- سقوط توانمندی آموزشی کشور با گاز انبر سهمیه ها و نظام آموزش پولی
- بررسی تطبیقی بودجه آموزش و پرورش ایران با سایر کشورها + نقد بودجه پیشنهادی برای ۱۴۰۲
- خسته نشی یوسف نوری برای استخراج الگوی مدرسهای سند تحول بنیادین ؟!
- آقای زلفی گل، حاشیه های جدید آزاد سازی مدرک تحصیلی چیست جناب وزیر؟
- نحوه برخورد با دانشجویان معترض از زبان سخنگوی دولت + تغییرات در آئین نامه کمیته انضباطی
- زلفی گل از کدام دستاورد دانشگاهی حرف می زند؟ چه خبر از هفته پژوهش ؟!
- جریمه نقدی و 10 سال ممنوعالخروجی جزای "هنجارشکنی" در دانشگاه ! چه کسی این جماعت را تائید صلاحیت کرده؟
- برنامه یوسف نوری برای توانمندسازی معلمان و نظارتی که شربت خواب آور مصرف نموده است؟
- بجای تلاش برای حل درون سازمانی مشکلات دانش آموزان خاطی دستگیر شده، آنها را به کدام مراکز روانشناسی می سپاری؟
- شانس کسب رتبه برتر کنکور برای دانش آموزان مدارس دولتی ۱ میلیونیم درصد است، پولیسازی آموزش به نفع کیست؟
- مجید حسینی کدام بی عدالتیهای آموزشی را فریاد میزند؟نفر ۲۵ هزار سهمیه، معادل نفر ۶۰۰ کنکور ، آخر چرا؟!
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 18 
کانال تلگرامی «رسانه‌ی کارکنان جهاد دانشگاهی کشور» در یادداشتی بدون نام درباره‌ی پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری این سازمان نوشت:آنچه بر سر پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری آوردند: نمونه‌ای کامل از مدیریت درخشان آقای دکتر طیبی رییس جهاد دانشگاهی و تیم پژوهشی‌اش، مشت نمونه‌ی خروار…
شعارسال: کانال تلگرامی «رسانه‌ی کارکنان جهاد دانشگاهی کشور» در یادداشتی بدون نام درباره‌ی پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری این سازمان نوشت:
آنچه بر سر پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری آوردند: نمونه‌ای کامل از مدیریت درخشان آقای دکتر طیبی رییس جهاد دانشگاهی و تیم پژوهشی‌اش، مشت نمونه‌ی خروار…
چند روز قبل فرصتی دست داد تا بعد از مدت‌ها سری به یکی از دوستان در پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری بزنم. پژوهشکده‌ای که زمانی از فعال‌ترین واحدهای جهاد دانشگاهی بود، انگار این بار بر آن غبار مرگ پاشیده بودند. کانونی از سکوت و سکون و نا امیدی و بی انگیزگی و نگرانی از فردا…
گفتگو با هر یک از اعضای هیات علمی و کارکنانش داستان غم انگیزی است و مصیبت وارده بر پیکر جهاد که عمدتا به دست آقای دکتر طیبی و معاون پژوهشی‌اش، مهندس پورعابدی رقم خورده است بس دردناک!
آنچه هم اکنون به عنوان ادای تکلیفی جهادی نقل می‌کنم ماحصل گفتگو با عزیزان همکار در پژوهشکده است. قصه‌ای پر غصه که یقینا به عنوان تاریک‌ترین صفحات مدیریت تیم آقای دکتر طیبی در تاریخ جهاد خواهد ماند.
آری…
– پژوهشکده‌ای که فقط در یک سال، سه همایش بین المللی فاخر برگزار کرده بود، اقدامی که حتی دانشگاه‌های بزرگ تهران نکرده‌اند!
– پژوهشکده‌ای که با پیگیری ارزشمند و همت رییس و معاون قبلی آن و بدون کمک گرفتن از مدیریت عالی جهاد و در شرایط انقباضی دولت، دارای ردیف مستقل در بودجه‌ی کشور شده بود!
– پژوهشکده‌ای که از وزارت علوم موافقت قطعی داشت، امتیازی که هیچ پژوهشکده‌ی دیگری در جهاد ندارد!
– پژوهشکده‌ای که شاخص‌ترین چهره‌های علمی را داشت!
– پژوهشکده‌ای که به گواهی تیم ارزیابی جهاد، دارای عملکرد موفق بود و در گروه‌های معماری و منظر شهری، جامعه شناسی فرهنگی، پژوهش هنر و مدیریت فرهنگی، حرف‌هایی برای گفتن در مجامع علمی داشت!
– پژوهشکده‌ای که یکی از معتبرترین فصلنامه‌های علمی پژوهشی را با عنوان شهر ایرانی اسلامی انتشار می‌داد!
– پژوهشکده‌ای که در سالن همایش زیبای آن صدها همایش علمی و فرهنگی معتبر برگزار می‌شد!
-پژوهشکده‌ای که در سالهای اخیر صدها پروژه برای وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و شهرداری‌ها انجام داده!
– پژوهشکده‌ای که به دلیل بهترین کاربری اماکن میراث فرهنگی از شهرداری و میراث فرهنگی و شورای شهر جایزه گرفته بود و…
چنین پژوهشکده‌ای را تقریبا دو سال بین زمین و هوا نگه داشتند و با این سناریو که قرار است این پژوهشکده با پژوهشگاه علوم انسانی جهاد که خودش هزار مشکل دارد ادغام شود، مجال توسعه و برنامه‌ریزی و پیشرفت را از آن گرفتند!
هر قدر مدیران پژوهشکده فریاد زدند که این ادغام غیر علمی و غیر عملی است (اولا پژوهشکده و پژوهشگاه هر دو ردیف دارند و سازمان برنامه و بودجه به یک سازمان دو ردیف نمی‌دهد و ثانیا پژوهشگاه علوم انسانی فاقد رشته‌های معماری و پژوهش هنر است و با ساختار پژوهشکده همخوانی ندارد!) به گوش‌های سنگین آقایان و به اصطلاح کارشناسان‌شان نرفت که نرفت. حتی آقای دکتر طیبی به قولش در خصوص ادغام پژوهشکده با دانشگاه علم و فرهنگ که مورد رضایت نسبی پژوهشکده بود وفادار نماند و عاقبت، علیرغم دریافت نامه‌ی مخالفت صریح اعضای هیات علمی و کارکنان، به جای تشویق و حمایت و کمک به توسعه، با لجاجت هرچه تمام‌تر و در راستای بی اعتقادی به حوزه‌ی فرهنگ، در یک اقدام کاملا قانونی و منطقی و انقلابی!، رییس پژوهشگاه علوم انسانی جهاد را با حفظ سمت به عنوان سرپرست پژوهشکده منصوب نمود و هیات امنای محترم هم منفعلانه شاهد این مصیبت بود و دم بر نیاورد. اگر چه هنوز هم به طور رسمی این ادغام به تصویب هیات امنا نرسیده و بلاتکلیفی پژوهشکده به زمانی بیش از سه سال کشیده است!
از آن روز به بعد اعضای پژوهشکده شاهد آن هستند که سرپرست محترم، عنایتی نموده و فقط ساعاتی محدود را به پژوهشکده نزول اجلال می‌فرمایند!
بعلاوه موج مهاجرت سرمایه‌های گرانقدر انسانی پژوهشکده نیز به دلیل همین سردرگمی و بلاتکلیفی با سرعت دنبال شد. چنانکه آقایان دکتر آیتی رئیس پیشین، مهندس دادگر، دکتر کلاهی، دکتر مقدم، دکتر هاشم واعظی، دکتر نوری نیا، دکتر حاتمی، دکتر خبری، دکتر کلانتری، دکتر قاضی پور، دکتر مومنی و… عطای پژوهشکده را به لقای آن بخشیده و به سازمان‌هایی خارج از جهاد هجرت کردند و دکتر بابایی معاون پرتلاش پژوهشکده نیز به وسیله‌ی سرپرست جدید از گردونه حذف شد.
برای مقایسه‌ی فعالیت‌های پژوهشکده قبل و بعد از تغییرات، کافی است نگاهی به اخبار سایت پژوهشکده بیندازید.
اینک در آستانه‌ی تلاش‌های بی وقفه‌ی جناب آقای دکتر طیبی و تیم درخشان‌شان برای ماندن یک دوره‌ی دیگر، پژوهشکده‌ی فرهنک و هنر و معماری مانده است و سکون و سکوت و بی‌انگیزگی و بی‌فردایی و فروپاشی تدریجی ….
آنچه بر سر پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری آوردند: نمونه‌ای کامل از مدیریت درخشان آقای دکتر طیبی رییس جهاد دانشگاهی و تیم پژوهشی‌اش، مشت نمونه‌ی خروار…
چند روز قبل فرصتی دست داد تا بعد از مدت‌ها سری به یکی از دوستان در پژوهشکده فرهنگ هنر و معماری بزنم. پژوهشکده‌ای که زمانی از فعال‌ترین واحدهای جهاد دانشگاهی بود، انگار این بار بر آن غبار مرگ پاشیده بودند. کانونی از سکوت و سکون و نا امیدی و بی انگیزگی و نگرانی از فردا…
گفتگو با هر یک از اعضای هیات علمی و کارکنانش داستان غم انگیزی است و مصیبت وارده بر پیکر جهاد که عمدتا به دست آقای دکتر طیبی و معاون پژوهشی‌اش، مهندس پورعابدی رقم خورده است بس دردناک!
آنچه هم اکنون به عنوان ادای تکلیفی جهادی نقل می‌کنم ماحصل گفتگو با عزیزان همکار در پژوهشکده است. قصه‌ای پر غصه که یقینا به عنوان تاریک‌ترین صفحات مدیریت تیم آقای دکتر طیبی در تاریخ جهاد خواهد ماند.
آری…
– پژوهشکده‌ای که فقط در یک سال، سه همایش بین المللی فاخر برگزار کرده بود، اقدامی که حتی دانشگاه‌های بزرگ تهران نکرده‌اند!
– پژوهشکده‌ای که با پیگیری ارزشمند و همت رییس و معاون قبلی آن و بدون کمک گرفتن از مدیریت عالی جهاد و در شرایط انقباضی دولت، دارای ردیف مستقل در بودجه‌ی کشور شده بود!
– پژوهشکده‌ای که از وزارت علوم موافقت قطعی داشت، امتیازی که هیچ پژوهشکده‌ی دیگری در جهاد ندارد!
– پژوهشکده‌ای که شاخص‌ترین چهره‌های علمی را داشت!
– پژوهشکده‌ای که به گواهی تیم ارزیابی جهاد، دارای عملکرد موفق بود و در گروه‌های معماری و منظر شهری، جامعه شناسی فرهنگی، پژوهش هنر و مدیریت فرهنگی، حرف‌هایی برای گفتن در مجامع علمی داشت!
– پژوهشکده‌ای که یکی از معتبرترین فصلنامه‌های علمی پژوهشی را با عنوان شهر ایرانی اسلامی انتشار می‌داد!
– پژوهشکده‌ای که در سالن همایش زیبای آن صدها همایش علمی و فرهنگی معتبر برگزار می‌شد!
-پژوهشکده‌ای که در سالهای اخیر صدها پروژه برای وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و شهرداری‌ها انجام داده!
– پژوهشکده‌ای که به دلیل بهترین کاربری اماکن میراث فرهنگی از شهرداری و میراث فرهنگی و شورای شهر جایزه گرفته بود و…
چنین پژوهشکده‌ای را تقریبا دو سال بین زمین و هوا نگه داشتند و با این سناریو که قرار است این پژوهشکده با پژوهشگاه علوم انسانی جهاد که خودش هزار مشکل دارد ادغام شود، مجال توسعه و برنامه‌ریزی و پیشرفت را از آن گرفتند!
هر قدر مدیران پژوهشکده فریاد زدند که این ادغام غیر علمی و غیر عملی است (اولا پژوهشکده و پژوهشگاه هر دو ردیف دارند و سازمان برنامه و بودجه به یک سازمان دو ردیف نمی‌دهد و ثانیا پژوهشگاه علوم انسانی فاقد رشته‌های معماری و پژوهش هنر است و با ساختار پژوهشکده همخوانی ندارد!) به گوش‌های سنگین آقایان و به اصطلاح کارشناسان‌شان نرفت که نرفت. حتی آقای دکتر طیبی به قولش در خصوص ادغام پژوهشکده با دانشگاه علم و فرهنگ که مورد رضایت نسبی پژوهشکده بود وفادار نماند و عاقبت، علیرغم دریافت نامه‌ی مخالفت صریح اعضای هیات علمی و کارکنان، به جای تشویق و حمایت و کمک به توسعه، با لجاجت هرچه تمام‌تر و در راستای بی اعتقادی به حوزه‌ی فرهنگ، در یک اقدام کاملا قانونی و منطقی و انقلابی!، رییس پژوهشگاه علوم انسانی جهاد را با حفظ سمت به عنوان سرپرست پژوهشکده منصوب نمود و هیات امنای محترم هم منفعلانه شاهد این مصیبت بود و دم بر نیاورد. اگر چه هنوز هم به طور رسمی این ادغام به تصویب هیات امنا نرسیده و بلاتکلیفی پژوهشکده به زمانی بیش از سه سال کشیده است!
از آن روز به بعد اعضای پژوهشکده شاهد آن هستند که سرپرست محترم، عنایتی نموده و فقط ساعاتی محدود را به پژوهشکده نزول اجلال می‌فرمایند!
بعلاوه موج مهاجرت سرمایه‌های گرانقدر انسانی پژوهشکده نیز به دلیل همین سردرگمی و بلاتکلیفی با سرعت دنبال شد. چنانکه آقایان دکتر آیتی رئیس پیشین، مهندس دادگر، دکتر کلاهی، دکتر مقدم، دکتر هاشم واعظی، دکتر نوری نیا، دکتر حاتمی، دکتر خبری، دکتر کلانتری، دکتر قاضی پور، دکتر مومنی و… عطای پژوهشکده را به لقای آن بخشیده و به سازمان‌هایی خارج از جهاد هجرت کردند و دکتر بابایی معاون پرتلاش پژوهشکده نیز به وسیله‌ی سرپرست جدید از گردونه حذف شد.
برای مقایسه‌ی فعالیت‌های پژوهشکده قبل و بعد از تغییرات، کافی است نگاهی به اخبار سایت پژوهشکده بیندازید.
اینک در آستانه‌ی تلاش‌های بی وقفه‌ی جناب آقای دکتر طیبی و تیم درخشان‌شان برای ماندن یک دوره‌ی دیگر، پژوهشکده‌ی فرهنک و هنر و معماری مانده است و سکون و سکوت و بی‌انگیزگی و بی‌فردایی و فروپاشی تدریجی ….
شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انصاف،تاریخ انتشار:5مهر1398،کدخبر:192883،www.ensafnews.com
برگزیده ها