شعار سال: آموزش مقوله بسیار مهمی است که اگر همراه با درک و فهم عمیق موضوعات (و نه برداشت سطحی از آن) باشد میتواند بهمانند یک سرمایهگذاری قوی در حوزه تولید بذر کارآمدی باشد. به همین دلیل تفریط در این حوزه و نگاه امدادی به آن باید ممنوع اعلام شود. درواقع هرگونه نگاه امدادی به آموزش پذیر به مفهوم ظلم به شخص و همه مردم است. اگرچه در سال گذشته در تعدادی نوشته به بیان تلههای آموزش کشاورزی اشاره داشتهام، اما متأسفانه در شرایط اقتصادی کنونی و به دلیل نبود نگاه بلندمدت به آن در سراشیبی قرار گرفته است که خود در آینده مشکلاتی را بر هم خواهد زد.
بررسی ها نشان می دهد که بخش کشاورزی با وجود دانش آموخته های فراوان در آن، از تحلیلگر حرفهای کشاورزی در حال تهی شدن است. دانش آموختههای کشاورزی که بتوانند بر اساس داده ها و یا حتی مفاهیم کاربردی، تصویری از آینده و بهتبع آن تصمیم گیری های درست برای مقابله با چالش های نه تنها جدید بلکه تکراری داشته باشند. این در حالی است که بخشی از جامعه نخبگانی کشاورزی همواره در مفاهیم ابتدایی غور میکنند بدون هرگونه درک عمیق از مفاهیم منتج به حل مسئله های کشاورزی. با توجه به این مهم به نظر می رسد بخشی از مأموریت آموزشی دانشکده های کشاورزی ورای آموزش فنی باید متمرکز بر منطق تحلیل و حل مسئله متمرکز شود تا بخش کشاورزی بتواند بر چالشهای فراروی آن فائق آید.
تمرکز در آموزش عالی کشاورزی مؤلفه دوم در رویکرد حل مسئله های کشاورزی است که باید موردتوجه سیاستگذاران آموزش عالی قرار گیرد. تعدد و پراکندگی آموزش عالی و بهتبع آن پراکندگی در آموزش و اختلاف سطح آموزش ها و نیز نامشخص بودن هدف از آموزش ها (تربیت مدرس آموزشی و یا محقق با جهت گیری حل چالش های کشاورزی)، بهشدت مؤلفه کارآمدسازی آموزش ها را در راستای دو شاخص بیانشده تحت تأثیر قرار می دهد.
از سوی دیگر، تعدد مراکز تحقیقاتی کشاورزی با حداقل بروندادهای منتج به حل مسئله های کشاورزی خود مشکلی است که از نظام آموزش عالی نشأت می گیرد به گونه ای که بعضاً نوعی سردرگمی در نظام تحقیقاتی کشور به جهت دلایل جذب یک دانش آموخته عالی کشاورزی وجود دارد. اینها همه ناشی از آن است که واحدهای آموزشی و تحقیقاتی مأموریت های تعریفشده شفاف و دقیقی برای دستیابی به اهداف کلیدی بخش کشاورزی ندارند. نتیجه این رویکرد تنها تحمیل هزینه های بالا بر لایه های سطحی و عمقی بخش کشاورزی است.
امید اینکه در نظام آموزشی و تحقیقاتی کشاورزی به دور از تولید دانش آموخته و جذب به اصطلاح محقق، فرایندی تعریف شود که کاربری هر یک از دانش آموخته های کشاورزی در نظام و شبکه تحلیل و حل مسئله های کشاورزی مشخص شود تا بخش کشاورزی بتواند به اهداف ترسیمشده برای آن در اسناد بالادستی دست یابد. این مهم بدون تحول در نظام آموزشی و تحقیقاتی بخش کشاورزی میسور نخواهد بود. تحولی که در آن عناصر اصلی تأثیرگذار بتوانند نقش مشخصی در برابر سوالاتی مانند "برای بخش کشاورزی چه کرده اند" و "چه بذری کاشتهاند"، برای خود تعریف داشته باشند.
محمد قربانی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال معجزه توسعه