شعار سال: پنل تخصصی «حکمرانی تربیتی در گام اول انقلاب و رهیافتهایی برای گام دوم»، از سلسله پنلهای دومین همایش ملی حکمرانی اسلامی، امروز، ۲۱ آبانماه، به صورت وبیناری برگزار شد. در ادامه صحبتهای جمیله سادات علمالهدی، دبیر شورای تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور و دانشیار دانشگاه شهید بهشتی در این نشست را میخوانید.
بحث حکمرانی تربیتی را باید با یک سؤال شروع کرد و آن هم عبارت است از چیستی نسبت بین تربیت و حکمرانی. وقتی بحث حکمرانی تربیتی مطرح میشود، گویا تربیت مسئلهای معین و تعریف شده است و حالا بحث حکمرانی باقی میماند که خود نشان میدهد. احتمالاً یک نگاه پیشینی وجود دارد که معنای تربیت روشن است و قصد داریم آن را اداره کنیم. مانند همه چیزهایی که قرار است در آن ترتیباتی ایجاد کنیم؛ لذا اگر نسبت حکمرانی و تربیت را مطرح کنیم، بحث دقیقتر است، چون تربیت امر متحولی است و حکمرانی را نیز متحول میکند و دیگر اینکه، همان طور که میشود حکمرانی را به عنوان متغیر مستقل درنظر گرفت و تربیت را متغیر وابسته، عکس این نیز صادق است.
تعلیم و تربیت را در یک گیرودار تاریخی و با نگاه نوسازی به کشور، وارد فاز جدید نظامات تربیتی کردیم و آن هم در قالب همان نظم نوینی که توسط نظریه نوسازی به ایران رسیده بود. نظم نوینی که رژیمهای گذشته در آشنایی با جهان غرب آن را پسندیده بودند و چهبسا روشنفکران ایران نیز آن را قبول کرده بودند. البته نه اینکه قبلاً نباشد، اما در مقابل این تعلیم و تربیت بومی، تعلیم و تربیت مدرن با ساختارهای خود وارد شد. البته در ابتدا به صورت پراکنده آمد و بعد به جریان گستردهای تبدیل شد، اما مسئله ما بیشتر ساختارها، قوانین، قواعد و نظمی است که در ادامه تعلیم و تربیت است.
مواجهه تفکرات اسلامی و غربی در جریان مشروطهدر این شرایط جدید شاید نگاه اولیه ما انتقادی بود، اما در ادامه در این جریان فعال شدیم. نکتهای که امروز روی آن تأکید میکنم ناظر به بحثهای حکومت و حاکمیت است. در جریان انقلاب مشروطه، مسائل حکمرانی به صورت جدی مطرح شد. شاید تصور قبلی این بود که خلاف ظلم ظالمان انقلاب میشود و حرکتهای اسلامی معطوف به چپاولگریها بود، اما در جریان انقلاب مشروطه، مواجهه دو تفکر اسلامی و غربی مواجهه بسیار فعال و جدی شد. غایت سیاسی که جریان فکری اسلامی دنبال میکرد، عدالت و عدالتخانه بود و جریان فکری که روشنفکری مدرن دنبال میکرد نیز جریان سروسامان بخشیدن و قانوندار کردن کشور بود.
درخواستها برای عدالتخانه به تدریج جای خود را به درخواست برای پارلمان داد و شهادت شیخ فضلالله نوری نشان داد که مردم عدالتخانهها را نمیخواهند و به جای آن، قانون را میخواهند و دوست دارند سرکشیهای دیکتاتور را سروسامان بدهند. در جریان اتفاقاتی که تا شهادت شهید مدرس رخ داد، معلوم شد که پارلمان مشکل را حل نمیکند. از شهادت شیخ فضلالله نوری تا شهادت مدرس، این جریان مدرنیزاسیون عدالت اسلامی و یا عدالتخواهی عمیق اسلامی است که میتواند به صورت بندی حاکمیت منجر شود.
از شیخ فضلالله نوری تا شهید مدرسحکمرانی اسلامی مبتنی بر غایت عدالت است و این عدالت میتواند صورتبندی اسلامی داشته باشد که شاید عدالتخانه آن را دنبال میکرد، اما با توجه به جریان روشنفکری مدرن، این روند تبدیل به مشروطهخواهی و نظم نوین شد و از شهادت شیخ فضلالله نوری تا مدرس، چیزی که به مردم ثابت شد این بود که اگر عدالت مدرن شود میتواند به ظلم کمک کند؛ یعنی دیکتاتور نامشروع قاجار را تبدیل به یک دیکتاتور مشروع پهلوی کند و قانون میتواند برای مشروعیت دیکتاتوری در صورتبندی فردی و یا ... کمککننده باشد.
این مسئله اساس حرکتهای اخیر شد. به طور مشخص شخصی مانند امام خمینی (ره) و جریان فکری حوزه مانند علامه طباطبایی و حکمت متعالیه را داریم که پشتیبان حرکت جدیدی بودند. حرکتی که شاید بشود آن را حرکت تمدن اسلامی نام گذاشت که با جریان مدرن مواجهه تمدنی را شروع کرد و شواهد این مسئله از سخنرانیهای امام خمینی (ره) قابل ردیابی است، به خصوص کتاب حکومت اسلامی نشان میدهد که امام (ره) حرکتی تمدنی را شروع میکنند و از طرفی جریان فلسفه صدرایی هم زنده شد و به خصوص در تفسیر قرآن خود را بازنمایی کرد.
کندی جریان تمدن اسلامی.اما گویا این جریان تمدنی به کندی پیش میرود و دلیلش نیز دشواری آن و غفلتهایی است که اهل اندیشه به آن مبتلا هستند. متفکرانی که باید پیشرو این داستان باشند، دچار خلأهایی هستند. در جریان انقلاب، این حرکت تمدنی ابتدا با مفاهیم ضداستعماری خیلی از جریانهای فکری را به خود جذب کرد. در شروع انقلاب برای مبارزه با استعمار، خیلیها همراه شدند، اما وقتی قرار شد قانون اساسی تصویب و ولایت فقیه مطرح شود و اداره جامعه براساس مبانی و فقه اسلامی باشد، دعواها رخ داد. در جریان مبارزات، کسی با حرکت امام (ره) مخالف نیست، اما وقتی بحث اسلامی مطرح میشود، دعواها از خود عبارت جمهوری اسلامی شروع میشود تا ....
یعنی عمق این انقلاب که اسلامیسازی بود، در ابتدا کشف نشده بود و برخی متوجه آن نبودند، اما وقتی متوجه شدند که امام روی این موضوع اصرار دارند و مردم هم همین را میخواهند، مخالفتها شروع شد. مخالفتهای اندیشمندان داخلی با اشکال سیاسی و نظامی ادامه یافت تا جنگ شروع شد. در جنگ سعی کردند موانعی ایجاد کنند و کشورهای مسلماننشین با کشورهای سکولار همراه شدند، اما مانند همیشه، جنگ نیز دستاوردهایی داشت. از جمله مهمترین دستاوردهای جنگ همین حکمرانی جهادی بود که در این سالها رخ داد. در جنگ نمونهای از حکمرانی اسلامی نمایش داده شد و ظرفیتهای دینی به جهان معرفی شد و از آن طرف نیز شاید چهره خشن تمدن جدید نیز به نمایش گذاشته شد.
دو نوع حکمرانی در کشورشاید تا قبل از جنگ به این راحتی مردم با باطن و ذات تمدن جدید آشنا نشده بودند و اتفاقاً جنگ سبب شد که صدای ما به بقیه مردم منطقه و حتی کشورهای دیگر رسید و حکمرانی جهادی به صورت عینی ظهور کرد، اما در مقابل، بعد از جنگ به اندیشه ساخته و پرداخته شده توسط نظام توسعه لیبرال گرفتار شدیم. نظام توسعهای که خودش بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته و استعمار نو به آن تعین داده بود، در کشورداری ما به وجود آمد.
به نظر بنده، در کشور دو نوع حکمرانی داشتهایم؛ یکی با رویکرد جهادی که همچنان در بخشی از کشور صورت میگیرد و آخرین شاهدش نیز سردار سلیمانی است که در زندگیاش در قالب حکمرانی اسلامی بود و کمک شایانی میکرد. نمونه دیگر از حکمرانی جهادی را در جریان انقلاب داشتیم که بدون هیچ قانون از پیش نوشتهشده و یا نظم دستگاهی، حرکت انقلاب را به صورت منظم و بدون انحراف اداره کرد. اداره انقلابی که در قبل انقلاب و اوایل آن داشتیم. نه اینکه نقصی نداشته باشد، اما با امکانات و ساختارهایی که در آن زمان انجام شد، مناسب بود. در مقابل این نوع حکمرانی، یک نوع حکمرانی چهل ساله شهری مدرن را داریم که خیلی شبیه به کشورهای در حال توسعه و مبتنی بر نظم و توسعه بروکراسی است. این مدل چندان وابسته به آیینهای اسلامی و در گرو قوانین فقهی و یا اصول اخلاق اسلامی، آیینها و مناسک اسلامی قرار ندارد و با اینها به تعارضاتی نیز برخورد میکند.
دفاع مقدس مبین حکمرانی جهادیاتفاقی که در این حکمرانی افتاده اینکه تحولی در کشورهای توسعهیافته رخ داده و به کشورهای دیگر انتقال یافته و از طرفی حکومتهای بروکراتیک و مبتنی بر نظم ساختاری که قوانینی دارند، خیلی کارآمد نیستند و به جای آن، حکمرانی بنگاهی تبلیغ میشود؛ یعنی به جای حکمرانیهای اداری مرسوم، مردم به سراغ حکمرانیهای بنگاهی آمدهاند و دلایلش نیز گسترش تکنولوژی و ارتباطات و دموکراسیخواهی و اقتصاد لیبرال و نئولیبرال است که موجب شد با تحولی در حکمرانی روبهرو شویم و عین این تحول در کشورهای در حال توسعه تبلیغ میشود و شاید هم خیلی مسئله اضافی و حاشیهای نیست و ذات این تحولات میپسندد که از این شرایط حکمرانی اداری به حکمرانی بنگاهداری برسیم.
اینها در حوزه تعلیم و تربیت نیز رخ میدهد و حکمرانی ما این تحولات را دارد تجربه میکند و این درخواستها وجود دارد. الآن هم آمدن بسترهای مجازی به دلیل شرایط کرونا، این شرایط را تشدید میکند، اما به نظر میرسد این روند با مطلوب اسلامی تفاوت جدی دارد. این تفاوت نیز به غایتِ عینی عدالت برمیگردد که مفهومی سوسیالیستی و لیبرالیستی از عدالت در ایران رواج دارد. این مفهوم تناسبی با مبانی اسلامی ندارد و شاید بتوان شواهدی برای تأیید آن پیدا کرد، اما به صورت جدی نمیشود به آن پرداخت.
تا معنای عدالت را در چارچوب اسلام درک نکنیم، نمیتوانیم از این شرایط فرار کنیم. همچنان که در اوایل انقلاب تحت تأثیر ادراک چپگرا از عدالت بودیم و به توسعه آموزش و پرورش و توسعه کمی فرصتهای آموزشی برای محرومان بسنده کردیم و نظارت و قوانین ما سختگیرانهتر شد، به نظر میرسد همین شرایط سبب شد که از کیفیت بازماندیم. الآن نیز اگر دستبسته وارد حکمرانی بنگاهداری شویم، گرچه مزیتهایی داریم، اما دفاع جانانهای نمیتوانیم از آن داشته باشیم.
خزانه علمی اندک در حوزه خانوادهعلت اینکه دچار خلأ در نواندیشی و نظریهپردازی ... هستیم به نوع آموزش عالی و آموزش و پرورش ما برمیگردد که در تعلیم و تربیت برای این روز آماده نیستیم. نهاینکه حکمرانان خوبی پرورش ندادهایم، بلکه شهروندان عدالتخواه و اندیشمندان عدالتخواه نیز پرورش ندادهایم و جریان ما دچار مدرنیزاسیون شد و همچنان صورتبندی اسلامی خودش را پیدا نکرده است و در حوزه اندیشهای نتوانستیم این عدالتخواهی را دنبال کنیم و در بخش تعلیم و تربیت هم تحولاتی را ایجاد کنیم که منجر شود، اندیشمندان و روشنفکرانی تربیت شوند که مشورتهای دقیقتری بدهند.
همچنین در مؤلفههای مؤثر در تعلیم و تربیت، روی خانواده تأکید میکنم و به نظر بنده، نقص بزرگ ما ابتدا دانش تعلیم و تربیت است که رشد کافی را نداشته و دانش خانواده نیز رشد نکرده است و سرجمع خزانه علمی کشور در حوزه خانواده بسیار اندک است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار: 21 آبان 1399، کد خبر: 3934721، www.iqna.ir