شعارسال: دغدغههای مردم آن چنان به سطح نازلی رسیده که برخی از آنها که از قضا تعدادشان کم هم نیست حالا برای گذران امور معمولی زندگی شان هم دچار عجز و ناتوانی شده اند.
شب گذشته یکی از آشنایان به من تلفن کرد که اگر ممکن است مبلغ ۵ میلیون تومان قرض بدهید که بتوانم بچه ام را ببرم بیمارستان، چون هیچ پولی ندارم!
یا دیگری تلفن میکند که برای پول رهن خانهای کوچک نیازمند مبلغی پول هستم که توان وام گرفتن و پرداخت اقساط ماهانه را ندارم؟!
این دغدغهها چیز کمی نیستند و بسیار باید آنها را جدی گرفت، چون نشانههای فقیرتر شدن و بلکه فلاکت زدهتر شدن کسر قابل توجهی از شهروندان را با خود دارند.
بماند که هر روز در خیابانها و متروها و اتوبوسها و بلکه تمام مکانهای عمومی شهر با بسیاری از افرادی روبرو میشویم که تقاضای کمک دارند و برخی از آنها فقط برای سیر کردن شکم شان تقاضای چنین کمکهایی را دارند.
ممکن است گفته شود که برخی از این افراد به دروغ خود را در قالب افراد فقیر و بی چیز در میآورند تا از این راه مردم را به اصطلاح سرکیسه کنند. احتمال دارد که این گونه باشد، اما بحث اصلی بر سر این است که اولا تمام اینها را نمیتوان گفت که لزوماً دروغ میگویند و دوم این که ما خودمان در بین اطرافیان و آشنایان تعداد به نسبت زیادی از چنین افراد درمانده و فقیری را داریم که حقیقتاً برای گذران یک زندگی معمولی دچار مشکلات و دشواریهای فراوانی هستند؟!
این در حالی است که در همین جامعه دغدغۀ برخی دیگر از شهروندانی که در طبقۀ بالای جامعه قرار دارند این است که برای مثال جشن تولد فرزندشان را در خارج از کشور برگزار کنند یا نه؟ یا غذا را از کدام رستوران لاکچری شهر سفارش بدهند و یا این که در ویلای لاکچری خود چه جشنها و پارتیهای برگزار کنند!
شهروندی را میبینیم که برای ۵ میلیون تومان دچار درماندگی است و شهروندی دیگر در عرض یک دقیقه شاید ۵ میلیون تومان را چونان آب خوردن خرج میکند!
بازنشستهای که مثلا مبلغ ۷ میلیون تومان درآمد ماهانه دارد تصور کنید که چگونه باید زندگی خود را سامان دهد؟ این بازنشسته حتی توان پرداخت پول خورد و خوراک را هم نخواهد داشت چه رسد به سایر هزینههای ضروری زندگی!
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از فردادنیوز، تاریخ انتشار: 17آبان1403، کدخبر:-، http://fardadkhabar.ir