شعار سال: مدت زمانی است مسئولیت راهبردیترین وزارات خانه مرتبط با معیشت مردم (وزارت جهادکشاورزی) به دست خاوازی سپرده شده مردی که در دوران انتخاب با انتشار رزومههای طویل و دراز توانست اذهان عمومی علی الخصوص نمایندگان خانه ملت را به خود جلب نموده تا مخالفان نتوانند تفاوت عالم بودن با کار اجرایی کردن در سطوح عالی مدیریتی را بر موافقان تمیز دهند. بدین صورت، خاوازی با برنامهای که تنها در کاغذهای رنگینش با علم خاک شناسیش خاک خورد و راه کارهایش به بایگانی رفت، وزیر شد.
وزیری که دیری نپایید با آمدنش
جیب دلالان را گشادهتر کرد و زارعین و دامداران و فعالان بخش کشاورزی را خانه نشین و فقیرتر؟! با نسخه پیچیهای برگرفته از بی تجربه گی اش تقریبا سفرههای مردم را از انچه از محصولات دامی و کشاورزی میتوانستند تهیه کنند ناکام گذاشت. سفرهها خالی شد. قیمت گوجه فرنگی یک روز به کیلویی دویست ریال و روزی دیگر به چهارصد هزار ریال پر کشید و مرغ از سفرههای مردم پرواز کرد. همه امید مردم که خوردن گوجه و تخم مرغ با مرغش بود به فنا رفت. خاوازی با رزومهای اغراق آمیز آمد. رزومهای که بنا به قول برخی از خاک خوردگان بخش کشاورزی کشور، تهی از تجربه لازم بود، ولی کمتر کسی این واقعیت را میدانست.
به غیر از تهی دستی تجربی و خود رای او، علاقه و شور چندانی برای گذر از مشکلات تحریم نیز در وی دیده نشده و سوء تدبیرهای ایجاد شده در بحث دان و کنجاله و سایر نهادههای دامی، همچنین کنار نهادن مدیران دارای دیدگاههای متفاوت با خودش، تیر خلاص را بر جسم بی جان دامداران وکشاورزان و وزاراتخانه شلیک کرد.
کاری کرد که امروز غالب دامداران از نگهداری دام بیزار و بخشی از کشاورزی از پاشیدن بذر بر زمین بیمناکند. حتی یک پیرزن امیدوار به چند تخم مرغ بدست آمده از مرغ خانگی اش توانایی نگهداری انها را به خاطر مشتی دانه ندارد. به علت گرانی بذر، سم و کود، بخشی از زمینها که شخم زده شده بودند با وجود بارشهای آسمانی نسبتا خوب، بدون کشت بمانند. به بازارهای دست فروشی ادوات که مراجعه میکنی فروش بیل وکلنگ و.. فراوان شده، سوال که میکنی علت فروش این مقدار لوازم کشاورزی چیست؟! میگویند: کشاورزان از زمین و زمان زده شده اند به شهر امده و لقب مهاجر پیدا کرده اند. به این خاطر لوازم کار خود را میفروشند و با لوازم دیگر تعویض میکنند ... خدایا در این مملکت چه اتفاقی در حال افتادن است؟
آری به دولت سری آقای خاوازی دانشمند خاک شناس، امروز خاکها بذر کمتری به خود میببینند و کشاورزان و دامداران هم بشکل ناپیدا و خاموش، چون دامهای شان تلف میشوند تا دیگر فاصله طبقاتی پایین خویش را نبینند.
برنامه چشم اندازافق ۱۴۰۰ و جایگاه بخش تولید کشور، متاسفانه بدلیل سو مدیریتها بدون اینکه ورقی خورده باشد، به تاریخ پیوست. ۱۴۰۰ در راه است، ولی کشاورزان در ابتدای راه هم نیستند؟ گویی برنامه افق ۱۴۰۰ شبیهتر به مسابقه لاک پشت و خرگوش است تا برنامه و افق بخش کشاورزی؟ آمارها پیروز شدند، ولی اقتصاد و فرهنگ در ابتدای خط مسابقه بوده و شاید اصلا دل به مسابقهای ندارند.
قرار بود مزارع مدرن سازی و نوسازی شوند و صیانت از اب و خاک در دستور کار باشد که متاسفانه مزارع تعطیل و لانه وحوش شده اند. بر تعداد خوش نشینها و مهاجرهای کشاورز افزوده شده و قیمتهای نجومی محصولات کشاورزی و دامی تعجب همگان را بر انگیخته و خاوازی در سکوتی شکننده همچنان به خود تحریمی میاندیشد و با نظریهای اشتباه، اقتصاد کشاورزی را با نظریه خودتحریمی و نابودسازی اشتباه گرفته و پیگیر و مصر بر اندیشههای خود است.
جای خاوازی بودم در کنار احیای سنت حسنه زیارت شهدا در هر شهر، به زیارت قبور کشاورزانی میرفتم که به ظاهر با کرونا از جهان رخت بر بسته اند در حالیکه از برخی میگویند از غصه زمان و زمین شان بود که نتوانستند کاشت کنند و دق کردند و مردند.
امروز که با چشمانی اشک بار، چون جویبار جاری روی زمینهای کشاورزی در گذشته، این مطالب را در خصوص وضعیت کشاورزی سرزمینم مینویسم، از خدا میخواهم عنایتی خاص به حال کشاورزان داشته و بر آنها از رحمت خویش عطا نموده و نظم را بر زندگی آنان جاری سازد، چرا که چشم امیدی به تدبیر مدیران بخش کشاورزی نیست.
خاک شناس باشی ادعای اندیشمندی داشته باشی، اما نتوانی مشکلی کوچک از جامعه کشاورز حل کنی خود معمایی است. آقای وزیر، لطفا تا پایان دوره مدیریتی ات، سکوت کن تا حداقل بر مشکلات نیافزایی!
این روزها تحریمهای حاکم بر بخش کشاورزی دارد، تیشه به ریشه بخش میزند. تعجب نکنید، اینجا از آمریکا و قطعنامه و نقل و انتقال پول و ...، خبر چندانی نیست. تحریم اصلی را در کنار نهادن مدیران بخش کشاورزی توسط وزیر فرهیخته جستجو کنید. کاش خاوازی دوباره به شهر و ده کوچک خویش برگردد و آنجا را آباد کند تا کار تیمی بیاموزد. فردگرایی، خود رایی و کنار نهادن و انکار صدها و هزاران سال تخصص و تجربه متخصصان بخش کشاورزی، به همین راحتی تغییر نمیکند. این در حالی است که شرط موفقیت مدیر در وزارت جهادکشاورزی گروه گرایی است نه فردگرایی!
خاوازی عزیز، فدایت شویم چنان آرامشی در جامعه از لحاظ امنیت غذایی برای کشاورزان و مردم پدید آوردهای که خیلیها دوست دارند به مسافرتی طولانی بروی تا ملت با شدت کمتری بهرهمند از طرحهای خاص شما و پیامدهای آنها باشند. شاید بتوان آرام آرام، آرامش را بر بخش کشاورزی بگرداند. نمیدانیم چرا برخی از کشاورزان معتقدند که بی وزیر بهترتر میتوان کشاورزی را اداره کرد. شاید بهتر میتوانند سر زمین خویش حداقل نفس کشیده و دگربار به شکوفایی بیاندیشند.
بنظر میرسد که در شرایط حاضر، باید قدردان کشاورزان و فعالانی در بخش بود که با وزیر و بی وزیر، حداقلهای سفره هایمان را تامین میکنند. کشاورزان فعال در بخشی که بشدت آماج تحریمهای خارجی و از آن سختتر، تحریمهای داخلی و حمله زالو صفتانه دلالهای منفعت طلب لحظه و لذت و حال، قرار گرفته اند. کشاورز آفتاب سوخته گرمازده و سرما دیده، برتاب و تاب آوری کن که این روزها بنوعی از ارکان امید ایران و ایرانی محسوب میشوی. استوار باش تا ایران و ایرانی مانا باشد.
یادداشت از علی اکبر آقچه کهریزی (میکائیل)
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال
همين جمله نشون ميده كه اوضاع وزارت خونه به چه اندازه خرابه