پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۰۱۱۳
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۵۱
نظام سیاسی ایران بدون تردید با نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا دست کم در شرایط امروز و تداوم این وضعیت ناسازگاری ذاتی پیدا کرده است و تا روزی که در بر همین پاشنه می چرخد این داستان ادامه دارد.
شعارسال:نتیجه ادامه این وضعیت تمرکز روی ایران در میان نهادهای آمریکایی و رسانه ها و کارشناسان آمریکایی است. سایت دیپلماسی ایرانی نوشته ای را از جیمز زیبنس و چارلز مایر نقل کرده است که آنها به نوشته رئول مارک گرشت از بنیاد دفاع از دموکراسی ها و ری تکیه از شورای روابط خارجی که به تازگی  در مطلبی در واشنگتن پست با شور و هیاهو درباره تلاش برای تغییر نظام در ایران سخن گفتند و مخاطرات چنین اقدامی را بی اهمیت توصیف کردند و نوشتند که در بدترین حالت، از آمریکا به عنوان یک «طالب جنگ» یا «آشوب طلب» یاد خواهد شد، پاسخ داده اند. به نوشته این دونویسنده  خلاصه کلام نویسندگان مقاله نیویورک تایمز  را می شود در دو جمله آخر به وضوح مشاهده کرد: «تلاش برای تغییر نظام گستاخانه نیست. عملگرایانه، مقرون به صرفه، انسانی و به بهترین تعبیر، اقدامی لیبرال است.» اما هیچ یک از این ادعاها حتی ذره ای با حقایق و واقعیت های موجود همخوانی ندارند.  ایران نباید به این سو برده شود که تبدیل به عراق دوم شود. بخش هایی از این نقد را می خوانیم تا ببینیم در آمریکا چه نقشه هایی برای ایران کشیده می شود.
 
بی ثباتی علیه واشنگتن است
 
با ادعای عملگرایانه بودن شروع می کنیم. برای اینکه تحمیل تغییر نظام در ایران برای آمریکا رویکردی عملگرایانه انگاشته شود، باید راهی موثر و کم خطر برای دستیابی به اهداف استراتژیک آمریکا باشد. ایالات متحده بارها اعلام کرده که هدف استراتژیک آن در خاورمیانه ثبات در منطقه است و در همین راستا، در 20 سال گذشته چه به شیوه نظامی و چه غیرنظامی از 4 مورد تغییر نظام در منطقه حمایت کرده. اما بی ثباتی در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه بر همه آشکار است. در هیچ یک از این موارد نمی شود درک کرد که چطور تغییر نظام می توانسته به حصول هدف استراتژیک ثبات منطقه ای بینجامد. دو تا از این کشورها با ایران مرز مشترک دارند و متحد نزدیک آن به شمار می روند و ایران از قدرت زیادی در آنها برخوردار است.
 
ایالات متحده در رویکرد تغییر نظام سابقه شکست های متعدد و پر هزینه دارد که از نمونه های بارز آن می توان به عراق، لیبی و گواتامالا اشاره کرد. اگرچه ایالات متحده در همه موارد تغییر نظام را با موفقیت پیش برده، اما همه این کشورها تا سال ها بعد به کانون بی ثباتی تبدیل شده و شاهد جنگ داخلی بوده اند. ایالات متحده در کره شمالی و کوبا کارزارهای اعمال فشار را به مثابه آنچه گرشت و تکیه در مطلب خود پیشنهاد داده اند، دنبال کرده است. این سیاست ها نه تنها به تغییر نظام در این کشورها نینجامیدند، بلکه سبب شدند جهان یک قدرت جدید هسته ای را شاهد باشد. سوابق تاریخی نشان می دهند که سیاست های ایالات متحده برای تغییر نظام در بهترین حالت بی تاثیر بوده و در بلند مدت فاجعه به بار آورده اند.
 
از نظر افرادی مانند گرشت و تکیه، «اعمال فشار مداوم با هدف ایجاد شکاف در نظام» بهترین سیاست گذاری است؛ اما در واقعیت، این سیاست گذاری به شدت بی ثبات کننده است. منظور از «اعمال فشار مداوم» این است که ایالات متحده باید عواقب سوء مدیریت در ایران را از طریق تحریم های مداوم و فلج کننده همراه با تهدیدهای نظامی تشدید کند. این تئوری مبتنی بر این تفکر است که درد و نارضایتی مردم ایران نهایتا به تغییر نظام در این کشور می انجامد. اما تغییر نظام در ایران به شدت بی ثبات کننده خواهد بود که متناقض با هدف استراتژیک ایالات متحده است. مشهود است که روند انقلاب های مردمی به شدت غیرقابل پیش بینی است و جدای از نتیجه آن، همواره با اتفاقات وحشتناکی همراه است.
 
همانطور که انتظار می رفت، اقدام ایالات متحده به خروج از توافق هسته ای ایران که انگیزه های این کشور برای دستیابی به سلاح های هسته ای را کاهش می دهد، و تلاش ها برای وادار کردن ایران به کاهش فعالیت های منطقه ای و عدم حمایت از متحدان در کشورهای همسایه، شکست خورده است. پیشنهاد شروع مذاکره با وعده خودداری از نابود کردن طرف مقابل نمی تواند شالوده مناسبی برای دیپلماسی و دموکراسی باشد. استراتژی «همه یا هیچ» طرفداران تغییر نظام نمی تواند برای ایران انگیزه ای برای میانه روی باشد، بلکه بیشتر محرکی برای افزایش قدرت و نفوذ منطقه ایست.سیاست تغییر نظام در ایران در ایالات متحده یک تابو و امر نهی شده به شمار نمی رود، اما باید باشد. بهتر است ایالات متحده به جای پیشبرد این سیاست به این مساله بیاندیشد که کاهش فشار تحریم ها و کاهش تهدیدهایش تا چه اندازه می تواند به دموکراسی در ایران کمک کند.
 

شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از سایت خبری تحلیلی  ساعت 24  ،تاریخ انتشار: 17 خرداد 1399،کدخبر:  498467،www.saat24.news
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین