پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۷۸۴۵
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۱
میدان کرونا برای همه دولت‌ها و ملت‌ها در سراسر جهان "محک تجربه" است. یکی سیه روی می‌شود ودیگری سفید روی. به قول حافظ شیرازی" خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد". برای برخی از بحران‌ها و پدیده ها، تا"محک تجربه" نباشد مانند طبل توخالی، داد و فریاد‌ها بلند است.
شعار سال: کشور ما سالهاست که می‌خواهد از بحران‌های مختلف سیاسی، اجتماعی واقتصادی عبور کند تا به توسعه برسد. ناگهان کرونا از راه رسید و شد "قوز بالا قوز. "کسانی که از ظرفیت‌ها وچالش‌های کشور برای رسیدن به توسعه، آگاهی کاملی ندارند می‌توانند اپیدمی ویروس کرونا و برنامه ریزی کشور جهت مقابله وبرون رفت از این چالش را، یک مصداق آشکار فرایند توسعه کشور بدانند.

در حقیقت گاهی باید محک خورد تا " ببینیم چند مرده حلاجیم ". میدان کرونا برای همه دولت‌ها و ملت‌ها در سراسر جهان "محک تجربه" است. یکی سیه روی می‌شود ودیگری سفید روی. به قول حافظ شیرازی" خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد". برای برخی از بحران‌ها و پدیده ها، تا"محک تجربه" نباشد مانند طبل توخالی، داد و فریاد‌ها بلند است.

امروز که بهار ۱۴۰۰ هم تمام شده است آمار‌های یک سال ونیم گذشته به دنبال عملکردمان در مورد کرونا، پیش چشم ما قرار دارد. دولت – ملت در ایران اگر چه به معنای واقعی خود شکل نگرفته است، اما در مواجه با کرونا محک جدی خورد و مشت مان در بسیاری از موارد بازشد.

کرونا مشت چند صدایی ما را برای رسیدن به توسعه باز کرد؛ درحالی که لازمه پرداختن به توسعه، داشتن صدایی واحد بر سر اصول توسعه است، ما نشان دادیم اهل این حرف‌ها نیستیم. مگرقرار نبود سلامتی و جان مردم محل تنش‌های سیاسی و چندصدایی نباشد!

وقتی وزیر با رئیس دولت بر سر وضعیت کرونا چالش دارد مردم چگونه امید به هم دلی جهت حل بحران داشته باشند. چالش وزیر بهداشت مملکت با مجموعه دولت به جایی رسیده بود که رئیس دفتر رئیس جمهور عملکرد وی را "ریاکارانه" می‌خواند و وزارت بهداشت را به ریاکاری متهم می‌کند و می‌گوید "مردم شاهد و ناظر رفتار‌های ما هستند و دوگانگی‌ها و ریاکاری‌ها را تشخیص می‌دهند. " از طرفی وزیر هم معتقد است " عده‌ای از کرونا و مرگ مردم هم استفاده سیاسی می‌کنند. "

کرونا مشت کم فرهنگی عده‌ای از ما هم را باز کرد و تن‌ها دولت‌ها نیستند که در بحران کرونا رفوزه شده اند. مگر برای رسیدن به توسعه نباید فرهنگ توسعه در جامعه وجود داشته باشد؟ همیشه روزگار مدعی بودیم ملت بافرهنگی هستیم و ریشه در فلان جای تاریخ داریم.

اما کرونا مشت مان را باز کرد. کجای فرهنگ ما بوده است که افراد در حالی که می‌دانند تست کرونای آن‌ها مثبت بوده است بار سفر را می‌بندند و به مسافرت می‌روند. حالا اگر با تست مثبت کرونا ناچار بودند برای لقمه‌ای نان و نیازمندی‌های ضروری زندگی و کار از قرنطینه بیرون بروند ملامتی نیست؛ اما چندی پیش سخنگوی ستاد کرونا اعلام کرد "متاسفانه در ایام نوروز امسال بیش از ۱۵ هزار نفر با وجود تست مثبت کرونا به مسافرت رفته‌اند.

این افراد علی رغم آنکه می‌دانستند بیمار هستند به مسافرت رفتند و قطعا بیماری را به سراسر کشور منتشر کردند. این افراد را شناسایی کردیم و کد ملی آن‌ها را داریم و این اقدام آن‌ها پایمال کردن حقوق دیگران است. "

کرونا مشت بی اخلاقی ما را نیز باز کرد. مگر این نیست که برای رسیدن به توسعه باید قبل از هر چیز اخلاق داشت؟ مگر نمی‌گفتیم ایمنی گله‌ای خیانت به جامعه و بر خلاف اخلاق پزشکی است؟ نظریه ایمنی گله‌ای یعنی ابتلای ۲۵ میلیون ایرانی به کرونا وفروکش کردن این اپیدمی، بدون نیاز به واکسن.

اکنون مجموع بیماران کووید۱۹ که به صورت رسمی در کشورشناسایی شده اند به بیش ازسه میلیون نفر رسیده است. همه کارشناسان بر این باورند که تعداد مبتلایان بسیار بیشتر از این تعداد است و کرونایی‌های زیادی نیز بدون علائم هستند. با این حساب بهار که تمام شد. اگر تابستان پیش رو نتوانیم جمعیت بالایی را در کشور واکسینه کنیم، جامعه خود به خود، پس از مرگ ومیر‌های فراوان به ایمنی گله‌ای نزدیک می‌شود.

کرونا نشان داد که ما در امر توسعه نمی‌توانیم از ظرفیت انسانی خود به صورت کامل استفاده کنیم. مگر قرار نبود به کادر درمان توجه داشته باشیم؟ روز‌های نخست کرونایی بسیاری از پرستاران می‌رقصیدند و روحیه بیشتری داشتند. آن‌ها امروز می‌بینند پرستاران در بیشتر کشور‌ها، دغدغه‌های معیشتی شان کمتر است و حتی مدت‌ها پیش واکسن‌های کرونای خود را دریافت کرده اند؛ اما این جا پرستاران همچنان در اضطراب شغلی بسر می‌برند.

به تازگی رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری تهران، از مهاجرت ماهانه ۵۰۰ پرستار ایرانی به خارج از کشور خبر داد و این آمار بسیار وحشتناک است. او گفت اغلب پرستاران ایرانی به کشور‌های آمریکای شمالی مثل کانادا، و سوئد در اروپا و همچنین برخی از کشور‌های حوزه خلیج فارس مهاجرت می‌کنند.

کرونا نشان داد که ما در امر توسعه نمی‌توانیم متوازن حرکت کنیم و خسارت‌های زیادی به پیرامون وارد می‌کنیم. اگر بخش از مشکل جامعه ترمیم می‌شود جای کم‌تر برخوردار و محروم، آسیب فراوان می‌بینند. مگر قرارمان این نبود بر اساس شعار انقلابی محرومیت زدایی وعدالت خواهی، در زمان بحران‌ها گروه‌های فقیر و کم‌درآمد جامعه متحمل سختی‌های زیادی نباشند وآن‌ها را مورد حمایت قرار دهیم.

اما بحران کرونا از راه رسید و بیش‌تر همان طبقه را هدف قرار داد. اندک درآمدشان را تخته کرد و به دلیل ناتوانی در تهیه تغذیه مناسب، آسیب پذیر‌ترین اقشار کرونایی جامعه شدند و یارانه‌های دولتی شان هم دردی دوا نمی‌کند.

کرونا مشت ما را در بی عدالتی هم باز کرد. توسعه وقتی شیرین است که عدالت در آن یک اصل باشد. بعد از ۴۲ سال از عمر انقلاب قرار نبود نابرابری وبی اعتمادی همچنان مهم‌ترین مسئله در جامعه ایران باشد. اکنون تعداد زیادی در جامعه نگران هستند که واکسن کرونا هم مانند دیگر منابع کشور ناعادلانه توزیع شود.

بنظر می‌رسدآن بخش‌هایی که توزیع منابع در جامعه انجام می‌دهند تا کنون کار خود را درست انجام نداده اند و همچنان بیشتر مردم احساس ناعدالتی به خاطر نابرابری دارند.

کرونا مشت ما را باز کرد تا بدانیم در انزوا هیچ کاری را نمی‌توان به درستی پیش برد. همینطور که توسعه بدون سرمایه گذاری خارجی و ارتباط با دیگر کشور‌های جهان امری بیهوده است. کرونا مشت کسانی را باز کردکه یک روز تحریم‌ها را کاغذ پاره می‌دانستند و هیچ تدبیری وباوری برای جلوگیری از آن نداشتند؛ تا امروز بهانه‌ای باشد برای ناتوانی در انتقال منابع ارزی و خرید واکسن.

این تفکرهنوز هم در بخش‌های مهمی از سیستم، دست غالب دارند و فرصت طلبانی هستند که از تحریم‌ها حمایت می‌کنند. نشانه بحران انزوا همین بس که با هزار تلاش والتماس، تازه از ما قبول کرده اند که منابع خودمان در عراق مستقیم برای تهیه واکسن کرونا به کشور تولید کننده منتقل شود.

دیدید کرونا مشت مان را باز کرد؟ ما که مدعی مدیریت جهانی بودیم در مدیریت بحران کرونا درمانده شدیم. بسیاری از کشور‌ها مدیریت و درمان کرونا را تمام کرده اند وافراد بدون هیچ منعی می‌توانند در ورزشگاه‌ها و اماکن عمومی و محیط‌های باز حضور پیدا کنند. اما مدیریت ما آنگونه شده است که همان ذره دوز واکسنی که در اختیار داریم هم به درستی تزریق نمی‌شود.

یک روز گفته می‌شود ۹۰۰ هزار دوز واکسن کرونا گم شده است و روزی دیگر دل انسان از افراد مسن بالای ۷۰ سال این مملکت کباب می‌شود، وقتی که برای تزریق واکسن در صف‌های بهم فشرده ونامنظم ساعت‌ها با کمر‌های خمیده می‌ایستند.

دیدیدکرونا مشت مان را باز کرد و وروز‌ها پشت سرهم می‌روند وافراد بیشتری می‌میرند وما هنوز در زمانبندی واکسیناسیون جامعه آمار درستی ارائه نداده ایم. دقیقا شده است مانند برنامه توسعه ۴ ساله؛ ۵ ساله و۲۰ ساله کشور؛ که هیچ کدام شان طبق زمان خودش پیشرفت ندارد وچشم انداز روشنی برای آن‌ها در دست نیست.

مگر نگفتید مردم یکسال مردن عزیزان شان را تحمل کنند و تا بهار سال جاری حتما واکسن به قدر کافی در اختیار کشور قرار می‌گیرد. امروز بهار تمام شده است. رئیس کل نظام پزشکی کشور به تازگی گفته است" واکسن تولید داخل خیلی خوب است، اما فعلا چند ماه با آن فاصله داریم. " واکسن‌های ایرانی مثل برکت، رازی، پاستور و کوبا همه در فرایند تولید هستند ومعلوم نیست کی به تولید انبوه می‌رسند تا همه نفس راحتی بکشند.

بهار دوم کرونا هم تمام شد. بهاری که به قول هوشنگ ابتهاج "هر بار با عزای دل ما می‌آید و داغ بر داغ می‌افزاید".
ارغوان این چه رازی است که هربار بهار/ با عزای دل ما می‌آید/ که زمین هر سال از خون پرستو‌ها رنگین است/ وین چنین بر جگر سوختگان/ داغ بر داغ می‌افزاید/ ارغوان پنجه خونین زمین/ دامن صبح بگیر / وز سواران خرامنده خورشید بپرس / کی بر این دره غم می‌بارند؟

تا کنون تجربه‌های زیادی محک خوردیم و باختیم. بنظر می‌آید اگر نقشه راه همین باشد و در بر همین پاشنه بچرخد، بحران کرونا نه اولین آن خواهد بود و نه آخرینش.

کشور نیاز به طرحی نو دارد و شوربختانه تا رسیدن به توسعه اقتصادی، اجتماعی وسیاسی همچنان فاصله زیادی پیش رو است. رفتار وعملکرد ما توسعه محور نیست. در‌های اقتصاد وسرمایه گذاری خارجی را بر روی کشور بستیم و هرگز نتوانستیم تولید داخل را سامان دهیم. مدعی شعار "ما می‌توانیم" شدیم؛ اما دو نهاد اول کشور (مجلس و دولت) باید برای حل مشکل مرغ و تخم مرغ جلسه تشکیل دهد.

شعار "نه شرقی و نه غربی" سردادیم در دامان شرق و غرب گرفتار شدیم و با چین کمونیست قرارداد ۲۵ ساله امضاء کردیم. دولت جدید کارش را به زودی آغاز می‌کند و حالا که مراکز قدرت درکشور یکدست شده است، خدا کند تا بهار دیگر مذاکرات هسته‌ای، گشایش‌های اقتصادی وتغییر در جامعه کارکرد خودش را نشان داده باشد و طلیعه‌ای باشد برای یک دوران جدید که نهاد‌های مدنی در آن تقویت شوند و امید وسلامتی به جامعه برگردد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از عصر ایران، تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰، کدخبر: ۷۹۰۳۵۳، www.asriran.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین