شعار سال: بشکلی عاطفی و مبتنی بر هیجانات وقتی میشنویم که یهودی یا مسیحی مسلمان شده است، خوشحال میشویم. وقتی میتوانیم چند جوان آفریقایی تبار مسیحی را وارد مدارس دینی خودمان کنیم، افتخار میکنیم و به خودمان میبالیم. وقتی چند خبرنگار بیگانه با صحبتهای ما همنوایی میکنند، آنها را خودی میپنداریم و حتی ممکن است به آنها سفارش کار هم بدهیم و برای بازدید از ایران دعوت شان کنیم. آیا فکر نمیکنیم که ممکن است این گرایشات و هیجانات، آغازی بر مهیا شدن یک تله امنیتی باشد؟
کدام نهاد امنیتی ما، بشکل تخصصی صلاحیت اتباع خارجی مطرح در گروههای بالا را رصد میکند؟ شاید بگویید، اهمیت چندانی برای نهادهای امنیتی ندارد. درست است، اما این جنس از بارگزاریها، به مرور زمان خودشان را سنگین میکنند و تنها و تنها برای یک بار مامور میشوند تا آوار گردند. مثل داستان کاترین شکدم.
چرا کسی ریشه یابی نمیکند که این فرد (کاترین شکدم) برای اولین بار چطور وارد فضای رسانهای ایران شد؟ تائید کننده صلاحیت وی چه کسانی بودند؟ چرا نباید شک کنیم که بعضی از جریانات اپوزیسیون فعال در کشورهای دیگر (اپوزیسیون دولتهای خودشان نه اپوزیسیون برای ایران)، اپوزیسیونهای ساختگی هستند. چرا نباید فکر کنیم که برخی از شبکههای مردم نهاد، میتوانند جاسوسهای حرفهای با ماموریت نفوذ در کشور دیگر باشند؟ چرا نباید فکر کنیم که برخی از فعالیتها و زنجیرههای تجاری هم با همین رویکرد طراحی میشوند.
این مباحث نباید ما را به سمت مردم هراسی جهانی بکشاند، حتی بالعکس ضرورت دارد که بشکل خاص و با آغوش گرم پذیرا باشیم، اما با رعایت پروتکلهای حفاظتی.
همچنین مراقب باشیم که حرفه ایهای این جریان، با برنامهای چند گام وارد میدان میشوند. ابتدا در مقابل دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی، موضع گیری حمایتی یا تند میکنند و بعد از اثبات خود در آنجا، بتدریج به جمهوری اسلامی ایران، رغبت نشان میدهند.
این آسیب بشدت میتواند رسانههای دولتی و ارزشی، رسانههای نیازمند مترجم یا خبرنگار تخصصی در یک کشور دیگر، پژوهشگاههای دولتی یا وابسته به دولت با گرایشات ارزشی، حوزههای علمیه، اماکن متبرکه با تاکید بر مراکز دینی و بقا متبرکه در شهرهای مشهد، قم و شیراز و مواردی همانند را تهدید کند.
همچنین میتوانند در مناسک فراگیر ما نظیر عاشورا، اربعین، اعتکاف و ..، حضور یافته و حتی روایتگر خوابها و ادعای شهود و ارتباط با شهدا و مواردی همانند نیز باشند. لطفا هر آنچه را که میشنوید، فورا باور نکنید.
مواجهه و مقابله با دشمن، به فرمایش مقام معظم رهبری، بشدت نیازمند بصیرت است.

توضیح اینکه :
اخیرا برخی از منابع ، سردار یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه را معرف کاترین شکدوم دانسته اند. موردی که نامبرده ارتباط خود با نویسنده صهیونیست را تکذیب کرده است.
در پی انتشار برخی مطالب در شبکههای اجتماعی از کاترین شکدوم، نویسنده صهیونیست، سردار جوانی توضیح داد که، ادعای مطرحشده مبنی بر ارتباط این نویسنده با من و سپس معرفی او به رسانهها کذب محض است. با صراحت اعلام میکنم اساسا من نه او را میشناسم و نه دیدهام.
نکته تکمیلی اینکه یک منبع آگاه در قوه قضائیه در گفتگو با خبرگزاری تسنیم بیان داشته است که ادعاهای مطرح شده در خصوص ارتباط خانم شکدم با حدود 100 مدیر ارشد سیاسی کشور ، یک سناریوی تبلیغاتی و سیاسی دور از واقعیت است. بر اساس بررسیهای دقیق انجام شده، نامبرده در طول سالیان گذشته پنج سفر به ایران داشته و در مجموع این پنج سفر نیز، صرفا ۱۸ روز در کشورمان اقامت نموده که با ادعاهای مطرح شده هیچ تناسبی ندارد. تمام اسناد و مدارک مربوط به سفرهای خانم شکدم به ایران و میزان اقامتش در کشورمان مشخص و موجود است و در صورت لزوم رسانهای خواهد شد.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال
خود سردار یداله جوانی متوجه شد که من جاسوس هستم و من را لو داد ولی قبل از آن ، من توانستم از ایران خارج شوم. سردارجوانی به روابط من با مقامات حکومت شک کرد تقریبا با هرکسی که به من برای کار معرفی می کرد رابطه برقرار می کردم . از طرفی خودم را بسیار مومن و مقید به اسلام نشان می دادم و همین رابطه بامردان حکومت باعث شک کردن یداله جوانی شد.
ایشان در خصوص قرار گذاشتن برای مصاحبه با رئیس جمهور اسم فرد خاصی را هم می آورد که الان هم در مسند قدرت است،آیا ورود به داستان ایشان نباید توسط نهادهای امنیتی پیگیری شود؟
ایشان ادعای رابطه ( کم تا زیاد) با حدود 100 تن از افراد را کرده است . آیا نباید حتی با فرض دروغ بودن کل کل داستان ، نهادهای امنیتی بشکل خاص به مسئله ورود کنند؟
مهم شاکدم و ادعاهایش نیست، مهم کلیت حفاظت امنیتی در کشور است. ترکیبی از اطلاعات و ضداطلاعات .
با عرض پوزش فراوان
سربسته عرض شد
بنده هیچ ادعایی در خصوص این نظر ندارم و فقط سناریوی احتمالی را گفته ام
علت واکنش نشان دادن بعضی از آقایان تا این حد تند هم مشخص نیست؟ بگذارید آبروی احتمالی برخی ها برود. در انتها مداخله کنید و جمع کنید. همان آبرو ریزی اولیه باعث می شود که خودشان را برای آینده جمع و جور کنند
نادر طالبزاده، مجری شبکه افق به انتشار تصاویری از وی و کاترین شکدم، جاسوس اسرائیل واکنش نشان داد.وی گفت:عکسی که از من و این خانم همه جا پخش شده برای شبکه افق است. خانم شکدم را ما به ایران دعوت نکردیم؛ او از جای دیگری دعوت شده بود و [ما موظف نیستیم ]در این باره به جایی پاسخ دهیم.در رابطه با مصاحبه صورت گرفته با آقای رئیسی نیز باید بگویم که این مسئله با [مشورت کامل با افرادی ذیصلاح ]صورت گرفته بود و در زمان خودش نیز بسیار موثر بوده است و درباره این مساله که [او این گونه از آب در آمده است ]باید بگویم این احتمال وجود دارد که [فرد سودجویی در این بین بوده ]که منافعی داشته است.من کار خودم را انجام میدهم[ و اینکه مرا متهم بدانند یا نه ]برایم اهمیتی ندارد.سالی صد میهمان به ایران میآید و میرود و من نه تنها در برنامههای خود با آنها مصاحبه بلکه در کنفرانسها نیز شرکت میکنم و تا حالا سابقه نداشته افرادی که ما برای این کنفرانسها دعوت کردهایم این گونه از آب درآیند.
_____________
حرف زدن های پرهزینه !؟
من موظف نیستم !؟
مشورت با افراد ذی صلاح؟!
تاحالا سابقه نداشته افراد سودجوی درمیان ؟!
مرامتهم بدانند برایم مهم نیست!
مصاحبه ای که درزمان خودش اثر گذار بوده است؟!
این گونه ازآب درآیند؟!
اینها یعنی چی؟