شعار سال: میزگرد «بررسی حال و روز رسانه در ایران» به مناسبت روز خبرنگار توسط کمیته اطلاعرسانی حزب اتحاد ملت ایران برگزار شد. در این میزگرد، «عباس عبدی» رئیس هیات مدیره انجمن روزنامهنگاران استان تهران، «بدرالسادات مفیدی» دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، «حمیدرضا ابک» نویسنده و روزنامهنگار حوزه اندیشه و «محمدجواد روح» روزنامهنگار و عضو دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران شرکت کردند.
عبدی: سیستم انعطافپذیریاش را نسبت به خبر از دست داده است
عباس عبدی، رئیس هیات مدیره انجمن روزنامهنگاران استان تهران در این نشست گفت: وضعیت مطبوعات ایران در فرایندی قرار دارد که متناقض است؛ از یک طرف با توسعه اطلاعرسانی و زیرساختهای رسانهای مواجهیم و از طرف دیگر میبینیم در جامعه ایران جایگاه این حرفه ضعیف میشود.
وی ادامه داد: علت این واقعیت است که حکومت توسعه اطلاعرسانی را نپذیرفته و از باب اجبار به آن تن داده است؛ بنابراین حاضر نیست تبعات آن را که آزادی اطلاعرسانی است را بپذیرد. اگر چنانچه جامعه از این نظر یک جامعه عادی بود، امروز باید روزنامهنگاران جزو حرفههایی بودند که بیشترین تقاضا برایشان وجود داشته باشد و بیشترین درآمد داشتند.
رئیس هیات مدیره انجمن روزنامهنگاران استان تهران با بیان اینکه نتیجه عدم پذیرش توسعه اطلاعرسانی آن شده است که در فضای مجازی مطالب زیادی تولید میشود اما لزوما همه حرفهای نیستند، اظهار داشت: در این شرایط، اغتشاش فکری ایجاد میشود و افراد چندان در بند شفافیتهای قانونی نیستند. مثلا برخی افراد در فضای مجازی پولهای زیادی میگیرند و خبرسازی میکنند.
عبدی افزود: در جامعهای که رسانه به شکل حرفهای رشد کند، این کارها تقریبا غیرممکن است یا اگر این اتفاق بیافتد، مثل تشتی که از بالا به پایین بیفتد، صدایش به شدت شنیده میشود و همه متوجه میشوند ولی در ایران نظام روزنامهنگاری حرفهای در حال رفتن به حاشیه است.
وی با بیان اینکه ساختارهای سیاسی ایران موجب شده مرجعیت رسانهای از داخل سلب شده و به بیرون فرستاده شود، تصریح کرد: ضربهپذیری این سیستم در وجه رسانهای بسیار بالاست و به این راحتیها نمیتواند خود را خلاص کند و هر روز که میگذرد این ضربهپذیری بیشتر میشود.
این روزنامهنگار با بیان اینکه خبر دیگر نقش کالایی خود را در ایران از دست داده است، خاطرنشان کرد: من چرا اصرار میکنم که در روزنامهها بنویسید؟ چون از نظر من اینکه یک خبر در یک کانال بیاید، مهم نیست بلکه مهم آن است که سیستم آن را به رسمیت بشناسد. شما در خارج نمی توانید در خانهتان بنشینید و بهترین اخبار را پیدا کرده و در کانال خود بگذارید و برای خودتان فالوور پیدا کنید. چرا؟ چون سیستم دغدغهاش این نیست و نمیخواهد فضای مجازی را به رسمیت بشناسد.
عبدی با بیان اینکه مطبوعات و رسانهها در سال 84 ضربه سختی را متحمل شده و از سال 88 عملا مطبوعات به حاشیه رفتند، ابراز داشت: در همین فاصله، ماهواره و سپس فضای مجازی میآید و شبکههای اجتماعی به طور مشخص تقویت میشوند و اینها که آمدند اصلا مطبوعات نمیتواند جای آنها را بگیرند. این رسانهها چرا جای مطبوعات را گرفتند؟ چون مطبوعات اساسا نقش دیگری نداشتند، تحت سانسور بودند و مدیرانشان هم با یک یارانه زندگی میکردند و مشکلی هم نداشتند و اگر مدیر خلاقی هم بود، نمیتوانست ایدههای جدی و کارآمدی را برای برونرفت از این وضعیت پیدا کند.
