پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۰۱۹۹
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۴
کارشناس جامعه شناسی با بیان اینکه افزایش ناگهانی نرخ ارز به رشد تورم و افزایش شدید فقر در جامعه منجر می‌شود، گفت: کاهش ناگهانی و شدید ارزش پول می‌تواند به دلیل ناکارآمدی دولت در اداره امور اقتصادی کشور باشد و این روند از اعتماد مردم به دولت کاسته و موجب کاهش سرمایه‌های اجتماعی می شود.
شعارسال: بررسی سرمایه‌های اجتماعی می تواند چشم اشخاص را به شرایط روز کشور باز کند. از فوائد بررسی سرمایه های اجتماعی، این است که چالش هایی که آینده جامعه را تهدید می کند را بتوانیم شناسایی کنیم. و این نه یک سیاه نمایی که هشداری است برای عبور از چالش‌های موجود به منظور مدیریت بهتر کشور. بررسی وضعیت "سرمایه های اجتماعی" در ایران بعد از کاهش ارزش پول ملی، مقدمه‌ای شد تا با ابوالفضل ذوالفقاری دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد در رشته جامعه شناسی سیاسی به گفت‌وگو بنشینیم.

جامعه اول به ثبات، دوم به شفافیت، سوم امنیت انتظاری در اقتصاد و چهارم ایجاد رضایتمندی نیاز دارد. از این رو دولت باید صداقت داشته باشد و به ناکارآمدی خود دستکم در در مدیریت نرخ ارز اعتراف کند و شفافیت را اثبات کند. *کاهش ناگهانی و شدید ارزش پول به دلیل ناکارآمدی دولت در اداره امور اقتصادی است

سرمایه های اجتماعی را چگونه تعریف می کنید؟

اصولا سرمایه اجتماعی دو بعد دارد؛ بعد اعتماد و بعد مشارکت مانند مشارکت فرد در نهادهای اجتماعی؛ در بعد اعتماد دو بخش وجود دارد، اعتماد فرد به سایر افراد جامعه که همان مردم هستند که آن را اعتماد افقی می نامیم و دوم اعتماد فرد به حکومت که به آن اعتماد عمودی گفته می شود.

آیا کاهش نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی می تواند به کاهش سرمایه های اجتماعی منجر شود؟

کاهش ناگهانی و شدید ارزش پول می تواند به دلیل ناکارآمدی دولت در اداره امور اقتصادی کشور باشد و این روند از اعتماد مردم به دولت کاسته و در نتیجه موجب کاهش سرمایه های اجتماعی می شود. به بیان دیگر زمانی که دولت کارایی لازم در صیانت از ارزش دارایی ها و حفظ درآمد مردم کشورش را نداشته باشد و اعتماد مردم به چنین دولتی کم می شود که در ادامه این روند، مشروعیت دولت کاهش خواهد یافت.

منظور از صداقت هم این است که دولت برای بازگشت اعتماد مردم باید مساعدت های اقتصادی به آنها داشته باشد تا دوباره بتواند رضایت آنها را به دست آورد. همین روند به اختلاف میان مسئولان حکومت می انجامد. متاسفانه همین اختلاف میان مسئولان موجب بازتولید ناکارآمدی بیشتر حاکمیت می شود که همه این موارد سرمایه های اجتماعی را می سوزاند.

به عبارت بهتر زمانی که دولت نتواند مدیریت خوبی برای اقتصاد کشور داشته باشد روند کاهش سرمایه های اجتماعی شروع می شود، هر چند با کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی شاید کسری بودجه دولت جبران شده باشد، صادرکننده های بزرگ سود برده و بانک ها از ورشکستگی رهایی یابند اما به چه قیمتی. هزینه این ناکارامدی با کاهش قدرت خرید مردم و فقیر تر شدن اقشار متوسط و پایین شده است.

*افزایش ناگهانی نرخ ارز به رشد تورم و افزایش شدید فقر در جامعه منجر می‌شود

این روند کاهش سرمایه هایی اجتماعی دقیقا چه زیان هایی به همراه دارد؟

وقتی مردم به دولت اعتماد نداشته باشند، دولت کارویژه خود را از دست می دهد و مشارکت مردم در حاکمیت کاهش می یابد و از میزان مشارکت مردم در حاکمیت هم کاسته می شود. این روند بسیاری از اقشار را فقیر می کند. درنتیجه موجب نارضایتی بیشتر می شود. در اصل وقتی ارزش پول ملی کاهش یابد.

در حال حاضر خط فقر در تهران درآمد ماهی پنج میلیون تومان است یعنی من که عضو هیئت علمی دانشگاه هستم با این حقوق زیر خط فقر قرار دارم. به بیان بهتر حقوق شما کاهش یافته که در اثر آن از جایگاه اجتماعی و قدرت خرید شما کاسته شده در نتیجه این روند شکاف طبقاتی تشدید می شود، سپس شاهد بحران های اجتماعی و آنگاه معضلات اجتماعی خواهیم بود. در مجموع نتیجه افزایش ناگهانی نرخ ارز به رشد تورم و افزایش شدید فقر در جامعه منجر می‌شود.در شرایط بی ثباتی اقتصاد، تکلیف تولید مشخص نیست بنابراین صادراتی که ناشی از تولید کالا در داخل باشد بلند مدت نخواهد بود. تولید به فکر، دوندگی و پیگیری، مشکل نهاده های تولید و سرمایه در گردش نیاز دارد؛ در این شرایط حتی بانک ها تسهیلات کم بهره نمی‌دهند و...

در چنین وضعیتی افرادی که از فعالیت های مفید و مولد اقتصادی سود نمی برند، انگل وار ثروتمند می‌شوند. مدل های مختلف نرخ ارز در اقتصاد موجب رانت و فساد را به صورت خودکار فراهم می‌کند.

* دولت باید صداقت داشته باشد/ شرکت‌های صادراتی کشور، دولتی و خصولتی هستند

در این شرایط دولت ها چه اقداماتی باید انجام دهند؟

جامعه اول به ثبات، دوم به شفافیت، سوم امنیت انتظاری در اقتصاد و چهارم ایجاد رضایتمندی نیاز دارد. از این رو دولت باید صداقت داشته باشد و به ناکارآمدی خود دستکم در در مدیریت نرخ ارز اعتراف کند و شفافیت را اثبات کند. این اقدام نه تنها به تضعیف دولت منتهی نمی شود بلکه رشد صداقت دولت به افزایش سرمایه های اجتماعی منجر می شود چرا که مردم صداقت را بیشتر از حقیقت می طلبند حتی اگر بتوان حقیقت را کشف کرد.

منظورتان از امکان کشف حقیقت چیست، مگر صداقت با حقیقت تفاوت دارد؟

در دور دوم همه دولت ها نرخ ارز با یک جهش همراه بوده است و دلیل آن هم تامین شدن منابع لازم برای جبران کسری بودجه دولت است. ساده ترین اقدام در زمان کسری بودجه برای دولت ها همین کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی است.

منظور از صداقت هم این است که دولت برای بازگشت اعتماد مردم باید مساعدت های اقتصادی به آنها داشته باشد تا دوباره بتواند رضایت آنها را به دست آورد. به بیان دیگر دولت باید تفاوت حقوق ها را در نظر بگیرد تا قدرت خرید همه مردم که در اثر کاهش ارزش پول ملی کم شده جبران شود، اما مشکل اینجاست که دولت می خواهد این کار را انجام دهد، قطعا خیر.

* تا تورم هست و ثبات در قیمت ها نیست هیچ کسی سرمایه گذاری نمی کند.

این فرصت هست که با رشد نرخ ارز صادرات افزایش یابد؟

بیشتر شرکت‌های صادراتی کشور، دولتی و خصولتی هستند، اما در این موقعیت که نرخ ارز متغیر است آنها حاضر می‌شوند همه دلار و یورو حاصل از صادرات را در بازار به ریال تبدیل کنند. همچنین تا تورم هست و ثبات در قیمت ها نیست هیچ کسی سرمایه گذاری نمی کند.

عدم سرمایه گذاری در چنین شرایطی چه توجیهی دارد؟

سرمایه گذاری نیازمند رقابت است. حال آنکه در بخش‌هایی از اقتصاد ایران انحصار (monopoly) وجود دارد مانند بخش خودرو که این وضعیت مانع رقابت می شود. به صورت کلی انسان ها در دو بخش عقلانی فکر می کنند و احساس را در نظر نمی گیرند؛ اول در حیطه علمی و دوم در اقتصاد. وقتی نرخ ارز تکان می خورد، فعال تولیدی تکلیف خود را نمی داند از این رو سرمایه را به بخش تولید محور منتقل نمی کند.

* ربوی ترین بانک ها را در کشور داریم و اسلام با ربا سازگار نیست

آیا تحریم ها می تواند زمینه خودکفایی را فراهم کند؟

تاکنون این گفته در ابعاد اقتصادی عملیاتی نشده است. این درست که شعار می تواند فرصت ایجاد کند اما سرمایه های اجتماعی که می تواند چنین حرکت بزرگی را به وجود آورد توسط فساد به شدت کاهش یافته است.

به دلیل مذهبی بودن جامعه هنوز سرمایه های اجتماعی کشور در سطح افقی دیده می شود. مثال آن کمک مردم ایران به یکدیگر در هنگام وقوع زلزله و سیل و.... است که این اشخاص بیشتر مردم متوسط و مستضعف هستند نه کل مردم. اما در سطح عمودی سرمایه های اجتماعی موجب کمک به دولت نمی شود. بنابراین همین مقدار سرمایه اجتماعی که به دلیل مذهبی بودن وجود دارد باید به عنوان پشتوانه ای برای نظام در نظر گرفته شود نه ابزاری در دست دولت.

نگاه ابزاری به سرمایه اجتماعی چگونه است؟

برای مثال گفته می‌شود که بانکداری ما اسلامی است و مردم تشویق می شوند که پس اندازهای خود را در بانک ها سپرده گذاری کنند اما می دانیم که ربوی ترین بانک ها را در کشور داریم و اسلام با ربا سازگار نیست. از این رو وقتی مردم این تفاوت رفتار با آموزه های اسلامی را متوجه می شوند، سرمایه های اجتماعی که می تواند پشتوانه نظام باشد کاهش می یابد. به عبارت دیگر تناقض به بدبینی منجر می شود و آن نیز سرمایه های اجتماعی را کاهش می دهد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از جامعه خبری تحلیلی الف ، تاریخ انتشار: 30 بهمن 1397 ، کدخبر: 3971130046 ، www.alef.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین