شعار سال: دو عضو هیأت رئیسه سازمان لیگ که ممنوعیت استخدام بازیکن و مربی خارجی را به فدراسیون فوتبال پیشنهاد دادند و این ممنوعیت در فصل آینده اجرا خواهد شد، به یک برنامه تلویزیونی رفتند تا از این طرح دفاع کنند. صادق درودگر در این برنامه گفت: «فوتبال ایران حدود ۴۵ میلیون دلار به خارجیها بدهی دارد. تمام این مشکلات به نظام فوتبالی ما بر میگردد. باشگاهی را نمیبینید که چنین مشکلی نداشته باشد.»
این حرفهای درودگر، اما مصداقش در همان برنامه پیدا شد. چون هوشنگ نصیرزاده، عضو هیأت رئیسه سازمان لیگ و مدیرعامل سابق ماشینسازی حرفهایی را درباره تجربهاش در ماشینسازی مطرح کرد که توسط او و تمام مدیران دیگر تکرار میشود: «بازیکن خارجی مانند بازیکن ایرانی نیست که به او بگوییم برو ۳، ۴ روز با تیم تمرین کن و سپس با او قرارداد ببندیم. تا زمانی که با بازیکن خارجی قرارداد منعقد نکنید و یک نسخه از قرارداد را به او ندهید، سر تمرین نمیرود. در ماشین سازی یک بازیکن پرتغالی به نام کامارو داشتیم که به او گفتیم برو سر تمرین، اما آن بازیکن گفت تا قرارداد نبندم در تمرینات شرکت نمیکنم. پس از اینکه با این بازیکن قرارداد بستیم، او گفت تا یک نسخه از قرارداد را به من ندهید، تمرین نمیکنم و ما هم یک نسخه از قرارداد را به او دادیم. چند روز بعد اعضای تیم گفتند هر چقدر سانتر میکنیم این بازیکن حتی نمیتواند یک ضربه با سر بزند. درگیر فسخ قرارداد این بازیکن شدیم و حتی رئیس دفتر سفیر پرتغال هم با من صحبت کرد و گفت این شخص اصلاً بازیکن نیست و یک کلاهبردار است.»
این حرفهای نصیرزاده همه چیز را درباره سوءمدیریت عمیق و جدی در فوتبال ایران با ما درمیان میگذارد. نصیرزاده که در مقایسه با اکثریت مدیران باشگاهها و فدراسیون، با قوانین و قواعد فوتبال آشناست، فوتبال را از زاویه جستوجو برای شناخت و دانستن پیگیری کرده است و زیستهای در فوتبال دارد، از تجربهای حرف میزند که باعث حیرت است. نصیرزاده خواسته یا ناخواسته از جریان و روش استخدام بازیکن در ایران خبر میدهد و خود به عنوان مثالی از مدیران باشگاههای ایرانی، بدون اطلاعات دقیق از سوابق بازیکن، با او قرارداد بسته است. از یک تحقیق ساده درباره بازیکن سر باز زده و معلوم نیست به کدامین دلیل تن به قرارداد با بازیکنی داده که چند روز بعد در تمرین سر زدن بلد نبود و حتی کلاهبردار معرفی شد. حتی نصیرزاده معلوم نیست به کدام دلیل نمیخواست نسخهای از قرارداد را در اختیار بازیکن قرار دهد. مجموعهای از تناقض را در رفتار یک مدیر باشگاه ایرانی در این خاطره نصیرزاده میتوانید پیدا کنید. ماشینسازی، یک باشگاه خصوصی یا خیل تیمهای دولتی بدهکاران بزرگی هستند که عامل اصلی بحرانهای اقتصادی آنها رفتار مدیریت و رفتار مالی خودشان است. ماشینسازی و تراکتور با مالکیت مشترک برای ساختن بزرگترین بحرانها و دور ریختن سرمایههای خود از هیچ تصمیم غلطی دریغ نکردهاند. مثالش همین بیدقتی بزرگ مدیرعامل ماشینسازی که حالا به خاطره هوشنگ نصیرزاده تبدیل شده است. همین ماشینسازی و تراکتور وقتی امور نقل و انتقالات خود را در اختیار فلان مجری میگذارند، به چنین تصمیمات شبههبرانگیز و پردردسر هم میرسند. در باشگاههای دولتی نیز وضعیت هولناکتر است، پر از تصمیمات غلط و تردیدآور.
نصیرزاده و درودگر شاید بیراه نمیگویند و ممنوعیت استخدام بازیکن و مربی خارجی میتواند در این بحران اقتصادی باشگاهها، مانع بحرانها و بدهیهای بیشتر باشد، اما برای بار هزارم باید نوشت به جای این ممنوعیتها، سوءمدیریت در باشگاهها و فدراسیون را ممنوع کنید. برای مدیرانی که بدون تحقیق با بازیکن قرارداد میبندند و چند روز بعد میفهمند بازیکن سر زدن بلد نیست، باید فکری کرد. درباره چرایی و چگونگی تصمیماتشان باید جستوجو کرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ورزشی، تاریخ انتشار 5 شهریور 99، کد خبر: 6561، www.newspaper.inn.ir