شعار سال: « تئاتر لاکچری تیرخلاص به این هنر مردمی است. اداره کل هنرهای نمایشی با هماندیشی و همیاری خانه تئاتر، حریم صحنه را از آن مصونیت دهد.» صاحب این سخن سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که حال با گذشت مدت زمان زیاد از حواشی بهوجود آمده در تئاترهای ایران که امروز هم جنبه تجاری و به قول معروف لاکچری پیدا کرده است تصمیم گرفته به این موضوع ورود کند. شروع این اتفاقات حدوداً به چهار، پنج سال گذشته بر میگردد، آن زمان که تماشاخانههای خصوصی راهاندازی شد تا درراستای رشد و رونق اقتصادی تئاتر گامی مثبت برداشته شود. انتخابی که اگرچه به پیشنهاد مسئولان فرهنگی برای بهبود اوضاع تئاتر و گسترش تماشای این هنر در بین شهروندان بوده اما این روزها بهدلیل بیحمایتی که ازسوی همین مسئولان فرهنگی از هنر ارزشمند و پرسابقه ایران صورت گرفته است سبب شده علاوه بر افت کیفیت در تماشاخانههای خصوصی، اتفاقات دیگری نظیر افزایش قیمت بلیت و حضور بازیگران سلبریتی با دستمزدهای آنچنانی رونق بگیرد.
دولت به تئاتر یارانه بدهد
ایرج راد رئیس خانه تئاتر براین نظر است که مبلغ بلیتهای تئاتر باید در حد و حدودی تعیین و تعریف شود که تماشاگر و علاقهمند به هنر تئاتر توان رفتن به تئاتر را داشته باشد. او ایجاد چنین مشکلاتی را مربوط به زیرساختهای تئاتر میداند و دراین باره به «ایران» گفت: ما باید در ابتدا این موضوع را بررسی و مورد بحث قرار بدهیم که زیرساختهای تئاتر، جایگاه هنرمندان و تعریف تئاتر دولتی و خصوصی در کجا قرار دارد، آیا چنین حمایتهایی از هنر تئاتر وجود دارد و اگر این چنین است در چه زمینههایی و از طریق کجا این حمایتها صورت گرفته است! در حال حاضر وضعیت تئاترهای ما به گونهای رها شده است و تأمین هزینه این اجراها برعهده خود اهالی تئاتر است تا بتوانند جوابگوی هزینههای تولید یک اثر نمایشی باشند اما در قبال آن هیچ حمایت و کمکی از تولیدکنندگان تئاتر صورت نمیگیرد و علاوه بر آن بایستی بیست درصد هزینه سالنهای دولتی و 9 درصد مالیات برارزش افزوده هم پرداخت کنند. مکانهایی چون تالار وحدت در قبال هر اجرای تئاتری 5میلیون و500 هزار تومان بهعنوان کرایه دریافت میکنند یا تالار فردوسی یک میلیون و 200 هزار تومان بابت کرایه اجرای تئاتر در هر اجرا میگیرد و سالنهای دیگر نیز همین جور. حالا با وجود این مشکلات و بیامکاناتیها بهنظر شما اجرای یک تئاتر چه بازگشت مالی برای یک گروه دارد و چه چیزی عاید هنرمندان خواهد شد!
او افزود: وقتی میگوییم تئاتر برای مردم است دولت موظف است که برای قیمت بلیت به تماشاگران یارانه بپردازد نه آنکه هزینه آن را از هنرمند، بازیگر یا کارگردان دریافت کنند. من میخواهم بگویم تئاترهای لاکچری هم بهدلیل همین بیحساب و کتابی و بیقانونی به وجود آمده است. مگر از تئاترهایی که قیمت بلیت هایشان پایین است یا کارهایی دارای ارزش و جایگاه هستند و با بلیت های 15-20 هزار تومان روی صحنه میروند چقدر حمایت میشود؟ باید قانون و درکنار آن عدالت وجود داشته باشد، باید وضعیت تئاتر ایران سر و سامان یابد تا بتوانیم در ارتباط باهمه مسائل آن صحبت کنیم و تنها به بخشی از این قضایا نپردازیم. به اعتقاد من با طرح این صحبتها چون «تئاترهای لاکچری» از مسائلی چون جایگاه واقعی تئاتر دور شدهایم. باید سعی کنیم تئاتر در یک مسیر درست حرکت کند و این مردم هستند که تشخیص میدهند چه گروهی کارش درست یا نادرست است. تئاتر باید به جامعه وارد شود. در غیر این صورت بیمعنا است. اما امروز تئاتر ما واژه مردمی ندارد و بهصورت یک آش شله قلمکارو بیبرنامه و سرگردان است. وقتی تئاتر وابسته به گیشه شود تکلیفش روشن خواهد شد. درهیچ جای دنیا تئاتر بدون کمک شهرداری یا دولت یا دیگر نهادها ... نمی تواند روی پای خود بایستد. تئاتر همانقدر غیر اقتصادی است که کتاب غیر اقتصادی است و باید بابت کتاب، تئاتر و دیگر هنرها از این دست و در راستای اشاعه کارهای فرهنگی توسط دولت سرمایهگذاری شود آن وقت میتوانیم اظهار نظر کنیم آیا تئاتر لاکچری جایگاهی دارد یا خیر، یا مردم از آن حمایت خواهند کرد!
از فضاهای تبلیغاتی به دور باشیم
شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر هم درخصوص توئیت وزیر ارشاد به «ایران» گفت: این مبحث موضوع پیچیدهای است و براحتی نمیتوان در مورد آن اظهار نظر کرد اما از نقطه نظر آقای صالحی بهعنوان مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار متعجب شدم؛ به عقیده من به جای این اعلام موضع ها باید در این مورد سیاستگذاریهای درستی صورت بگیرد و آن را به ظهور برسانند و تا رسیدن به نتیجهگیری نهایی دنبال شود این صحبتها بیشتر شبیه یک اظهار نظر است که از نگاه من تنها ایجاد تشویش خواهد بود و تضارب را بالاتر میبرد و آن را به تضاد نزدیکتر میکند و موضوع را برای اجرایی شدن و سیاستگذاری سختتر خواهد کرد.
گیل آبادی براین نظر است که این موضوع را باید از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد و بیان کرد؛ نخستین وجهه حمایتی آن باید مورد توجه قرار بگیرد و دوم تماشاگران تئاتر، سوم موضوعات پیچیده ای که هنرمندان با آن دست به گریبان هستند و چهارم سیاستهای غلطی که در تئاتر و حتی در سینما با آن مواجه هستیم. این سیاستهای غلط سبب شده کارها بیشتر در حوزه گیشه دیده شود و این مشکل اساساً به سیاستگذاری برمیگردد، اما اگر این وجوه مختلف و چارچوبهای تعریف شده بدرستی درک و آسیب شناسی نشود و تصمیم فکری و عمیقی برای آن در نظر نگیرند تبدیل به یک معضل خواهد شد.
مدیرعامل خانه تئاتر به کار بردن واژههایی چون تئاتر لاکچری را نامناسب میداند و میگوید تئاترلاکچری به چه معنا است و چه تعریفی دارد! اینها واژههای احساسی هستند که ما را از فکر، منطق و معرفت دور میکند. بدون شک تئاتر هنری جدی و فکری است که میتواند در توسعه فکری و فرهنگی هر کشور نقشی اساسی داشته باشد اما اگر از محور خود خارج شود بایستی با سیاستهای متقنی، چارچوبهای آن را به گونه ای تعریف کنند که دراین محور قرار بگیرد و کمک به توسعه و آموزش کلان هر کشور باشد اما اگر این اتفاقات صورت نگیرد نشان از این است که ما در بخش سیاستگذاری، اجرا، نظارت و ارزیابی و ارزشیابی دچار مشکل هستیم. این نوع نگاه چندان در سلیقه من نبوده است و خانه تئاتر بهدنبال کارهای فکری و اساسی است نه فضاهایی که به شعار و تبلیغ گرایش دارند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران تاریخ انتشار 21مهر 97، کدمطلب: 485548، www.iran-newspaper.com