شعار سال: رحيمپورازغدي
گفته است: «نشست فيضيه قم در مردادماه 97، يک نقطه عطف ديگر با حضور هزاران طلبه
در دفاع از عدالت اقتصادي و مبارزه با فساد بود و انشاءالله آثار خود را در آينده
خواهد داشت. فيضيه از خرداد 42 تا امروز، نماد انقلاب اسلامي و خط امام خميني است.
اين نهضت که نهضت تقويت حوزه و مرجعيت است، ادامه خواهد يافت. لُبّ پيام فيضيه،
ضرورت اجرای وصيتنامه امام خميني در باب اصلاح و تكامل حوزهها جهت حفظ و اصلاح نهادهاي
جمهوري اسلامي و مبارزه با سکولاریسم در حاكميت بود.»
درحاليكه سخنان چندي پيش او در فيضيه قم در نقد حوزه و متهمكردنش به سكولارشدن
واكنش برخي مراجع مانند نوريهمداني و مكارمشيرازي را به دنبال داشت، اما ازغدي
همچنان همان سخنان خود را تكرار كرده و گفته است: «امروز خطري که حوزههاي علميه
را تهديد ميکند، ضعف استدلالي متوليان فقه و نظامسازي است كه باعث تندادن به
حاكميت مؤلفههاي سکولاریسم در قالب حكومت ديني ميشود.
در واقع، وقتي دروس خارج فقه از صحنه نهادهاي عرصه عمومي غایب باشند و
در مسائل تكراري فقه عبادي و فردي محدود شوند، اين عملا به معناي همدستي ناآگاهانه
با سکولاریسم است». او گفته است: «متأسفانه بخشي از اتفاقاتي که در عرصه اقتصادي
مانند مؤسسات مالي - اعتباري، کلاهبرداريها و فساد مالي روي داد، بهلحاظ عملي،
محصول ناكارآمدي دولت و بهلحاظ نظري، حاصل کمتوجهي به فقه حکومتي بود.»
پورازغدي در آن تجمع گفته بود: «ريشه سکولاریسم در حوزه است!.. اين هنر
نيست که هي طهارت و نجاست و طواف و... را بگوييم، هزار بار اينها را گفتيم باز
براي هزار و يکمين بار هم اينها را ميگوييم... من شنيدم ميخواهند 700، 800 تا رساله در قم
بدهند. ما اصلا 700 تا مرجع ميخواهيم؟ اينطور که کارخانه انبوه توليد مرجع تقليد
شروع شده که کاري ندارد، چهارتا شرح و حاشيه ميخوانيد برميداريد همانها را ميآوريد
ميگوييد مرجع ميشويد؟ حساسيت، سر مسائل جزئي درجه شش، عدم حساسيت سر مسائل درجه
یک. چهارتا سؤال جدي در حوزه فقه اداري، فقه حکومتي، فقه روابط بينالملل، فقه
اقتصادي و فقه بانکي مطرح ميشود، اغلب اينهايي که ميخواهند رساله بدهند، مرجع، و
700- 800 - 1000
تا رساله بدهند، اغلبشان هيچي براي گفتن ندارند... اين چهجور حوزهاي
است که بسياري از پرسشها را نميتواند جواب بدهد. هنوز دارند بحث ميکنند که اين
بانکها ربوي هستند يا غيرربوي؟ اين خيلي جالب است! 40 سال گذشت! اينقدر فاصله با
واقعيات؟ مسئولان نظام دارند کار خودشان را ميکنند، اينها هم براي خودشان!
آيتالله مكارم شيرازي در انتقاد از سخنان ازغدي گفته بود: «حادثهاي
که در مدرسه فيضيه کانون حوزه علميه در چند روز پيش رخ داد، به تمام معنا يک فاجعه
بود. متأسفانه جمعى از طلاب و اساتيد محترم را به آنجا دعوت کرده بودند تا درباره
مسائل اقتصادى مردم صحبت کنند.
سپس ورق برگشت؛ گويندهاى را که هيچ اطلاعى از وضع حوزههاى علميه شيعه
نداشت، دعوت کرده و بدترين اهانتها را به حوزه علميه و مراجع شيعه کرد و پلاکاردى
را در دست گرفتند که رئيسجمهور محترم را تهديد به مرگ مىکرد و اعتراف ضمنى به
مطالب ديگرى داشت. آيا صحيح است در کانون حوزه علميه اينگونه سخنان گفته شود؟
آنچه تجمع يك ماه پيش فيضيه قم را جنجالي كرد، دو مسئله
بود؛ يكي سخنان پورازغدي كه واكنش مراجع را بهدنبال داشت و دوم پلاكارد جنجالياي
كه يكي از طلاب بالا برده بود. «اي آنكه مذاكره شعارت، استخر فرح در انتظارت» ازغدي
تاكنون از هر دو اينها دفاع كرده است.
در ماجراي پلاكارد به كل توپ را در زمين دولت انداخت و گفت: «آقاي
روحاني دو يا سه بار در مجلس گفت که در فيضيه ميخواستند من را بکشند! معلوم بود که
اينها حاشيهسازي است. آيا آن بچهطلبهاي که آن تابلو را بالا برده، زده مرحوم
هاشمي را کشته و آمده آنجا اعتراف به قتل کرده و حالا هم ميگويد ميخواهم شما را
هم بکشم؟!.. آنجا بحث عدالتخواهي بود؛ اينکه مسئولان فاسد بايد مجازات شوند، دهها
پلاکارد بود که هيچکدام از اين پلاکاردها را هيچکس نشان نداد، يک پلاکارد که نميدانم
چه کسي بود و اصلا من هم آن را نديدم و گفتند که قبل از جلسه شما بوده و جمع شده
است، شد تمام جلسه و مابقي جلسه همه حذف شد... جالب اين است که من همه تابلوها را
خواندم تا نگويند که سانسور ميکنيم، ولي چنين تابلويي نديدم. اصلا فرض کنيد چنين تابلويي
بوده است، ولي چرا بايد چنين مسائلي مطرح شود که بگويند اينها تهديد به قتل کردند!
البته من فهميدم که اين فضاسازي براي چه بوده، يک کار رسانهاي بود که
از تهران هم هدايت ميشد و در قم اجرا شد»؛ گوينده اين حرف در نخستين جلسهاي كه
قرار بوده چشم در چشم حسن روحاني شود، غيبت كرد. حسن رحيمپورازغدي دو هفته بعد از
سخنراني در تجمع جنجالي فيضيه قم در جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي حاضر نشد؛ جلسهاي
كه رياستش با حسن روحاني، رئيسجمهوري بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 10 مهر97، شماره: 3257
م.ا75
اگه میشد گروهی بتون فقهی اسلامی تشریح کنن و مبانی کاربردی با توجه به زمان رو خارج کنن به نظرم مشکا حل بود