پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۵۶۸۸
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۱:۴۱
که چرا دیکته‎محوری در بخش کشاورزی و یا در اقتصاد فاقد اثربخشی است و سیاست‎گذار نمی‎تواند پاسخ مورد انتظار از دیکته را دریافت نماید و عملاً به‎جای قرا‎رگیری بخش کشاورزی بر مدار دیکته شده، با آن مقابله می‎کند، مقاومت از خود نشان می‎دهد، بلافاصله از آن فاصله می‎گیرد و به نوعی از آن فرار می‎کند؟ در پاسخ به این سوال باید بررسی کرد که برای دیکته یک سیاست یا برنامه به چه ابزار‌ها و یا الزام‎هایی نیاز است.

شعار سال:در ایران بخش‎های مختلف اقتصادی به شدت در دایره دستورهای دیکته شده زندانی و محصور هستندو عمدتاً با اثربخشی لازم همراه نیستند. یکی از بخش‎های مهم که به شدت دیکته‎محوری سیاست‎ها و برنامه‎ها در آن از فراوانی بالایی برخوردار است، بخش کشاورزی است به‎گونه‎ای که به شدت در معرض سیاست‎های دستوری و دیکته شده‎ قرار دارد. مثال‎هایی از این دیکته‎ها عبارتند از  "‎اجرای الگوی کشت در سطح مزرعه، کشاورزی قراردادی، تولید مرغ با قیمت...، عرضه نان با قیمت ...، خرید گندم با قیمت ...، خرید شیر با قیمت ...، عرضه نهاده‎های دام و طیور با قیمت ... ، تغییر کاربری زمین‎های کشاورزی ممنوع،  ....). تجربه سال‎های گذشته از دستورها و به اصلاح دیکته کردن بسیاری از برنامه‎ها و سیاست‎ها به بخش کشاورزی نشان داد که این دیکته و دستورها فاقد اثربخشی بوده و یا در زمانی بسیار کوتاه توانسته پایداری داشته باشد و بلافاصله از دستور فاصله گرفته شده و یا اساساً این دیکته‎ها در سطح میدانی عملیاتی نشده است.

سوال این است که چرا دیکته‎محوری در بخش کشاورزی و یا در اقتصاد فاقد اثربخشی است و سیاست‎گذار نمی‎تواند پاسخ مورد انتظار از دیکته را دریافت نماید و عملاً به‎جای قرا‎رگیری بخش کشاورزی بر مدار دیکته شده، با آن مقابله می‎کند، مقاومت از خود نشان می‎دهد، بلافاصله از آن فاصله می‎گیرد و به نوعی از آن فرار می‎کند؟ در پاسخ به این سوال باید بررسی کرد که برای دیکته یک سیاست یا برنامه به چه ابزارها و یا الزام‎هایی نیاز است. اگرچه نویسنده به دیکته سیاست‎ها اعتقاد ندارد و معتقد است خود ذینفعان باید احساس نیاز به یک سیاست را داشته باشند تا خود اولاً یا سیاست را طراحی کنند و یا هزینه طراحی سیاست را بپردازند  و ثانیاً اقدام به عملیاتی‎سازی  آن نمایند اما با توجه به شرایط ایران، به نظر نویسنده برای دیکته یک سیاست یا برنامه می‎توان به داستان از دو زاویه نگاه کرد

الف- زاویه نگاه سیاست‎گذار

سیاست‎گذار برای دیکته کردن یک سیاست و یا برنامه اهدافی مدنظر دارد و انتظار دارد از دیکته سیاست به اهداف مورد انتظار دست یابد. برای عملیاتی‎سازی دیکته یک سیاست یا برنامه سیاست‎گذار باید ابزار لازم را در اختیار بهره‎بردار یا فعال کشاورزی قرار دهد تا بتواند سیاست دیکته  و انشاء شده را به درستی اجرا و عملیاتی کند و به اصطلاح بتواند با روانی لازم بنویسد. به بیان دیگر، باید نهاد عالی سیاست‎گذار کشاورزی توان مالی و عملیاتی لازم را برای فراهم آوردن بسترهای لازم و ابزارهای کلیدی برای عملی شدن نگارش دیکته (عملیاتی کردن سیاست دیکته شده) را در اختیار بهره‎برداران کشاورزی قرار دهد تا بتوانند در محیطی بدون آشوب این مهم تحقق پیدا کند و به نوعی نگارش مورد نظر سیاست‎گذار با حداقل خطا و در واقع نگارش قابل قبول شکل عملیاتی پیدا کند و به هزینه‎های بالا برای اصلاح نیاز نداشته باشد.   

ب- زاویه نگاه بهره‎بردار و فعال بخش کشاورزی( ذینفعان کشاورزی)

گاهی اوقات نهاد عالی سیاست‎گذار کشاورزی نه توان مالی لازم برای پشتیبانی از عملیاتی شدن سیاست دیکته شده و نه امکان دسترسی به شبکه لازم برای این موضوع را دارد. به بیان دیگر، نهاد عالی کشاورزی مبسوط‎الید است و تنها کاری که می‎تواند انجام دهد این است که سیاست را دیکته نماید بدون این که بداند آیا بهره‎بردار کشاورزی ابزارهای لازم را برای عملیاتی کردن سیاست دیکته شده را دارد یا خیر؟ آیا زمان درستی برای دیکته سیاست انتخاب شده است؟ آیا بهره‎بردار کشاورزی شرایط زمانی و روانی لازم را برای نگارش و عملیاتی‎سازی سیاست دیکته شده دارد؟ سوال این است که بهره‎بردار یا فعال کشاورزی، چه موقع و تحت چه شرایطی می‎تواند سیاست دیکته شده را عملیاتی کند؟

در پاسخ باید گفت که بهره‎بردار یا فعال کشاورزی در شرایط نبود پشتیبانی لازم از سوی نهاد عالی سیاست‎گذار بخش کشاورزی، زمانی سیاست دیکته شده را عملیاتی خواهد کرد که (1) به درستی به ابعاد سیاست دیکته شده و مزایای آن اشراف اطلاعاتی پیدا کرده باشد و به نوعی از سوی نهاد سیاست‎گذار کشاورزی توجیه شده باشد، (2) خود به این باور و درک دست یافته باشد که سیاست دیکته شده برای آن‎ها منافعی را در کوتاه‎مدت و به‎تبع آن در بلندمدت در بر خواهد داشت، (3) خود توان مالی لازم را برای تدارک ابزارهای مورد نیاز به‎منظور عملیاتی‎سازی سیاست دیکته شده را داشته باشد، (4) هیچگونه مانعی برای تهیه ابزار لازم این مهم وجود نداشته باشد و بتواند به سهولت این ابزارها را برای نگارش دیکته تهیه نماید، (5) زمان مناسبی سیاست دیکته شده باشد، (6) بهره‎بردار کشاورزی به لحاظ روانی شرایط لازم را برای پذیرش سیاست دیکته شده داشته باشد، (7) نهاد سیاست‎گذار بخش کشاورزی بتواند سیاست دیکته شده‎ای را که بهره‎بردار کشاورزی در سطح مزرعه خود عملیاتی (نگارش)کرده است را مورد ارزیابی قرار دهد و در صورت اختلال و یا خطا در عملیاتی‎سازی، اقدام به اصلاح نماید تا سیاست دیکته شده بتواند اهداف مورد نظر را تأمین نماید و (8) سیاست‎گذار باید این توان را داشته باشد تا سیاست دیکته شده را در سطح بهره‎برداری‎های مختلف مورد ارزیابی قرار دهد تا بتواند به‎طور جمعی به این نتیجه دست یابد که اثربخشی سیاست دیکته شده در بخش کشاورزی یا سطح بهره‎برداری‎های مورد هدف چقدر بوده است و این‎که آیا منافع آن بیش از هزینه‎های عملیاتی‎سازی سیاست دیکته شده است و به اصطلاح از توجیه اقتصادی لازم برخوردار بوده است و در بخش کشاورزی نهادینه شده است یا خیر؟

نتیجه این که سیاست‎های دیکته شده در بخش کشاورزی به‎خودی خود نمی‎توانند اثربخشی لازم را حتی با فرض عملیاتی‎سازی داشته باشند. درواقع عملیاتی‎سازی سیاست‎های دیکته شده و در نتیجه اثربخشی آن در سطح بخش کشاورزی نیازمند الزام‎ها، ابزارها و شرایط ویژه‎ای است که باید یا از سوی نهاد عالی سیاست‎گذار کشاورزی تأمین و تدارک دیده شود و یا از سوی بهره‎بردار و فعال بخش کشاورزی و در بهترین شرایط تدارکات عملیاتی‎سازی سیاست دیکته شده باید به صورت مشارکتی توسط هر دو تأمین شود. در چنین شرایطی با لحاظ مجموعه الزام‎های بیان شده از سوی بهره‎بردار کشاورزی می‎توان به پذیرش سیاست دیکته شده و در نهایت  اثربخشی آن امید داشت.

امید این‎که سیاست‎گذار نهاد عالی کشاورزی به دیکته‎سازی یک سیاست و یا برنامه از زوایای دوگانه برشمرده شده توجه داشته باشد و بدون پیمایش ابتدایی بر روی این مهم اقدام به انشاء و دیکته سیاست ننماید که تنها یک دیکته در خلاء خواهد بود که یا هرگز به دلیل عدم دسترسی بهره‎برداران کشاورزی به ابزارهای لازم، عدم دریافت دقیق سیاست دیکته شده (عدم شنود و درک لازم از سیاست) و یا دشواری و پیچیدگی دیکته، عملیاتی نخواهد شد و یا در صورت عملیاتی شدن باید هزینه‎های بالایی را برای تصحیح آن پرداخت کرد که عملاً سیاست دیکته شده را غیراقتصادی می‎نماید و تنها زمان و منابع انسانی و مادی هدر خواهد رفت و فرصت جبران از دست می‎رود.  

محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد
پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال ،برگرفته از کانال تلگرامی معجزه توسعه

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین