پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۴۶۵۴
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۳

در تارک تاریخ‌نگاری جنگ و دفاع مقدس

بی‌شک تعیین اهداف، شیوه گردآوری‌، روش تحقیق و تدوین تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق، مرهون دانش، بینش، تجربه و زحمات مرحوم استاد دکتر هادی نخعی است. او مبدع، ایده‌پرور و صاحب سبک بود، لذا روش شناسی مطالعه و تحقیق او از این جهت منحصربفرد است چرا که نه در هنگام و نه بعد از جنگ و دفاع مقدس، این شیوه و روش در مراکز دیگر مشاهده نشده است. اگرچه او با همه دقت‌ها و شگردهای علمی‌ای که مصروف داشت آثار بی‌نظیری خلق کرد، اما این گام‌های اساسی را مقدمه‌ای بر تاریخ‌نگاری جنگ می‌دانست.

شعار سال: بی‌شک تعیین اهداف، شیوه گردآوری‌، روش تحقیق و تدوین تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق، مرهون دانش، بینش، تجربه و زحمات مرحوم استاد دکتر هادی نخعی است. او مبدع، ایده‌پرور و صاحب سبک بود، لذا روش شناسی مطالعه و تحقیق او از این جهت منحصربفرد است چرا که نه در هنگام و نه بعد از جنگ و دفاع مقدس، این شیوه و روش در مراکز دیگر مشاهده نشده است. اگرچه او با همه دقت‌ها و شگردهای علمی‌ای که مصروف داشت آثار بی‌نظیری خلق کرد، اما این گام‌های اساسی را مقدمه‌ای بر تاریخ‌نگاری جنگ می‌دانست. اگر سپاه پاسداران از ابتدای بحران‌های داخلی و منطقه‌ای و سپس در جنگ تحمیلی، به شیوه‌های روایتگری روی آورد و به تولیدات زنده‌ای دست پیدا کرد، عموماً تحت تأثیر آموزه‌ها و الهامات اوست. اینکه چگونه خودمان را به موضوع نزدیک کرده، مشاهده مشارکتی داشته باشیم و مشاهده‌نویسی کنیم، از حاشیه‌ها و فروع به اصل موضوع بپردازیم، چگونه و با چه تکنیکی و در چه زمان‌هایی مصاحبه انجام دهیم و در کمترین زمان و بعد فاصله، وقایع را ثبت و ضبط کنیم.

رویکرد او بسیار جدی (غیراحساسی)، غیرصنفی و غیرتبلیغاتی بود. بویژه برخورداری از کیفیت، از دغدغه‌های اصلی او در آثار منتشره خود و دیگر همکاران به‌شمار می‌رفت. از این‌رو نسبت به تحریف تاریخ حساسیت فراوانی نشان می‌داد و نگاهش به تاریخ وقایع، فراسازمانی بود، بلکه در مقیاس ملی، به موضوعات مورد مطالعه، علمی و پژوهشی می‌نگریست. در یک نمونه، در اوایل سال 59 و در جریان درگیری‌ها و بحران قومی نواحی کردنشین ایران، پس از تحقیقات میدانی پرمخاطره و مشقت‌آفرین، به‌ قلم نگارنده مقاله حاضر، گزارشی تهیه شد از حادثه خونین روستای «قارنا». هنگامی که گزارش مزبور پس از ویراستاری اساسی استاد، در بولتن داخلی آن زمان «رویدادها و تحلیل» به‌چاپ رسید بعضی از طرفین ماجرا بهانه کردند که گزارش را «امتی‌ها» نوشته‌اند! زیرا بسیاری از این دست گزارشات که از مناطق بحرانی تهیه شد اغلب از برابر عینک منصفانه استاد نخعی می‌گذشت و به‌همین‌ منوال و پس‌ از جنگ نیز او با مناعت طبع زیاد به‌صورت فنی و هرطور شده گزارش‌های راویان جنگ را از آب و گل درمی‌آورد و به‌فوریت به‌دست چاپ می‌سپرد. بجز کتاب‌های سیری در جنگ ایران و عراق، قلم و رهنمودهای او بر سایر آثار و کتب مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ متبلور است! اگرچه در ذیل برخی نامی از ایشان نیست! ویژگی سخاوتمندانه‌ای که در کمتر استادی دیده می‌شود.

او به‌معنای واقعی کلمه یک محقق عقلگرا، جامع‌نگر و واقع‌گرا بود. تلاش می‌کرد فارغ از هرگونه تحریف به کنه حوادث رخ داده بپردازد و شاگردانش را نیز رهنمون می‌ساخت که حوصله به خرج دهند، بیشتر بخوانند، اسناد موثق زیادتری گردآوری کنند تا از سطح به عمق بروند، در توصیف دوستان و وفاداران انقلاب و جلوبرندگان جنگ گزافه‌گویی و ذره‌ای علیه دشمنان اجحاف نکنند. در فتنه تروریستی مجاهدین خلق، خیلی ریاضت کشید تا همه منابع مورد نیاز را برای شناخت رفتار آن ها ملاحظه کند، اسناد لانه‌های تیمی را که به‌صورت کشف و رمز و نامنظم در کاغذهای نازک و کم رنگ و ریز نوشته شده بود، کنار هم گذاشت و به چنان ادراکی از موضوع رسید: به‌مثابه یک عضو سازمان. سه جلد کتاب او تحت عناوین: تروریسم ضدمردمی، منافقین رودرروی خلق و جنگ و تجاوز هنوز ناب است و دست اول، زیرا وی در مطالعه و تحقیقات از عقل و شعور سیاسی بالا و سپس ژرف اندیشی و واقع‌نگری‌اش کمک می‌گرفت. با این حال، او در فصلنامه تخصصی جنگ ایران و عراق، نگین13 می‌نویسد: «ما تاریخمان تاریخ عقلی است، آن هم عقل مبتنی بر وحی، نه عقل اومانیستی و غربی.» او در آن زمان وقتی به چنین اظهارنظری می‌پردازد، بخوبی از رابطه عقل و وحی و شرع آگاه و به نظریات جدید آشناست و معنا و مفهوم عقل مدرن و عقل خودبنیاد را درک کرده و به دیدگاه‌های جامعه شناسانه درباره عقلانیت ابزاری و پست مدرن تسلط دارد.

سرعت عمل و تندخوانی‌اش موجب می‌شد از کمترین اوقات بیشترین بهره را ببرد. در نوشتن نیز، قلم اول را بیشتر به محتوا اهمیت می‌داد تا قواعد دستوری و ادبی، لذا بسیار سریع، معانی و مفاهیم موجود در ذهنش را روی کاغذ می‌آورد. در جلسات توجیهی نیز مطالب نغز و نوآورانه را چنان سلیس به شاگردانش می‌آموخت که ترس و رعب آن ها از روبه‌رو شدن با مهیج‌ترین و حساس‌ترین موضوعات و انشاها فرومی‌ریخت.

او بی‌ادعا چنان در ویرایش فنی و محتوایی مهارت به خرج می‌داد که گویی ترم‌های درسی روش تحقیق در علوم اجتماعی را از لام تا کام آموخته است. در حالی که او فارغ‌التحصیل مهندسی نساجی از دانشگاه پلی‌تکنیک تهران و مدت‌ها قبل از پیروزی انقلاب در کارخانجات، سرگرم فعالیت تخصصی خود بود. هنری که به خرج داد این بود که طیف وسیعی از همکاران و راویان اعم از دانشجو، طلبه، نیروهای کادر و بسیجی از کم‌سواد تا تحصیلکرده دانشگاهی را جمع کرد و برای همه آنها هم به منزله مربی بود و هم پدری دلسوز. با آنها با سعه‌صدر فوق‌العاده سر و کله می‌زد، توجیه‌شان می‌کرد و دلداریشان می‌داد. در اوج کشتار و آتش و خون و دود، احساسات دوستانی را که ترجیح می‌دادند در گردان‌های عملیاتی و راحت‌ترین راه را برای خدمت انتخاب کنند، در نهایت سختی کنترل می‌کرد. با اینکه او خود بسیار داغ، پرانرژی و باانگیزه بود و اگر فرصت می‌یافت، به‌ سوی جبهه‌ها پر می‌کشید، افراد مستعد و شهادت‌طلب را از گردان‌ها فرامی‌خواند که: «این‌جا جای شما نیست. هستند کسانی که تفنگ به‌دست بگیرند و بجنگند. تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس زمین مانده است، ما وظیفه داریم که حماسه عظیم رزمندگان و تاریخ این رخدادها را به آیندگانمان منتقل بکنیم

به‌عبارتی دیگر، آقای نخعی فاقد خصوصیت‌هایی به شرح زیر بود که به‌عنوان سرمشق‌های سلبی، کمک بسزا و شاخص مهمی در امر پژوهش به‌حساب می‌آمد:

1. پرهیز از حدس و گمان. او در روایتگری جنگ، رویکردی حسی و بر لمس کردن وقایع و مشاهده حوادث از نزدیک، اصرار داشت. تأکیدش چه قبل از هر عملیات و چه بعد، قرارگرفتن در یگان‌ها و کنار فرماندهان و مصاحبه با آنها و مقایسه و تطبیق این مصاحبه‌های قبل و بعد از عملیات برای ارزیابی دقیق تصمیمات و اقدامات واقعاً انجام یافته بود.

