شعار سال: آه او که بی یار رَوَد تشنه به در دشت کو آهو گو کشته شَوَد آخر در دشت
بسیار در خصوص رسیدگی به فسادهای مالی شنیدهایم، ولی دادگاهی برای رسیدگی به فسادهای مدیریتی وجود ندارد. دلیل این امر برمیگردد به اینکه فساد حاصل از سوء مدیریت قابلاندازهگیری نیست و علت و سرچشمه اصلی لاینحل ماندن مسائل چندان آشکار و محسوب نیست. راه کشف فساد مدیریتی تشکیل کمیسیونهای علمی است که بتواند رابطه علّی یک مدیریت غلط را که به نتایجی اسفناک، چون بحران در هر حوزه همانند آب، محیطزیست و منابع طبیعی و ... میرسد، کشف و محاسبه نماید.
از آنجاییکه پست و مدرک گرفتن در مملکت متأسفانه از معیارهای نهچندان مقبولی برخوردار شده است و راه آن نیز کمابیش روشن؛ و البته طی دهههای گذشته دانشگاهها با صدور مدارک بدون سختگیری، فرق بین خوب و بد را متأسفانه کمرنگ کردهاند، هرکسی با مدرکِ مأخوذ از دانشگاهها خود را به نهادهای قدرت نزدیک نماید و خود را مدیر تراز جا بزند. هیچ نظارت دقیق و علمی بر خرابکاریها و تبهکاریهای اینگونه مدیران وجود ندارد و درنتیجه این بیبضاعتان مدیریتی ـ علمی در حلقه مدیران ابقا میشوند و از این پست به آن پست میخزند. نمونههای اسفناکی از مدیران خائن وجود دارد. در حقیقت و در واقع امر در شماری از دستگاههای اجرایی و سازمانهای تخصصی بیشتر شاهد ژست مدیریت بودهایم تا یک مدیریت علمی. اصرار بر داشتن عنوان مهندس و دکتر هم برای القای مدیریت علمی بوده است و میدانیم که فریبی رندانه و مکارانه است. حتی در برخی دستگاهها با کمرنگ شدن کرامت انسانی و اصل خدمت، گاه شاهد احیای نمای شکننده و تاریک تاریخ ایران هستیم بدینسان که برخی چنان رفتار میکنند که گویی مدیر دستگاه بیشتر ارباب بزرگ تلقی میشود، مدیر میانی، ارباب کوچک؛ و کارکنان، رعایا. ارکان حکومت اعم از قوا و نهادها نباید اجازه چنین چاپلوسیهایی را دهد.
«گر بدین سان زیست باید پست» /باید از بندِ زندگانی رست ننگ بنهاد و بارِ هجرت بست/رفت و رفت و رفت تا بگسست
اگر قوه قضائیه «کمیسیونهای نظارت علمی و بررسی عملکرد مدیران» در طول مدیریت را در سازمان بازرسی کل کشور تشکیل دهد، قوه مجریه هم ناگزیر مجبور به اصلاح رویکرد خود در انتخاب مدیران خواهد شد و درمجموع با اقدام صرف قوه قضائیه هم گام بزرگی در جهت جلوگیری از تضییع بیتالمال، امانات الهی و داراییهای عمومی برداشته خواهد شد. خطر زمانی نزدیکتر است که برخی مدیران برای ابقا در قدرت ناگزیر از صرفنظر کردن از برخی وظایف ذاتی دستگاه حاکمیتی متبوع و انحراف از اهداف و مأموریتهای محوله ملی و ضعف اجرا ذیل اسناد بالادستی؛ و نیز واگذاری اختیار عزل و نصب مدیران به مدیران فرادست یا اعضای قوا و نهادهای دیگر تنها جهت ابقاء خویش در پست مهم میشوند که این روند خلاف روح قانون اساسی (اصل تفکیک قوا) و قوانین دیگر، عرف، شرع، اخلاق و هر شرافتیست.
در یادداشت مشابهی (با عنوان «بازده دانشگاهها») نوشتیم که عملکرد غلط مدیران و عدم استفاده از متخصصان در جهت تشویق نخبگان به مهاجرت با توجه به سخن رهبری نیز خیانت است؛ و مدیر خاطی، خائن؛ که قصد فریب نهادهای قدرت و حکومت را دارد. جلوی خیانت را باید از مدیران خائن دو رخ با ظاهر و ادعای خدمتگزاری گرفت. در این میان، قوه مقننه نیز اصلاحات بیشتر در خود انجام خواهد داد و کمیتههای تحقیق و تفحص قویتر و سریعتری را تشکیل خواهد داد.
دانشگاهها نیز ناگزیر به خود خواهند آمد و شأن خود را بیشتر رعایت خواهند کرد و ارتقا خواهند داد. صمیمیت در روابط انسانها و نهادها بهمنزله عدول از وظایف حیاتی و فراموشی شأن و جایگاه نباید باشد. در گفتگو با همفکران، دوستان و دانشجویان که یک پای در دانشگاه دارند و یک پای در نهادهای قدرت؛ و به حل کردن مسائل بهجای جمعکردن مسائل (به معنای پاک کردن صورت مسأله) متمایل گشتهاند، همواره تأکید کردهام که نظارت عالی باید لحظهبهلحظه اعمال گردد و حتی باید عملکرد دهههای گذشته بهشدت مورد بررسی قرار گیرد و ثابت شود بیبضاعتی علمی و مدیریتی و عدم استفاده از ظرفیتهای عظیم موجب بحرانهای امروزی، چون بحران آب، فرونشست دشتها، تهدید حیات بیولوژیک ملی در دشت و روستا و شهر و ... و در یک کلام تهدید پایههای تمدن است. مدیریت فاسد یعنی همین و اینکه منابع بهجای مدیریت شدن مصرف شوند. باز آب بهعنوان حیاتیترین ماده مثال خوبی است که عملکرد بیخاصیت سازمانهای مسؤول مدیریت آب پیشتر و بیشتر مسؤول بحران هستند تا کمبود آب؛ زیرا برای قرنها فلات ایران بهطور طبیعی دچار کمبود آب است، ولی آب به شکل سنتی ازجمله حفر قناتها بهتر از امروز مدیریت میشده است. اگر مسؤولان آب مدعی شوند که نظام اهمیت کافی را به آب نداده است، بهانه و عذر بدتر از گناه است، زیرا آنان بهعنوان مسؤول، مسؤولیت داشتند وضعیت آب کشور را به آگاهی مقامات عالی کشور برسانند، وظیفهای که بر دوش روشنفکران محول شد و در همین حال، مدیران فقط در حال استفاده از مزایای مدیریتی و مأموریتهای نهچندان ضروری یا واجد خاصیتی حیاتی برای کشور با هزینههای گزاف به خارج از کشور بودند. آنچه امروز میبینیم بحران است که حاصل اتلاف فرصتها و منابع کشور توسط مدیرانی در گذشته بوده است و باید دید این دست مدیران چه توضیح یا توجیهی دارند. بهطور واضح آیا مدیران در طول مدیریت خود از آخرین یافتههای علمی برای مدیریت امر محوله استفاده کردهاند یا نه؟
جرعه جرعه نوش کن با یادِ دوست / یادگارِ دوست در خانه سبوست
در زدند و گفتی آخر کیست او / عشق آمد با تو گفتا اوست اوست
بابک ابراهیمی
توئیت عباس عبدی هم در رابطه با تفاوت فساد در کشور ما با سایر کشورها به نوبه خودش جالب توجه است:
تفاوت فساد در کشور ما با سایر کشورها در چیست؟
شعار سال برگرفته از کانال تلگرامی پایگاه خبری مدارا
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وب سایت رسمی روزنامه مستقل، تاریخ انتشار:۱۲ آذر ۱۴۰۰، کد خبر: ۴۰۹۰۸، www.mostaghelnewspaper.ir
برخی تندروی ها باعث شده که بعضا در این سرزمین ،قانون و عدالت و حتی انسانیت هم زیر سوال برود. بعضی تندروهای خودباور که صدور انقلاب را با هزینه های بسیار کلان و روش های خشونت امیز غیرقابل قبول و حتی تبلیغات سوء در پیش گرفته اند، نه تنها جهان را اصلاح نخواهند کرد بلکه از عدالت غیرالهی، در ظلم اهریمنی ویرانگر گرفتار خواهند کرد. اینان حتی انقلاب و اهداف ان را هم زیر سوال خواهند برد. افرادی که در پس پرده قرار گرفته و خودشان را بالاتر از نظام تصور می کنند.
بعنوان نمونه از منطقه خودم صحبت کنم.بنظرم مردم نرماشیر منطقه بم بدلیل شرایط تاریخی و جغرافیایی و سختی های وارد شده در قصاوت و کم رحمی کم نظیرند. بررسی که می کنید می بینید که مردانی از این ناحیه، عموما از کانال جنگ و نهادهای انقلابی و اطلاعات بر امور شهر مسلط شده اند و در هر تخلفی مصون از مجازات اند. بطور اخص از زمان احمدی نژاد میدان عمل انها زیاد شد بطوریکه بسیاری از نهادهای تاثیرگذار همانند فرمانداری و دادگاه و پلیس و بسیج و سپاه را می توانند تحت تاثیر و جهت دهی قرار دهند.
بواسطه اعتراض به گشودن کارواش مزاحم و البته مجوز دار یک جانباز فحاش نرماشیری که دهانش از الفاظ رکیک بسته نمی شود و سابقه شرارت قبل از جبهه داشته ، اکنون 7 سال است گروهی از درندگان انسان نما بطور شبانه روزی با انواع مزاحمت ها زندگی را بر من ناگوار و غیرقابل تحمل کرده اند و علیرغم استمداد از تمامی مسئولین شهری، هیچکس نسبت به بازداشت مزاحمین اقدام نکرده و یکی از همسایه ها که خود بواسطه مزاحمت ها ناراحت بود حاضر به شهادت شد اما با تهدید نیرویی در پلیس ، مجبور به عقب نشینی و مهاجرت به شهر دیگر گردید. بواسطه حضور این جانباز در همسایگی من ، هیچکس مایل به خرید منزلم نیست تا مهاجرت کنم .
از حکومت دینی و امدادهای الهی هم خبری نیست بطوریکه کاملا از خدا قطع امید کرده ام. بنظرم می رسد که باید تمام نرماشیری های دارای تخلف از هر سمتی که در شهر دارند معزول و با متخلفان انها بشدت برخورد شود و اعضای سپاه نیز ترجیحا غیربومی انتخاب گردند.
ایران کنونی و شاید منطقه ما،یکی از بدترین جاهای جهان برای ادامه یک زندگی شرافتمندانه انسانی است که عملکرد منافقانه برخی از مسئولان محلی در ان، دین را به بی باوری و بی ابرویی کشانده و از لحاظ اخلاقی و قانونمندی بمراتب از زمان شاه بدتر است و گستاخی ها و فحش های رکیکی در این ایام شنیده ام که در زمان شاه ندیده و نشنیده بودم.
سلام
کامنت های قبلی ارسالی ، توسط نشان می دهد که فردی منطقی ، معتقد، دارای صلاحیت و اصالت فرهنگی بالا و در کل صاحب اندیشه و تحلیل هستید.
تصورمان این است که مشکل مورد اشاره و برخی انحرافات مدیریتی در سطح منطقه، شما را نسبت به نظام و حتی دین ، بدبین کرده است.
این پایگاه خبری،آمادگی خود را برای انعکاس و انتشار گلایه های شما در هر سطحی که تمایل داشته باشید، اعلام می دارد. از استانداری کرمان گرفته تا قوه قضائیه . پیشنهاد می کنیم با مستندسازی موضوع از طریق ارتباط مردمی قوه قضاییه ، بازرسی ریاست جمهور ، ارتباط مردمی بیت معظم حضرت آقا و حتی مکاتبه با استاندار به موضوع ورود و دادخواهی کنید(مکاتبات آنلاین هستند و زحمت چندانی برای ارسال وجود ندارد و تجارب قبلی گویای پیگیری امور است).
کامنت ارسالی شما جهت انتشار در رسانه عمومی ( همگرایی با قوانین)، با حفظ تم اصلی و رعایت امانت با تغییراتی همراه شده تا اجازه انتشار داشته باشد.
برایتان آرزوی سربلندی و توفیق حل مشکل داریم
در پناه حضرت حق