پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۳۳۸۰
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۱
کمال تبریزی می‌گوید: متاسفانه و به تدریج که جشنواره‌ها به انحاء مختلف رنگ سیاسی به خود گرفتند، حضور سینمای ایران کمرنگ و محدود به فیلم‌هایی شد که به لحاظ ماموریت سیاسی محول شده به جشنواره‌ها در دایره مشخص و معینی که از سوی سیاستگذاران تدوین و ترویج می‌شد، قرار گرفت! از آن به بعد و تاکنون، وجه هنری سینمای ایران، دیگر برای جشنواره‌ها اهمیت چندانی ندارد و صرفاً مضمون سیاسی و همسویی فیلم‌ها با اهداف از پیش تعیین شده، معیار انتخاب و گزینش هدفمند اغلب آنان قرار می‌گیرند!
شعار سال: بیست‌و‌یکم شهریور روز سینمای ملی نامگذاری شده است. این هنر صنعت که در بیش از یک قرن گذشته، وسیله‌ای برای سرگرمی در تمامی کشور‌ها بوده است در دهه‌های اخیر دیگر سرگرمی صرف نیست بلکه بسیاری از مواقع ابزاری برای اشاعه سیاست‌های کشور‌های قدرتمند در جهان است. روز ملی سینما اما، متعلق به سینمای ایران است که متاسفانه برخی از محصولات آن بر پایه فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی و سبک زندگی ما نیست.

وضعیت سینمای کشور و اهالی آن را در حال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید. در کل دچار چه معضلات و حاوی چه محسناتی است؟

متاسفانه اصلا خوب نیست! دوران کرونا و بعد از آن ضربه مهلکی به سینما وارد کرد که همچنان عوارض نامطلوب آن پای برجاست. بازگشت سرمایه به سختی امکان‌پذیر است و جذب قابل قبول مخاطب به دشواری صورت می‌گیرد. هزینه تمام‌شده ساخت فیلم، افزایش نامتناسبی پیدا کرده و به همین دلیل تعداد ایده‌های متنوع و ژانر‌های متعدد کاهش یافته، پس لازم است سازمان سینمایی در این خصوص به کمک فیلمسازان و تهیه‌کنندگان جوان و بااستعداد بشتابد.

سالانه بیش از صد فیلم در کشور تولید می‌شود که بیش از نیمی از آن‌ها به اکران نمی‌رسد و برخی حتی در فضای مجازی هم به نمایش در نمی‌آیند که اعلام می‌شود برای کمبود سالن است، اما همین سالن‌های موجود نیز اغلب اوقات مخاطب اندکی دارند. این مشکل به مدیریت سینما باز می‌گردد یا کمبود امکانات و سالن و یا جذاب نبودن محتوای فیلم‌ها؟

واقعیت این است که هرسه مورد کاملاً موثر است! هم شورای صنفی که وظیفه تنظیم و برقراری عدالت در نمایش فیلم‌ها در سالن سینما را بر عهده دارد به نحو درستی این مسئولیت سنگین را به سرانجام قابل قبول نمی‌رساند و هم امکانات زیرساختی و سالن‌های نمایش کماکان به اندازه کافی در دسترس نیستند و در این خصوص، دولت‌های قبلی و احیاناً فعلی نیز اهتمام جدی از خود نشان نداده‌اند! همچنین به دلایل مختلف مسیر تولیدات سینمای ایران دچار سردرگمی است و کسی یا جریانی در فکر تنظیم آن و اتاق فکری که این مسئولیت را به عهده داشته باشد نیست! متاسفانه در ایران برخلاف نقاط دیگر جهان، سبد محصولات سینمایی تنوع چندانی ندارد. بیشتر، مسیر‌های تکراری را طی می‌کند و متناسب با حرکت‌های سریع اجتماعی، به روزرسانی مورد انتظار در آن صورت نمی‌گیرد!

با توجه به سیر سینمای ایران در سال‌های رفته، به ویژه پس از انقلاب اسلامی، جایگاه سینمای کشور را در جهان چگونه می‌بینید؟

بدیهی است سقف پرواز سینمای ایران در جهان و بعد از انقلاب اسلامی به تدریج افزایش و گسترش یافته است. سینمای ایران با وقوع انقلاب، تحولات بسیاری را پشت سر گذاشت و از حالت سرگرمی صرف و ابتذال فرهنگی خارج شد و به مهمترین وسیله تبیین انقلاب و ارزش‌های انسانی در سایر نقاط جهان تبدیل شد. واقعیتی غیرقابل انکار که جهان را به شگفتی وا داشت و مهمترین جوایز جشنواره‌های معتبر جهانی را به خود اختصاص داد. سینمایی که در دوران قبل از انقلاب حرفی برای گفتن نداشت و صرفاً، معدود فیلم‌هایی از کارگردانان شاخص ایرانی که در آسمان تاریک سینمای ایران روشنایی کم‌سویی داشتند به ناگهان و در فاصله کوتاهی انفجار نوری شد که سپهر سینمای جهان را متاثر و درخشان و پرستاره کرد؛ به‌نحوی‌که همه جشنواره‌های معتبر جهانی بدون حضور سینمای ایران اعتبار خود را متزلزل می‌دیدند و با اصرار تمایل خود را نسبت به حضور سینمای ایران با اشتیاق اعلام می‌کردند. اما متاسفانه و به تدریج که جشنواره‌ها به انحاء مختلف رنگ سیاسی به خود گرفتند، حضور سینمای ایران کمرنگ و محدود به فیلم‌هایی شد که به لحاظ ماموریت سیاسی محول شده به جشنواره‌ها در دایره مشخص و معینی که از سوی سیاستگذاران تدوین و ترویج می‌شد، قرار گرفت! از آن به بعد و تاکنون، وجه هنری سینمای ایران، دیگر برای جشنواره‌ها اهمیت چندانی ندارد و صرفاً مضمون سیاسی و همسویی فیلم‌ها با اهداف از پیش تعیین شده، معیار انتخاب و گزینش هدفمند اغلب آنان قرار می‌گیرند!

سیر فیلمسازی کشور تغییرات ویژه‌ای در سال‌های اخیر داشته و سینمای کمدی جای بقیه ژانر‌ها را گرفته است. با توجه به اینکه در کارنامه شما هم همین سیر دیده می‌شود، فکر می‌کنید چرا فیلمسازان به سمت این ژانر کشیده شده‌اند و چه تبعات مثبت و منفی را به دنبال داشته است؟

گسترش بی‌رویه و عنان‌گسیخته سینمای کمدی باعث سیر نزولی کیفیت آن شده و در مسیر سقوط به دره ابتذال قرار گرفته است. این ژانر مهم سینمایی به دلیل هجوم صرفاً سودجویانه صاحبان سرمایه، از مفهوم و مضمون اصلی خالی شده و خندیدن به هر دلیلی و به هر چیزی و هرکسی جای آن را گرفته و به وسیله‌ای تخدیری برای فراموشی مخاطب در شرایط سخت اجتماعی و معیشت دشوار این روز‌ها تبدیل شده است. به همین دلیل تبعات منفی آن افزایش یافته و از تاثیرات مثبت و عمیق آن به شدت کاسته شده است!

با توجه به اینکه محصولات شبکه خانگی و فضای مجازی بسیاری از موارد ممیزی سینما را ندارند، سیر ممیزی در سینما را چگونه می‌بینید؟

متاسفانه سیر منحنی ممیزی در سینما افزایشی بوده و همواره سوءتفاهم میان دولت و فیلمسازان بیشتر شده و به تدریج شرایط کاملاً نامساعد در این خصوص به وجود آمده است. شورا‌هایی که به این منظور در حوزه‌های مختلف ایجاد شده، ناموفق عمل کرده‌اند و اساساً وجود شورا‌ها نتایج معکوس داشته است که دلیل عمده این ناکارآمدی به روش و برخورد این شورا‌ها بازمی‌گردد که مبنای بخشنامه‌ای و صرفاً اعمال قانون به خود گرفته‌اند و به تدریج و بنا به علل آشکار از مسیر گفتگو و هم‌اندیشی با فیلمسازان فاصله مخرب گرفته‌اند که نمونه تخریب واضح و غیرقابل انکار آن حرکت مضامین سینمایی به سمت ایده‌های خنثی و طبیعتا گرایش به سمت ابتذال است. واقعیت تاسف‌بار سینمای امروز ایران این است که ژانر فیلمفارسی با چهره بزک کرده جدیدش به بهانه‌های مختلف در حال تاخت‌و‌تاز و فراگیری دوباره در نمایش‌های سینمایی است!

جای خالی حمایت رسانه ملی از سینما از تبلیغ گرفته تا پخش فیلم‌های ایرانی را معلول چه علتی می‌دانید؟

چشم امید سینماگران از رسانه ملی سال‌هاست که قطع شده و متاسفانه تا اطلاع ثانوی غیرقابل بازگشت است. رسانه ملی عملاً تبدیل به عاملی برای ترویج ناهمگون و در برخی موارد مخرب فرهنگ اجتماعی با پخش تبلیغات تجاری بی‌شمار و بدون کنترل شده است! شاید و بدون اغراق و به جرات باید گفت که یکی از عوامل تخریب فرهنگ و هنر در آثار نمایشی، همین رسانه به اصطلاح ملی است! درحالیکه در همه جای دنیا رسانه‌های دولتی و غیرخصوصی عامل اصلی نگهبانی هنر و جریان‌های فرهنگی و غیرسودجویانه است تا تضمینی برای حفظ تعالی و اندیشه‌ورزی در حوزه‌های نمایشی باشند. شاید گزاف نباشد که مقدار تبلیغات تجاری و قرعه‌کشی‌های متنوع و جوایز بخت‌آزمایی در کانال‌های تلویزیونی رسانه ملی در مجموع از تک تک رسانه‌های دیگر بیشتر باشد!

با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید اگر حرف خاصی در ارتباط با سینما دارید بفرمایید.

برای آینده سینمای ایران دعا می‌کنم و امیدوارم امکان هم‌اندیشی و راهیابی به مسیری در جهت اعتلای سینمای ایران فراهم شود.


شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری بین المللی قرآن، تاریخ انتشار:۲۱ شهریور ۱۴۰۱، کدخبر ۴۰۸۴۸۸۵، iqna.ir
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین