پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۱۷۲۶
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۲
کارشناس معارف دین ضمن اشاره به اهمیت تبلیغ دین از نظر شهید مطهری تصریح کرد: به همان میزان که مبلغ دینی می‌تواند مخاطبان را با آموزه‌های دینی آشنا کند، همان قدر می‌تواند ایجاد نفرت کند و مخاطبان را از دین فراری دهد.

شعار سال: نشست «نقش مبلغان دینی در دین‌گریزی نسل جوان از منظر شهید مطهری» با سخنرانی علی باقری‌فر؛ کارشناس دین ۱۸ شهریور در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید.

شهید مطهری و مسئله مبلغانی که مردم را از دین فراری می‌دهند
من بحثم را در چهار سرفصل کلی مطرح می‌کنم. در آغاز لازم است بر این نکته تاکید کنم که محور مورد اتکای ما در این بحث دیدگاه‌های شهید مطهری است. در آغاز چند نکته مقدماتی ذکر می‌کنم، سپس برخی ویژگی‌های رفتاری که در تبلیغ دینی تاثیر منفی دارد و بستر دین‌گریزی را فراهم می‌کند مورد تاکید قرار می‌دهم، در بخش سوم به بخشی از مشکلات روشی که موجب می‌شود یک مبلغ دینی کامیاب نباشد اشاره می‌کنم و در بخش چهارم برخی از عوامل محتوایی را مورد توجه قرار می‌دهم.

تبلیغ دین هم‌پای مقام مرجعیت

چنانکه از آغاز معلوم است پرداختن جامع به این بحث زمان بیشتری می‌طلبد، ولی سعی می‌کنم تا جایی که فرصت اجازه دهد پاره‌ای از مباحث را مطرح کنم. در بخش تذکرات مقدماتی سه نکته را یادآوری می‌کنم. نکته اول اهمیت و منزلت جایگاه تبلیغ دین است؛ برای اینکه معلوم شود وقتی مباحث بعدی را مطرح می‌کنیم این مباحث در چه بستر ذهنی معنا و مفهوم پیدا می‌کند. اگر تبلیغ دینی را در سطحی که امروز متداول است که حتی برخی مداحان هم خودشان را مبلغ دین قلمداد می‌کنند ببینیم، مسئله یک طور دیده می‌شود، اما وقتی در نگاه شهید مطهری به مسئله نگاه کنیم مسئله متفاوت خواهد بود. از نظر شهید مطهری مقام تبلیغ مقام مرجعیت است یا هم‌پای مقام مرجعیت است. عین عبارت ایشان این است؛ در گذشته در میان علمای اسلام مقام تبلیغ هم‌پایه مقام مرجعیت تقلید بود، ولی امروز در جامعه ما خیلی کوچک گرفته شده است.

هدایت دینی مسئولیت معطوف به نتیجه است

نکته دیگر این است که هدایت و رهبری دینی مسئولیت معطوف به نتیجه است به این معنا که وقتی به مجموعه آموزه‌های دینی نگاه می‌کنیم به دو بخش تقسیم می‌شوند؛ یک سلسله آموزه‌ها هست که شکل آن‌ها از پیش تعیین شده است و باید همانطور که شارع مقرر کرده انجام شود البته باید سعی شود نتایج مورد نظر شارع از آن عمل به دست بیاید. یک سلسله دستورات دینی هم هست که در آن‌ها کیفیت کار مهم نیست اینکه از چه روشی صورت بگیرد، با چه ابزار‌هایی صورت بگیرد مهم نیست، بلکه مهم نتیجه‌ای است که باید حاصل شود. مسئله هدایت و رهبری دینی هم از نظر شهید مطهری مسئولیت معطوف به نتیجه است یعنی شما باید هدف را که عبارت است از هدایت و آشنایی ژرف با دین به دست بیاوری. اینکه از چه روشی استفاده کنی و با چه ابزار‌هایی این هدف را تامین کنی به شرایط مختلف بستگی دارد.

نکته سوم اینکه تبلیغ دینی می‌تواند هدایتگر باشد، می‌تواند فراری‌دهنده باشد یعنی به همان میزان که مبلغ دینی می‌تواند مخاطبان را با آموزه‌های دینی آشنا کند، همان قدر می‌تواند ایجاد نفرت کند و مخاطبان را از دین فراری دهد. این نکته مهمی است و چیزی نیست که فقط شهید مطهری آن را مطرح کرده باشد بلکه از صدر اسلام وقتی پیامبر (ص) می‌خواهد مبلغی مثل معاذ بن جبل را به یمن بفرستد این مبلغ را با این توصیه‌ها همراه می‌کند که در تبلیغ دینی بشارت‌دهنده باش، امید ایجاد کند، عشق به دین را در دل مخاطبان ایجاد کن، نفرت ایجاد نکن، طوری تبلیغ نکن مخاطب تو از بیان تو از دین فراری شود. از همین جمله استفاده می‌شود دو رویکرد کلان در تبلیغ دینی وجود دارد و مبلغان باید توجه داشته باشند کدام یکی از این دو رویکرد را دنبال می‌کنند و خروجی عمل تبلیغی آن‌ها چه نتایجی به دنبال دارد. شهید مطهری حرف‌های زیبایی در اینجا بیان کردند، ولی متاسفانه فرصت ندارم آن‌ها را بیان کنم. این سه نکته مقدماتی بود که می‌خواستم در آغاز سخن به آن‌ها بپردازم.

مهمترین عواملی که موجب دین‌گریزی است

این مشکل یعنی نفرت‌انگیزی در قلمرو دین و خطابات و تبلیغات دینی و جامعه مخاطب را در فضای گریزی از دین یا ستیز با دین قرار دادن ناشی از چند مسئله می‌تواند باشد. یک مسئله به ویژگی‌های رفتاری مبلغان دینی برمی‌گردد که من به استناد فرمایشات شهید مطهری یک فهرست مفصلی از آن تهیه کردم. ایشان در بیان برخی از این ویژگی‌های رفتاری بر این موارد تاکید می‌کنند؛ اول اینکه مبلغ باید در میان مردم باشد، در برابر مردم فروتن باشد، خودبرتربینی در وجودش به چشم نیاید، جلال و جبروت وهمی برای خودش قائل نباشد، خودش را عالم کل نداند، راحت به آنچه نمی‌داند اعتراف کند، بنایش بر این باشد در هر حوزه اظهار نظر نکند، متکلف نباشد، انتقادپذیر باشد، انتقادگریز نباشد، فرصت پرسش و اعتراض را از مخاطب نگیرد، عوام‌زدگی و عوام‌گرایی نداشته باشد، استقبالش از جامعه فرهیخته باشد و نگران نباشد اگر مخاطبان اهل علم باشند از دین فاصله می‌گیرند، به مردم بدبین نباشد، استفاده ابزاری از دین نکند، عامل به علم خودش باشد، اینطور نباشد از دین بهره‌مند شود بدون اینکه سودی به دین برساند، به رفتار‌های تفرقه‌انگیز توجه کند و به آن نپردازد، دنبال تفتیش عقاید نباشد، اینطور نباشد در هر مجلسی حضور پیدا کند و متناسب با سلیقه دعوت‌کننده موضع بگیرد. این یک بخش از مسائلی است که به رفتار‌های گوینده مربوط می‌شود و موجب نفرت از دین می‌شود.

بخش بعدی بحث من مشکلات روشی و محتوایی موجب گریز از دین است که فهرستی از آن را مطرح می‌کنم. شهید مطهری در بیان مشکلات روشی که موجب نفرت و فرار از دین می‌شود چند مسئله را مورد تاکید قرار می‌دهد، از مهم‌ترین آن‌ها تبلیغ از غیر مجرای فطرت است، تندی و خشونت در سخن، به کار بردن ادبیات اجبار و اکراه، کج‌سلیقگی و انتخاب روایت‌های متشابه، نگاه به دستورات دینی از نظر تخلص از عذاب اخروی، بهره‌گیری از تکفیر و تفسیق، طرد مخاطبان با کمترین تفاوت در فکر. مبلغان باید حالت عصیانی که در نسل جوان وجود دارد به رسمیت بشناسد نه اینکه آن‌ها را تخطئه کنند.

در بخش چهارم که مشکلات محتوایی تاثیرگذار در نفرت از دین است می‌توان به این موارد اشاره کرد: ناهماهنگی با نیاز‌های طبیعی و آرمان‌های اجتماعی. تبلیغ دینی اولا باید با نیاز‌های طبیعی انسان سازگار باشد و نمی‌تواند با آن‌ها ناسازگار باشد و اگر ناسازگار باشد دین نیست. اگر پیامی با نیاز‌های طبیعی بشر ضدیت داشته باشد نمی‌تواند موفق باشد. همچنین باید با آرمان‌های جمعی سازگار باشد.

نکته دوم یکسویه‌نگری و تاکید بر جنبه‌های سلبی دین است یعنی مبلغ فقط بگوید این کار‌ها را انجام ندهید. اگر ماشین هدایت انسان‌ها قرار است انسان را پیش ببرد هم فرمان دارد هم ترمز، هم پیش‌برنده است و هم گاهی نیازمند توقف است. نکته بعد سخت‌گیری به جای سهل‌گیری است. عقب‌ماندگی از زمان و پاسخ ندادن به نیاز‌های روز، قشری‌گرایی، شخصیت‌گرایی به جای اصول‌گرایی، حساسیت‌های نابجا و کاذب یعنی به برخی مسائل که در رتبه‌های اول قرار دارد توجه نمی‌کنیم و به مسائلی که در رتبه‌های بعدی است حساس هستیم. تعلیمات سوء به نام دین، وحشت از قرآن و عقل، گرایش به حرکت در تاریکی یعنی دین مبهم بیان شود.

این بحث زوایای مختلفی دارد و نمی‌شود همه فرمایشات شهید مطهری را در این فهرست جا داد، ولی به همین میزان از بنده بپذیرید.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار:۱۹ شهریور ۱۴۰۲، کدخبر: ۴۱۶۷۸۹۷، iqna.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین