شعار سال: اما مشکل فقط به دردسر و گرفتاریهای اداری یا کم برخورداری استانهای دور از مرکز بهدلیل بلعیده شدن همه امکانات در تهران ختم نمیشود بلکه با طولانی شدن این معضل آرام آرام نوعی از نقار فرهنگی و احساس محرومیت عمیق و تبعیض نیز شکل میگیرد که میتوان گفت مرحله پیچیده و بغرنجی از این مشکل است. کشورهای دیگر برای دچار نشدن به این آفت یا رهایی از آن چه شیوهای را پیش گرفتهاند؟ توزیع امکانات و غیرمتمرکز کردن نظام اداری چه مقدماتی دارد و آیا دولتهای یازدهم و دوازدهم توانسته اند لااقل گامی کوچک در جهت تمرکززدایی و رفع این مشکل بردارند یا نه؟
تمرکززدایی فرهنگی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از وزارتخانههای پیشتاز در زمینه تمرکززدایی است و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با شعار محوری «ایران فقط تهران نیست» تلاش کرده است توزیع عادلانهای در زمینه رویدادها و زیرساختهای فرهنگی انجام پذیرد. علی غیاثی ندوشن مدیرکل هماهنگی امور استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تشریح گامهایی که در این وزارتخانه در زمینه گریز از مرکز برداشته شده است، میگوید: «دکتر صالحی از زمان مسئولیت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تمرکززدایی را در سرلوحه فعالیتهای این معاونت قرار داده بودند. برای اولین بار در معاونت فرهنگی با دستور ایشان صدور مجوز انتشار کتاب به 10 استان کشور تفویض اختیار شد درحالی که تا قبل از آن مجوز انتشار کتاب تنها در دو شهر تهران و قم صادر میشد.صدور مجوز انتشار کتاب در قم بیشتر شامل کتابهای دینی و مذهبی بود و در ستاد فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مجوز انتشار همه کتابهای کشور پس از بررسی تقاضای نویسندگان و ناشران صادر میشد که با سیاست تمرکززدایی امروز در 10 استان مجوز انتشار کتاب صادر میشود.»
وی با بیان اینکه صدور مجوز انتشار کتاب بسیار حساس است و این تصمیم نیز با ریسک بالایی همراه بوده، میگوید: «در گذشته صدور مجوز انتشار کتاب بیش از شش ماه و گاهی نیز چند سال طول میکشید اما حالا با سیاست تمرکززدایی بین 24 ساعت تا یک ماه و حداکثر 45 روز مجوز انتشار صادر میشود. این کار کمک بسیار زیادی به نویسندگان و ناشران کرد. بعد از انتصاب دکتر صالحی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این سیاست در زمینه صدور مجوز انتشار کتاب ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه دارد.»
غیاثی یکی دیگر از رویکردها و برنامههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تمرکززدایی را سفرهای «برنامهای» وزیر به استانهای مختلف عنوان میکند و میگوید: «این سفرها علاوه بر سفرهای مناسبتی انجام میشود. سفرهای مناسبتی معمولاً برای افتتاح پروژه و سخنرانی در یک مراسم خاص یا بزرگداشت مفاخر انجام میشود اما سفرهای برنامهای بیشتر برای تمرکززدایی و انجام کار و صحبت با هنرمندان و شنیدن مشکلات آنها و برطرف کردن موانع است. سفرهای برنامهای از بهمن سال 96 آغاز شد و دکتر صالحی در اولین سفر به آذربایجان شرقی رفتند و تا به امروز هم به 13استان سفر برنامهای داشتهاند و تفاهمنامههای مختلفی هم در این سفرها به امضا رسیده است. برنامههای این سفرها معمولاً شامل چند بخش است؛ دیدار با هنرمندان و انجمنهای هنری استان یکی از برنامههای اصلی این سفر است و هنرمندان از نزدیک مشکلات را بیان میکنند و تصمیمات لازم نیز در همین جلسه گرفته میشود. تا پیش از این خیلی از هنرمندان برای بیان مشکل و مسائل خود باید به پایتخت میآمدند ولی با انجام این سفرها آنها در شهر خودشان از نزدیک مشکلات و مسائلشان را بیان میکنند و در پایان سفر هم نمایندگان هنرمندان و انجمنهای هنری با معاونان وزارتخانه جلساتی برگزار میکنند تا تصمیمها عملیاتی شود.»
یادتان هست تا همین چند سال پیش برای دیدن جشنواره تئاتر یا فیلم کودک یا هر اتفاق و رویداد فرهنگی دیگری میبایست راهی تهران میشدیم؟ حالا اما اهالی فرهنگ میتوانند شهادت دهند که تا حدودی ماجرا برعکس شده. بند کفشها را ببندید که باید راهی مریوان یا همدان شویم. غیاثی در این باره میگوید: «تا پیش از این جشنواره فیلم فجر همزمان با تهران در چند استان کشور نیز برگزار میشد و فیلمهای جشنواره هم به نمایش درمیآمد اما این کار با چند مانع همراه بود. یکی از این ایرادها هزینهای بود که باید استان بابت اجاره فیلمها پرداخت میکرد و همین امر باعث میشد برگزاری جشنواره فجر در استانها مستمر نباشد. ما در این دوره سعی کردیم این جشنواره هرسال علاوه بر تهران در چند استان کشور برگزار شود که هزینه آن هم توسط ستاد وزارتخانه پرداخت میشود و حتی درآمد حاصل از فروش بلیت هم به خود استانها اختصاص داده میشود تا با آن هزینههای تبلیغات و اطلاعرسانی اکران فیلمها را پرداخت کنند. علاوه بر جشنواره فیلم فجر در سالهای اخیر جشنواره فیلم کودک نیز به همین شیوه در استانهای مختلف برگزار میشود و شهریور امسال نیز این جشنواره به میزبانی اصفهان برگزار شده و همزمان در چند استان نیز فیلمها به نمایش درخواهد آمد. جشنواره فیلم مستند، جشنواره تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی نیز با نگاه تمرکززدایی در استانهای مختلف برگزار میشود.»
تمرکززدایی با شبکه ملی اطلاعات
اگر در گذشته شرکتهای پتروشیمی و نفتی بهعنوان شرکتهای بزرگ و قدرتمند شناخته میشدند و همه با اسم شل و توتال آشنا بودند درحال حاضر این شرکتهای قدرتمند آیتی هستند که جایگزین شرکتهای نفتی شدهاند و امروز نام مایکروسافت و اپل بیشتر از هر شرکت دیگری در دنیا شنیده میشود.
مهرداد ترابیان مجری توسعه ارتباطات روستایی وزارت ارتباطات با اشاره به این موضوع که امروز فناوری اطلاعات گام مهمی در تمرکززدایی برداشته، میگوید: «یکی از راهبردهای وزارت ارتباطات در دولت دوازدهم توسعه همگانی است. با توجه به اینکه شهرهای ما در لبه تکنولوژی قرار دارند و نسل سوم و چهارم تلفن همراه در تمام شهرهای کشور وجود دارد سال گذشته تمرکز خودمان را روی توسعه روستایی قرار دادیم. در ابتدای دولت دوازدهم وقتی تصمیم به شتاب در توسعه روستایی گرفتیم متوسط روستاهای متصل به شبکه ملی اطلاعات 32 درصد بود و امروز به بالای 70 درصد رسیده است و از نظر جمعیتی بیش از 85 درصد روستاها به شبکه ملی ارتباطات متصل شدهاند.برای توسعه روستایی دو استراتژی وجود دارد؛ اول دسترسی به تلفن همراه و دومی دسترسی به شبکه ملی اطلاعات. در حال حاضر اهالی روستا که برای گرفتن برخی سرویسها قبلاً مجبور بودند به روستاهای بزرگتر یا دهستانها و شهرها بروند امروز در روستای خودشان به همه این سرویسها دسترسی دارند. به طور خاص با بانکداری الکترونیکی نیاز نیست برای کارهای بانکی به شهر مراجعه کنند. بخشی از این کار با راهاندازی سامانههای ATM در روستاها انجام گرفت که از محل اعتبارات توسعه روستایی وزارت ارتباطات تأمین شده و بخشی هم با توسعه شبکه ملی اطلاعات. به این ترتیب اهالی روستا با نصب اپهای مختلف بانکداری روی گوشیهای موبایل میتوانند از خدمات آنها استفاده کنند.» ترابیان یکی دیگر از خدماتی را که باعث تمرکززدایی و کم شدن رفت وآمد روستاییان به شهرها شد بحث استفاده از خدمات آموزشی در بستر شبکه ملی اطلاعات عنوان کرده و میگوید: «تا پیش از این دانشآموزان و دانشجویان روستایی برای استفاده از خدمات آموزشی، ثبتنام دانشگاهها و دیدن نتایج دانشگاه مجبور بودند به شهر رفت وآمد داشته باشند یا مسافت طولانی را طی کنند تا در یک کافینت بتوانند این کارها را انجام دهند اما امروز از همان خانههای روستایی میتوانند از این خدمات براحتی استفاده کنند و کارهای مربوط به دانشگاه یا ثبتنام و غیره را انجام بدهند.» بهگفته وی توسعه شبکه ملی باعث مهاجرت معکوس شده یا روستاهایی که تا پیش از این کمتر کسی آنها را میشناخت در بستر وب و فضای مجازی معرفی شده، گردشگر جذب کرده و صنایع دستی آنها رونق پیدا کرده است. فراهم کردن زیرساخت شبکه ملی اطلاعات برای مدارس و هوشمندسازی آنها و همچنین سلامت الکترونیک از دیگر کارهایی است که برای تمرکززدایی توسط وزارت ارتباطات انجام گرفته است. مهرداد ترابیان با بیان این موضوع برنامههای آینده را شتاب برای متصل کردن بقیه روستاها به شبکه ملی اطلاعات برشمرده و میگوید: «استفاده از خدمات IOT یا «اینترنت اشیا» در روستاها از دیگر برنامههایی است که به اجرا درخواهد آمد. یکی از موارد استفاده از IOT در آبیاری هوشمند خواهد بود که میتواند تا 30 درصد مصرف آب را کاهش دهد. با نصب تجهیزات کوچکی در باغها و مزارع سنسورها تشخیص میدهند چه زمانی نیاز به آبیاری داریم و چه زمانی باید سم زده شود. بهعلاوه با این شیوه میتوان همه مزارع را رصد ماهوارهای کرد.»
تمرکززدایی اجتنابناپذیر است
دکتر یعقوب موسوی جامعهشناس شهری یکی از اعضای کمیته تهیه: طرح «تمرکززدایی از پایتخت» است که دو دهه قبل شکل گرفت و طرحی را در این زمینه پیشنهاد داد. وی در این باره میگوید: «دو دهه قبل یکی از معاونتهای شهرداری تهران از اصحاب دانشگاه خواست طرحی در زمینه تمرکززدایی از تهران تهیه کنند. من هم در این تیم حضور داشتم و ما موفق شدیم یک طرح تحقیقی آماده کنیم و در آن به الزامات و ضرورتها بپردازیم. فراخوانی نیز در این زمینه تدوین کردیم اما متأسفانه طرح به مرحله اجرا درنیامد.»وی به حفره و گودال بزرگی که تهران را از دیگر شهرها متمایز میکند اشاره میکند و میگوید: «در ادبیات شهری وقتی صحبت از رشد فوقالعاده شهرنشینی میشود طرح رشد ناهمگن و ناهنجار شهری در کنار رشد مثبت شهری مورد ارزیابی قرار میگیرد. کارشناسان و محققان شهری همانطور که به رشد شهری اهمیت میدهند به رشد ناموزون یا رشد ناقص و معیوب و بیمارگونه شهری در سطح ملی نیز توجه میکنند. این رشد معیوب تبعات و آسیبهای فراوانی برای ساکنان این مادرشهر ایجاد کرده است. تهران شهری است که فاصلهاش با شهرهای توسعهیافته دوم یا سوم و چهارم بسیار زیاد است و حفره بزرگ و گودال بزرگی تهران را از این شهرها متمایز میکند.اگر بقیه شهرهای توسعهیافته را مشهد، اصفهان و شیراز درنظر بگیریم مقایسه تهران با این شهرها در ابعاد مختلف حاکی از یک شکاف بسیار بزرگ در زمینه فضایی و اجتماعی است. عمده امکانات و خدمات، گردش سرمایه، فعالیتها، جمعیت و بسیاری از جاذبههای زندگی شهری در تهران جمع شده و درعین حال باید بپذیریم که بسیاری از مشکلات مزمن تهران پنهان است و زیر پوست شهر قرار دارند. بنابراین شکاف طبقاتی، اقتصادی و فضایی بین دارا و ندار هر روز بیشتر میشود. از نظر جامعهشناسی شهری پیامد آشکار این شکافها تضادهای اجتماعی است که جرایم، آسیبها و ناسازگاریهای اجتماعی محصول همین تضادها هستند.» دکتر موسوی سیاست تمرکززدایی را اجتنابناپذیر میداند و میگوید: «باید کمیتههای برنامهریزی در سطح دولت، مجلس و سازمان برنامه وبودجه در خصوص «آمایش سرزمینی» تشکیل شود و با مطالعه مناطق مختلف کشور خدمات و امکانات و نیروی انسانی را در این مناطق توزیع کنند. باید بپذیریم که تمرکززدایی به شکل مطلوب نیست و در حد انتظار انجام نشده و سرعت ما در برنامهریزی بسیار کند و ضعیف است. بسیاری از جوامع در این چند دهه نظامهای اقتصادی و اجتماعیشان را متحول کردهاند ولی در ایران کارشناسان نظرات مختلفی در بحث تمرکززدایی مطرح میکنند و هر چند وقت یک بار نیز در مطبوعات و رسانهها این موضوع داغ میشود و دوباره فروکش میکند.»
تمرکزگرایی آفت نظام اداری
ابوالفضل ابوترابی نماینده مجلس و یکی از اعضای ناظر در شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی معتقد است تمرکزگرایی باعث فربه شدن دولت و فساد اداری میشود. او معتقد است همه دولتها تا به امروز تن به تمرکززدایی ندادهاند و نخواستهاند اختیارات خود را واگذار کنند. این نماینده مجلس که طرح مدیریت جامع شهری و روستایی را با هدف تمرکززدایی به مجلس ارائه داد نتوانست رأی اعتماد نمایندگان را برای تصویب طرح بهدست آورد.
ابوترابی با اشاره به اینکه بسیاری از کشورهای جهان سوم تمرکزگرا هستند، میگوید: «آفت بزرگ یک نظام اداری متمرکز از بین رفتن استعدادهای محلی و بومی است. در این نوع نظام اداری استعدادها شکوفا نمیشوند و هیچ اختیاری برای تصمیمگیریهای محلی داده نمیشود. در حالی که یک منطقه صنعتی با یک منطقه گردشگری متفاوت است و نوع اداره آنها نیز با هم فرق میکند. بنابراین عاقلانه این است که اختیار تصمیمگیری به افراد محلی در آن مناطق داده شود. مسئولان فرانسه این کشور را فدرال نکردهاند اما در عین حال اجازه میدهند تصمیمات محلی در پارلمانهای محلی که منتخب مردم هستند گرفته شود. این پارلمانهای محلی در کشور ما همان شوراهای اسلامی شهر و روستا هستند که در قانون اساسی نیز ذکر شده است. در قانون اساسی ما که افراد بزرگی آن را تدوین کردهاند این موضوع بخوبی دیده شده و اگر به اصول 100 تا 104 دقت کنیم میبینیم که اختیارات مناسبی به شوراها داده شده است. ما باید پارلمانهای محلی را که همان شوراها هستند تقویت کرده و اختیارات لازم را به آنها واگذار کنیم.» ابوترابی با تأکید بر اینکه مسیر معکوس شده و امروز نمایندگان مجلس دنبال آب، برق، گاز و آسفالت خیابانهای حوزه انتخابیه خودشان هستند تا در دوره بعد رأی بیاورند، میگوید: «پارلمان ما تبدیل به یک پارلمان محلی شده و 95 درصد فعالیت نمایندگان به حوزههای خودشان ربط پیدا میکند و به این ترتیب از مسائل کلان و مهم کشور غافل میشوند اما اگر شوراهای اسلامی شهر و روستا را تقویت کنیم و امور غیرحاکمیتی را به آنها، شهرداریها و دهیاریها که منتخب مردم هستند واگذار کنیم نمایندگان میتوانند بیشتر به دولت نظارت داشته باشند.»
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ایران آنلاین ، تاریخ انتشار2شهریور 98، کد خبر: 495779، www.ion.ir