پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۴۲۸۳۴
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۹
شفافیت و کشف فساد در جامعه می‌تواند یکی از سوژه‌های جذاب برای خبرنگاران باشد.موضوعی که اگر خبرنگاران پیگیر آن باشند می‌توانند در سطح اجرایی کمک‌های زیادی به تصمیم‌گیرندگان کنند.اما چرا خبرنگاران به‌صورت جدی پیگیر این موضوعات نمی‌شوند؟ چه مسائل و موانعی بر سر راه روزنامه‌نگاری تحقیقی وجود دارد؟روایت خبرنگار شرق را از تهدید شدن به شکایت تا پیدا کردن سرنخ در گزارش‌های میدانی بخوانید.

شعارسال: شفاف‌سازی فقط محدود به دستگاه‌ها و عناصر قدرت نیست

محمد مساعد خبرنگار روزنامه شرق درباره نقش رسانه‌ها در ایجاد شفافیت می‌گوید: فکر می‌کنم رسانه‌ها در دو محور کلی می‌توانند مؤثر باشند، اولین محور که شاید مهم‌تر از دومی هم هست بحث فرهنگ‌سازی برای شفافیت است. مشکل شفافیت در کشور ما این است که ما با یک نوع فرهنگ اسرار گرایی روبرو هستیم که سابقه‌ی خیلی طولانی در فرهنگ ما دارد و همین باعث شده تا مردم و دولت‌ها پیاپی سعی کنند تا حدودی این نهان‌کاری را در امور خود داشته باشند. مثلاً همین امروز که بحث شفافیت اقتصادی مطرح است علی‌رغم این‌که چند ماه تلاش می‌شود تا حقوق مدیران کشور اعلام بشود، اما هنوز می‌بینیم به مرحله‌ی اجرا نرسیده و در اختیار عموم قرار نگرفته است و همین را اگر بخواهیم تا سطح کارمندان ساده‌ی ادارات پیش ببریم تغییر چندانی نمی‌بینیم و مطمئناً با یک مقاومت در جامعه روبرو می‌شویم.

او ادامه می‌دهد: یعنی عموم مردم هم مایل نیستند که کسی از درآمد آن‌ها سردربیاوردو اگر به یک کارمند دولت بگویید به‌زودی میزان حقوق دریافتی‌ات در یک سامانه به اطلاع عموم مردم می‌رسد احتمالاً عصبانی می‌شود و می‌گوید میلیاردها تومان در این کشور هزینه می‌شود به حقوق من چکار دارید و یا چیزی شبیه به این، درحالی‌که شاید همین هم بخش مهمی از شفافیت باشد. امروزه در کشورهای توسعه‌یافته، اعلام دریافتی‌هایی که از بودجه‌ی عمومی کشور انجام می‌شود ،یک امر رایج است و هیچ خط قرمزی هم به‌جز موارد خیلی حساس روی این موضوع ندارند و شما می‌توانید خیلی راحت با مراجعه به یک سایت مشخص متوجه بشوید که مثلاً امسال فلان آتش‌نشان در فلان ایالت آمریکا چقدر دستمزد می‌گیرد.

مساعد با اشاره به نقش رسانه‌ها برای شفاف‌سازی توضیح می‌دهد: درواقع رسانه‌ها باید بتوانند این فرهنگ‌سازی را در سطح عمومی به‌طورکلی انجام بدهند تا مردم تصور نکنند که شفاف‌سازی فقط محدود به دستگاه‌ها و عناصر قدرت است بلکه در سطح عموم هم قابل‌تعمیم است. اما خب در بخش دوم ،هرچقدر رسانه‌ها بتوانند جدی‌تر کار کنند و به ژورنالیسم تحقیقی روی بیاورند و دیوار پنهان‌کاری را بشکنند جامعه برای پذیرش سهم خودش از شفافیت آماده‌تر می‌شود. یعنی وقتی از شفافیت حرف می‌زنیم که تقریباً همه‌ی اطلاعات و داده‌هایی که افشای آن‌ها خطر جدی برای امنیت کشور ندارد در همین دستهبندی قرار می‌گیرد و هرچقدر افشای اطلاعات محدود و گزینشی باشد بیشتر به اصل شفافیت لطمه می‌زند و مسئله را لوث می‌کند.

نوشتن گزارش تحقیقی سهل و ممتنع است

او ادامه می‌دهد: به همین دلیل هرچقدر خبرنگارها بیشتر به دنبال این قضیه بروند و سعی کنند نقش خودشان را در این زمینه ایفا کنند به فرهنگ شفاف‌سازی کمک می‌کنند همین باعث می‌شود شفافیت به یک ارزش و مطالبه عمومی در جامعه تبدیل شود.و خود شهروندها هم در این زمینه مطالبه گر شوند و به دنبال آن بروند. یعنی قسمتی از کار خبرنگارها در شرایط فعلی آموزش مطالبه گری به مردم برای شفافیت است نه اینکه فقط خودشان بخواهند این کار را انجام بدهند.درواقع می توانندبه خود شهروندان هم یاد بدهند که چه راه‌هایی برای رسیدن به اطلاعات بیشتر و شفاف کردن قسمت‌های مختلف کشور وجود دارد و این آموزش می‌تواند قدمی در جهت احقاق حقوق شهروندی باشد.

مساعد درباره دسترسی خبرنگاران به اطلاعات و موانع آن بیان می‌کند: به‌طورکلی انجام گزارش تحقیقی در ایران سهل و ممتنع است. چراکه در کشورهای توسعه‌یافته ابزارهایی برای کار خبرنگار وجود دارد که در ایران وجود ندارد .حتی غم‌انگیزتر از این مسئله ،نبود خیلی از این اطلاعات نزد خود حاکمیت است. یعنی شما اگر بخواهید یک سلسله جستجویی را برای رسیدن به یک هدفی در گزارش تحقیقی دنبال کنید خیلی سریع متوجه می‌شوید که ارکان حاکمیتی در قسمت‌های مختلف، باهم در ارتباط نیستند. یعنی وقتی سعی می‌کنید با بررسی اطلاعات دو دستگاه مختلف مثل گمرک و وزارت صنعت وجود یک فساد را کشف کنید یا اینکه سلامت یک‌روند اقتصادی را بررسی و صحت سنجی کنید،متوجه می‌شوید که سامانه‌های گمرک به سامانه‌های صنعت و سامانه‌های وزارت صنعت و سامانه‌های این دو به سامانه بانک مرکزی به‌صورت معنادار و هوشمند متصل نیستند.

او توضیح می‌دهد: درست است که بین این‌ها تبادل اطلاعات وجود دارد اما هرگز صحت سنجی و کشف روابط منطقی به شکل هوشمند بین آن‌ها انجام نمی‌شود.تا وقتی‌که یک چنین سامانه‌هایی در سطح حاکمیتی وجود ندارد مطمئناً برای یک خبرنگار هم کار سخت خواهد بود که بخواهد این ارتباطات را پیدا کند. بحث دوم هم همان بحث فرهنگی هست که در ادارات و سازمان‌ها هم وجود دارد. یعنی فکر می‌کنم حتی مدیران پاک دست ما چندان به زیرمجموعه‌های خودشان مطمئن نیستند و مطمئناً وقتی‌که خبرنگار از آن‌ها درخواست اطلاعات می‌کند، می‌توانید این نگرانی را در سطح مدیریتی ببینید که از خودشان می‌پرسند این اطلاعات آیا منجر به رسوایی خواهد شد، آیا منجر به این‌که خطایی از زیرمجموعه کشف بشود خواهد شد یا نه، طبیعتاً این ،کار را سخت می‌کند.

صحت سنجی اطلاعات زمان‌بر است

مساعد با اشاره به مشکلاتی که درراه تکمیل گزارش‌های میدانی خود داشته ،توضیح می‌دهد: همیشه یکی از مشکلات این بوده که خود دستگاه‌ها راجع به شرکت‌ها و یا مؤسساتی که ما دنبالش بودیم،یا اطلاعاتی نداشتند یا اینکه اصلاً مایل به ارائه‌ی اطلاعات نبودند. خب این موارد ما را به این سمت برده که سعی کنیم یا از افراد اطلاعات بگیریم، یا خود شرکت هارا پیدا کنیم و یا از راه‌های مختلف اطلاعات را جمع کنیم. از طرفی دیگر خود صحت سنجی این اطلاعات دو برابر زمان می‌برد. یعنی اطلاعاتی که به‌صورت رسمی از یک دستگاه اداری بگیرید ،با اطلاعاتی که از افراد می‌گیرید و بعد مجبور بشوید که صحت‌وسقم آن را بسنجید، و با داده‌های ارائه‌شده توسط دستگاه‌های مختلف تطبیق بدهید مطمئناً زمان و امکانات بیشتری از شما می‌گیرد.

او ادامه می‌دهد: از طرف دیگر این نگرانی هم وجود دارد که بالاخره ما روی سوژه‌هایی کار می‌کنیم که خیلی کسی سراغ آن‌ها نمی‌رود ،پس مطمئناً عده‌ای را هم عصبانی خواهد کرد. ما در همین گزارش‌های اخیری که کارکردیم پیش‌آمده که فردی به هر دلیلی در آنجا ذینفع بوده، تهدیدهایی علیه ما کرده است،از تهدید به شکایت تا تهدید امنیتمان. خب طبیعی هم هست به خاطر این‌که بالاخره فساد در پشت پرده‌ها شکل می‌گیرد و در اینجا هیچ‌چیزی به‌اندازه‌ی رسانه برای این‌ها ترسناک نیست برای همین ترجیح می‌دهند که هرگز شناخته‌شده نباشند.برای اینکه مخفی بمانند هم هر کاری می‌کنند،از تطمیع تا تهدید و این به عادت ما تبدیل‌شده که در موارد متعدد در گفتگو با چنین افرادی، جملاتی مثل «از خجالت تان درخواهم آمد» و یا «هر چه دیدی از چشم خودت دیدی» روبرو شویم.

عصازنان به دنبال حقیقت می‌روم

این روزنامه‌نگار با اشاره به بی‌توجهی دستگاه‌ها برای انتشار اطلاعات خود بیان می‌کند: همین‌طور که می‌بینید خیلی از اسم‌هایی که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص ارز بگیران برای خرید موبایل منتشر کرد، هرگز نشانه‌ای از آن‌ها در رسانه‌ها وجود نداشته و در یک فضای بسته و محدود، با یک سری نظارت محدود فعالیت خودشان را انجام می‌دادند. و یا درباره گزارشی که اخیراً درباره پرداخت بیش از ۲۰میلیون یورو ارز به دو شرکت ناشناس برای واردات کاغذ روزنامه، که گزارشی نوشتم حتی یک نفر در بازار کاغذ این افراد را نمی‌شناسد. خب طبیعی است که به‌عنوان یک خبرنگار و حتی یک شهروند بپرسم چطور امکان دارد ۲۰ میلیون یورو ارز، آن‌هم نه ارز دولتی معمول، بلکه ارز یارانه‌ای که حتی از ارز دولتی نیز ارزان‌تر است و به کالاهای ویژه‌ای مثل غذا و دارو اختصاص دارد تحویل شرکتی می‌شود که تا امروز حتی یک برگه آ۴ هم وارد کشور نکرده است؟ آن‌هم شرکتی که کلاً سه ماه فعال بوده و دقیقاً در ۲۰۰ متری بانک مرکزی قرار دارد. این‌ها همه نشانه است و من خبرنگار همه تلاشم را می‌کنم که هرچه بیشتر دراین‌باره اطلاعات جمع‌آوری کنم اما یقیناً نه در بانک مرکزی کسی حاضر است به من پاسخی درباره این سوالات بدهد نه دستم به بانک‌های اطلاعاتی دستگاه‌های دیگر می‌رسد که بتوانم به جواب سؤالات برسم. به همین دلیل مجبور می‌شویم عصازنان در تاریکی مطلق به دنبال حقیقت بگردم و هر بار یک‌تکه کوچک از این پازل بزرگ را پیدا کنم و جلو بروم.

زمان و انرژی؛دو اصل مهم در روزنامه‌نگاری تحقیقی

او توضیح می‌دهد: متأسفانه شاهد هم هستیم که علیرغم اینکه پیوسته شعار عمل به قانون داده می‌شود در این مورد، عدم اجرای قانون کاملاً مشهود است. برای مثال علیرغم اینکه ما قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات راداریم اما عملاً می‌بینیم که دستگاه‌های دولتی مایل به انتشار این اطلاعات نیستند.ما دو سه ماه قبل گزارشی هم درباره وضعیت این قانون و اجرا نشدنش نوشتیم و برای نوشتن این گزارش ،پیش از عید از چندین دستگاه مختلف درخواست اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌شده را کردیم، درحالی‌که به هیچ‌کدامشان پاسخ مثبت داده نشد و اطلاعات را ارائه ندادند. از زمان شروع این پروژه تا چاپ این گزارش چهار ماه زمان بُرد اما حداقل سندی شد بر این مدعا که دستگاه‌ها و نهادهای ما چقدر اسرار گرا هستند. خب این‌ها مقداری کار را برای رسانه‌ها سخت می‌کند. و یا در مثالی دیگر در همین ماجرای تخصیص ارز برای واردات بیش از ۶۰۰شرکت تازه تأسیس‌شده وجود دارند که ارز دولتی دریافت کرده‌اند و یک برگ گزارش حسابرسی از آن‌ها وجود ندارد. بررسی این‌ها توسط ما خبرنگاران نیازمند دسترسی به اطلاعاتی است که هیچ‌کدام از دستگاه‌های ذی‌ربط در اختیار ما قرار نداده و نخواهند داد.

او در پاسخ به اینکه باوجوداین موانع چطور بازهم می‌توان پیگیر چنین سوژه‌هایی شد،می‌گوید:به نظرم این موضوع به خلق‌وخو و خصوصیت شخصی افراد بستگی دارد که چه مقدار اصلاً آسایش و آرامششان برایشان مهم است، بعضی‌ خبرنگاران اصلاً این تیپی نیستند و ممکن است که اصلاً برایشان مهم نباشد، و بگویند به چه قیمتی من یک گزارشی بنویسم که زندگی شخصی‌ام تهدید بشود، طبیعی است که یک چنین افرادی سمت گزارش‌نویسی تحقیقی در ایران نمی‌روند. از طرف دیگر مشکل دیگر رسانه‌های ما مشکلات مالی متعدد آن‌ها است. همچنین در گزارش‌نویسی و روزنامه‌نگاری تحقیقی مسئله‌ی زمان و انرژی که به این کار اختصاص می دهید،مهم است.تصور کنید یک گزارش راجع به فسادی که در یک مجموعه‌ی اقتصادی به هم پیوسته‌ای که چند جزء مختلف دارد،را بخواهید تهیه بکنید ،خب در اینجا بسته به حساسیت موضوع، پیگیری این مسئله حداقل بین یک هفته تا یک ماه زمان می‌برد.

گزارش‌ها باتعدادکلمه سنجیده می‌شوند

او ادامه می‌دهد: در رسانه‌های ما که هرروز از خبرنگارشان انتظار تولید محتوا دارند و تصور می‌کنند هر خبرنگاری که هرچقدر بیشتر بنویسد احتمالاً خبرنگار بهتری هست و گزارش‌ها باتعدادکلمه سنجیده می‌شوند، خبرنگاران با کلمه حقوق می‌گیرند طبیعی است که فرصت خیلی کمی برای گزارش تحقیقی می‌ماند. پس همه به این سمت می‌روند که سوژه‌های سهل‌الوصول‌تر و آسان‌تری را دنبال کنند و بتوانند مقدار بیشتری کار بکنند. در روزنامه‌های مؤثر و موفق دنیا می‌بینیم، تیم‌هایی وجود دارند که شش ماه، یک سال فقط روی یک سوژه کار می‌کنند و یک سال تمام در آن تحریریه مشغول به کار هستند و بابت یک گزارشی که قرار هست منتشر بشود حقوق می‌گیرند و آن گزارش مطمئناً می‌تواند در آن سال برای آن رسانه اعتبار زیادی فراهم کند و یک حرکت بزرگ در آن‌یک شماره انجام بشود.

مساعد انتقاد می‌کند: ولی در ایران چنین چیزی را شاهد نیستیم. طبیعی است که خبرنگاران خیلی کمتر بخواهند به آن سمت بروند مگر این‌که واقعاً از خواب و کار و استراحت خود بزنند و برای دل خودشان کار بکنند نه برای حقوق گرفتن و یا بگویند من در اوقات فراغت یا در اوقاتی که می‌توانم تفریح کنم، در روزهای تعطیلم و در ساعاتی که می‌توانم استراحت بکنم، به سراغ این موضوع بروم و این را در موازات با کار روزانه‌ی خودم به سرانجام برسانم و مثلاً بعد از دو هفته ، سه هفته به یک نتیجه‌ای برسم.

او با اشاره به تأثیر نگرش مدیران برای گزارش‌های میدانی و تحقیقی می‌گوید: شک نکنید که اگر مدیران رسانه متوجه باشند که چقدر تشکیل تیم‌های خوب برای این کار اهمیت دارد به آن‌ها وقت و امکانات،برای پیگیری بدهند، مطمئن باشید که ازنظر توانایی نیروی انسانی چیزی کم نداریم. فکر می‌کنم که خبرنگاران ما خبرنگارانی هستند که می‌توانند خیلی خوب در این زمینه کار بکنند اگر با آن‌ها همکاری بشود.

برای پیدا کردن سرنخ،همکاری رسانه‌ای مهم است

مساعد در ادامه با اشاره به نمونه‌ای از تهیه گزارش‌های میدانی خود می‌گوید: مثلاً تصور کنید که کارخانه‌ی هپکو اراک دچار یک سری مشکلات مدیریتی می‌شود و یک سری از کارگران این کارخانه یک تجمعی در مقابل مسیر راه‌آهن انجام می‌دهند ، اولین اتفاقی که می‌افتد این است که رسانه‌ها می‌خواهند این خبر اعتراض را پوشش بدهند، اتفاق دومی که در سطح دوم ممکن است بیفتد این هست که خبرنگار سراغ یک یا چند نفر از معترضین یا مدیران کارخانه برود و با آن‌ها صحبت بکند. اما شما اگر بخواهید وارد فاز سوم بشوید، یعنی ریشه‌های اتفاق را در کارخانه بررسی کنید مجبور هستید که به آن مکان بروید.

او ادامه می‌دهد: خب این اتفاقی بود که یکی دو ماه پیش برای من اتفاق افتاد و با هماهنگی‌ای که با دبیر و سردبیرمان انجام دادم در وسط آن ماجرا به اراک رفتم، و بازنشسته‌ها و مدیران و افرادی که به هر نحو در آن کارخانه دخیل بودند را پیدا کردم،.چند روز در اراک ماندم و این قطعات پازل را کنار هم گذاشتم و با گزارش‌های رسمی، مصاحبه‌ها، اخبار آرشیوی و دیگر مستندات موجود تطبیق دادم که منجر به یک گزارشی شد که بتواند تصویر روشنی از این‌که هپکو چرا در یک‌روند بیست‌ساله دچار این مشکلات شده به خواننده بدهم. این مثلاً یک نمونه از همکاری‌ای است که دبیر یا سردبیر سر این موضوع داشتندو اجازه دادند که خبرنگار سه روز، چهار روز دنبال یک سوژه‌ای برود و هزینه‌های این را متحمل بشوند تا گزارش آبرومندی در خروجی داشته باشند. ممکن بود که همان گزارش را با چندین مصاحبه در تحریریه به سرانجام برسانم ولی خب تفاوت‌های زیادی با این گزارش می‌داشت.

اعتماد و امکانات می‌تواند به نتیجه خوبی برسد

این خبرنگار اقتصادی با اشاره به مؤلفه‌های تأثیرگذار در نوشتن گزارش‌های میدانی می‌گوید: اگر خبرنگاری می‌خواهد تکه‌های کوچک و سرنخ‌هایی را که پیداکرده کنار هم بگذارد تا به نتیجه برسد نیازمند همکاری رسانه‌ی خود است .البته این را هم بگویم که این همکاری ،متقابل به دست می‌آید، یعنی گاهی اوقات می‌بینید که رسانه این فرصت را می‌دهد اما خروجی مناسب نمی‌گیرد و دل‌زده می‌شوند. اما به نظر من اگر رسانه و خبرنگار باهم این کار را تمرین کنند و هر دو از نتیجه راضی باشند کم‌کم این اعتماد به وجود می‌آید که اگر این فرصت و این امکانات داده بشود احتمالاً نتیجه‌ی مناسبی به دست می‌آید.

مساعد با توضیح درباره تأثیرات گزارش‌های تحقیقی بر کار خبرنگاران می‌گوید: حتی گزارش‌های این‌چنینی به شما لینک‌های جدیدی می‌دهد، در طول این‌یک سالی که گزارش‌نویسی تحقیقی را به شکل مستمر و جدی دنبال می‌کنم موارد زیادی از طرف خواننده‌ها می‌بینم . مثلاً خیلی وقت‌ها پیشنهاد سوژه می‌دهند و نتیجه این سوژه هاخود باعث می‌شود افراد دیگری که درجاهای دیگر هستند با سوژه‌های تازه‌ای به سراغ ما بیایند. به همین ترتیب هم ما جلو می‌رویم و به یک سرنخ‌هایی می‌رسیم، بعضی‌ از آن‌ها به نتیجه می‌رسد و بعضی به خاطر نبود مستندات و شواهدموقتاتا آینده نیمه کاره می‌ماند و بعضی‌ها هم می‌بینیم که به نتیجه نمی‌رسد.

این خبرنگار اقتصادی درباره مهم‌ترین اقدام رسانه‌ها برای فرایندی کار کردن روی سوژه‌ها می‌گوید:به نظرم مهم‌ترین همکاری‌ای که رسانه‌ها می‌توانند باهم بکنند این هست که باهم رقابت بکنند، به نظرم اگر رسانه‌ها بخواهند باهم تیمی تشکیل دهند و روی یک پرونده‌ی مشترک کار بکنند، عملیاتی نمی‌شود . اما برای اینکه حس رقابت بین رسانه‌ها به وجود آید باید بتوانیم در این رشته از روزنامه‌نگاری فعال بشویم و این را گسترش بدهیم.چون فضایی که در آن رقابت نباشد ، همه ضرر می‌کنند.اما اگر این رقابت بوجود بیاید مطمئناً همه سود می‌کنند . .

او ادامه می‌دهد:کار دیگر رسانه‌ها حمایت از یکدیگر در پیگیر بودن این مسائل است. خبرنگاران ما ازنظر قانونی قوانین حمایتی برایشان وجود ندارد ،و این‌یک مسئله‌ی خیلی جدی و مهم است. شما اگر همین امروز علیه پیشانی‌سفید ترین بدهکاران بانکی یا متخلفان اقتصادی گزارشی بنویسید و از آن‌ها اسم کامل ببرید به‌راحتی می‌توانند از شما شکایت بکنند .حتی آن بدهکار بانکی که پای چوبه‌ی دار هست آن‌قدر قدرت دارد که خبرنگار را از هستی ساقط بکند و هیچ دیواری کوتاه‌تر از خبرنگار نیست. رسانه‌ها در این شرایط ،می‌توانند به هم کمک کنند و حمایت صنفی را جدی بگیرند. با توجه به اینکه مطبوعات ما وظیفه‌ی تولید محتوا را بر عهده‌دارند. و در حال حاضر در یک رقابتی با رسانه‌های تصویر و فضای مجازی قرارگرفته‌اند که خیلی سریع‌تر اخبار را منتقل می‌کنند و جذابیت‌های بصری بیشتری هم دارند یکی از برگ‌های برنده‌ی مطبوعات می‌تواند این باشد که سراغ موضوعاتی بروند که آن رسانه‌ها به خاطر ماهیتشان دنبال نمی‌کنند.درواقع ژورنالیسم تحقیقی یکی از این موارد هست که می‌تواند برگ برنده مطبوعات باشد .

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تحلیلی – خبری شفقنا ، تاریخ انتشار: 30 تیر 1397 ، کد خبر: 601030، www.fa.shafaqna.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین