* آقای غفوری، چه ضرورتی سبب شد به سراغ نقش نیروی هوایی ارتش در دفاع مقدس بروید؟
تا کنون خوشبختانه هزاران کتاب درباره دفاع مقدس در بخش های زمینی و دریایی نوشته شده و بسیاری از فرماندهان خاطرات خود را به نگارش درآوردهاند اما متأسفانه سهم نیروی هوایی از این نوشتهها زیاد نیست و آنچه هست نیز بیشتر به اطلاعات و خاطرات جسته و گریخته پرداخته است.درباره اینکه نیروی هوایی چه نقش مشخصی در جنگ داشته متأسفانه کتابهای زیادی نداریم.حتی بیشتر قهرمانان نهاجا شناخته شده نیستند.همه شهید بابایی، شهید ستاری و شهید یاسینی را میشناسند اما حتی ویژگی های فنی و عملیاتی همین چند نفر را نیز کمتر کسی میشناسد.مضافاً اینکه نیروی هوایی حداقل 100 خلبان بسیار قدرتمند داشته و دارد که بسیاری از آنها هنوز شکر خدا در قید حیاتند. اینها باید شناخته شوند. این همه من را تشویق کرد که درباره نقش نیروی هوایی در جنگ 8 ساله کتابی جامع بنویسم که در آن نه تنها قهرمانان واقعی معرفی شوند بلکه شرح بیطرفانه و بدون اغراق عملیات هوایی آورده شود.
* کتاب شما به چه بخشی از جنگ میپردازد؟
جلد یکم عقابهای سرزمین ایران که اخیراً منتشر شده به نقش نیروی هوایی در 6 ماهه اول جنگ میپردازد اما جلدهای دوم و سوم که بزودی منتشر میشوند به سال های 60 تا 67 اختصاص دارند.من در جلد اول که خوشبختانه با حمایت مرکز مطالعات راهبردی نهاجا منتشر شده به نقش پشتیبانی هوایی از نیروهای زمینی در ماه های اول جنگ و چگونگی نابودسازی زیر ساخت های اقتصادی و ماشین جنگی صدام پرداختهام و با استدلال اقتصادی و نظامی ثابت کردهام که «مشت آهنین قدرت هوایی»چگونه صدام را از کردهاش پشیمان کرد.بارها صحبت از پرواز 140 فروند هواپیما در روز اول مهر 59 شده اما جالب است بدانید در روز یکم مهر، 200 هواپیما به پرواز درآمدند و تا آخر روز بیش از 320 سورتی (نوبت)پرواز اعم از رهگیری، بمباران و سوخت رسانی انجام شد.نیروی هوایی این ضربات را تا 45 روز بیوقفه ادامه داد.
* فکر میکنید چرا تاکنون به نیروی هوایی کمتر از سایر بخشها پرداخته شده است؟
دلایل مختلفی دارد؛یکی اینکه این بخش هم نفراتش و هم شکل عملیات و تجهیزاتش تا همین چند سال پیش در رده محرمانه قرار داشت.حتی کتابهایی که چاپ میشد جای نام خلبانان نقطه چین میگذاشتند. نکته دوم از خود گذشتگی عجیب پرسنل این نیرو است که معتقدند هر کاری کردهاند وظیفه بوده و لزومی به انعکاس آن نیست.سوم اینکه این بخش بشدت فنی است و روایت آن، نیاز به مطالعه زیاد بویژه در بخش هوایی دارد.پس هر کسی نمیتواند به آن ورود کند.شما نمیتوانید بدون صدها صفحه مطالعه درباره موشک های هوا به هوا یا جنگندههای پیچیدهای نظیر اف 14 یا آشنایی با زبان خلبانان جنگی، به دنیای آنها وارد شوید.
* از چه منابعی استفاده کرده اید؟آیا توانسته اید منابع جدیدی را به مخاطبان معرفی کنید؟
من 8 سال است که روی این مجموعه کار میکنم.خوشبختانه از 4 سال قبل با کمک ریاست مرکز مطالعات راهبردی نهاجا -دکتر حبیبی- توانستم در جلسات مستمر با حضور خلبانان و نفرات فنی نیروی هوایی شرکت کنم و از نزدیک با بسیاری از مسائل و آمارها آشنا شوم.بخش بزرگی از بهترین خلبانان در قید حیات کشور در این نشست ها به شکلی واقع بینانه و بیطرفانه عملیاتها و حتی نقاط ضعف را شرح میدادند و من تقریباً همه این موارد را دستهبندی و استفاده کردم.مضافاً اینکه با ده ها خلبان و فرمانده وقت نهاجا مصاحبه کرده ام.در این چند سال من بسیار متأسف شدم که اسطورههای پروازی ما در ایران ناشناخته ماندهاند در حالی که حتی کشورهای غربی که در طول جنگ در صف مقابل ما بودند درباره مهارت های این افراد مطلب منتشر کرده اند.
* برخی معتقدند نیروی هوایی ارتش نقش مهمی از سال های میانی جنگ به بعد نداشته است، نظر شما چیست؟
کاملاً مخالفم.نیروی هوایی در سالهای میانی جنگ و حتی تا روزهای آخر، نقش خود در دفاع از آسمان را بخوبی ایفا کرد. البته به دلیل کمبودها، بخش حملات برون مرزی فروکش کرد.قبول داریم که خلبانان عراق از سال 65 به بعد به مدد آموزش های خوب غربی و سلاحهای جدید توانستند بارها تأسیسات اقتصادی ایران را بمباران کنند اما حتی در همان زمانها هفتهای نبود که یک یا دو هواپیمای آنها توسط اف 14، سایت های موشکی یا سایر تجهیزات نهاجا هدف قرار نگیرد.اگر غیر از این بود که صادرات نفت ما به صفر میرسید حال آنکه عراق هیچگاه نتوانست صنعت نفت ما را به زانو درآورد.در حقیقت از سال 64 به بعد در کنار جبهه زمینی، نبردی عظیم در دریا و هوا در بخش شریانهای اقتصادی دو کشور در جریان بود و صدها خلبان و هواپیمای عراقی بر سر این سیاست عراق از بین رفتند.
* و سخن آخر؟
احساس میکنم جوانان به دنبال نام و مأموریتهای خلبانان بزرگ این کشور هستند اما مطالب دقیق و قابل استناد را نمییابند.من سعی کردهام این افراد را به جامعه جوان کشور معرفی کنم.نبردهای هوایی ایران و عراق، آخرین نبردها از این نوع هستند ؛نبردهایی که در آن خلبان حرف اول را میزد.اکنون دو دهه است که هواپیما و تجهیزات آن حرف اول را میزنند.شاید بتوان گفت در بخش آسمان دیگر قهرمان وجود نخواهد داشت و این سیستمها هستند که شرایط را دیکته میکنند. بنابراین حیف است که آخرین قهرمانان نبردهای هوایی جهان ناشناخته بمانند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 16، تاریخ انتشار: شنبه 20 مرداد 1395، شماره: 6308.