2. پرهیز از فرمانده‌محوری. با تأسی از این رویکرد تمام توجه وی بر این مهم استوار بود که ما فقط متعهد به خون شهدا و آرمان‌های انقلاب اسلامی هستیم. او در جزوه‌های آموزشی که خوشبختانه موجود است و نیز در جلسات توجیهی قبل از هر عملیات تأکید دوگانه داشت که از یکسو در متن حوادث، وصل به فرماند‌هان یگان‌های عملیاتی باشیم ولی از سوی دیگر با عینک مستقل از آنها به مشاهده‌نویسی حوادث و ضبط وقایع اتفاقیه و مکالمات آنها چشم بدوزیم. از این‌رو بود که برخی فرماند‌هان اصلاً مایل نبودند چنین افرادی را در کنارشان داشته باشند. لذا با تحت فشار قرار دادن روحی و جسمی راویان، آنها را وادار می‌کردند تا آنها صحنه را خودشان ترک کنند. تحمل این وضعیت و ناملایمات روحی ممکن نبود الا با انگیزه‌هایی که آقای نخعی تزریق می‌کرد.

3. پرهیز از رویکردهای متحجرانه. او خود به‌عنوان یک روشنفکر آگاه به زمان و متعهد، سنت‌گرا، اهل مناسک و ذکر بود، در عین حال به شاگردانش می‌آموخت که مراقب باشید اباطیل و شعارهای متحجرانه را به خورد رزمندگان ندهند. در آن حال و هوای خاص معنوی زمان جنگ که جملگی دوست داشتیم جان فدای حضرت زهرا(س) بکنیم، او در جریان تدوین یک گزارش شجاعانه گفت: در منطقه‌ای با بافت غالب مذهبی اهل تسنن، این انتخاب اسم رمز، شائبه جنگ فرقه‌ای ایجاد می‌کند! در آن جو و فضا این ملاحظات نه تنها در نظر گرفته نمی‌شد بلکه او نامگذاری‌های نقشه و کالک‌های نظامی که اسامی مبارک بزرگان دین را روی معابر و کانال‌ها می‌گذاشتند صحیح نمی‌دانست، زیرا موجب می‌گردید‌ شأن اهل بیت عصمت و طهارت سلام‌الله علیهم اجمعین در لفظ مراعات نشود و بی‌حرمتی بارها و بارها تکرار گردد. در اوج احساسات دینی و آرمان‌گرایانه آن‌زمان، نه فقط این‌گونه اظهارنظرهای جدی کمترمطرح می‌شد بلکه برعکس در این‌ زمان مورد نظر، یکی از فرماندهان برجسته، فرمانده‌ گردانی را که در اردوگاه خود قبل از عملیات و در حاشیه مرثیه‌خوانی برای حضرت زهرا(س)، خطاب به فلان و بهمان لعن و نفرین می‌فرستد، تشویق می‌نمود! در عین حال این دکتر نخعی است که به شاگردانش تفهیم می‌کرد که از محمد بروجردی الگو بگیرید که قبل از اینکه بخوابد یاسین می‌خواند. بنابراین آموزه‌های او، فقط شامل شرح وظایف کاری نمی‌شد بلکه بعد اخلاقی هم داشت.

4. پرهیز از عافیت طلبی. به‌دلیل اینکه جنس فعالیت راویان غیرعملیاتی بود و آنها به­ نوعی به بدنه فرماندهی جنگ و نیروهای نظامی و عملیاتی تحمیل شده بودند بشدت اصرار داشت که کمتر بخورند و کمتر بخوابند و ریاضت کشیدن را از الزامات تحقیقات میدانی راویان برمی‌شمرد. شاید بعضی از دوستان هنوز از این نوع نگاه رنجورند، ولی آن مرحوم سختی کار را به جان می‌خرید و ریاضت می‌کشید. او حتی در تهران، بیش از یک مجاهد رزمنده در خط مقدم جبهه، دلسوزانه خدمت می‌کرد و رنج ‌می‌کشید. در امر تدوین گزارش عملیات قادر، نه اینکه تصنعی! بلکه از سر درد ناشی از بی‌خوابی، دستمال به سر گره زده بود تا بتواند روی پایش بایستد. گزارشی که شب و روز و پاراگراف به پاراگراف، دستی به سر و رویش می‌کشید و تایپ می‌شد و فقط به تیراژ 5 نسخه برای سران کشور به‌چاپ رسید.

صاحب این سطور امیدوار است جامعه علمی کشور بخصوص در حوزه مطالعات و تحقیقات تاریخی جنگ و دفاع مقدس، همچنان قدردان مرحوم آقای دکتر هادی نخعی باقی بماند تا با معرفی هرچه بهتر و بیشتر او به نسل‌های پس از جنگ، از تمام دستاوردهای نوشته شده یا نانوشته‌­اش بهره کافی برده شود.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 17 آذر 97، کد مطلب: 492372، www.iran-newspaper.com


خبرهای مرتبط
برگزیده ها
خواندنیها و دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین