شعار سال: برای روشن شدن موضوع و خروج از شخصی سازی بحث ، گزارش را با یک داستان شروع می کنیم . هروی سنتر تهران ، دوشنبه 11 شهریور ،ساعت 10:30 صبح .
مجموعه تجاری هروی سنتر همانند هزاران مجموعه تجاری کشور، کار صبحگاهی خود را آغاز نموده و شهروندان( اعم از مشتری یا فروشنده و سایر افراد)، در مجتمع تردد دارند. یکی از مشتریان بدلیل نبود (بخوانید کمبود) علامت و برچسب روی درب آتوماتیک بین پارکینگ (پارکینگ های شماره 1 و 2 و 3 و 4) و محوطه آسانسور، به درب شیشه ای برخورد می کند و از ناحیه صورت و بینی دچار آسیب دیدگی و خون ریزی می شود. اقدام به درخواست کمک های اولیه و همچنین اعتراض به وضعیت کمبود علائم هشدار دهنده استاندارد قابل نصب روی درب ها نموده و متاسفانه صرفا با تعارف چند برگ دستمال (بجای کمک های اولیه) و غیر موجه بودن اعتراض و اذعان به استاندارد بودن فضای موصوف در مجتمع تجاری ، مواجه می شود. شاید هم کم مانده تا محکوم به سر به هوایی و عدم حواس جمعی گردد؟
ادامه داستان از زبان شهروند آسیب دیده :
بر روی درب های هیچ علامتی در زاویه دید بزرگسالان و خردسالان نصب نشده است و درب نیز یک پارچه است (یک تکه است، دو تکه نیست) در صورتی که دو تکه باشد، چارچوب های درب، خود مانند علامت هستند و باعث می شود تا افراد متوجه حضور درب بشوند ولی این مساله نیز رعایت نشده است. این شرایط خصوصا برای بچه های خیلی خطرناک است.
این پاساژ روزانه میلیون ها تومان درآمد دارد، اما مدیریت آن مجموعه حاضر به هزینه بسیار کم، جهت جلوگیری از این حادثه نشده است. نحوه برخورد، با حادثه دیدگان، بدون مسئولیت و از سر بازکنی بوده و هیچ اقدام موثری انجام نداده اند. کمک های اولیه هم وجود نداشته و جهت جلوگیری از خونریزی فقط از دستمال کاغذی استفاده کرده اند.
خوشبختانه ، آقای سر به هوای صدمه دیده؟ خود یک مختصص است :
نکته جالب توجه اینکه فرد صدمه دیده، خود از متخصصان بنام کشور در حوزه ارتز و پروتز بوده و آشنا به استانداردها ،موقعیت های خطرساز و تولید کننده تجهییزات ترمیمی و طبی لازم برای بهبود است. یعنی با فرد عامی یا هیجانی سر و کار نداریم که بحث ریشه احساسی و فردی پیدا کرده باشد. لذا ، شکوائیه رسانه ای شده ، با رویکرد فراگیر و حل مشکل کلی(برای کل کشور و کلیه مجتمع های تجاری) در حال طرح و دنباله گیری است، نه لجاجت شخصی و صد داستان قابل تعریف دیگر.
بشکل متعارف، غالب مراکز خرید و مجتمع های تجاری توسط هیات مدیره و یا مدیران داخلی تعیین شده توسط مالک اصلی، اداره می شود. در غالب موارد بدلیل نبود استانداردهای رفتاری، تعاملی و حتی قانونی و حرفه ای(غیر از استانداردهای صنفی)، متاسفانه شاهد اعمال سلیقه شخصی این افراد در روند مدیریت بر مجتمع های تجاری هستیم . مسئله ای که نتیجه طبیعی آن افزایش ترافیک دادگاه ها و تبدیل روند احقاق حق بنوعی بازی فرسایشی دو جانبه می باشد. بنظر شما فرد صدمه دیده داستان، قادر به طرح شکایت حقوقی همراه با چاشنی جنجال توسط وکلای تحت استخدام نیست؟ در شرایطی که با کوتاه آمدن فرد صدمه دیده و تصمیم وی بر عدم ایجاد چالش حقوقی برای یک مجتمع تجاری مواجه هستیم ، آیا بهتر نیست که :
- بهتر نیست که اصناف ، شهرداری ها و یا هر نهاد حاکمیتی و قانونی دیگر، اقدام به تعریف استانداردهای بهره برداری مجتمع های تجاری و نظارت مستمر بر آنها کنند؟
- آیا بهتر نیست که با طراحی دستور العمل و استانداردهای ترجیحی و داوطلبانه (نظیر ایزوها) و اعمال آنها توسط مالکان مجتمع های تجاری، باعث بالا رفتن ایمنی چنین محیط هایی شده و بستر ساز ارتقا سطح رضایت شهروندان و مشتریان گردیم؟
- آیا بهتر نیست که مدیران مجتمع های تجاری بجای بی تفاوتی، درشت گویی و دیگر رفتارهای غیر مسئولانه ، با آموزش های مستمر گذرانده شده،مهارت های لازم را برای شنیدن صدای مشتری، اصلاح موقعیت های خطر ساز، کاهش نارضایتی ها و همچنین دلجوئی های واقعی و اصیل ، بدست آورند؟
منتظر توضیحات مدیریت مجتمع تجاری تفریحی هروی و پیشنهادات منجر به کاهش این آسیب ، توسط هر فرد حقیقی و حقوقی صاحب نظر هستیم.
اختصاصی پایگاه خبری تحلیلی شعار سال (ارسالی توسط شهروندان)