پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۳۶۷۲۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۲
سال‌ها بود که هر فیلمی از دفاع مقدس ساخته می‌شد دو ویژگی مهم داشت. فرازمینی بودن تمام رزمندگان ایران و خنگ بودن همه عراقی‌ها. بعد از گذشت از این فاز وارد طنز جنگ شدیم.هنوز تصویر واقعی از جبهه نبرد ایران و عراق به مردم داده نشده است به ویژه برای آنهایی که جنگ را ندیده‌اند و بعد از دهه 60 به دنیا آمده‌اند.
شعار سال:سال‌ها بود که هر فیلمی از دفاع مقدس ساخته می‌شد دو ویژگی مهم داشت. فرازمینی بودن تمام رزمندگان ایران و خنگ بودن همه عراقی‌ها. بعد از گذشت از این فاز وارد طنز جنگ شدیم.

 هفته‌ای که رفت، در ایران هفته دفاع مقدس بود. 31 شهریور سال 59، حکومت بعث عراق به خاک ایران حمله کرد و بعد از پایان یک جنگ 8 ساله، هر سال در ایران یک هفته به صورت اختصاصی در مورد دفاع مقدس حرف زده می‌شود. فیلم‌های ساخته شده در مورد جنگ پخش می‌شود. خاطرات بیان می‌شود و...

در تمام این سال‌ها اما فکر می‌کنم با وجود تمام هفته‌های دفاع مقدسی که آمده است و رفته است، هنوز تصویر واقعی از جبهه نبرد ایران و عراق به مردم داده نشده است به ویژه برای آنهایی که جنگ را ندیده‌اند و بعد از دهه 60 به دنیا آمده‌اند.

شهدای دفاع مقدس، قهرمان‌های هالیوود نیستند

در همین هفته دوباره سینمایی  ایستاده در غبار پخش شد. فیلمی که تمام کلیشه‌های سینمای دفاع مقدس را شکست. در این فیلمی آدمی را ‌می‌دیدم که به شدت زمینی بود. عصبانی می‌شد، صورت می‌تراشید، دعوا می‌کرد.

تا قبل از دیدن "ایستاده در غبار" احمد متوسلیان برایم یک فرمانده دست نیافتنی بود اما به واسطه این فیلم «حاج احمد»  تبدیل به یک قهرمان در دسترس شده است. همه به یاد داریم وقتی می‌خواستند از شهیدی برای ما بگویند او را اینگونه معرفی می‌کردند:« او در خانواده‌ای مذهبی چشم برجهان گشود. در کودکی ویژگی‌های منحصر به فردی نسبت به دیگران هم‌سن‌وسالان خود داشت. هرکسی او را می‌دید، آینده درخشانش را پیش بینی می‌کرد.»

روایت "ایستاده در غبار" از احمد متوسلیان اینگونه نبود. احمد کودکی بود مانند همه ما. حتی هیچکس از دوستان و خانواده‌ی او فکر نمی‌کردند که احمد خجالتی دوران نوجوانی تبدیل به یکی از بزرگترین فرمانده جنگ ایران شود.

معدود فیلم‌ها و کتاب‌هایی بود که واقعیت جنگ را به مردم نشان می‌داد. به طور مثال در فیلم «هیوا» ما می‌دیدیم که رزمنده هم می‌تواند عاشق باشد. می‌دیدم که کسی که به جنگ آمده می‌تواند بترسد. مثلا ما در فیلم «ملکه» دیدیم که کشتن آدم‌ها در جنگ به آسانی آنچه نشان می‌دادند نیست.

کتاب «سفر به گرای 270 درجه» نوشته احمد دهقان، هم نمونه خوبی برای نسلی است که جنگ را ندیده است. در این کتاب که به شدت توصیه می‌کنم آن را مطالعه کنید، هم ما ترس می بینم و هم شجاعت. هم لبخند می‌زنیم و هم گریه می‌کنیم.

در ذهن متولدین بعد از جنگ، رزمندگان ایرانی انسان‌های دست نیافتنی بودند که بدون هیچ خطایی و با اخلاق آسمانی به جنگ به دشمن غاصب می‌رفتند.

فرازمینی نشان دادن جبهه ایران در جنگ 8 ساله تنها یک تقلید از سینمای آمریکا است. بسیاری از آنهایی که به جنگ رفتند آدم‌های معمولی بودند نه مثل ابرقهرمان‌های هالیوود.

باید به سمتی برویم که فاصله ایجاد شده بین شهدای و رزمندگان جنگ با مردم کم شود. این هم تنها به نشان دادن حقیقت‌های جنگ امکان پذیر است. هم باید ترس را نشان داد هم شجاعت را. هم خشم را هم احساس را. قهرمان‌های سینمای آمریکا، غیرواقعی و ساخته تخیلات نویسندگان هستند اما قهرمان‌های ما واقعی هستند و در کنارمان زندگی می‌کردند و می‌کنند.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تحلیلی خبری عصر ایران ،تاریخ انتشار:11مهر1398،کدخبر:691856،www.asriran.com
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۱۴
0
0
این فیلم بسیار زیباست اساسا هم هالیوودی نیست الکی متهم سازی نکنید
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین