شعار سال: شاید تصور کنید در مورد سوژه «بازیافت زباله» دهها خبر، مقاله و گزارش نوشته شده و نشستها و سخنرانیهای بسیاری ترتیب داده شده است، اما به شما اطمینان میدهم که فرهنگسازی درباره مسئولیت شهروندان برای تولید زباله کمتر و نیز تفکیک از مبدأ، یکی از مهمترین وظایف رسانهها، دولتها و اهالی فرهنگ محسوب میشود.
در فرآیند تولید، تفکیک و استفاده بهینه از زباله، دهها قشر جامعه دخیلاند. برای مثال اگر بتوانیم با فرهنگسازی درست خانوادهها را تشویق کنیم که هم مواد مضر نظیر پلاستیک کمتر مصرف کنند و هم زبالههایشان را از مبدأ تفکیک کنند، دیگر چه لزومی دارد که کودکان کار در این چرخه بهکار گرفته شوند و با هزار و یک چالش اجتماعی دیگر دست و پنجه نرم کنیم؟
بنابراین آن تعداد شهروندانی که مصرانه بر تفکیک زباله از مبدأ پافشاری میکنند و خود نیز اولین اقدامکنندگان هستند، به سخره نگیریم.
فرهنگسازی از سنین آموزش در خانه و مدرسه
تفکیک زبالهها از مبدأ یعنی زبالههای شیشهای در بستههای سبز رنگ، پلاستیکها در بستههای قرمز رنگ، مواد ارگانیک و فاسدشدنی در بستههای نارنجی رنگ، فلزات در بستههای آبی رنگ، کاغذها در بستههای لیمویی رنگ و باتریها در بستههای خاکستری رنگ.
ایمان میثمی یک دانشآموز پنجم دبستان در حالی که بسته زبالههای برنده در منزلشان را نشانم میدهد، میگوید: «اگر شیشه، سوزن و زبالههای تیز را در سطل آشغال با مابقی زبالهها بیندازم، دستهای پاکبانها زخم میشود و بیماری میگیرند. من دلم نمیآید دست آنها که این قدر برای ما زحمت میکشند، زخمی شود.»
از این کودک باهوش سؤال میکنم: «از کجا این اطلاعات را به دست آوردی؟» وی پاسخ میدهد: «مادر و پدرم برایم سیدی و کتاب در مورد تفکیک زباله در خانه خریده و هدیه دادند. من در انشای مدرسهام هم برای مابقی دوستانم در کلاس درس توضیح دادم.»
فوائد بازیافت زبالهها
بازیافت به معنی استفاده از مواد مصرفشده برای تولید و ساخت مجدد همان کالا یا کالای قابل استفاده دیگر است، مثل ساخت کاغذ تازه از کاغذهای باطله و غیرقابل استفاده.
بازیافت زبالهها سه فایده مهم برای محیطزیست دارد. ما به کمک بازیافت زباله در مصرف منابع طبیعی صرفهجویی کردهایم، زیرا به جای استفاده از مواد خام برای تولید محصولات نو، از مواد بازیافتی استفاده میکنیم.
از دیگر فوائد بازیافت، صرفهجویی در مصرف انرژی است. البته برای بازیافت مواد زاید هم نیاز به مقداری انرژی است، اما انرژی لازم برای بازیافت زباله خیلی کمتر از انرژی مورد نیاز برای تولید محصولات جدید از مواد خام است. برای مثال ساختن آلومینیوم از آلومینیوم بازیافت شده ۹۰ درصد انرژی کمتر از ساختن آن از سنگ معدن نیاز دارد. سومین فایده بازیافت نیاز به فضای کمتر برای دفن زبالههاست.
اگر زبالههای خود را درست تفکیک کنیم دقیقاً مانند این است که هرمنزل معدنی برای تولیدکنندگان بشمار میرود. محصولاتی که از منازل بیرون گذاشته میشوند، میتوانند مستقیما در کارخانجات مصرف شوند. زمینهای وسیعی که در شهرهای مختلف برای دفن زباله در نظر گرفته میشوند، آزاد شده و در کنار آن واحدهای بازیافت به نسبت برگشت زایدات به چرخه صنعت بهوجود میآید. اشتغالزایی ایجاد شده و ثروت ملی به خزانه مملکت برگردانده میشود.
مصائبی که در مسیر فرهنگسازی متحمل شدم
تمام کشورها بهدنبال این هستند که مواد بازیافت کمتری وارد سطل آشغالها شود. اگر مردم بتوانند خودشان برنامه بازیافت را اجرا کنند و دیگر مواد قابل بازیافتی دور ریخته نشود؛ دولتها دردسر کمتری خواهند داشت. در بسیاری از کشورها؛ برنامههای بازیافت مواد صنعتی اجرا میشود. در این برنامهها، سعی میشود از مبدأ عملیات بازیافت انجام شود و تعداد سطلهای آشغال در سطح شهر به مرور کاهش پیدا کند. دولتهایی که موفق شدهاند برنامههای بازیافت خود را پیش ببرند؛ تا ۵۰ درصد سطلهای زباله را جمعآوری و کاهش دادند.
امیرحسین بسطامی مهندس شیمی و فعال در زمینه فرهنگسازی تفکیک زباله از مبدأ، برایمان درباره چالشهای پیش روی خود میگوید: «در خانه بهطور سفت و سخت پایبند تفکیک انواع زبالههای خشک، تَر، کاغذ و فلزات هستم. باقیمانده غذا را برای حیوانات و پرندگان میریزم. به همسایهها و آشنایان بارها و بارها توصیه داشتهام که با تفکیک زباله از مبدأ و عدم استفاده از مواد پلاستیکی، به تولید زبالهسازی بیوقفه پایان دهند. حتی زمانی که برای شنا میروم، اولین نگرانیام انباشته شدن سواحل توسط مواد پلاستیکی رها شده در طبیعت است. بارها شده که بهصورت خود جوش اقدام به پاکسازی ساحل داشتهام.
این وظیفه تکتک ما شهروندان است که در قبال آینده فرزندان این مرزو بوم احساس مسئولیت داشته باشیم و از خود همواره سؤال کنیم که میخواهیم محیطزیست خود را با چه کیفیتی به دست فرزندانمان بسپاریم؟ اینطور نباشد که با سهلانگاری شرمنده آیندگان شویم.»
وی در مورد بیمهریهایی که از طرف برخی افراد ناآگاه در مسیر فرهنگسازی برای تفکیک زباله از مبدأ متحمل شده است، توضیح میدهد: «برخیها کملطفی دارند و خیال میکنند ما دچار وسواس فکری هستیم که تا این حد بر تفکیک زباله از مبدأ تأکید داریم. برای مثال یک روز به یک مغازهدار گفتم: «تشکر پلاستیک نمیبرم. اگر امکان دارد در این پلاستیکی که برای خرید دفعه قبلم است، خریدهای جدیدم را بگذارید.» این مغازهدار غرولندکنان گفت: «نمیدانیم آخر باید چه کنیم؟ یکی چند تا چند تا پلاستیک میخواهد و اگر ندهیم، شاکی میشود؛ یکی هم مثل شما وسواسگونه عمل میکند!»
بسطامی در حالی که کیسه پارچهای همراهش را نشانم میدهد، میگوید: «از لحاظ علمی ثابت شده که گذاشتن نان داغ در پلاستیک موجب فعل و انفعالات شیمیایی میشود. جالب اینجاست با اینکه بارها و بارها در رسانه به این موضوع اشاره شده، نه تنها کماکان از پلاستیک برای نان توسط برخی شهروندان استفاده میشود، بلکه برخی نانواییها نیز اقدام به توزیع پلاستیک بین مشتریان خود میکنند!»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «برخی از افراد راهکار کاذب زبالهسوزی را در برابر تفکیک زباله از مبدأ مطرح میکنند. زبالهسوزی راهحل نیست، زبالهسوزی عامل مشکل دیگری بهنام آلودگی هواست که کلان شهرهای ما با چنین مشکلی سالهاست دست و پنجه نرم میکنند. به علاوه اینکه زبالهسوزی منابع را از بین میبرد، در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان استخراج منابع به اندازه یک چهارم تولید سالیانه است، علت این اتفاق مهم صرفا یکچیز است؛ بازیافت.»
بازیافت زباله مساوی با اشتغالزایی
یکی از مسائلی که امروز میتواند غیرمستقیم اشتغالزایی و درآمدزایی ایجاد کند، تفکیک زباله است.
امیدهاشمییک کارشناس بازیافت، برایمان توضیح میدهد: «شاید باور نکنید، اما اینکه به زباله عنوان طلای کثیف اطلاق میشود، کاملاً درست است، چون تقریبا بیشتر از ۹۰ درصد زبالهها یقینا بازیافت شدنیاند، زبالههای فلزی در کورههای ذوب فلزات، کاغذها و مقواها و جلوگیری از قطع درختان، پلاستیکها در کارخانجات تولید فرآوردههای پلاستیک و لاستیکی، زبالههایتر هم بهعنوان کودهای طبیعی بدون مواد شیمیایی و کاملاً ارگانیک بازیافتپذیر است.»
این کارشناس بازیافت ادامه میدهد: «اما مسئله اصلی در مورد تفکیک زباله این است که، چون هزینه تفکیک زباله بسیار فرآیند سخت و پرهزینهای است و جداً از هزینههای گزاف امکانات زیادی میطلبد، اما با تفکیک زبالهها از مبدأ، با اندکی توجه مردم، این معضل ناشی از انباشت زبالهها و بخشی از معضل اشتغال میتواند حل شود.»
وی ابعاد طرح تفکیک زباله از مبدأ را اینگونه تشریح میکند: «ارتقاء سطح فرهنگ وآموزش عمومی در ارتباط با تولید و دفع مواد زائد جامد و ترویج روحیه صرفهجویی. بهبود شرایط بهداشتی- کاهش آلودگیهای ناشی از تولید زباله وحفظ محیط زیست. صرفهجویی در مصرف منابع طبیعی با بازگشت مواد قابل استفاده به چرخه طبیعت. بهینهسازی شیوههای جمعآوری و حمل و نقل مواد زائد جامد و نظافت شهری. صرفهجویی در هزینههای جمعآوری و حمل و نقل زباله. کمک به اقتصاد کلان کشور. ایجاد زمینههای اشتغال.»
تفکیک زباله با همکاری دولت و مردم
علیوردی یک شهروند که تجربه سفر به سایر کشورها را داشته برایمان توضیح میدهد: «روزی با خانواده به یک پارک جنگلی رفتیم. خانوادههای زیادی برای پیادهروی آماده بودند. من حواسم نبود و همینطور که پسرم را روی شانهام گذاشته بودم، پوست خوراکیاش سهوا افتاد بیآنکه من و مادرش متوجه شویم. کودک خانواده پشتسری دوید و فیالفور زباله را برداشت و به سطل کنار مسیر انداخت.»
وی ادامه میدهد: «برای مردم کشوری که به آن سفر داشتیم، مدیریت پسماند یک امر بدیهی تلقی میشد. تولید سالانه ۳۰ میلیون تن زباله خانگی و بهطور کل ۳۲۵ میلیون تن زباله (بهعلاوه ضایعات ساختمانی و خودرو) و رابطه علت و معلولی میان رعایت نکردن بهداشت شهری و افزایش روزافزون بیماریهایی مانند وبا، تلنگری بود بر آلمانها تا از قرن نوزدهم رفته رفته مدیریت پسماند، تکنولوژی پسماند و مقررات لازم را گسترش دهند. کشوری که روزی دفع زباله را تنها راهحل خود در برابر کپههای آشغال میدید، امروز به مرحلهای رسیده که این رویکرد را آخرین راه خود میداند؛ کاهش تولید زباله، استفاده مجدد، بازیافت و بازیابی انرژی برای دولت و مردم آلمان در اولویت قرار دارد و سیستم Green Dot توانسته این معضل را تا حدود زیادی حل کند. سیستم دوگانه آلمان در جمعآوری پسماندها که حالا به یک سمبل و استاندارد محافظت از محیطزیست در اتحادیه اروپا بدل شده است و بهواسطه آن تولیدکنندگان یا فروشندگان باید برای بستهبندی محصولات خود حتما از این سیستم استفاده و لوگوی آن را خریداری کنند؛ هرچه بستهبندی بزرگتر باشد، مبلغ بیشتری هم باید بابت آن بپردازند. در نتیجه این سیستم هوشمند تولیدکنندگان را بر آن داشت که کاغذ و فلز کمتر و شیشه نازکتر تولید کنند.»
وی ادامه میدهد: «این طرح تمامی موفقیت خود را مرهون سیستم دستهبندی و مرتبسازی دقیق پسماندها میداند و از سال ۲۰۱۵ جمعآوری جداگانه زبالههای مختلف شامل کاغذ، شیشه، پلاستیک و زبالههای آلی خانگی اجباری شد.
بگذارید این مسئله را در قالب یک مثال شرح دهیم. در کشور مذکور در راستای سهولت بازیافت یا استفاده مجدد از زباله، شیشهها را بر اساس رنگ به سه دسته تقسیم کرده است. شیشههای سبز، قهوهای و شیشههای شفاف. بطریهای پلاستیکی یا جای روغن هم که جایگاه مخصوص خود را دارند. دولت آلمان تا به امروز توانسته بیش از ۵۰ درصد مواد ضایعاتی و دور ریختنی خود را بازیافت کند، تا جایی که نام قهرمان محیطزیست دنیا را بر خود نهادهاند.
لیکن بهنظر میرسد دستیابی به این امر بدون همکاری میان دولت و مردم امکانپذیر نبوده است؛ آنچه آلمان را درخصوص مدیریت پسماند بیبدیل کرده، استفاده از تکنولوژیهای خاص و پیچیده نیست، بلکه فرهنگسازی و قوانین شدید و سرسختانهای که دولت این کشور برای بهبود، استفاده مجدد و بازیافت برخی از مواد زائد تصویب کرده، گواه بر این مسئله است.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه کیهان، تاریخ انتشار: 28 دی 1398، کدخبر: 180200 ، www.kayhan.ir