وی با طرح این سوال که چرا بیبیسی و منوتو و... مخاطب پیدا کردهاند؟ ابراز داشت: دلیل آن فقط این نبود که کیفیتشان بهتر بود، بلکه به این خاطر بود که آزادی و امکان انتشارشان بیشتر بود. در همین ایران اگر چنین چیزهایی وجود میداشت آیا این رسانهها مخاطب پیدا میکردند؟
رئیس هیات مدیره انجمن روزنامهنگاران استان تهران اضافه کرد: من نمیتوانم اگر در یک رسانه مدیرمسئول باشم، 10 میلیون برای یک گزارش تحقیقی هزینه کنم و به محض انتشار همه کانالها هم آن را بردارند و بدون هیچ اثرگذاری جدی منتشر کنند. این مسئلهای جدی است. در غرب اگر راجع به فساد یک مدیر گزارشی نوشته شود، فردای آن مجبور است استعفا دهد اما در ایران، چون سیستم انعطافپذیری خود را در برابر خبر از دست داده، اگر بهترین گزارش هم نوشته شود، معلوم نیست آن گزارش به جایی رسیده شود.
مفیدی: نگاه حاکمیت باید به رسانهها عوض شود
بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران هم در این نشست یادآور شد: در جامعه ایرانی با وضعیتی مواجهیم که به نظر میآید وضعیت بسیار آشفتهای است. یعنی اگر توجه کنید در دست بسیاری از مردم ایران حتی کارگران با حقوق اندک یک گوشی موبایل هوشمند میبینید و این افراد میتوانند اخبار ریز و درشت را از یک سری کانالها یا فضای مجازی دریافت کنند.
وی ادامه داد: وقتی دنبال برخی از خبرها را میگیریم، میبینیم آن خبرها جعلی و کذب هستند و مشخص نیست این گزارشها از کجا آمده و هیچ کس هم نمیتواند پیگیری کند. هیچ اعتراضی هم نیست، چرخه ارسال خبر هم ادامه مییابد و مرتبا خبرهای جعلی و دروغ تکرار میشود.
این روزنامهنگار با تاکید بر اینکه آزادی رسانه با آزادی سیاسی در ایران گره خورده است، عنوان کرد: وقتی در تمام لایهها از جمله لایههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه محدودیت وجود دارد، انتظار دارید این محدودیت در مطبوعات نباشد؟ طبیعی است وقتی محدودیت وجود دارد، نمیتوان شفاف و آزاد اطلاعرسانی کرد.
مفیدی افزود: در خارج از ایران، شبکههای مجازی کار خود را میکنند، مطبوعات هم کار خودشان را میکنند و شبکههای مهم تلویزیونی هم کار خودشان را میکنند و به لحاظ گزارشهایشان با یکدیگر همپوشانی دارند و به همدیگر کمک میکنند و نمیتوان گفت کدامشان جلودار است. در ایران به دلیل محدودیتها، مطبوعات سرکوب شدند و بحث ناامنی شغلی تمام ذهن خبرنگار را پر میکند که نوعی خودسانسوری را به همراه دارد.
وی با اشاره به وضعیت مطبوعات در دولت اصلاحات گفت: ما یک دوران طلایی در دوره آقای خاتمی داشتیم که مطبوعات آزاد بودند و رسانهها به طور آزاد و شفاف میتوانستند بخشهایی از زوایای پنهان در قدرت را نشان دهند از جمله موضوع قتلهای زنجیرهای. دلیل آن این است که آنها در فضای آزادی ایجاد شده بودند.
دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران با بیان اینکه اکنون فضای مطبوعات آزاد نیست و از سویی هم مشکلات معیشتی و صنفی روزنامهنگاران وجود دارد، اظهار داشت: اصحاب رسانه پایینترین دستمزدها را دارند. در این شرایط هم معیشت و هم آزادیشان میلنگد و هم فضای مجازی ایجاد شده که روی دستشان زده و آنها توانستهاند مخاطب را جذب کند و مردم را به طرف خود بکشد.
مفیدی با بیان اینکه در چنین شرایط دیگر انگیزهای برای روزنامهنگار یا خبرنگار نمیماند تا بتواند یک خلاقیت ایجاد کند که از این فضا جلو بزند، تصریح کرد: طبیعی است مردم هم حاضر نیستند پول روزنامه بدهند. از سوی دیگر، مدیران مسئول با مشکلاتی روبهرو هستند، موضوع کاغذ وجود دارد و نشریات مکتوب به راحتی نمیتوانند منتشر شوند و همه اینها موجب میشود، روزنامهها نیروهای خود را تعدیل کنند یا صفحاتشان را کم کنند و بعضا مجبور به تعطیلی می شوند.
وی با بیان اینکه روزنامهنگاری که نتوانسته در حوزههای خبری خوب فعالیت کند یعنی پسرفت داشته است، خاطرنشان کرد: بیشتر خبرنگاران ما سالهاست که پشت میزنشین شدهاند و کمتر میبینیم که به حوزه خبری بروند، خبر را کسب کنند و وقت بگذارند تا بتوانند بهترین گزارش یا خبر را برای مخاطبان رسانه خود ارائه دهند. وقتی حقوق آنچنانی به آن خبرنگار یا روزنامهنگار داده نمیشود و او باید از جیب خودش هزینه حمل و نقل، دستگاههای خبری و عکاسی را بدهد و حقوق سر ماه هم به موقع دریافت نکند، به یکباره این مسائل دیده میشود.
دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران با بیان اینکه یک روزنامهنگار محدودیتهای محتوایی هم دارد و وقتی در تولید محتوا هم رشد نکرده، یعنی پسرفت داشته است، ابراز داشت: وقتی خبرنگار مرتبا پشت میز مینشیند، طبیعی است که رجوعش به اینترنت، کپی زدن و تقلید کردن است. ما حتی میبینیم طراحان و کاریکاتوریستهایمان هم به نوعی دست به یک نوع کار کپی میزنند.
مفیدی با بیان اینکه مشکل روزنامهنگاری در ایران، مشکل بنیادین است، عنوان کرد: هزاران سند هم تهیه شود، مشکل حل نمیشود. البته قانون و سندِ خوب کمککننده است ولی مشکل روزنامهنگاری ما بنیادی است و نگاه سیستم و حاکمیت باید تغییر کند. وقتی از ابتدای فعالیت روزنامهنگاری خودم را مرور میکنم، نگاه حاکمیت این بوده که مطبوعات دشمن هستند. بنابراین تا وقتی این نگاه تغییر نکند ما همچنان در خم یک کوچهایم.
ابک: آزادی بیان، اصل اولیه و اساسی روزنامهنگاری است
حمیدرضا ابک، نویسنده و روزنامهنگار حوزه اندیشه هم در این نشست گفت: معتقدم در حوزه روزنامهنگاری یا هر حوزه دیگری باید یک بار برای همیشه بنشینیم و مبادی، مبانی و تعاریفمان را لااقل در یک سطح حداقلی رویشان به توافق برسیم. معتقدم باید فکر کرد که آیا وقتی راجع به رسانه حرف میزنیم، درباره فیسبوک یا تلگرام حرف میزنیم؟ آیا آنها ابزارهای جهان جدید هستند که آمدند تا رسانه را با مخاطره مواجه کنند یا رسانههای جدید هستند که جایگزین دیگر رسانهها شوند؟
وی ادامه داد: اگر در دوم خرداد فرض کنید تلگرام، توییتر و فیسبوک بود، آیا روزنامه صبح امروز، هشتصد هزار نسخه در روز میفروخت؟ من بعید میدانم. بنده منکر این حرف نیستم که آزادی بیان در آن دوره باعث شده بود که رسانهها مرجع شوند اما با امروز قابل مقایسه نیست چون ما در شرایطی زندگی میکنیم که این شرایط در آن زمان وجود نداشت.
این روزنامهنگار با بیان اینکه آوانگاردیسم فضای مجازی به خاطر آن است که قانون مطبوعات هنوز به فضای مجازی نرسیده است، اظهار داشت: فرض کنید سازوکاری فراهم کردند آنچه که امروز بالای سر مطبوعات است با همان روش بشود فضای -مجازی را کنترل کرد آیا باز هم فضای مجازی این قدر تند است؟ در میان پرطرفدارترین کانالهای تلگرامی حتی یک رسانه رسمی وجود ندارد. یعنی وقتی در تلگرام خبر میخوانید، حتی کانالهای معتبر در ابتدا خبرهایشان را از همان رسانههای رسمی برمیداشتند اما کار به جایی رسید که عملا مردم احساس کردند نیازی به ارجاع برای رسانه رسمی ندارند.
ابک با اشاره به مشکلات مطبوعات ایران از نظر مدیریتی تصریح کرد: به هزار و یک دلیل مدیران رسانهای ما احساس نکردند برای اینکه یک روزنامه قوی و پایدار داشته باشند که در آینده هم بتواند با ابزارهای جدیدی که به وجود میآید، رقابت، مقابله و همافزایی کند. حرفم این است که میشود از منظر اقتصادی تحلیلهایی را مطرح کرد که ما بذرهایی که قبلا نکاشتیم و کارهایی که قبلا نکردیم، موجب بروز این شرایط شده است.
وی اضافه کرد: معتقدم قضیه بنگاهداری و سرمایهگذاری اقتصادی در رسانههای مکتوب به طور خاص به شدت باعث و بانی این وضعیتی است که در آن هستیم؛ یعنی در دورهای روزنامهها خوب پول درمیآوردند، نسخههای چاپیشان را میفروختند و خوب آگهی میگرفتند اما فکر میکردند اوضاع تا ابد همین طور میماند و به توصیه مشاورانی که به آنها میگفتند فلان کار را بکنید، گوش نمیکردند و معتقد بودند این بازار تا ابد مال آنهاست.
این نویسنده با بیان اینکه آزادی بیان، اصل اولیه و اساسی روزنامهنگاری و حتی آزادی پس از بیان است، خاطرنشان کرد: انتهای روزنامهنگاری محتواست؛ وقتی حرفی برای گفتن نداشته باشید، هرچه رنگ و لعاب هم به آن بزنید، در فضای خوبی آن را مطرح سازید و کانال تلگرامی و اینستاگرامی زیادی هم داشته باشید، باز هم هیچ اتفاقی نمیافتد.
ابک با اشاره به وضعیت اقتصادی رسانهها ابراز داشت: وقتی اقتصاد مطبوعات در بخش خصوصی به هر دلیلی نابود شد، چارهای که برای روزنامهنگار میماند این است که به سراغ روزنامه بخش عمومی برود مثل روزنامه همشهری، جامجم، کیهان و اطلاعات. در دهه 70 بسیاری از روزنامههای خصوصی حقوقی که به بچهها میدادند، در حد یک دهم روزنامههای دولتی نبود؛ مثلا اگر روزنامه همشهری 100 هزار تومان حقوق میداد، روزنامه جامعه سی، چهل هزار تومان حقوق میداد. چرا با وجود این تفاوت بچهها میرفتند و تمایلشان این بود که به آنجا بروند؟
وی ادامه داد: دو مسئله وجود دارد؛ نکته اول این بود که این بچهها گمان میکردند در روزنامههای بخش خصوصی روزنامهنگارترند و فکر میکردند در روزنامه همشهری یا اطلاعات نمیتواند چیزهایی بنویسند و نکته دوم این بود که جایگاه اجتماعی آن روزنامه چنان برندی آفریده بود که روزنامهنگاران افتخار میکردند در آن روزنامه بنویسند؛ چیزی که ما امروز از دست داده ایم.
روح: روزنامهنگاری قدیم مرده و روزنامهنگاری جدید هم متولد نشده است
محمدجواد روح، روزنامهنگار و عضو دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران هم در این نشست بیان کرد: در جامعه مسئلهای وجود دارد و آن این است که کسانی که میخواهند نقد کنند، بلافاصله انگشت اتهام را متوجه مدیران میکنند. من نمیگویم مدیران ما خیلی توانمند هستند یا ایرادی متوجه کارشان نیست اما مهمتر از مدیریت افراد آن بستری است که باید وجود داشته باشد.
وی با اشاره به روزنامه دنیای اقتصاد یادآور شد: روزنامه دنیای اقتصاد در حوزههای مختلف سرمایهگذاری کرده و انواع رسانهها، سایت خبری و حتی تلویزیون اینترنتی هم دارد ولی همانها هم برای یک کار جدی و حرفهای و شکل دادن به تحریریههای متمایز و جدی در تلویزیون در مقایسه با دو، سه سال پیش دچار مشکل و و محدودیتهای مختلفی هستند. بنابراین بنده فکر میکنم یک بحران اساسی متوجه روزنامهنگاری است.
این روزنامهنگار با بیان اینکه اکنون مسئله روزنامهنگاری و منطقی نبودن سرمایهگذاری در بخش رسانه حرفهای حتی از بحث آزادی بیان مهمتر و مسالهسازتر است، عنوان کرد: بخش عظیم دیگر هم ناشی از یک نوع رفتار جامعه است که این هم بیدلیل نیست. جامعه ایران برای کالای فرهنگی حتیالامکان سعی دارد رایگان به دست آورد و از آن استفاده کند. بخش عمده این مسئله هم برمیگردد به وجود حکومت رانتیر در ایران که برای آنکه تکصدایی را در اختیار داشته باشد، کالای فرهنگیاش را با کمترین هزینه به مخاطب عرضه میکندو
روح با اشاره به نقش اقتصاد تک محصولی نفت در ایران گفت: نفت حداقل شاید تا 10 سال قبل پارامتر اصلی در شکل دادن مجموعه مناسبات سیاسی و اجتماعی ایران بود و هنوز هم به نسبت هست. رسانه و مطبوعات را هم تابع آن میدانند. ما چرا صدا وسیمای دولتی داریم؟ بالاخره حکومت فکر میکند یک منبع لایزال نفتی دارد و بنابراین چون این منبع را مال خود میداند و نه یک منبع ملی، رسانه ملی، رسانه حکومتی میشود.
وی اضافه کرد: مسئله اصلی که الان با آن مواجه هستم این است که روزنامهنگاری حرفهای در گذشته اینگونه بود که از باب کمیت و کیفیت میتوانست کسب درآمدی کند و زندگی خود را به نسبت بگذراند. حقوقهایی که بنده، خانم مفیدی و آقای عبدی آن زمان در روزنامه شرق دریافت میکردیم، فکر نمی کنم از یک کارمند میانرتبه به بالای دولتی کمتر بود. به نظر من با یک شیفت روزنامهنگاری هم میشد زندگی حداقلی را گذراند اما این مسئله الان از بین رفته است.
این روزنامهنگار با بیان اینکه بستری که شما بتوانید روزنامهنگاری حرفهای را در فضای مجازی کنید و متناسب با آن درآمد هم داشته باشید، به وجود نیامده است، اظهار داشت: روزنامهنگاری قدیم مرده است و روزنامهنگاری جدید هم به دلیل اینکه بسترهای آن فراهم نیست، متولد نشده است. روزنامهنگارهای ما بیشتر برای فضای مکتوب آموزش دیدهاند در حالی که برای روزنامهنگاری تصویری حداقل به یکی دو ترم آموزش نیاز است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری دیدارنیوز، تاریخ انتشار 29 مرداد 99، کد خبر: 69162، www.didarnews.ir