شعار سال: سیّدحسین حسینی؛ بر این الزام پژوهشی میتوان تأکید کرد که مسیر منطقیِ «تبیین»، «تفسیر»، و «تحلیل» دیدگاههای یک اندیشمند صاحب سَبک، آن است که نخست، نظام فکری وی را، «حدس» و سپس، «کشف» و آن گاه «فهم» کنیم؛
آن هم در چارچوب روشی سیستماتیک و نه با مراجعه ناقص و ناکارآمد به چند اثر یا با نگاهی جزئینگرانه به پارهای از افکار و اندیشههای وی (ر. ک: حسینی، سید حسین، ۱۳۹۵، مجموعه مقالات همایش ملی تعلیم و تربیت اسلامی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، جلد اول، ص ۲۶).
از جملۀ مسائل مهم، بررسی و تحلیل علل و عوامل تربیتی و شرایط سرزدن یک اندیشه و سیر رشد و تحول فکری یک متفکر است و نیز جستوجو برای پاسخ به این پرسش که آیا ارتباطی معنادار بین شخصیت تربیتی با شخصیت فکری یک اندیشمند وجود دارد؟ این امر، راهی است تا مسئلۀمحوری و نقطۀ دالّ مرکزی یک اندیشمند را دریافته و از این طریق، به طرح مسائل اصلی جامعۀ امروزی خود بپردازیم. این مهم، یک اصل بنیادین فلسفی- تربیتی در تحلیل و متد نقد آثار و شیوۀ تفکر اندیشمندان است که هنوز باید از مبانی، اصول و راهکارهای عملیاتی آن سخن گفت؛ اصلی که معتقد است در تحلیل و نقد اندیشۀ اندیشهورزان نمیتوان ویژگیهای تربیتی و شخصیتی را از خصوصیات فکری و نظری و سازوکارهای اندیشهورزی جدا کرد (ر. ک: هم او، ۱۳۹۰، سنّت، غرب، غربت؛ نقد و نقبی بر کتاب در جست وجوی امر قدسی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، صفحات ۱۲-۹).
سیرتاریخی و موضوعی
بدینسان یکی از روشهای تحلیل و نقد اندیشههای یک متفکر، بررسی «سیر تاریخی» (یعنی تقدم و تأخر زمانی) و سپس «سیر موضوعی» (یعنی تقدم و تأخر رُتبی و موضوعی) آثار وی است تا مسیر حرکت فکری و فراز و فرود آن اندیشه را مورد واکاوی قرار داد. بر این مبنا، امکان دارد موضوعی از لحاظ تاریخی، مقدَّم، ولی به جهت مبانی و اندیشههای اصیل آن متفکر، مؤخّر بر سایرین قرار گیرد؛ این راهی است تا بتوان در نهایت چارچوب نظام فکری وی را ترسیم کرد. بدین ترتیب این شیوه، مسیری را پیش روی ما قرار میدهد تا با تحلیل سیر تحلیلی آرا و اندیشههای دکتر سیّدعلی اکبر حسینی، بتوان به فهم شاکلۀ «تفکر تربیتی» وی دست یافت.
با تحلیل مهمترین آرای ایشان در قلمرو تعلیم و تربیت اسلامی، روشن خواهد شد که وی در مجموعۀ آثار خود، از اصولی ۸ گانه پیروی کرده است، مانند:
۱. عدم پراکندگی و تمرکز بر مسئله تعلیم و تربیت اسلامی.
۲. هماهنگی و سازگاری در نظام اندیشهورزی.
۳. رویکرد علمی و پژوهشی به مسائل و بهرهگیری از دانش تخصصی.
۴. تحلیل مسائل از منظر مبانی اسلامی و نظر به منابع و متون دینی.
۵. توجه به مسائل روز جامعه.
۶. اصل قرار دادن تعادل و فقدان سوگیریهای غیرعلمی.
۷. رعایت خط انصاف علمی در نقد و بررسی دیدگاهها.
۸. صراحت و شجاعت علمی همراه با عدم تعجیل در اظهار نظر.
با این حساب، میتوان ایشان را اندیشمندی نامید که به قواعد و اسلوب علمی و اخلاقی ساختار «تفکر تربیتی» پایبند بوده است (ر. ک: هم او، ۱۳۹۵، ج ۱، ص ۴۶).
استاد دانشگاه
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از روزنامه همدلی، تاریخ انتشار: ۷اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: hamdelidaily.ir، ۱۷۸۵۵