داده شود، این است که چه میزان از دارایی بیمه شدگان صرف پیاده سازی این افزایش سرمایه شامل هزینه کارشناسی ارزش دارایی ها، هزینه برگزاری مجامع مربوطه، هزینههای ثبتی و …خواهد شد؟
علاوه بر این با تقسیم حداکثری سود خالص شرکتهای تابعه (تقسیم بیش از ۹۰ % از سود خالص) هیچگونه سود انباشتهای در شرکتها باقی نمانده، همانطور که میدانیم سود انباشته موتور رشد شرکت در سالهای آینده میباشد که بطور کامل از شرکتها تخلیه شده است.
درصد رشد شرکت= نرخ بازده حقوق صاحبان سهام * (درصد تقسیم سود_۱)
با توجه به فرمول فوق در صورتی که درصد تقسیم سود افزایش یابد، درصد رشد شرکت کاهش مییابد.
این موضوع را در بیشتر شرکتهای تابعه شستا نیز میتوان مشاهده کرد و به احتمال زیاد در تقسیم سود از هلدینگهای تابعه نیز شاهد چنین تقسیم سودهایی خواهیم بود.
این موضوع موجب خلع سلاح مدیران دولت آینده شده و منجر به ناکارآمد جلوه دادن مدیران بعدی شستا خواهد شد.
پی نوشت: در صورت صلاحدید برای ارتباط با نگارنده و ارائه پیشنهادات و نظرات خود در ارتباط با این یادداشت با شماره ۰۹۱۶۱۱۴۷۴۸۸ تماس برقرار فرمائید.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از اقتصاددان، تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۰، کد خبر: ۵۲۶۴۹، www.eqtesaddan.ir