شعارسال: خبرگان رهبری مجلسی متشکل از ۸۸ فقیه واجد شرایط است که اکنون به دلیل درگذشت تعدادی از این نمایندگان، هفت کرسی آن در پنج استان تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، فارس و قم خالی مانده و این انتخابات میاندورهای نیز برای تصدی همین هفت صندلی برگزار میشود.
برای رقابت در این ۵ حوزه، ۳۰۳نفر ثبت نام کردند که در نهایت در حوزه تهران و با تایید صلاحیت ۱۶نفر آنها برای رقابت جهت ۳ صندلی که به دلیل درگذشت مرحوم آیتاللههاشمی رفسنجانی، آیتالله نصرالله شاهآبادی و آیتالله سیدابوالفضل میرمحمدی، خالی شده بود، به رقابت میپردازند. تایید صلاحیت چهار نفر در خراسان رضوی برای تصاحب دو صندلی، دو نفر از حوزه انتخابیه قم برای یک صندلی، پنج نفر در خراسان شمالی برای یک صندلی و یک نفر در استان فارس برای یک صندلی، از دیگر تایید صلاحیتها برای این انتخابات بوده است. معدود بودن نامزدهای تایید صلاحیت شده، عدم استقبال چهرههای مهم دیگر برای شرکت در این انتخابات، تک کاندیدا بودن یک حوزه انتخاباتی و اظهار نظرهای متفاوت در خصوص لزوم تغییر قانون انتخابات مجلس خبرگان و تصویب قانون جدید و شرایط این روزهای ایران زمینه ای شد برای گفتوگوی همدلی با هاشم هاشمزاده هریسی، یک از نمایندگان فعلی مجلس خبرگان رهبری، که در ادامه میخوانید:
در انتخابات پیش روی مجلس خبرگان، بعضی از حوزههای انتخاباتی در کشور، فقط یک نامزد دارند. آیا وجود حوزههای انتخاباتی تک کاندیدا، فضا را از حالت انتخاباتی و رقابتی آن خارج نمیکند؟ آیا این مساله به مشروعیت مجلس خبرگان، لطمه نمیزند؟
انتخابات پیش روی مجلس خبرگان، یک انتخابات فرعی و میاندورهای است که تنها در چند حوزه برگزار میشود. چون جای این نمایندگان به دلیل فوت شدن، در مجلس خبرگان خالی شده است، لذا این انتخابات میاندورهای انجام خواهد گرفت. انتخاب این چند نفر، مسالهای را در مشروعیت مجلس خبرگان به وجود نخواهد آورد و در این مورد ایجاد حساسیت نخواهد کرد. اما با این حال حضور حوزه انتخاباتی تک کاندیدا، قابل بحث است. این مساله میتواند به این دلیل باشد که یا عملا تنها یک کاندیدا در آن حوزه انتخابیه وجود داشته است یا اینکه ممکن است صلاحیت برخی از کاندیداها در آن حوزه انتخابیه مورد تایید قرار نگرفته باشد. البته از نظر قانونی وعرفی، به نظر میرسد که اگر بیشتر از یک کاندیدا در این حوزهها وجود داشته باشد، عامل رقابت و انتخاب، خود را بهتر نشان خواهد داد. بنابراین بسیار بهتر بود که حداقل دو کاندید و حتی بیشتر در یک حوزه انتخاباتی وجود داشته باشد تا مفهوم انتخابات بهتر خود را نشان دهد و با شکلگیری رقابت، مشروعیت بیشتری به آن انتخابات داده شود. هر چند اگر در حوزهای کاندیدای دومی وجود نداشت و انتخابات در آن حوزه فقط با یک نامزد انتخاباتی انجام شود، ممنوعیت قانونی در این زمینه وجود ندارد، اما به هر حال در این بخش انتخابات از حالت رقابتی خارج شده و تنها در تعداد آرای آن کاندیدا خود را نشان خواهد داد. زیرا در این مورد انتخاب دیگر در بین گزینهها نیست و تنها در میزان مقبولیت شخص اتفاق میافتد. با این وجود، از آنجا که این انتخابات میاندورهای بوده و تنها در چند حوزه انتخاباتی برگزار میشود، وجود چنین عواملی در تغییر روند اصلی شورای خبرگان، تاثیر زیادی نمیگذارد.
در این انتخابات، و با همین شرایطی که شما اشاره کردید، احتمالا با ورود دو چهره جدید در مجلس خبرگان روبهرو هستیم. آیتالله یزدی و آیتالله مصباح، دو چهره شناخته شدهای هستند که خواستار ورود به این مجلس هستند. آیا با حضور این دو عضو جدید، مجلس خبرگان در آینده شاهد تغییراتی خواهد بود؟
البته حضور این دو چهره در مجلس خبرگان به عنوان حضور افرادی جدید تلقی نمیشود. آقای یزدی و آقای مصباح، در دورههای پیشین نیز به عنوان نماینده در مجلس خبرگان حضور داشتهاند. حتی آقای یزدی به عنوان رئيس این مجلس هم فعالیت داشته است، و انصافا در دوره ریاست خود هم به خوبی و بدون جانبداری از نگرشهای سیاسی، انجام وظیفه کرده است. بنابراین حضور این افراد از آنجا که عضوی از بدنه شورای خبرگان بودهاند، به عنوان امکانی در جهت ایجاد تغییر در وضعیت این مجلس، محسوب نمیشود. مساله دیگر این است که وضعیت فعلی مجلس خبرگان در حال حاضر به گونهای است که این دو نفر با آن تناسب کاملی دارند و این طور نیست که آمدن آنها باعث دگرگونی شرایط فعلی شود. این مجلس همین خواهد بود که الان هست. با همین دیدگاه، افکار، سلیقه و وضعیت، بدون اینکه
تغییر خاصی به وجود آید در آینده هم مدیریت خواهد شد. چون همه افراد پیرو همین روش و دیدگاه هستند و از خود، دیدگاه جدیدی ارائه نخواهند داد.
بر خی صاحبنظران معتقدند که قانون فعلی مجلس خبرگان، جای بحث و تجدید نظر داشته و ایراداتی در آن وجود دارد. ارزیابی شما در این مورد چیست؟
مدت زمان بسیاری از تصویب قانون انتخابات مجلس خبرگان میگذرد و در واقع تصویب آن به همان زمان شکلگیری اولیه مجلس خبرگان بر میگردد. بنابراین، این قانون، قدمت زیادی دارد. اگر چه در هر دورهای برخی از مادههای این قانون دچار تغییر شده است، اما این تغییرات به صورت وصلهای در آن به وجود آمده است و نه به صورت اساسی. بعضی قسمتها، بندها و مادههای این قانون در این مدت دچار تغییر شدهاند، اما اینکه از نو و به صورتی جدید، قانونی به عنوان قانون انتخابات خبرگان شکل گیرد و در مجلس هم تصویب شود کاری انجام نشده است. این مساله همیشه به عنوان یکی از پیشنهادهای من بوده است و اگر یک همچنین کاری در جهت تصویب قانون جدید انتخابات مجلس خبرگان انجام شود، کا بسیار خوب و مناسبی شکل گرفته است. البته این خود مهم است که چنین قانونی با چه دیدگاهی و اساسا چگونه تنظیم و تصویب شود. اما به هر حال، جدا از کمیت و کیفیت چنین قانونی، اصل موضوع یعنی تغییر قانون انتخابات مجلس خبرگان، امری ضروری به نظر میرسد. البته مجلس خبرگان، برنامههایی در جهت انجام این کار دارد و فعالیتهایی هم در این زمینه انجام گرفته است تا چنین قانون جدیدی، به مرحله تصویب برسد. امید است که در این مدت چهار ساله باقیمانده از دور کنونی مجلس خبرگان، این امر تحقق پیدا کند تا شاهد استفاده از آن در انتخابات دور بعدی این مجلس باشیم.
به نظر میرسد که برای انتخابات مجلس خبرگان به نوعی با کمبود حضور کاندیدا و چهرههای جدید مواجه هستیم. چه دلایلی میتواند برای این مساله وجود داشته باشد؟ آیا با کمبود افراد توانمند، فقها و خبره روبهرو هستیم یا این که شرایط و فضای مجلس خبرگان به گونهای است که زمینه برای حضور این افراد مهیا نمیشود؟
واقعیت این است که چهرههای قابل اعتنایی هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی، برای ورود با مجلس خبرگان، در کشور حضور دارند. حتی در این زمینه افرادی در حد مرجعیت هستند که شرایط لازم را برای حضور در این عرصه دارند. در میان فقها، مدرسین بزرگ از حوزههای علمیه قم و مشهد و نیز روحانیون و اساتید فاضل و دانشمندی که در استانها و سراسر کشور وجود دارند نیز چهرههای قابل اعتمادی در این زمینه به چشم میخورند. حتی در خارج از حوزهها نیز علمایی در سراسر کشور وجود دارند که هم از نظر دیدگاه و هم از نظر صاحب نظر بودن در ابعاد سیاسی و اعتقادی، شرایط لازم را برای حضور در این مجلس دارند.
با این حال رغبت، انگیزه و اقبال لازم برای کاندیدا شدن در این عرصه در بین بسیاری از این افراد دارای شرایط وجود ندارد. که البته این مساله، دلایل مربوط به خود را دارد. گرچه در دوره اخیر، شاهد اقبال و درخواست نیروهای جوان برای ورود به این عرصه بودهایم. ضمن آنکه ورود جوانها هم مساله مبارک و پسندیدهای است، اما مساله مهمتر این است که جوان یا مسن بودن در شورای خبرگان مهم نیست، آنچه مهم است اعتبار نماینده این مجلس از نظر علم و دانش و فضايل اعتقادی است.
علت این است که اصل کار خبرگان، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. مسئولیت مهمی که در راستای آن باید یک عالم و فقیهی به عنوان ولایت فقیه معرفی شود و در واقع مسئولیت این کشور را از آن رهبری کند که نظام را رهبری کند، شخصی که اطاعت او بر همه حتی برای مراجع واجب است. کسانی که این چنین انسانی را انتخاب میکنند باید خود از اعتبار بالایی برخوردار باشند. مجلس خبرگان مانند مجلس شورای اسلامی نیست که حتما باید نیروی جوانتری داشته باشد که امکان پیگیری و فعالیتهای پر تحرک را شامل شود، در مجلس خبرگان اعتبار ملاک است، منظورم این نیست که نیروی جوان در آن دخیل نباشد، منظورم این است که هر کاری آدم مناسب خود را میطلبد. جوانی یا سن زیاد نباید ملاک باشد. اعتبار معنوی اجتماعی است که میبایست ملاک باشد. اینگونه که وقتی آنها شخصی را به عنوان رهبر برگزیدند، همه اطاعت او را بر خود واجب بدانند، و این خیلی مهم است. متاسفانه ما به این نکته توجه زیادی نمیکنیم و دقت نمی کنیم که مجلس خبرگان با عرصههای دیگر از جمله مجلس شورای اسلامی از لحاظ ماهیت متفاوت است. باید این تفاوت ماهوی را در نظر بگیریم.
در ماههای اخیر، بعضی از اعتراضات مدنی در کشور رخ داد. اعتراضاتی که بخشی از آن، زمینه اقتصادی و معیشتی داشت و همچنین اعتراضاتی که در پی مخالفت با برخی مسائل سیاسی بود. ارزیابی شما از دلایل این نارضایتیها و چگونگی برخورد با آنها چیست؟
متاسفانه پیدایش این گونه اعتراضات که هر از چند گاهی در کشور رخ میدهد، برازنده نظام اسلامی و مناسب شأن کشور نیست. مردم حق دارند و زمانی هم ناراحت و ناراضی میشوند و چون گاهی راهی برای بیان اعتراضهای خود پیدا نمیکنند، آنها را به این گونه نشان میدهند. اما به هر حال در مطالبات خودشان از این طریق باید شأن ایران اسلامی را رعایت کنند و با درایت و عقلانیت، حرفهایشان را به گوش مسئولان برسانند. این واکنشها نباید همراه با انجام جرائم، اتفاق افتد.
از طرفی، مسئولان هم نباید به گونهای عمل کنند که نارضایتی پیش آید، باید عوامل پیدایش نارضایتیها را به حداقل برسانند و مردم توجیه بشوند مشکلاتی که وجود دارد به چه دلایلی است. از سوی دیگر، اگر مردم هم خواستند نارضایتی خود را نشان بدهند باید عاقلانه عمل کنند تا خواستههایشان به نتیجه برسد. اگر به شکلی عمل کنند که در کشور مشکلات ایجاد شود، نه تنها به نتیجه نمیرسند بلکه اوضاع بدتر هم میشود.
باید علت اصلی نارضایتیهای مردم را پیدا کرد. این که بگوییم دشمن باعث پیدایش این نارضایتیها شده، گزینه مقبولی نخواهد بود. قابل قبول نیست بگوییم که دشمن از آن سر دنیا آمده است و خلل در کشور ایجاد کرده است. باید آسیبشناسی کنیم. باید طوری عمل کنیم که مردم راضی باشند. متاسفانه وقتی دامنه اعتراضها به این شکل گسترده میشود، به ناچار برخورد با آن هم شکل میگیرد. در برخورد هم افراط و تفریط پیش میآید. مادرها در خانهها نگران فرزندان میشوند. دهها مشکلات دیگر پیش میآید. دهها گناه کبیره دیگر پیش میآید. واقعا باید مسئولان بررسی کنند چه اتفاقی افتاده که برخی مردمی که برای نظام خون دادهاند، امروز میآیند و شعار میدهند. باید بررسی شود و نگذاریم اینگونه مسائل تکرار شود.
باید در انتخابات هم سعی کنیم که حال همه رعایت شود، نباید موجب رنجش مردم شویم و اینگونه آنها را از انقلاب جدا کنیم. نباید هرکسی هر طور که خودش خواست، اعمال سلیقه کند. برخی برایشان فرقی نمیکند که مردم ناراحت میشوند یا نه، هرطور که دلشان میخواهد تصمیم میگیرند و میگویند به جهنم. باید رضایت مردم در نظر گرفته شود. اگر مسئولان فقط به دنبال اعمال خواستههای خود باشند، هرچند صباح یک آشوبی در کشور ایجاد میشود.
متاسفانه برخی از مسئولین بیتوجهی میکنند و در نهایت، هر وقت آشوبی پایان مییابد فقط خوشحال هستند که آن حادثه تمام شد یا سرکوب شد. اما باید توجه داشت که هیچ اعتراضی این گونه تمام نمیشود. به عبارتی دیگر تا وقتی که نارضایتی و ناراحتی هست، این اعتراضات هم وجود خواهد داشت.
خواهش من از مردم هم این است که اگر نارضایتی پیش آمد و اگر حرفی برای گفتن دارند آن را عاقلانه و بدون اینکه جان و مال کسی در خطر قرار بگیرد مطرح کنند و بروند در خانههایشان منتظر جواب مسئولان باشند. آن وقت مسئولان هم باید جواب بدهند چون مردم عاقلانه آمدند، تخریب نکردند که بهانهای در این زمینه وجود داشته باشد. اما اگر تخریب صورت گرفت، در حقیقت آب به آسیاب دشمن ریخته شده است و با نفوذ دشمن همه ضرر میکنند و خیلی چیزها از بین خواهد رفت.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همدلی تاریخ انتشار:6بهمن ماه 1398، کد خبر:www.hamdelidaily.ir،235