شعار سال : دکتر فرشاد مومنی در سلسله نشستهای سخنی با رئیس جمهور، با موضوع «اقتضائات اشتغال مولد و آینده کاری شاغلان در سیاستگذاری یک دهه آینده» مدعی شده که اقتصاد ایران روز پس از روز، در خلق فرصتهای شغلی مولد ناتوانتر میشود. هیچ اولویتی برای فهم واقعیتهای این سیستم، جدیتر از اولویت شکافتن شفاف و کارشناسی متغیر سیستمی بازار کار نیست. راه حل این است که بستر نهادی را برای خلق فرصتهای شغلی از یک سو و گرفتن مالیاتهای حقه جامعه از ثروتهای انباشته شده غیرمولد آماده کرد. بسیار متاسفم که میگویم نظام مالیات ستانی ما دقیقا عکس این مسئله عمل میکند.
وی با اشاره به تاثیر اشتغال بی کیفیت و غیرمولد بر مرگهای از سرناامیدی، ادامه داد: در مقدمهای بر کتاب «مرگهای از سر ناامیدی و آینده سرمایه داری» براساس مجموعه ذخیره دانایی موجود در ادبیات اشتغال و توسعه، ۴۵ بُعدِ اهمیت برای اشتغال مولد را شرح کردم، ضمن اینکه متن کتاب هم تاکید دارد وقتی در کشوری، کیفیت اشتغال متنزل میشود، سه نوع مرگ، یعنی مرگ از فرط اعتیاد به مواد الکلی، مواد مخدر و خودکشی رواج پیدا میکند. میگوید پیامدهایی در سقوط کیفیت اشتغال وجود دارد که این مرگها نسبت به آن پیامدها شرافت دارد، برای نمونه در کشورهای پیشرفته صنعتی، یعنی جایی که بیش از ۱۵۰ سال است که از مرحله تولید انبوه عبور کرده، به موازات کاهش کیفیت اشتغال، با رشد فراگیر تولد کودکان خارج از عقد ازدواج روبرو هستند. اهل فن میدانند که این چه معنایی دارد و چگونه امروز را و ۱۰ برابر آن، آینده یک جامعه را به آتش میکشد.
جریان داشتن هر ۴۵ آسیب بیاعتنایی به کیفیت اشتغال در ایران
بعضی از عزیزان در ایران فکر میکنند اگر آمارهای این واقعیتها را منتشر نکنند، مسئله حل میشود. این هم سطحی از فهم برای اداره کشور است، بنابراین اینجا فرض ما این است که با مخاطبانی روبرو هستیم که ارتباط شغل با عزت نفس، احساس تعلق به جامعه و چگونه رعایت کردن هنجارهای جامعه و چگونه مواجه شدن با ناهنجاریهایی مانند جرم، جنایت و سرقت را میدانند. اینکه با صراحت میگویم نظام اساسی ما با جهل مرکب در این زمینه روبرو است به این دلیل است که هر ۴۵ آسیبی که از ناحیه بیاعتنایی به کیفیت اشتغال گریبان یک کشور در حال توسعه را میگیرد، به طرز وحشتناکی در ایران جریان دارد.
انتخاب بین بیکاری یا تورم: گسترش بیکاری و مناسبات مبتنی بر حذف، ستیز و فریبکاری
تاریخ اقتصادی میگوید هرگاه امکان انتخاب میان بیکاری و تورم وجود داشته، تمام کشورهایی که توسعه پیدا کردهاند، اولویت را به رفع بیکاری دادهاند؛ چرا که وقتی بیکاری گسترش پیدا میکند بحران کمیابی شدت میگیرد. مناسبات به جای اینکه مبتنی بر تشویق، خلاقیت، نوآوری، تولید و رفاه باشد، مبتنی بر حذف، ستیز و فریبکاری میشود، یعنی کل نظام حیات جمعی را زیر و رو میکند. در جریان انتخاب اعضای کابینه، شاهد بودیم که هزاران شیفته خدمت برای یک صندلی خالی یورش میبرند! این مناسبات نرمالی نیست و اگر کسی بخواهد آینده کشورش را مدیریت کند، نباید از این علائم متوجه خشونتی که در حذف وجود دارد شود؟! بحران کمیابی، بحران هنجاری ایجاد میکند، هزاران ناهنجاری در این کشور وجود دارد. نظام تصمیم گیری و تبلیغات رسمی بخش اعظم آن را سرپوش میگذارد، وقتی شرم میکنند از اینکه آمار طلاق را علنی کنند، میخواهید دسترسی به دیگر اطلاعات وجود داشته باشد؟! طنز تلخش این است که شما این میزان کارشناس تربیت کردهاید که این مشکلات را حل کنند، اما مشکلات را از آنها پنهان میکنید!
لزوم وقوف نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور به ابعاد اهمیت اشتغال مولد
نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور باید حداقل به بخشی از ابعاد اهمیت اشتغال مولد واقف شود. آنچنان با داراییهای بین نسلی و بیت المال کشور برخورد میکنند که با ارث پدرشان برخورد نمیکنند، این میزان سهل انگاری در ساختار هزینهها در کشور شرم آور است! به روی خود نمیآورند و طلبکاری هم میکنند!
بی ارتباطی شغل بیش از ۷۰ تا ۹۰ درصد شاغلان بارشته تحصیلیشان
مومنی با بیان اینکه اشتغال، یک متغیر سیستمی است، گفت: در ساختار بازار کار در واقع آینه وار کل سیستم را نگاه میکنیم. در حالی که گزارش رسمی مرکز آمار میگوید ساختار اشتغال به گونهای است که بیش از ۷۰ درصد افراد، شغل شان ارتباطی با رشته تحصیلیشان ندارد، شما که اسراف میفهمید، ببینید این چه میزان اسراف را منعکس میکند؟! در بخشی از مشاغل، این نامربوطی رشته تحصیلی و شغل انتخاب شده به بالای ۹۰ درصد میرسد. نامربوطی بین شغل و رشته تحصیلی در بخشهای مولد کشور بیشتر بیداد میکند. به خوبی روشن است که میخواهید مناسبات تان مافیایی باشد و خلاقیت و تولید مبنای اداره این جامعه نباشد. در عمل مافیا گستری میکنید ولو اینکه نیت تان چیز دیگری باشد.
بالاترین سطوح بیکاری مربوط به افرادی است که تحصیلات بیشتری دارند
بالاترین سطوح بیکاری مربوط به آنها است که تحصیلات بیشتری دارند. یعنی هر کسی را که بیشتر خرجش میکنید بیشتر او را در بازار کار پس میزنید. گزارش ۱۴۰۲ از آمارگیری نیروی کار میگوید سهم زنان دانش آموخته بیکار، به بالغ بر ۷۱ درصد رسیده است! میانگین نرخ مشارکت در زنان ایران حدود یک سوم میانگین جهانی است، که این خود یک فاجعه بزرگ و بزرگترین اتلاف نعمت برای اداره کشور است. در اقتصاد سیاسی توسعه به آن از ریخت افتادگی میگویند، کاش حکومت ما مقداری به تولید و اشتغال مولد آگاهی و غیرت پیدا کند، اگر غیرت نداشته باشد نسبت به بساطی که در کشور ایجاد شده تعصبی ندارد و به آن بر نمیخورد.
نرخ بیکاری پنهان، بیش از ۲ برابر نرخ بیکاری رسما اعلام شده است
مومنی با بیان اینکه در مبارزات انتخاباتی یک کلمه درباره این موارد صحبت نشده و به جای آن، ببینید چه مسائلی مورد بحث قرار گرفته ! آیا عزیزان میخواهند عزت جامعه اسلامی را با این سطح از درک و شناخت اولویتها تعیین کنند؟! در کل سرشماریهایی که داشتهایم، نرخ بیکاری پنهان، تقریبا بیش از ۲ برابر نرخ بیکاری رسما اعلام شده است. یعنی نگاه به شغل هم فاسد و سیاست زده است.
فاجعه در نسبت شاغلان مورد نیاز و شاغلان تحمیلی در مجتمعهای صنعتی
مومنی با بیان اینکه در دهه ۸۰ از یکی از مجتمعهای صنعتی بزرگ کشور با ۳۵۰۰ شاغل بازدید داشته که ۲۰۰۰ نفر آنها تحمیلی و بدون در نظر گرفتن نیازهای کارخانه و سطح تخصص بوده اند. مجموعهای که با ۱۵۰۰ نفر میچرخید تا ۸۳ به ۳۵۰۰ نفر رسید و در دوره احمدی نژاد به ۱۷۵۰۰ نفر افزایش یافت. قبیحتر از آن، نسبت به شاغلان نهاد ریاست جمهوری وجود دارد. من خودم از بعضی از مقامات کلیدی کشور شنیدم که میزان نیروی کار مورد نیاز در نهاد ریاست جمهوری بیش از ۱۰ برابر آنهایی است که اکنون در آنجا شاغلند! یعنی ماجرای بیکاری پنهان، خود برای خود چنین ماجراهایی دارد و چقدر اسراف، اتلاف، سرخوردگی و فساد ایجاد میکند. این شدت، از ریخت افتادگی آینه است و از این مناسبات برای مسلمانان عزت بیرون نمیآید.
با بحران سرمایهگذاری مواجهیم، اما میگویند نرخ بیکاری تک رقمی است!
راه حلی که با بازی کردن و پنهان کردن اطلاعات و آمار دنبال می شود بسیار تلخ و غم انگیز است. سال ۱۴۰۲ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی عنوان کرد که ۱۱ کاستی بزرگ در آمارهای اشتغال و بیکاری وجود دارد در حالی که خودشان گزارش میدهند که کشور با بحران سرمایهگذاری و رشد اقتصادی مواجه است، میگویند نرخ بیکاری ما تک رقمی است! بسیار شرم آور است! باید گفت اگر ابعاد اهمیت اشتغال را میدانستید با آن این گونه شوخی نمیکردید. رانتی شدن حکومت به رانتی شدن ملت منجر میشود، خدا میداند تا چه میزان مسئولیت دنیایی و قیامتی برای حکومتگران فاقد صلاحیت وجود دارد که از یکدیگر شغل میقاپند و برخلاف ابتداییترین موازین اخلاقی، انسانی و دینی عمل میکنند. آمار میگوید بیکاری ما یک رقمی است! حتی همان رقمی که اعلام میکنند در بعضی از ماهها زیر نرخ رقم بیکاری طبیعی بوده است!
گزارشهای اقتصادی سالانه سازمان برنامه را در دوره جنگ بخوانید و آن را با گزارشهای امروزی مقایسه کنید. تصور میکنید آن را یک حزب سیاسی رادیکال و مخالف دولت نوشته است. گزارش آنچنان بی پرده، صریح و شفاف راجع به مسائل صحبت میکرد و استدلال نخست وزیر وقت این بود که اگر همه دلسوزان کشور آگاه شوند که چه نقایصی وجود دارد، برانگیخته میشوند که به فکر چاره بیفتند. اما متاسفانه تا ما این موارد را میگوییم، میگویند مطامع سیاسی دنبال میکنید.
خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده مولد طی ۱۵ ساله گذشته در ایران زیر صفر است ، چرا گزارش ادعای کاهش فقر در ۱۴۰۱ محرمانه بای باشد؟
خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده مولد طی ۱۵ ساله گذشته در ایران زیر صفر است. در این شرایط ببینید چه آمار و اطلاعاتی داده میشود! فقط خدا میداند در همین دولت آقای رئیسی، وزیر کاری داشتیم که گزارش تهیه کرده و گفته بود در سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ جمعیت فقیر در ایران کاهش چشمگیر پیدا کرده است! در حالی که در سال ۱۴۰۱ بیسابقهترین جهش در قیمت مواد غذایی، در تاریخ اقتصادی جنگ دوم ایران و بحران حاد سرمایهگذاری و شوکهای کوچک و بزرگ دیگر داشتهایم و بعد با مهر طبقه بندی محرمانه آن را از دید کارشناسان مستقل پنهان کردند.
اشتغال، تنها اکسیر برون رفت از فقر
مومنی با اشاره به حدیثی که میگوید هرجا فقر از دری وارد شود، ایمان از در دیگر بیرون میرود، خاطرنشان کرد: شما چه اصولگراهایی هستید که علنا با دستکاری دادهها و ژست موفقیت گرفتن، از حکومت گران کلیدی کشور نسبت به مسالهای با این اندازه اهمیت که تکلیف کفر و ایمان را روشن میکند، حساسیت زدایی میکنید؟! تمام ادبیات توسعه را بخوانید، هرجا مسئله فقر وجود دارد، میگویند فقط یک اکسیر برای برون رفت آن وجود دارد و آن شغل مولد با کیفیت است. در حالی که هرگز از محل خصوصیسازیهایی که در این ۳۵ ساله شده، دیناری بابت اشتغال زایی اختصاص پیدا نکرده است. ابعاد آن به صورت بینهایت تکان دهنده است. متاسفانه دغدغهها و مسائل مربوط به دلالها، تیتر یک رسانهها و رادیو و تلویزیون است، اما مسائل مربوط به فقر، بیکاری و نابرابری، سالانه چقدر از رسانهها منتشر میشود؟! بنابراین نشان میدهد یک اشکال بزرگ وجود دارد و از همین رو است که میگویند اشتغال یک متغیر سیستمی است.
چرا تحریمها صنعت خودروسازی ایران را هدف گرفت؟
سطح درک در بعضی از ساختار قدرت ما در این حد است که منتقدین را اپوزیسیون مینامند، ادامه داد: به دولت جدید میگویم در مقام شعار و ادعا تاکنون حرفهای خوبی زدید، چرا که ما احمدی نژاد را دیده بودیم و از صحبت کردن ایشان احساس شرم میکردیم. ما میگوییم اگر برای بقای کشور به حرف کارشناسان داخلی نمیخواهید بها دهید، حداقل به شیوه لقمان حکیم عمل کنید. صفحات ۴۷ تا ۴۸ کتاب «هنر تحریمها»، نوشته «ریچارد نفیو» که حدود ۲۰ سال مسئول میز تحریمهای ایران بوده است، میگوید هدف اصلی ما این است که ریشه مشاغل صنعتی را در ایران بسوزانیم، چرا که اگر رژیم ایران بخواهد بقا داشته باشد باید قادر به خلق فرصتهای با کیفیت شغلی داشته باشد. در این کتاب آمده که تاکید ما در حذف مشاغل صنعتی، بخشهای مولد غیردولتی است. آدرسی آشکار و روشن است! در آن گزارش میگوید یکی از کانونهای اصابت این سیاست، صنعت خودروسازی ایران است. در همین شرایط، بعضی از امتیازهایی که به کارخانههای خودروسازی چین داده میشود نسبت ناچیزی با یک کشور مستقل دارد.
مومنی با اشاره به بخشهایی از کتاب «هنر تحریمها»، اضافه کرد: در کتاب «هنر تحریمها» آمده که ابعاد اهمیت صنعت خودروسازی ملی را برای ارتقاء سیستمی مشاغل با کیفیت در این کشور ببینید! در رسانه به اصطلاح ملی ما، کسانی که ابتداییترین سطح صلاحیت تخصصی نداشتند را به طور بیاندازه و با لباسهای مختلف میآوردند تا بگویند درِ کارخانههای خودروسازی تان را ببندید و کار را با واردات فیصله دهید! اقتصاد آمریکا هم نمیتواند مسائلش را با این میزان واردات حل کند، شما این میزان دلار اضافی دارید تا بتوانید کل نیاز خودرویی تان را واردکنید؟! از خودتان نمیپرسید که این چه حکمتی است که در کل سالهای تحریم ایران، واردات قطعات خودرو هیچ گام مشمول تحریم نشد؟! برای اینکه ما اینجا قابلیتی داشتیم، سطوح ارتقاء را تجربه کردیم و تحولاتی را بسترسازی میکردیم.
صنعت زداییهایی که در ۱۵ ساله اخیر اتفاق افتاده بی سابقه است
وی با بیان اینکه جنبه امیدبخش این است که ظرفیتهای مادی و انسانی کشور و ذخیره دانایی هنوز در حدی هست که بتوان آن را شرافتمندانه و از موضع توسعه اداره کرد. اگر کشور برنامه نداشته باشد و در چهارچوب بینش حکومتگری رانتی، تمام فکرتان ارز و ریال باشد و به بقیه امور مربوط به کیفیت سیاست گذاری و هدف گذاری بیاعتنا باشید، ایران روی خوش نخواهد دید. در سند برنامه میان مدت، یک کلمه راجع به اشتغال نیست. صنعت زداییهایی که در ۱۵ ساله اخیر اتفاق افتاده، از نخستین موج انقلاب صنعتی تاکنون بیسابقه است، اما یک آخ گفته نشد! زمان احمدی نژاد نوشتم که دادههای سرشماری ۱۳۸۵ تا ۹۰ را ببینید در مقابل آن درآمدهای ارزی این چند سال را بگذارید! حدود ۶۲۰ میلیارد دلار در فاصله ۸۵ تا ۹۰ در اقتصاد ایران تزریق شده خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده در بخش صنعت منفی ۴۱۵ هزار نفر است! شگفت آور است در حالی که حکومت به این مسئله توجهی نمیکند، یک مقاله علمی هم راجع به این پدیده نداریم.
مومنی با تاکید بر ضرورت توجه دولت به توصیههایی که مهندس بحرینیان در هفتههای گذشته داشته است، توضیح داد: در ۱۳۳۸ تاکنون با سوبسیدهایی که داده شده رقمی به مراتب بیش از ۵۰۰۰ میلیارد دلار مستقیم و غیرمستقیم منابع در اختیار سیستم بوده است. از ۸۳ تا ۹۴ میزان فرصتهای شغلی که ایجاد شده به طور متوسط در هر سال به ۳۰۰ هزار شغل نمیرسد، در حالی که سازمان بین المللی کار میگوید در فاصله ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ طی کمتر از ۲۰ سال، حدود ۳۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردهاند ۲۲۶ فرصت شغلی مولد ایجاد کردهاند. با این پژوهشهای تطبیقی میتوان فهمید که با آن۵۰۰۰ میلیارد دلار چه کاری میشود کرد! به اسم بازارگرایی و به اسامی منحوس مانند کنترل نرخ ارز، آزادسازی سیاستهای مسکن، مسابقه رانتی در دولت و مجلس بر سر طرحهای عمرانی، فقط در سه دهه گذشته حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار از داراییهای بین نسلی ایران را پودر کردند و از درون آن، سیاستهای ضد اشتغال و انگیزه کش از نیروی جوان تحصیل کرده و فراری دادن آنها به خارج از کشور ایجاد کردند و انبوهی از فسادهای گسترده و دائما عمق یافته را به این جامعه تحمیل کردند.
تعداد کسانی که قادرند از طریق شغل شرافتمند یک زندگی را اداره کنند هر روز کمتر میشود
مناسباتی ایجاد کردهاید که اکنون تعداد کسانی که قادرند از طریق شغل شرافتمند یک زندگی را اداره کنند هر روز کمتر میشود. قباحت بسیاری از چیزها ریخته، ابتدای همین سال رئیس نیروی انتظامی میگوید خجالت آور است، اما دزدی به یک شغل تبدیل شده! چنین ضربههایی به شیوه حکمرانی کنونی وارد میشود و خدا را شکر اینها روئین تنند و یکی از آنها یک آخ نگفت! این چه طرز اداره کشور است؟!
هدیه این جلسه به دولت چهاردهم این است که هیچ اولویتی برای فهم واقعیتهای این سیستم، جدیتر از اولویت شکافتن شفاف و کارشناسی متغیر سیستمی بازار کار نیست. این مسئله را در معرض یک گفت وگوی ملی بگذارید تا ابعاد آن و قباحت آنچه بر سر این جامعه آمده آشکار و روشن شود تا راه برون رفت آن را بیابید. در دولت حسن روحانی وقتی سند برنامه ششم منتشر کردند در آن گفته شده بود در یک دوره ۵ ساله میخواهیم ۱۹۶ هدف کلی و ۵۵۶ استراتژی را دنبال کنیم! در حالی که در تمام دنیا ۹۰ درصد کشورهای موفق حداقل دو استراتژی را دنبال میکنند! میدانید چه میگویید؟ از آن زمان تاکنون بدون استثنا حرف ما این بوده که این میزان حرفهای جاه طلبانه و بیمنطق و فریبکارانه نزنید! به جای اینها بگویید هدف یک مسئله، آن هم ارتقاء بنیه تولید ملی با راهبرد بسط ظرفیتهای شغلی مولد در اقتصاد باشد. اگر این کار را بکنند خرجهای دیگری مانند ستاد تشویق به ازدواج لازم نیست! باب زندگی شرافتمندانه را بسته اید و راجع به شغل با کیفیت صحبت نمیکنید و مرتب درباره وامهای ازدواج صحبت میکنید! اگر فرد شاغل نباشد، چگونه وام را پس بدهد! این همه باب سوداگریهای ضدانسانی در بازار مسکن و اجاره، راه انداخته اید، طرق کجا سکنی بگزیند؟! به اینها کار ندارند، بعد میگوییدای کسانی که ایمان آورده اید، ازدواج خوب چیزی است! عزیزان سوراخ دعا را گم کرده اند!
اقتصادمان روز پس از روز در خلق فرصتهای شغلی مولد ناتوانتر میشود
باید محور را بر سر این بگذاریم که آسیب شناسی شود که چرا این اقتصاد روز پس از روز در خلق فرصتهای شغلی مولد ناتوانتر میشود و شرافتمندانه به لوازم این ارزیابی آسیب شناختی تمکین کنید. آن زمان خواهید دید که این جامعه چقدر اخلاقی خواهد شد و چقدر ناهنجاریها کاهش پیدا خواهد کرد و چقدر احساس تعلق به این جامعه رشد مییابد.
ورود به آسیب شناسی اداره کشور از دریچه متغیر سیستمی اشتغال نجات دهنده است
طرف شرافتش را گرو گذاشته و میگوید تعهد میدهم که اگر انتخاب شوم شوک درمانی نمیکنم، اما به فردی یک پست داده که از روزی که حکمش را نوشته ۳۰ بار گزارش و فایل صوتی و تصویری منتشر شده که او یکی از طرفداران افراطی و مجریان سیاست شوک درمانی بوده است! اینگونه نمیشود کشور را اداره کرد! کشور لطمه میبیند و هر ارزشی هم که به اعتباری آن رای آوردهاید، به چالش کشیده میشود. به نفع هیچکس هم نیست! شما بسط فرصتهای شغلی مولد را به عنوان اصل کار خود در نظر بگیرید، شرافتمندانه به همه لوازم آن تن دهید، آن وقت خواهید دید که ایران چگونه نجات پیدا خواهد کرد. پیام این جلسه این است که ورود به آسیب شناسی کل سیستم اداره کشور از دریچه متغیر سیستمی اشتغال نجات دهنده است. اقتضائات و بایستههای خلق فرصت شغلی مولد را از دریچه سیاستهای پولی، مالی، تجاری، صنعتی و نرخ ارز و انبوه سیاستهای دیگر باید رعایت شود.
راه اصلی مبارزه با فقر، پول پاشی نیست
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه راه اصلی مبارزه با فقر، پول پاشی به اشکال گوناگون نیست، توضیح داد: شکارچیها، پوست خربزه شوک درمانی را میاندازند؛ چرا که در شرایط شوک درمانی بستر برای پول پاشی بی ضابطه، پرفساد، نابرابرساز و تحمیل کننده وابستگیهای ذلت آور به کشور مهیا میشود. در کشورهای فقیر، راهبرد شوک درمانی و پول پاشی بخش بزرگی از صورت مسئله است. راه حل این است که بستر نهادی را برای خلق فرصتهای شغلی از یک سو و گرفتن مالیاتهای حقه جامعه از ثروتهای انباشته شده غیرمولد آماده کرد. بسیار متاسفم که میگویم نظام مالیات ستانی ما دقیقا عکس این مسئله عمل میکند. سنگینترین تحمیلها را به مزد و حقوق بگیرها و مصرف کنندههای کالاهای اساسی به عنوان جهتگیری انتخاب کرده و بیشترین گشاده دستی را به دارندگان ثروتهای غیرمولد روا میدارد. اینکه میگوییم بازآرایی و تغییر ریل در همه عرصههای نظام اداره کشور ضروری است و بدون تغییر ریل امکان نجات وجود ندارد به این دلیل است و از کانال اشتغال مولد و نیاز مبرم کشور به آن میتوان این مسئله را درک کرد.
وقتی شغل بیکیفیت، قادر نیست دستمزدی برای اداره یک زندگی با شرافت تامین کند، بنابراین فقر، کفر و بیدینی را گسترش میدهید. فکر نکنید که سر هر چهارراه یک داربست میزنید و چیزهایی پخش میکنید، دیانت گسترش میدهد. از دریچه توسعه و اشتغال مولد و تولید فناورانه ماجرا را سامان دهید، مردم خودشان این کارها را بسیار بهتر از شما بلدند. میانگین پایبندی عامه مردم به مسلمات دین از حکومتگران گرامی اصلا کمتر نیست. آنها بلدند و به موعظه هم چندان نیاز ندارند. باید بستر فراهم کنید که با عزت در سرنوشت اقتصادی و سیاسی شان مشارکت داشته باشند، خودشان با عزت هم از دینشان محافظت میکنند و هم از اخلاق حمایت میکنند و هم مایه افتخار کشور میشوند.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص،برگرفته از جماران. کد خبر: 1639882 .منتشره در تاریخ 21 مرداد 1403. https://www.jamaran.news .