شعار سال: حدودا یک سال پس از آخرین سفر معاون رئیس جمهور به استان، صبح امروز محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور وارد مازندران شد و در نخستین برنامه سفر خود پردیس واحد بین الملل دانشگاه علوم پزشکی مازندران در رامسر را بهره برداری کرد.
سفر پیشین او به مازندران ماجراهای فراوانی داشت، از وعدههای چندهزار میلیاردی تا عدم تامین اعتبار برخی پروژههای مهم مانند بیمارستان 370 تختخوابی ساری و کتابخانه مرکزی مازندران. البته این مسئله جدیدی نیست و در دولتهای گذشته نیز بودند افرادی که تنها در زمان سفرها به یاد مازندران بودند و پس از رفتنشان آش همان آش بود و کاسه همان کاسه.
مازندران اما در این سالها زخمهای فراوانی از عدم تامین اعتبارات مورد نیازش متحمل شده؛ زخمهایی که این سرزمین را به پایگاه اصلی پروژههای نیمهتمام و نیمهکاره بدل کرده و علیرغم حضور همیشگی مسافران در این استان، مازندران را به استانی تقریبا محروم با ظاهری آراسته و شیک بدل نموده است.
به بهانه سفر معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامهریزی و مدیریت به استان، نگاهی داریم به توزیع ناعادلانه بودجه و اعتبار در شمالیترین استان ایران.
استان مازندران به عنوان یکی از مناطق خوش آب و هوای نزدیک پایتخت، همواره مورد آماج مهاجران و مسافران در طول این سالها قرار گرفته. جمعیتی که جزو مردم مازندران محسوب نمیشوند اما از خدمات این استان بهرهمیبرند. این مسئله در غرب مازندران مشهودتر هم است زیرا نسبت ساکنان بومی به غیربومی در این منطقه بسیار بالاست و حتی در بیشتر ایام سال تعداد غیربومیها در شهرها و روستاهای غرب استان از بومیان بیشتر است.
بسیاری از گردشگران به دلیل ارزان بودن زمین در استان در سنوات گذشته به نوعی صاحب ملک شده و ارارضی کشاورزی را تبدیل به باغ و ویلا کردهاند و به جای ایجاد اشتغال در حوزه گردشگری در حال حاضر نیازمند به خدمات در این استان شدهاند.
اما باید پذیرفت که زیرساختهای موجود در استان مازندران متناسب با نیازهای این استان نبوده و از همین رو روند تقسیم بودجه استانی در تمام این سالها مورد بحث قرار گرفته و گاها حتی هشدارهایی در این باره توسط مسئولان استانی به وزرا و مسئولان ردهبالای کشوری داده شده که تا امروز اثری از جدی گرفتن آن مشاهده نمیشود.
بر اساس آمار تحلیلی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سهم استان مازندران از سبد اعتبارات کشور طی ۱۵ سال گذشته از ۴.۶ دهم به ۴.۲ دهم رسید که این مسئله نشان دهنده یک تکامل معکوس از سبد اعتبارات کشور برای این استان است. آنهم درحالی که در طی همین مدت به سبب رخدادهای گوناگون سرعت مهاجرت دائمی به مازندران افزایش یافته و گرایش مسافران نیز به همین نسبت با رشد همراه بوده است.
مثلا غرب مازندران حدود ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد که این جمعیت، جمعیت بومی این منطقه هستند و اعتباراتی که حتی در طی ۱۵ سال گذشته کاهش یافته فقط مختص این جمعیت بومی بوده. اما بر اساس گزارش مرکز آمار، تنها در مناطق غربی استان شاهد جمعیت ۲.۵ میلیون نفری مقیم غیر بومی هستیم و باید به آن جمعیت ۱۷ میلیون نفری مسافر را نیز در طول سال اضافه کنیم. با این حساب به نظر شما چنین تقسیم بودجهای عادلانه به نظر میرسد؟
اگر از نزدیک به این مناطق سری بزنید درخواهید یافت که ترافیک سنگین جادهای، طولانی شدن صف پمپ بنزینها، گرانی ارزاق عمومی، محدودیت سرویس دهی برخی دستگاههای خدمات رسان، ناهنجاریهای فرهنگی و افزایش آمار تصادفات تنها گوشهای از ارمغان مسافران برای مردم بومی این منطقه است. مردمی که استفاده چندانی از اکوسیستم و طبیعت جذاب اطرافشان نبردهاند و در این سالها این محیط زیست زیبا تنها مایه دردسر آنان شده.
حتی باید به این نکته توجه کرد که برخلاف شرق مازندران صاحبان اکثر فروشگاهها، رستورانها و مراکز خرید در غرب مازندران غیر بومی هستند و درآمدی را که آنها به واسطه حضور مسافر و گردشگر به دست میآورند بلافاصله از استان خارج میشود و کاسبان بومی کمترین منفعت را در این زمینه میبرند. این یعنی نه تنها دولت بودجه و امکانات اضافی برای پذیرایی از چنین جمعیتی در اختیار آنان قرار نمیدهد بلکه اندک عایدی این بار سنگین جمعیتی نیز نصیب غیربومیان میشود و توسعهای برای این منطقه در پی ندارد.
یکی دیگر از تبعات ورود مهاجران و مسافران به استان افزایش زباله است، معضلی که سالهاست مازندران با آن دست و پنجه نرم میکند. در نظر بگیرید زمانی که با 3 میلیون نفر جمعیت مدیریت این موضوع با مشکل مواجه است، با چند میلیون نفر مهمان و مهاجر آن هم با این جیب های خالی اوضاع به چه ترتیب خواهد بود.
نکته دیگر در این مسئله این است که نه تنها بودجه کافی برای مناسبسازی زیرساختها در این سالها به مازندران تعلق نگرفته، بلکه در اغلب موارد همان بودجه 3 میلیون نفری که سهم این منطقه است نیز به طور کامل تحقق نیافته و ضعفهای شدید این استان در طی این سالها روی یکدیگر تلنبار شده. به طوری که حل و فصل آن اکنون نه تنها به سرمایهای عظیم بلکه به مدیریت جهادی نیز محتاج است.
بر اساس بودجه 1400 مجموع بودجه کل استانهای کشور 353 هزار و 621 میلیارد تومان است که 289 هزار و 602 میلیارد تومان بودجه جاری و 64 هزار و 18 میلیارد تومان بودجه عمرانی است. کمترین بودجه استانی متعلق به استان قم با 4 هزار و 662 میلیارد تومان و بیشترین بودجه متعلق به استان تهران با 44 هزار و 481 میلیارد تومان برای استان تهران است.
کل بودجه استان مازندران نیز ۱۵ هزار و ۷۸۶ میلیارد تومان است که ۱۳ هزار و ۴۱۹ میلیارد تومان بودجه جاری ۴۷۷ هزار و ۷۹۱ میلیارد تومان آن بودجه عمرانی درنظر گرفته شده. این استان در از این لحاظ در جایگاه هفتم کشور قرار دارد.
البته گفتنی است که بودجه تزریق شده به استان ها محدود به رقم درج شده به عنوان بودجههای استانی در طول یک سال نیست و بسیاری از طرحهای عمرانی که در سراسر کشور پراکنده است، در چارچوب بودجههای ملی طبقهبندی شده و تخصیص اعتبار به آنها انجام می شود و این اعتبار در استانهای مختلف مصرف می شود.
حال باید دید در آخرین سفر نوبخت به عنوان رئیس سازمان برنامهوبودجه به مازندران شاهد بازشدن برخی از این گرهها خواهیم بود یا آنکه برای بهبود اوضاع اعتبارات در مازندران باید منتظر دولت بعد بنشینیم.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری تحلیلی عبارت ، تاریخ انتشار: 13خرداد 1400، کدخبر:61668 ، www.ebaarat.ir