در زمان قاجاريه، اعطا يا فروش القاب به زنان درباري نيز باب شد و با عناويني چون فخرالدوله، شوكت السلطنه، قدرت السلطنه و غيره خطاب مي شدند، با اين حال، نقش چنداني در زندگي اجتماعي نداشتند. بجر افرادي مثل مهدعليا مادر و انيس الدوله همسر ناصرالدين شاه كه آنها هم نه از طريق سياست ورزي، بلكه به شيوه فتنه گري امورات خود را پيش مي بردند. دوشخصيت لايق و قدرتمند دوره قاجاريه يعني اميركبير و سپهسالار با توطئه زنانه زمين گير شدند
شعار سال: زنان صاحب منصب در تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام، همیشه وجود داشته اند، اما تقریبا از آغاز حکومت ایلخانان مغول، زنان درباری با برخی عناوین مورد خطاب قرار میگرفتند که این اسامی و عناوین، تا حدی تعیین کننده موقعیت سیاسی و اجتماعی آنان نیز به حساب میآمد. به عنوان مثال:
بیگم (مونث بیگ): این عنوان از زمان حکومت تیموریان باب شد و به زنان شاهزاده و یا دخترانی که در درون حرمسرا به دنیا میآمدند، گفته میشد (مثل گوهرشاد بیگم همسر شاهرخ تیموری و پریخان بیگم دختر شاه طهماسب صفوی)
خانم یا (مونث خان): این عنوان از زمان مغولها رایج شد و به زنان و یا معشوقههای شاه گفته میشد که از خانواده سلطنتی نبودند (مثل گل بخت خانم همسر آقا محمدخان قاجار که از ایل ترکمن بود و سنبل خانم همسر فتحعلی شاه که از اسرای شهر کرمان بود)
نه نه: به آندسته زنانی گفته میشد که در داخل حرمسرا، متصدی امور مهمی بودند. نه نهها با همکاری خواجه ها، مدیریت امور داخلی حرمسراها را عهده دار بودند و مشکلات و تقاضاها را به شاه گزارش میکردند.
خاتون: این عنوان از دوره سلجوقیها مورد استفاده قرار گرفت و به زنان دارای مرتبه اجتماعی متوسط مثل زنان تجار و زمینداران گفته میشد. (مثل ساراخاتون مادر اوزن حسن رئیس ایل آق قویونلو). در زمان صفویه بعضا به زنان صیغهای شاه نیز خاتون گفته میشد.
کنیز: به زنان خدمتکار در حرمسراهای شاهان گفته میشد. کنیزان کسانی بودند که یا بصورت برده خریداری میشدند و یا زنان و دخترانی بودند که از طوایف شکسته خورده به اسارت گرفته میشدند و در دربار شاه و یا منزل حکام خدمت میکردند.
آغا یا آغا باجی: به همسران مسنتر شاهان قاجار گفته میشد. (مثل آغاباجی همسر فتحعلی شاه قاجار)
نواب علیه: به مادر شاهان قاجار گفته میشد
ملکه: به مادر ولیعهد دوره قاجاریه و پهلوی گفته میشد. در دوره هخامنشیان برای ملکه از عنوان «مادرشاه» استفاده میکردند
ضعیفه و عورتینه: به زنان طبقات پایین و ناشناس دوره قاجار گفته میشد
بانو: اسم اساطیری و عنوان زنان خاندان انبیاء و شاهان ایران باستان بود. مثل بانو پورچیستا (یعنی سرشار از دانایی) دختر زرتشت
شهبانو: عنوان آندسته از زنان ایران باستان بود که خود به حکومت رسیده بودند مثل شهبانو پوراندخت (یعنی گل رخسار) که بعد از قتل خسروپرویز ساسانی مدت کوتاهی به شاهر رسید. البته به آتوسا (یعنی مانند آتش) دختر کورش کبیر هم شهبانو میگفتند. فرح پهلوی هم از این عنوان احتمالا به این دلیل استفاده میکرد که تاجگذاری کرده بود و نایب السلطنه حکومت بود
موقعیت اجتماعی زنان ایران
موقعیت زنان ایرانی در ادوار مختلف تاریخی، دارای فراز و نشیب بوده است. زنان در دوران بعد از اسلام به خاطر برخی عقاید دینی و البته تنگ نظریهای مذهبی، از نقش و سهم حقوقی و اجتماعی برابری با مردان برخوردار نبودند.
جالب است بدانیم که از زمان حمله مغولها به ایران و سرزمینهای اسلامی، موقعیت زنان روبه بهبود نهاد و تا حدودی با مردان برابری میکردند. چون مغولها در شروع کار، عقاید مذهبی نداشتند و برای مادران خود هم احترام فوق العاده زیادی برخوردار بودند و قبایل مغولی عموما مادرسالار بودند. همین امر باعث شد تا حداقل به لحاظ ذهنی، برای زنان سهم و قدر اجتماعی کمتر از مردان در نظر نداشته باشند.
با راه یافتن دو باره ایرانیان به دربار مغولها و ایمان آورن ایلخانان مغول، مجددا موقعیت زنان ایرانی رو به افول نهاد. چنانچه در دوره صفویه و قاجاریه زنان کشور در بدترین موقعیت اجتماعی قرار داشتند. حتی جایگاه زنان شهری از موقعیت زنان روستاها و ایلات به مراتب بدتر بود. چون زنان ایلیاتی و یا روستا نشین عموما در امور دامداری و کشاورزی، کمک حال شوهرانشان بودند، اما زنان شهری، عموما پخت و بز و بچه زایی و بچه داری میکردند.
در زمان قاجاریه، اعطا یا فروش القاب به زنان درباری نیز باب شد و با عناوینی، چون فخرالدوله، شوکت السلطنه، قدرت السلطنه و ... خطاب میشدند، با این حال، نقش چندانی در زندگی اجتماعی نداشتند. بجر افرادی مثل مهدعلیا مادر و انیس الدوله همسر ناصرالدین شاه که آنها هم نه از طریق سیاست ورزی، بلکه به شیوه فتنه گری امورات خود را پیش میبردند. دوشخصیت لایق و قدرتمند دوره قاجاریه یعنی امیرکبیر و سپهسالار با توطئه زنانه زمین گیر شدند
همسران شاهان صفوی و قاجار، مجبور بودند تا آخر عمر در حرمسراها زندگس کنند و به جز سالی یک یا دوبار، آنهم برای دیدن پدر و مادر و منسوبان، حق خروج از محوطه حرمسرا را نداشتند. اصطلاحی که میگویند طرف با چادر سفید به خانه شوهر میآید و با کفن سفید خارج میشود، از همان سبک زندگی زنان حرمسرای صفوی و قجری گرفته شده است و امروزه به معنی سازگاری و وفاداری زن به شوهر، تفسیر میشود.
مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه

شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری کارخانه دار، تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۴۰۱، کد خبر: ...... ، www.karkhanedar.com