پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
سه‌شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 30
کد خبر: ۳۹۴۴۵۰
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۹
هرچند متن منعکس شده به خاطرات دوره ناصری و تعامل و تقابل حاج سیاح با ناصرالدین شاه پرداخته است، اما مقصود روایت گویی تاریخی نیست. تاکید بر اهمیت حفظ ارزش پول ملی است که یک شهروند ایرانی در ۱۵۰ سال پیش متوجه آن شده بود و الان شاهدیم که حساسیت کافی در رئیس کل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد، نمایندگان مجلس و با کمال صد‌ها تاسف، حتی رئیس جمهور برای حفظ آن وجود ندارد. کسری بودجه در ایران دو منشا حقوق کارکنان دولت (دو سوم نیرو‌های استخدام شده فعلی، مازاد بوده و می‌بایست با راه اندازی دولت الکترونیک، کنار نهاده شوند)، بی انضباطی مالی از دو جهت کم توجهی به اولویت‌های هزینه کردی و بی توجهی مقابله با فساد مالی مدیران دولتی دارد. در بحث بودجه شرکت‌های دولتی با ضعف شدید نظارت مواجه هستیم. اگر آقای رئیس جمهور از حرف مان ناراحت نمی‌شود، حاضریم کل بودجه را کنترات برداریم و بدون کسری تحویل دهیم. منتهی مجوز و اختیار بدون شرط قطع دست هرچه غارتگر را تقاضا داریم. دولت الکترونیک را مستقر می‌کنیم و نیمی از بودجه دولتی بدلیل پرداخت بالغ بر ۸۰ درصد بودجه به حقوق کارکنان آزاد می‌شود. رسیدگی به بودجه شرکت‌های دولتی هم ادبیات خودش را دارد و خصوصا با ده شرکت اول با تاکید بر نفتی ها، کار‌ها داریم. بعضی‌ها را باید به گشنگی انداخت تا بفهمند با سو مدیریت اجرایی، با سرنوشت مابقی مردم کشورشان چه‌ها که نکردند.

شعارسال: شاید کمتر کسی می‌داند که حاج سیاح نخستین ایرانی است که در دوران مدرن، جهان را حسابی گشته، با بسیاری از بزرگان نیمه قرن۱۹مانند تزار روس، گاریبالدی، امپراطور بلژیک و رئیس جمهوری آمریکا دیدار و بحث کرده و همچنین نخستین ایرانی است که عبارت حقوق بشر را به معنای امروزی آن به کار برده است…

جمله بی تملق حاج سیاح به ناصرالدین شاه درباره تنزل ارزش پول ملی!

در سال ۱۲۷۶ه ق از مسیر زنجان و تبریز و مرز قفقاز سفر خود را به دور دنیا آغاز کرده و ابتدا، عمدا خبر مرگش را به خویشاوندانش میرساند تا دیگر کسی منتظر بازگشتش نباشد سفری که ۱۸سال به طول می‌انجامد و حسابی پخته و مذاب میگردد.

علاوه بر شناخت جهان و تحولات دنیای مدرن به زبان‌های ترکی، ارمنی، روسی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی مسلط شده و سرانجام در ۱۴رجب ۱۲۹۴ه ق/سوم مرداد ۱۲۵۶ه ش که سی سال از حکومت ناصرالدین شاه قاجار میگذشت به ایران برمیگردد.

از ابتدای ورود به وطن شاهد جهل، فقر، ظلم و بی‌عدالتی هموطنانش گردیده آنرا ضمن مقایسه با اوضاع اروپا با قلمی آتشین و نقادانه به تصویر میکشد، اما دیدار و گفتگوی او با ناصرالدین شاه جالب است که از دو منبع که دست اول هستند ذکر میکنم:

نقل دیدار حاج سیاح با ناصرلدین شاه در کتاب دوستعلی خان

ابتدا دوستعلی خان معیرالممالک مینویسد: «ناصرالدین شاه با معدودی از خواص در دیوانخانه به صحبت ایستاده بود ناگاه از لای درخت‌ها نظرش به حاج سیاح افتاد که در کنار دیوار برای شرفیابی انتظار میبرد شاه با دیدن او سر را آهسته جنبانیده با اشاره دست او را پیش خواند.

حاج سیاح با شتاب آهنگ حضور کرد…ناصرالدین شاه رو به او کرده گفت:از قراری شنیده ام هم مسلکت ملکم در روزنامه قانون مطالبی در مورد لزوم دادن آزادی و برقراری آئین مشروطه در ایران نوشته. از قول من به او بنویس که به اندازه تو و امثال تو عقل و شعور دارم تواریخ خوانده و از اوضاع دنیا نیک آگاهم. نیک میدانم که ترقی کامل مملکت بسته به آگاهی است، ولی دادن آزادی به مردم نادان و بی سواد و رها ساختن عنان اراذل و اوباش تیغ در کف زنگی مست نهادن است و آرامش و امنیت کشور را به خطر انداختن.

مخصوصا به او بگو که این فضولی‌ها را کنار بگذارد و مطمئن باشد روزیکه تشخیص دهم مردم شایستگی داشتن حکومت مشروطه و لیاقت استفاده از آزادی را دارند اگر لازم شود از تاج و تخت نیز میگذرم و مشروطه را به آنان ارزانی میدارم

مردم قبل از آزادی احتیاج به سواد و تربیت صحیح دارند ترتیب این کار را در حدود امکانات داده ام و بلافاصله پس از برگزاری تشریفات «قرن» به یاری خداوند آنرا به مرحله اجرا خواهم گزارد» (یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، دوستعلی خان معیرالممالک…ص۳۷)

جمله بی تملق حاج سیاح به ناصرالدین شاه درباره تنزل ارزش پول ملی!

نقل دیدار از کتاب خاطرات حاج سیاح

ادامه این گفتگو را از خاطرات خود حاج سیاح می‌آورم که چشم در چشم ناصرالدین شاه دوخته و انتقادی نیشدار میکند و دیگران بخاطر بی ملاحظه گی و اینکه ممکن است مورد خشم شاه قرار گیرد او را میترسانند.

اما ناصرالدین شاه بجای خشمگین شدن از حاج سیاح میخواهد بماند و در دربار کار کند! حاج سیاح خود مینویسد:

«در قصر عاج دیدم شاه بر صندلی نشسته، بنده را نزدیکتر خواند، در حضور ایستادم، فرمود: شنیدم بسیار جای دنیا را دیده ای؟

عرض کردم بلی به قدری که ممکن بود، فرمود: حالِ آنوقت ایران با الان تفاوت پیدا کرده است؟ با تمام توصیه‌ها که به من شده بود نتوانستم تقیه نموده و حق را پوشیده بدارم، لذا با خود گفتم، بگذار تا در مقابل تمام تملق گویی‌های دیگران، یک نفر هم برای یک بار حقیقتی را به گوش او برساند شاید بی اثر نباشد.

گفتم: بلی بسیار. یکی از تغییرات مهم در این چند سال که خوب به چشم میخورد، تنزل ارزش پول است، پول در مملکت مثل خون است در بدن که زندگی مملکت با حرارت و دَوَران آن است به این ترتیب که میبینم در اندک زمان، این مشت نقد ایران شکسته و سوخته و فنا میشود و اینکار عاقبت خوشی ندارد.

شاه روی به سپهسالار کرده فرمود:خوب! جوان است و قابل نگاهداری است نگاهش میدارم. عرض کردم قابل هیچ گونه نوکری نیستم. شاه فرمود:بهتر از گدایی است. عرض کردم ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم/با پادشه بگوی که روزی مقرر است. فرمود:کسی که اینقدر انگشت به ک و ن دنیا کرده درویش نمی‌شود! پس مرخص فرمودند به منزل بازگشتم» (خاطرات حاج سیاح…ص۷۲)

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت کارخانه دار، تاریخ انتشار: 9شهریور1399، کدخبر: -، www.karkhanedar.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین