شعار سال:دلیل اینکه این همه اقتصاددان و مدیر اقتصادی داریم و یا بهتر بگویم "اقتصاددان نما" و مدیران "اقتصاددوست" داریم این است که اثر تصمیمات اقتصادی خیلی زود نمایان نمیشود. مدتی طول میکشد تا اثرات چالش زا و خانه خراب کن تصمیمات اقتصادی اتخاذ شده توسط بعضی ها ، بر مولفههای اقتصادی ، سیاسی، اجتماعی ، امنیتی و ... ، نمایان شده و در سطح اقتصاد کلان و خرد نشان داده شود.
به همین خاطر است که یک روز بلند می شویم و می بینیم که یک کارمند ساده ارتقا یافته در عرض چند سال می شود وزیر ، یک روحانی میشود رییس یک موسسه مالی و یک فلان فرد با شناسنامه و بی شناسنامه می شود ... . انگار نه انگار که شایسته سالاری یک اصل است. تخصص و تجربه یک اصل غیر قابل انکار است . دل آدم به درد می آید به غارت 40 سال میراث یک انقلاب و له کردن مردمی متعهد بدلیل ندانم کاری های فلان نامدیر اقتصادی و بهمان نامدیر تولیدی و فنی .
آنها تصمیماتی میگیرند و اثرش چند سال بعد خودش را در اقتصاد و تولید نشان میدهد. آن موقع یا این مدیران اصلا سر کار نیستند یا کم کاری ها ، بی عرضگی و سو نیت خود را به راحتی بر گردن عوامل خارجی میاندازند . می شود کثافت کاری با سس فرار به جلو و شیوه پذیرایی گردن نگرفتن تقصیرات. یعنی خیانت در خیانت به اصیل ترین ارزش ها و پاک ترین مردم .
اما بسیاری از رشته ها و حوزه های فعالیتی دیگر اینگونه نیستند. شما فرد غیر مرتبط در رشته پزشکی نمیبینید. قطع یک رگ اشتباه فورا موجب مرگ بیمار میشود و در لحظه مشخص میشود که پزشک اشتباه کرده است. همین شرایط در رشته های دیگر هم وجود دارد. خلبان، وکلا و ... همگی در حیطه تخصصی خود درس خوانده و تجربه کسب کرده اند در آن حوزه ها بی نظمی و مشکلات به مراتب کمتری نسبت به حوزه اقتصاد و مدیریت وجود دارد. حرف و تصمیم غیر کارشناسی هم فورا تشخیص داده میشود.
اما اصل داستان و ماجرا :
چند روزی است که عده ای بر افزایش سود بانکی اصرار دارند، پدیده شومی که اقتصاد را به اینجا رسانده است. تورمی که به دلایل دیگر بوجود آمده را به جای ریشه یابی و حل مشکل، میخواهند با افزایش سود بانکی به صورت موقت پایین بیاورند. این کار مانند تجویز استامینوفن برای سرطان است! اثرات این افزایش سود هم چندین ماه بعد که مدیران فعلی بر سر کار نیستند در اقتصاد کشور نمایان میشود.
در شاهکاری دیگر و با استعانت از شعار "به عقب باز نمی گردیم ولی به عقبتر چرا" شاهد تلاش برای تعیین قیمت دستوری برای فولاد هستیم که چیزی جز رانت در پی نخواهد داشت. تفکر خطرناکی بر اقتصاد کشور حاکم شده و در حال گسترش تفکر ،گذر از نابودی بازارها به نابودی صنایع است. پدیدهای بسیار خطرناک که ظاهرا قصد ریشه کن کردن تولید و اقتصاد کشور را دارد. هر چه زودتر باید جلوی این تصمیمات گرفته شود و گرنه شرکتهای صنایع فولاد هم به سرنوشت ارج و پیام و آزمایش دچار میشوند و صرفا یک خاطره از این شرکتها باقی خواهد ماند.
به نظر می رسد ، تصمیماتی از این جنس ، تصمیم برای تحریم داخلی ،تحریم تولید ، تحریم مردم و توزیع رانت است. امیدواریم نهادهای ناظر زودتر ورود نموده و جلوی این فجایع را بگیرند تا حداقل ، بیشتر از این ، اقتصاد و تولید کشور از بین نرود.
از عزیزان شلخته مدیریتی مان تقاضا داریم ( بدور از آقای همتی خوب مان)، مشکلی نیست که رانت توزیع می کنید، اما چیزی هم از منابع کشور برای نسل های بعد باقی بگذارید! بخشی از این افراد، بچه ها و نوادگان خودتان هستند.
پایگاه تحلیلی-خبری شعارسال،با اندکی اضافات و تلخیص، برگرفته از کانال تلگرامی بورس، چند خط از محسن عباسی