شعار سال:
انتخاب این کتاب به خاطر چهار چیز است که در اسپینوزا مییابم و برایم خیلی عزیزند. ۱️ اسپینوزا بزرگترین مصداق جمع عقلانیت و معنویت است. نکته اول اینکه من دائما از عقلانیت و معنویت دم میزنم و میگویم معنویت باید از دل عقلانیت بیرون بیاید و معنویت خلاف عقلانیت برای ما کارساز نیست و میگویم […]انتخاب این کتاب به خاطر چهار چیز است که در اسپینوزا مییابم و برایم خیلی عزیزند.
۱️ اسپینوزا بزرگترین مصداق جمع عقلانیت و معنویت است.
نکته اول اینکه من دائما از عقلانیت و معنویت دم میزنم و میگویم معنویت باید از دل عقلانیت بیرون بیاید و معنویت خلاف عقلانیت برای ما کارساز نیست و میگویم جمع بین عقلانیت و معنویت، خب بزرگترین مصداق جمع بین عقلانیت و معنویت را در چهار مکتب میبینم: آیین بودا، آیین دائو، مکتب رواقیان و اسپینوزا. ازاینرو، معمولا دانشجویان و دوستانم را به این چهار مورد ارجاع میدادم. بقیه مکتبهای فلسفی، عرفانی و دینی و مذهبی سودهای دیگری دارند، ولی برای داشتن یک زندگی خوبِ خوش چارهای جز جمع عقلانیت و معنویت نیست و این جمع بین عقلانیت و معنویت در این چهار مکتب صورت گرفته است. این یک امتیاز در اندیشه اسپینوزا بود.
۲️ اسپیوزا از وجود خدای غیرمتشخص دفاع میکند.
نکته دوم اینکه من به خدای وحدت وجودی قائلم و به خدای متشخص انسانوار قائل نیستم. به خدای نامتشخص قائلم. در میان فیلسوفان -نه در میان عارفان- که از قدیمالایام به این خدا قائل بودند، تنها فیلسوفی که یکتنه در برابر کل جریان فلسفی دنیا ایستاد و از خدای غیرمتشخص دفاع کرد، اسپینوزا است.
۳️ از دل فلسفه اسپینوزا روش رواندرمانگری قابل استخراج است.
نکته سوم این است که از دل فلسفه اسپینوزا روش رواندرمانگری قابل استخراج است. شما از دل فلسفه کانت خیلی چیزها میتوانید بیرون بیاورید، ولی روش درمانگری بیرون نمیآید. از دل فلسفه کانت میشود در باب نهادهای خانواده و اقتصاد و سیاست استفاده کرد.
از دل تعالیم اسپینوزا یک روش درمانگری کامل بیرون میآید. در مخاطب ایرانی امروز که با آن سروکار دارم، میبینم همه این یازده مشکل روانی را دارند که اسپینوزا میگوید من با این فلسفه میتوانم یازده مشکل را رفع کنم. اینها همه افسرده و ناامیدند، آرامش ندارند، بدبیناند، هماهنگی درونی ندارند، تعادلِ با محیط خود را از دست دادهاند، آشتی با خود ندارند و معنایی در زندگیشان وجود ندارد. دیدم نهفقط برای نسل جوان، بلکه برای عموم شهروندان ایرانی شاید سودمند باشد که ببینند که میشود انسان بدون اینکه از عقلانیت ذرهای هم پا عقب بکشد و بخواهد خودش را به دام اوهام، افسانهها، اباطیل، اسطورهها بکشاند، میتوانند با تفکر عقلانی صرف از این یازده مشکل رهایی پیدا کنند.
۴️ پایه گذاری اخلاق خارج از دین
نکته چهارمی که برایم مهم است، این است که اسپینوزا اخلاق خارج از دین را پایهگذاری کرد. حتی دکارت هم اینطور نبود. دکارت هم بالاخره گرایشهای دینی و مذهبی مسیحیت را در اخلاق سرایت داد، اما در اسپینوزا شما نوعی اخلاق را میبینید که هیچ آموزه دینی و مذهبی در آن راه ندارد، ولی درعینحال اخلاقی است که همه آنچه شما در اخلاق دینی و مذهبی جستوجو میکنید، در این اخلاق کاملا پیدا میشود. یک انسانی همانطور که خودش گفته است نه خشم دارد، نه ترس، نه کینه، نه نفرت.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری اقتصاددان، تاریخ انتشار:۲۴ فروردین ۱۴۰۲، کدخبر:۱۲۲۲۶۴، www.eqtesaddan.ir