شعار سال : زنان در رسانههای انقلابی، خصوص حوزهی سیاسی، و به ویژه رسانههای اصلی و معروفتر، کماند و اقلیت و خیلی اوقات از سر ناچاری و بیشتر هم محدود در حوزههای مرتبط با موضوع زن؛ اغلب هم اجازهی بالاتر از خبرنگار بودن نمییابند.
چرا در موردش ننوشتهام؟ چون نخواستهام برچسب نگاه جنسیتی به مطالب و نگاهم بخورد، تازه اگر همچون اغلب اوقات به محض آوردنِ نامِ حقوق زن، در سطحیترین تحلیل ممکن، نگویند که تو یک فمینیست هستی! حوزهی نوشتنم هم زنان نبوده هیچوقت.
چرا این نگاه جنسیتی و مردسالار آزارم میدهد؟ چون میبینم آدمها صرف زن بودن حذف میشوند و صرف مرد بودن پیشرفت میکنند. میبینم که زن حزب اللهی در رسانه باید بیست باشد تا شاید و تازه شاید، به مردی برسد که نمرهی ده هم ندارد. چون یاد گرفتهام این نامش شایستهسالاری انقلاب اسلامی نیست.
چرا امروز این چند خط درددل را که هزار برابرش سالهاست در دلم مانده، نوشتم؟ چون دیدم یک زن به مدیرمسئولی روزنامهی همشهری که اکنون مدیریت آن با اصلاحطلبان است، منصوب شده و داغ دلم تازه شد. با خودم گفتم شهرداری تهران و روزنامهاش، همشهری اگر صد سال هم دست اصولگرایان و انقلابیها باشد، مردان حزب اللهی و اصولگرا نمیگذارند، حتی محض حفظ ظاهر و خالی نبودن عریضه هم که شده، نوبت به مدیرمسئولی یک زن در آن برسد.
نیرو و گزینههای زن کم است؟ بله، چون از همان ورودی رسانهها زمینه برای مردان فراهمتر است. چون از همان ورودی رسانهها و حتی از دم در خانهها، قیفها مردسالارانه است.
پینوشت: میدانم؛ میروید میگویید آسوپار هم فمینیست شده؛ فمینیست چادری! اما نگویید، نه برای آنکه تهمت است و گناه، من که حلال میکنم؛ بلکه از آن رو که عیان نشود که نه آسوپار را میشناسید و نه فمینیست را بلدید و نه حتی با نظرات رهبری پیرامون زنان آشنا هستید. نگذارید این حجم نادانی عیان شود.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از فضای مجازی