شعار سال: امروز بیست و هفتمین روز از ماه رجبالمرجب و مصادف با مبعث رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) است. در چنین روزی آخرین فرستاده الهی بر روی زمین معرفی شد و خداوند متعال آخرین پیغامآور خود را برای هدایت انسانها و رساندن ایشان به کمال الهی مشخص کرد. وجود مبارک نبی اکرم (ص) در طول ۲۳ سال بعثت خود با وجود سختیها و مشکلات فراوانی که در راه رسالت خود داشت، هیچگاه به درگاه الهی لب به اعتراض نگشود و با تمام وجود در راه تکمیل رسالت خود گام برداشت.
مهمترین جنبه رسالت پیامبر اکرم (ص) به اوج رساندن مکارم اخلاق در میان جهانیان بود. همانطور که خود ایشان میفرمایند: ««إِنَّی بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». آری! پیامبر (ص) مبعوث شد تا مکارم اخلاق را در میان بشریت به اتمام و اکمال برساند. اما باید دید که مکارم اخلاق چیست و چه جنبههایی را درنظر میگیرد. برخی از مردم مکارم اخلاق را در انجام امور دینی همچون نماز، روزه و ... میدانند و برخی دیگر نیز محبت به دیگران و تلاش برای رفع نیاز نیازمندان را از مکرمتهای اخلاقی میشناسند. اما در حقیقت مکارم اخلاق آن بعد از معنویات انسان است که منجر به شکلگیری صفات الهی در فرد میشود.
وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) برای اتمام و اکمال مکرمتهایی مبعوث شد که هر کدام پیامبران پیش از ایشان بدانها دست یافته بودند و پیامبر اسلام (ص) به بعثت رسید تا تمامی این مکرمتهای اخلاقی را در امت خود به کمال رسانده و بشریت را به جایگاهی برساند که همان قرب الهی است. انسانی که به قرب الهی و کمال مکارم اخلاقی دست پیدا میکند، خود جلوهای از خدا بر روی زمین شده و بر روی زمین خداگونه عمل میکند.
طاهره همیز، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و استاد حوزه علمیه خواهران، با اشاره به سالروز مبعث پیامبر گرامی اسلام (ص) و تلاش ایشان برای هدایت بشر و تمیل مکارم اخلاق در میان جهانیان اظهار کرد: اینکه روز ۲۷ ماه رجب سالگرد باشکوهترین رفتاری است که خداوند برای انسانها رقم زده و آن نیز بعثت حضرت محمد (ص) است که ایشان را به عنوان اشرفالانبیاء و اعظم انبیاء انتخاب کرده است. وجود مبارک حضرت محمد (ص) در نورانیت وجودشان مخلوق اول خداوند متعال هستند که خود آن حضرت در این باره میفرمایند ««أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی» در نبحث عرفانی نیز مفصل گفته شده که اولین تجلی خدا برای خلقت آدم وجود نورانی پیامبر اکرم (ص) است و ایشان را خداوند متعال بدین جهت انتخاب کرده که لیاقت این مسئله را داشتند.
وی افزود: بنابراین، ما به لطف الهی به دین ایشان دعوت شدیم و باید خداوند منان را بابت اینکه خلقت ما را در دین آن حضرت قرار داد و ما را به اخلاق والای ایشان دعوت کرد، سپاسگزار باشیم. در قرآن کریم میفرماید که «لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ قطعا براى شما در (اقتدا به) رسول خدا سرمشقى نیکوست». معنا و مفهوم اسوه با الگو تفاوت زیادی دارد. الگو همان نقشه و ساختاری است که چیزی را از روی آن به دست میآوریم، اما اسوه بنا به گفتار آیتاللهالعظمی جوادی آملی بدان معنا است که وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) همانند طنابی آویخته برای بشریت هستند که آنها را بالا میکشند. اینکه معصومین (ع) اسوه هستند یعنی اگر انسان دست خود را به ایشان متصل کند، وجود مبارک ایشان انسان را به قرب الهی میرساند.
معصومین (ع)؛ واسطه اتصال انسان به خدا
همیز با بیان اینکه وجود مقدس معصومین (ع) برای وصل کردن انسان ناقص و خاکی برای رسیدن به کمال الهی است، ادامه داد: در حقیقت یک دست معصومین (ع) به خدا متصل است و دست دیگر ایشان نیز به سمت انسان دراز شده تا دست افراد گرفته و به قرب الهی برسانند. خداوند وقتی که وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) را مسئول ابلاغ دین کردند، ایشان مأمور شدند که انسانها را به دین حق دعوت کرده و مقام قربت برسانند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تصریح کرد: پیامبر اکرم (ص) میفرمایند «إِنَّی بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من آمدهام که مکرمتها اخلاقی را به اتمام برسانم». اخلاقی که در اسلام گفته شده است، با تفکرات اخلاقی غربیها فرسنگها فاصله دارد. برای مثال اینکه در علم اخلاق خطاب به انسانها گفته میشود با یکدیگر دوست باشید و تا میتوانید مشکلات مردم را حل کنید، مسئله اخلاقی بدیهی است که همه انسانها به این مسئله علاقه دارند، اما این مسائل، اخلاقی نیست که پیامبر (ص) به آنها تذکر میدهند.
این استاد حوزه علمیه خواهران گفت: امام خمینی (ره) در جایی میفرمایند که مردم سه دسته هستند؛ اهل دین، اهل آخرت، و اهلالله. تمام تفکرات غرب برای اهل دنیا است؛ یعنی نهایت سازگاری که غربیها به دنبال آن هستند، این است که به جایی برسند که دنیا را برای خود به محیطی راحتتر تبدیل کنند. حتی اندیشمندان آنها نیز نتوانستند به کنه مسائل اخلاقی برسند و بیشتر در طلب منفعتهای شخصی و یا در نهایت منفعتهای اجتماعی هستند، ولی این مسئله اصلا رضایت حقیقی انسان را جلب نمیکند.
همیز ادامه داد: در اخلاق اسلامی نیز انسانها به دنبال دستیابی به آخرت خود هستند و برای ساختن آخرت خود کار میکنند، اما مکرمتهای اخلاقی را فقط اهلالله اجرا میکنند. امام صادق (ع) میفرماند: «حسن خلق لطیفهای است که خدا به هر کسی نمیدهد، مگر کسانی که حامل نور جمال خدا باشند». وجود هر انسانی از سه لایه تشکیل شده است. لایه اول وجود انسان لایه جسمانی است که با پنج حس با دنیا ارتباط برقرار میکند. لایه دوم، لایه خیال است که مرکز خلاقیتهای مثبت و عالمی بیحد است که در این قسمت اوهام و دریافتهای ملکوتی ما (ملکوت اعلی و ملکوت سفلی) شکل میگیرد. ملکوت سفلی مربوط به معنویت منفی و ملکوت اعلی در ارتباط با معنویات مثبت انسان است. یعنی زمانی که انسان معنویات منفی درونی خود همچون ریاکاری، تکبر و ... را از بین ببرد، معنویت اعلای وجود او جلوه کرده و این مسئله باعث میشود که نور جمال خدا در او پدیدار شده و صاحب حسن خلق شود.
دوری از کدورات معنوی و جلوگیری از شرک به خدا
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان افزود: قرآن کریم در آیه ۱۰۶ سوه مبارکه «یوسف (ع)» میفرماید «وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ؛ و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند جز اینکه (با او چیزى را) شریک مى گیرند». مردی از امام باقر (ع) در باره مفهوم این آیه شریفه سؤال کرد که امام (ع) در پاسخ او فرمودند که این افراد دارای شرک افعالی هستند، یعنی خداوند را فقط در خالقیت قبول دارند، اما در افعال و الوهیت خداوند موحد نبوده و به دنبال چیزهای دیگر میروند که این خطرناک است. تا زمانی که باطن و اعمال ما گرفتار معنویات پست باشد، نمیتوانیم مشرک نباشیم و تنها زمانی میتوانیم بگوییم مشرک نیستیم که از کدورات معنوی خارج شده و به معنویات نورانی برسیم.
وی بیان کرد: در بحث داستان حضرت یوسف (ع) که خداوند از آن با عنوان «احسن القصص» یاد میکند، کل مجموعه داستان برای یک خانواده صددرصد مذهبی رخ میدهد چراکه پدر خانواده پیامبر خدا است که وحی بر او نازل میشود. مادر خانواده از نان پاکدامن روزگار و فرزندان نیز همگی دست پرورده پیامبر خدا و پاک هستند، ما در این خانواده اتفاقی رخ میدهد که خداوند این مسئله را به صورت یک سوره مستقل در قرآن میآورد. پس از مدتی برادران به یوسف (ع) حسادت میکنند و با اینکه میدانند با فاصله انداختن بین پدر و پسر اشتباه بزرگی انجام میدهند، اما به خود میگویند که این کار را انجام میدهیم و سپس، توبه میکنیم. بعنی تکبر و خود برتربینی بر آنها غبه میکند. جالب است که زمانی که این کار را انجام میدهند، پدر آنها یعنی حضرت یعقوب (ع) با اینکه میداند این قضیه از ناحیه چه کسانی اتفاق افتاده، با مدیریت قدرتمند و قوی خود به گونهای رفتار میکند که فرزندانشان آرام آرام به اشتباه خود پی برده، رشد پیدا کنند و به سوی حق بازگردند.
همیز تصریح کرد: امروز در جمهوری اسلامی ما نیز، ولی فقیه چنین جایگاهی دارد. یعنی مقام معظم رهبری در جایگاه رهبری بسیاری از اشتباهات را میبینند، اما با سعه صدر و نقش هدیاتکننده خود به دنبال هدایت همگان به سرمنزل مقصود هستند. در پایان داستان حضرت یوسف (ع)، وقتی برادران ایشان میفهمند که اشتباه کردهاند، اعتراف میکنند. نور جمال خدا در یوسف (ع) و خود ایشان بنا به آیات نورانی قرآن کریم با وجود چهل سال تحمل سختیهای فراوان هیچگوهنه سوء ظنی به خدا ندارد و اینگونه بیان میکند که خداوند در تمامی امور به ما منت گذاشت. هر کسی که از حرام خدا بپرهیزید و در باب حوادث روزگار صبوری کند، خداوند نیز اجر او را ضایع نمیکند. اخلاق با کرامت این است که همانند حضرت یوسف (ع) هیچگاه به خدا سوء ظن نداشته باشیم و هیچگاه به محضر مبارک او اعتراض نکنیم.
این استاد حوزه علمیه خواهران اظهار کرد: پسران خطاکار حضرت یعقوب (ع) در نهایت به این نتیجه رسیدند اشتباه بزرگی انجام دادهاند و به یوسف (ع) اینگونه عرضه میدارند که خداوند تو را بر ما ترجیح داد و همین مسئله باعث میشود که ایشان به سوی خدا بازگشته و خداپرست شوند. نکته جالب این است که حضرت یوسف (ع) به جای آنکه از این همه سختی و رنج به ایشان اعتراض کند، به آنها میفرماید که خود را سرزنش نکنید؛ چراکه اگر شماها نبودید، من به چنین عزتی دست پیدا نمیکردم و این شما بودید که مرا بزرگ کردید و اینها فهمیدند که من پیغمبرزاده هستم. این بزرگواری حضرت یوسف (ع) همان کرامت اخلاقی است.
انسان صاحب کرامات اخلاقی خالق میشود
همیز افزود: آیتاللهالعظمی جوادی آملی در تفسیر قرآن خود میفرماید که «انسانی که صاحب کرامت اخلاقی است، به اذن الله، خالق میشود» ایشان در این زمینه به روایتی از امام باقر (ع) استناد میکند که امام (ع) میفرمایند «کسی که تسبیحات اربعه را بگوید، خداوند چهار پرنده برای او خلق میکند که به جای او تا روز قیامت تسبیح میگویند». همانطور که حضرت عیسی (ع) از گل، پرنده خلق میکرد و بر آن میدمید تا پرواز کند، انسانی که مظهر تجلی خدا است نیز میتواند این کار را انجام دهد. خلق، صفت فعل خدا است و انسانی که مظهر تجلی نور خدا میشود، صفت فعل خدا را انجام میدهد و فعل او الهی میشود.
وی در ادامه گفت: آیتاللهالعظمی جوادی آملی در جای دیگر میفرمایند که «وقتی کسی وضو میگیرد، از هر قطره آب وضوی او ملکی خلق میشود که تا روز قیامت برای او باقی میماند». این جمله ایشان بدین معنا است که انسانی که از شرک افعالی درآمده و به توحید در افعال برسد، وضوی او فرشته خلق میکند و این جالب است که انسان وقتی به توحید در افعالی میرسد، خود خالق ملائکه میشود و این ملائکه تا قیامت او را محافظت میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه زمانی که عمل انسان با کرامت میشود، همه چیز را در خدا میبیند، افزود: انسانها زمانی که به توحید در فعل دست پیدا کنند، از شرک جدا میشوند. حضرت یوسف (ع) زمانی که پس از سالها دوری به دیدار پدر میرسد، پدر خود را به تخت حکومتی خود مینشاند و تمامی حضار به سجده افتاده و خداوند متعال را شکر میکنند. نکته جالبی که در رفتار حضرت یوسف (ع) مشاهده میشود، خوشبینی تمامعیار نسبت به خداوند متعال است. ایشان طبق آیات قرآن کریم به جای اینکه از برادران گله کرده، آنءها را شرمنده کرده و رفتار ایشان را برگرفته از فریب شیطان بداند، اینگونه عنوان میکند که این شیطان بود که بین من و برادرانم فاصله افکند.
وی تصریح کرد: حضرت یوسف (ع) همه اتفاقات و رویدادهای زندگی خود را خیر و از جانب ذات مقدس حضرت باریتعالی میداند و این همان مکارم اخلاق است. یوسف (ع) دعا میکند و خطاب به خداوند سبحان میفرماید که این تو بودی که مرا فرمانروانی مصر کرده و علم تعبیر خواب به من آموختی. از این پس نیز خود را به تو میسپارم که مرا از شیطان و نفسم حفظ کنی. تمامی این موارد مکرمتهای اخلاقی هستند که در انبیای گذشته وجود دارد.
عقل و حقیقت؛ لایه سوم وجودی انسان
این استاد حوزه علمیه خواهران با اشاره به اینکه تمامی پیامبران پیش از نبی اکرم (ص) دارای مکرمتهای اخلاقی فراوان بودند، بیان کرد: وجود مبارک حضرت محمد (ص) مبعوث شد تا تمامی این مکرمتهای اخلاقی را به کمال و اتمام برساند. لایه سوم وجود انسان، عالم عقل و حقیقت است که دراین عالم انسان به بهشت لقاء خدا میرسد و اصلا کاری به آخرت ندارد. آنچه خدا میخواهد را کسب میکند و در همانجا قدم برمیدارد. کمال مکرمتهای اخلاقی که پیامبر اکرم (ص) ارائه کرده است، در وجود مبارک معصومین (ع) تبلور پیدا کرده است. رفتارها و حرکات این عزیزان آنچنان عظیم است که انسان متحیر میشود.
همیز اظهار کرد: مکرمت و کرامات اخلاقی یعنی انسان آنچه را که رضای خداوند است، تشخیص داده و بدان عمل کند. وقتی انسان صفات الهی پیدا کند، به کرامت اخلاقی دست پیدا کرده است. این مسئله با اینکه فقط دلرحم باشیم و به یکدیگر محبت کنیم و ... تفاوت فراوانی دارد. زمانی که به وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) مینگریم، متوجه میشویم که ایشان با وجود تمام سختیهایی که در دوران رسالت خود داشتند، ذرهای کمر خم نکرده و احساس خستگی و ناراحتی نمیکنند. پیامبر اکرم (ص) تسلیم محض خداوند تبارک و تعالی بود و همه چیز را در جهان خوب و عالی میدید. صفت پیامبر اکرم (ص) الهی و خلق ایشان نیز حسنه بود.
وی گفت: خداوند متعال در قرآن کریم به کرامتهای اخلاقی پیامبر (ص) اشاره کرده است. پیامبر اکرم (ص) زمانی که به معراج میروند، آنچنان کرامت اخلاقی داشتند که در گفتگو با خداوند به جای آنکه به خانواده و اهل بیت خود بپردازند، از امت خود نام میبرند و خداوند نیز در پاسخ به این اکمل کرامات، شفاعت امت را به ایشان اعطا میکند که تنها پیامبری که از قدرت شفاعت برخوردار است، وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) است و پیامبران دیگر به قدرت شفاعت ایشان میتوانند شفیع دیگران شوند. پیامبر اکرم (ص) مکرمت اخلاقی را در شفاعت بندگان ناقص از خدا گرفت تا آنها را به کمال برساند. وجود مبارک چهارده معصوم (ع) با رفتار و گفتار نورانی خود انسانها را به کمال اعلی میرسانند. مکرمت اخلاقی این چیزی نیست که در جامعه از آن با عنوان محبت به دیگران و شاد کردن مرم و ... یاد میشود، بلکه مکرمت اخلاقی به معنای تفکر، عمل و اراده توحیدی است. آن رفتاری که از انسان موحد صادر میشود، مکرمت اخلاقی است.
متدینان بیاخلاق و ۳ ویژگی انسانهای کامل
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان درباره برخی بیاخلاقیهایی که امروز در جامعه ما وجود دارد و حتی در برخی از خانوادههای متدین نیز مشاهده میشود، گفت: برخی از افراد علیرغم اینکه تمام آداب خود را رعایت میکنند، اما به شدت در معرض خطر شیطان هستند. شیطان وقتی نمیتواند از مسیر اعمال و دینداری به درون ایشان نفوذ کند، قلب آنها را مورد هجوم قرار داده و نسبت به بیدار کردن صفاتی همچون خود برتربینی، تکبر و غرور و ... در آنها اقدام میکند.
همیز در پایان سخنان خود در این زمینه تصریح کرد: این مسئله باعث تنفر مردم از این افراد میشود؛ چراکه ظاهر این افراد متدین و باطن آنها شیطانی است. در سوره مبارکه لیل بحث زیبایی وجود دارد. هر فردی که سه صفت بخشش، تقوا و تصدیق خدا و ائمه (ع) را داشته باشد، خداوند متعال وجود او را برای کارهای خیر و خوب آسان میکند. منظور از آسان کردن وجود این نیست که خداوند انجام کاری را برای این بزرگواران آسان میکند، بلکه منظور این است که وجود ایشان را برای انجام کارهای خیر و بزرگ آماده و آسان میکند. در ادامه آیات سوره مبارکه لیل به افرادی اشاره شده است که بخل میورزند و اسماء حسنای الهی را تکذیب میکنند و خداوند متعال نیز وجود ایشان را برای انجام کارهای زشت و ناپسند آماده میکند.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری قرآن، تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۳۹۵۸۷۷۶، www.iqna.ir