شعارسال: این ها جملات هوشنگ لطیف پور پیشکسوت دوبله در ایران است که خود را کاشف منوچهر نوذری می داند. هنرمندی که علی رغم گذشت یک دهه از فوتش همچنان مردم او را به هنرهای بی بدیلش دوست دارند.
منوچهر نوذری که در سال 10 اردیبهشت 1315 در شهر قزوین به دنیا آمد، از سال 1332 و زمانی که تنها 17 سال بیشتر نداشت فعالیت هنری خود را آغاز کرد و از اولین گویندگان تاریخ دوبله ایران بود. از سال ۱۳۳۵ در راديو نيزمشغول به کار شد و فعاليت خود در سينما را از سال ۱۳۳۸ به عنوان دستيار فنی آغاز کرد. اولین تجربه بازیگری او در سال ۱۳۴۱ با بازي در فيلم «لاله آتشين» به كارگردانی برادرش محمود نوذري و هوشنگ لطيف پور رقم خورد و با ساخت فيلم «ايوالله» نخستين تجربه اش در كارگرداني را مقابل دوربين برد.
به گفته نوذری: من اولین کسی بودم که در تلویزیون ایران مقابل دوربین رفتم و گفتم نام جعبهای که تصویر من را در آن میبینید، تلویزیون است.
اولین فیلمی كه صحبت كردم دختر نمكزار محصول ایتالیا بود. در آن فیلم فریدن سقفی به جای مارچلو ماستریانی صحبت میكرد و مرحوم "ایرج دوستدار" نقش منفی فیلم را میگفت. در هر فیلمی یك كمدین كوچكی بود همراه با رل اول فیلم كه به آن جیمی میگفتند كه آن را به من دادند و در اولین روز كارم من جای نقش دوم فیلم صحبت كردم.
آن موقع مثل الان نبود كه گوشی داشته باشیم. تكرار هم نداشتیم و همه تكهها سریع ضبط میشد. كار خوب درآمد و تشویقم كردند من هم در دوبله ماندم و رسیدم در حد مدیر دوبلاژ و رلهای سنگین را دوبله كردم.
قدیم، وضعیت دوبله خیلی خوب بود. دوبله هم فن است و هم هنر. به غیر از اینكه حالت هنرپیشه را حفظ میكنی باید مواظب لب و دهن هم باشی و دو تا كار را در یك زمان انجام دهی. اینكه الان بعضی از دوبلهها خوب نمیشود طرف میاید لب و دهن را میزان كند حال از بین میرود و میاد حال را درست كند لب و دهن از بین میرود!. تا قبل از فیلم اشكها و لبخندها دوبله ما در دنیا دوم بود. ایتالیاییها موسیقی هم دوبله میكردند بعد از اینكه ما هم شروع به این كار كردم یك شدیم و واقعا كارمان سبك بود ولی الان اینطور نیستیم و خراب شدیم.
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفته است: كار بازیگری را دوست نداشتم و فهمیدم این طرف دوربین بیشتر به درد میخورم. سال 50 فیلم سینمایی ایولله را ساختم که با فروش بسیار خوب و بالایی برخوردار بود. با آن بلیط هجده زار و دو تومان در همان هفته اول 700 هزار تومان فروخت و هنوز هم جزو ده فیلم پرفروش سینمای ایران است. آنموقع اگر یك فیلم در سه هفته 400 هزار تومان در 10 سینما میفروخت همه به هم تبریك میگفتند.
منوچهر نوذری دو سال پس از فعالیت در عرصه دوبله به رادیو روی آورد و در رادیو نیز برنامههای متنوع و پر مخاطبی داشت که از جمله مهم ترین آن ها می توان به "صبح جمعه با شما" اشاره کرد.
برنامه «صبح جمعه با شما» در روزهای سخت و پر بحران جنگ تحمیلی همچنان از صبح تا حوالی ظهر روزهای جمعه روی آنتن میرفت و هر روز بیشتر از پیش گل میکرد. تا اینکه در راستای بهتر شدن برنامه و از سال 67 زنده یاد «منوچهر نوذری» به برنامه دعوت شد. او که در حوزه هنر دوبله فعالیت میکرد، هنرمندانی را از واحد دوبلاژ با خود همراه کرد که از جمله آن ها میتوان به زنده یاد فرهنگ مهرپرور، مقبلی، منوچهر والیزاده، حسین عرفانی، شهلا ناظریان و ... اشاره کرد.
آمدن تیم جدید و پر و پیمان باعث شد خون تازهای به رگهای این برنامه تزریق شود و البته بسیاری روزهای طلایی و اوج «صبح جمعه با شما» را همین روزها میدانند.
برنامه "صبح جمعه با شما" با حضور زنده یاد نوذری تا مرحلهای جای خود را میان مردم باز کرد که مقام معظم رهبری در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا که در روز اول دی ماه سال 1371 برگزار شد، صحبتهای مفصلی درباره این برنامه داشتند و مشخصا درباره ملون که منوچهر نوذری ایفاگر نقش آن بود، فرمودند: من روزی که قطعه طنز آقای ملون را اول بار - یا بارهای اولی که پخش میشد - شنیدم، دیدم این تیپ را کاملاً میشناسم. این تیپ، تیپ آن آدم خودخواه بیاعتنا به ارزشها و از آن سنخ آدمهایی است که اگر زورشان به کسی رسید، پدر طرف را در میآورند و اگر کسی زورش به آن ها رسید، در مقابل او بیدست و پا هستند. یعنی هر جا بتوانند زور میگویند و فقط مسائل خودشان برایشان مطرح است. این تیپ مغرور آنچنانی را، از نزدیک دیده بودم و تعجب این است که صدایی که آقای نوذری روی این شخص گذاشته، درست مثل آن صدایی است که من از آن تیپ مورد نظر شنیدهام!ُ
واقعاً اتفاق عجیبی است! من وقتی بار اول صدای آقای ملون را شنیدم و گوش کردم، یادم به آدمی با همین خصوصیات اخلاقی و با همین صدا افتاد! یک لحظه فکر کردم شاید آن آقایی که این صدا را برای این مقصود انتخاب کرده، همان شخصی است که من دیدهام! لکن بعد از بررسی جهات جغرافیایی، بعید دانستم این، همان شخص باشد. این نشان میدهد که این تیپ، درست انتخاب شده است. یعنی شما در ارائه این تیپ اجتماعی، اشتباه نکردهاید.
حالا در همین قضیه ملون، من مطلبی را به شما عرض کنم تا ببینید که اگر بخواهید در زمینه ارزشها کار کنید، چقدر دستتان باز است. در ماجرای ملون، همسر ملون که یکی از هنر پیشههای بسیار خوب در نمایشنامههای رادیویی شماست و خیلی خوب اجرا میکند، بر ملون مسلط است. یعنی ملونی که همه دنیا از دست او عاجزند، همسرش، یک نوع تسلط روحی بر او دارد و به او تشر میزند. اینجا شما بیایید یک حقیقت قابل توجهی را بگنجانید؛ و اینکه او گاهی بتواند ملون را هدایت کند. چون زن، آنجا که بر شوهرش مسلط میشود، میتواند او را به سمت صحیحی هم هدایت کند؛ این یک امر واقعی است.
در تیپ ملون شما، هم مرد مرد ناباب و خرابی است، هم زن زنی است که بر او تسلط روحی دارد و میتواند او را هدایت کند. شما اینجا حاشیهای بزنید و آن اینکه، زن و مرد، هر دو، حافظ یکدیگر هستند و زن، چنانچه یک وقت بخواهد، میتواند شوهرش را به راه صحیحی هدایت کند. این، موضوعی است که به نظرم میآید شما میتوانید در همین تیپ سازی ها - در تیپهای مختلف اجتماعی - جستجو کنید و بسازید.
از مشهورترين برنامههايی که او در تلويزيون اجرا کرد میتوان به «مسابقه هفته» و «تهران ساعت بيست» و همچنين مجموعههای داستانی «کوچه اقاقیا» و «باجناقها» اشاره کرد.
نوذری همچنین درباره حضورش در سریال کوچه اقاقیا عنوان داشته است: یك روز مجید جعفری به من زنگ زد و گفت عطاران یك سریال دارد و میخواهد یك نقش را به تو بدهد ولی چون تا به حال برای كسی بازی نكردی میترسد قبول نكنی. من به جعفری خیلی عقیده دارم گفتم به نظرم بچه خوبی است چكار كنم؟ گفت آره سوژهاش هم خوب است قبول كن. قرار گذاشتیم و صحبت كردیم و كار را پسندیدم.
بعداز كوچه اقاقیا، دو سه تا پیشنهاد شده كه همه شكل آن است و قبول نكردم. گفتم خیلی پول احتیاج دارم اما خودم را خراب نمیكنم. همه یك چیزهایی مثل هم نوشتهاند. حالا یك چیز جدید درست كنید.
من دیگر عشق دوربین كه ندارم باید حواسم را جمع كنم كه اعتبار این 50 ساله را خراب نكنم در عین اینكه به خاطر بدهی به پول هم احتیاج دارم اما نباید به خاطر پول، كارم را خراب كنم، به خاطر همین، پیشنهادات را به راحتی قبول نمیكنم.
در این مدت كار من هم مثل همه كارها افت و خیز داشته، منتهی سعی كردم روالم ادامه پیدا كند من دنبال سیاست و دسته بندی نبودم و همیشه دنبال همان كار همیشگی كه طنز و دل خوش كردن مردم است بودم.
مرحوم منوچهر نوذری علاقه زیادی به تاریخ تلویزیون داشت به گونهای که از دستگاهها و ابزارهایی که در طول تاریخ وجود داشت، آرشیوی را برای خود نگهداری میکرد.
روزهای آخر منوچهر نوذری توجه بیشتری به ایرج نوذری داشت. با تمام مشکلات و مریضیهایی که داشت در برخی از برنامه از جمله برنامه «ستارهها» از نزدیک شاهد اجرای ایرج بود. البته ایرج تواناییهایش در بخش تیپیک و دراماتیک است اما پدرش طنز دوست داشت. ولی به هر حال موفقیت ایرج به عنوان یک چهره تلویزیونی بر روی پدرش تاثیر خوبی داشت.
نوذری، روز چهارشنبه 16 آذر ماه 1384 به علت بیماری ریوی و عفونت کلیوی در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی شادشو، تاریخ انتشار 16 آذر 96، کد مطلب: -، www.shadshow.ir