شعار سال: ۲۸ خرداد سال جاری مطابق با آنچه در قانون اساسی مقرر شده، انتخابات ریاست جمهوری در کشور برگزار میشود. هر چند فضای متفاوت جامعه ناشی از شیوع ویروس کرونا هنوز اجازه گرم شدن تنور انتخابات مثل دورههای گذشته را به سیاسیون و مردم نداده، اما تقویم کشور شمارش معکوس برای نواختن زنگ انتخابات را شروع کرده است. از این رو گروهها و جریانهای فکری کمتر از دوماه فرصت دارند تا به جمع بندی رسیده و گزینه مورد حمایت خود را به جامعه معرفی کنند.
با هدف کمک به شفافیت در فضای انتخابات ریاست جمهوری سراغ محمد عباسی از داوطلبان کاندیداتوری سیزدهمین دوره انتخابات رفتیم.
محمد عباسی پیش از این در دولت محمود احمدی نژاد وزیر ورزش و جوانان و آخرین وزیر تعاون بود که بعدا با وزارتخانههای کار و رفاه ادغام شد. او در این گفتگو اظهار داشت که برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ نه دیدار و نه مشورتی با رئیس جمهور سابق نداشته است.
شاخصهای اجتماعی و اقتصادی وضعیت مناسبی را نشان نمیدهد
برنامه و هدف اصلی شما برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری چیست و چه ویژگی در خود مشاهده کردید که تصمیم گرفتید وارد عرصه انتخابات شوید؟
نظام جمهوری اسلامی حسب ظرفیتهایی که در قانون اساسی فراهم شده به آحاد جامعه از جمله افرادی که ظرفیتهای اجرایی بالای کشور را طی کردهاند و تجربه دارند، اجازه داده که بتوانند در موقعیتهای متعدد ایفای نقش کنند. به شکرانه چنین فرصتی که فراهم شد و دینی که نسبت به مردم عزیز دارم حضور پیدا کردم که اگر این فرزند ملت را شایسته دانستند برای رفع مشکلات موجود و اداره درست کشور ایفای نقش کنم. ضمن اینکه مقام معظم رهبری در بیانات عید امسال خطاب به داوطلبان ورود به عرصه انتخابات فرمودند که سنگینی کار را بدانید، مسائل و مشکلات را بشناسید و برای آن راهکار داشته باشید.
بررسیهای بنده و توجه به افکار عمومی نشان میدهد که شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وضعیت مناسبی را نشان نمیدهد در این رابطه همه دلسوزان جامعه و نظام نگران وضع موجود هستند. آمارها هم گویاست در چندین سال اخیر، کشور خصوصاً در مسائل اقتصادی عقبگرد داشته و مشکلات معیشتی نارضایتی در اقشار متوسط و پایین را سبب شده است؛ لذا افرادی که سالها از ظرفیتهای کشور کسب تجربه کرده اند، احساس مسئولیت میکنند که به میدان بیایند تا با تشریک مساعی، آینده را امید بخش کنیم.
هرفرد باید به اندازه ظرفیتش ایفای نقش کند. کسانی که در نظام جمهوری حضور داشته و سالها کسب تجربه کرده اند همه از سرمایههای نظام اجتماعی کشور محسوب میشوند و من هم میتوانم یکی از آنها باشم.
فعالیت سیاسی من از حزب جمهوری اسلامی که آیت الله بهشتی و مقام معظم رهبری از جمله موسسین موثر آن بودند آغاز شد. من دبیر استانی حزب بودم؛ لذا کار سیاسی را از همان ابتدا شروع کردم.
در تمام این سالها در نظام ولایتمدارانه جبهه انقلاب حضور داشتم و تجارب زیادی در بخشهای متعدد سیاسی و تشکیلاتی این تفکر ولایی داشتم و اکنون هم عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان کشور هستم.
در حوزه اجرایی، در تمام سطوح مدیریتی شهرستانی و استانی یعنی استانداری، ادارات کل فعالیت کردم و دو دوره وزارت که آمارها و شاخصها آن را کاملا موفیت آمیز نشان میدهد را طی کردم.
طبق آمار میتوانیم ادعا کنیم عمده اقداماتی زیرساختی و حمایتی از تعاونیها که در طول جمهوری اسلامی انجام شده، مربوط به سالهایی است که بنده و همکارانم در این وزارتخانه بودیم. از جمله این فعالیتها عضویت ۴۹ میلیون نفر از مردم در تعاونی سهامهای عدالت بود و نزدیک یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در تعاونیهای مسکن مهر با قیمتهای بسیار پایین صاحب خانه شدند و تشکیل ساختارهای حمایتی مانند بانک توسعه تعاون صندوق ضمانت سرمایه گذاری و بیمه تعاون است.
به عنوان عضو هیات علمی و ریاست دانشگاه همراه اساتید و همکارانم و جوانان کشور بوده ام و علاوه برآن، سابقه نمایندگی مجلس و نایب رئیسی کمیسیون بودجه را دارم. یعنی در حوزههای علمی، تقنینی، اجرایی و سیاسی تجربه دارم و، چون معتقدم این ظرفیت متعلق به نظام و مردم است و حق نداریم آن را کنار بگذاریم، اکنون که جامعه با این مشکلات مواجه هست احساس وظیفه میکنم که در میدان حضور پیدا کنم.
در حقیقت نمیخواهم نسبت به مشکلات مردم بی تفاوت باشم و آماده ام با توانایی که کسب کردم، مدیریت نظام اجرایی را برعهده بگیریم و به انجام برسانم. اما این مردم هستند که انتخاب میکنند.
هنوز ظرفیت نیروهای انقلاب یک کاسه نیست
سازوکار تعریف شدهای برای ورود به عرصه انتخابات دارید؟ به عبارت دیگر جریان خاصی حامی شماست یا به صورت مستقل عمل میکنید؟
بنده دو دوره نماینده مجلس بودم و سابقه کار انتخاباتی دارم. در سال ۹۶ نیز کاندیدای ریاست جمهوری بودم و، چون قرعه به نام آقای رئیسی افتاد، برای اینکه اتحاد دوستان ولایی را تقویت کنم طی نامهای دلایل اصلح بودن ایشان را ذکر کردم و کنار رفتم و در این دوره به صحنه آمدم.
همانطور که میدانید، اکنون گروههای متعددی به نام اصولگرایان تلاش دارند تا در قالب یک گفتمان ولایتمدارانه این امر را ساماندهی کنند از جمله شورای ائتلاف، شورای وحدت و جبهه پایداری و چند جبهه دیگر که جدیدا خبر شکلگیریشان شنیده میشود.
هنوز ظرفیت نیروهای انقلاب یک کاسه نیست. من هم به دلیل تفکرات و مواضعم در جبهه انقلابی نظام تعریف میشوم، همه در کنار هم ضلعی از نظام هستیم و به اتفاق دوستان فعالیت میکنیم تا این تفکر بتواند قدم موثری در رفع مشکلات جامعه بردارد.
پس یعنی شما خودتان را در ساختار اصولگرایی تعریف کردید، اگر در این انتخابات جریان انقلاب روی گزینه واحدی به تصمیم برسند، تمکین میکنید؟
معتقدم جبهه انقلابی کشور حتما باید به یک اجماع منسجم برسد، اما قبل از شروع انتخابات به دلایلی از جمله روشن نبودن ذائقه مردم صلاح نمیبینم و تصمیم دارم حضورم را در انتخابات حفظ کنم. ولو هر گزینه دیگری هم به صحنه بیاید. از طرفی، چون هریک از این جبههها به تنهایی مرجع تشخیص و وحدت اجماعی نیستند، باید بتوانیم همه را یک کاسه کنیم.
به نظر من اگر همه یکجا شویم، مردم هم اقبال کنند، لعلکم تفلحون (شاید موفقیتی حاصل شود)، ولی اگر جبهههای متعدد بانام اصولگرا کاری جداگانه انجام دهند مسئله به انجام نمیرسد.
به همین دلیل معتقدم بدون دخالت سلایق شخصی و قوم گرایی حزبی و طایفهای همه باید در صحنه باشیم و ببینیم ذائقه جامعه در این دوره چه شخصیتی را بیشتر میپسندد. در انتها و نزدیک برگزاری انتخابات یکجا شویم و در آن زمان قطعا در جهت وحدت آفرینی این مجموعه بزرگ گام برمیدارم.
با وجود اینکه در انتخابات قبلی به نفع آیت الله رئیسی کنار رفتم، اگر زمان نزدیک به انتخابات احساس کنم کاندیدای برتری دارد و مورد اقبال مردم است، به او کمک میکنم، البته انتظار دارم اگر فرد مورد اقبال مردم من بودم هم دوستان تمکین و کمک کنند.
آمادگی دارم برنامههایم را به شورای ائتلاف ارائه کنم
برنامه هایتان را به شورای ائتلاف نیروهای انقلاب ارائه کرده اید؟
هنوز از من برنامه ام را نخواسته اند، اما هر زمان لازم باشد آمادگی دارم رئوس برنامه هایم را خدمتشان ارائه کنم.
با احمدینژاد نه جلسه داشتم و نه مشورت کردم
شما در دولت آقای احمدی نژاد وزیر بودید، آیا برای حضور در انتخابات آینده با ایشان هم مشورت کردید؟ قبلا اخباری مبنی بر حمایت آقای احمدی نژاد از شما هم شنیده شده بود.
عباسی: برخلاف دولت سازندگی و اصلاحات که حزب کارگزاران و مشارکت را تشکیل دادند و همچنان دور محوری با همان تفکر به نام آن رییس دولت میچرخند، دولت آقای احمدی نژاد، دولت حزبی نبود که اعضای آن بعد از دوره هم با رئیس دولت پیوستگی داشته باشند.
بدنه دولتهای نهم و دهم گروه کثیری از متدینین و نیروهای قابل در حوزه اجرا بودند که هم مردم حلاوت فعالیتهای آنان را چشیدند و هم مقام معظم رهبری بارها به آن خدمات برجسته اشاره فرمودند؛ بنابراین بعد از دولت ارتباط تشکیلاتی و برنامه ریزیهای هماهنگ با احمدی نژاد نداشتیم و مشورت و هماهنگی هم در این مورد نداشتهام، اما چون من در بین اعضای دولت، جزو معدود افرادی بودم که دو دوره وزیر آقای احمدی نژاد بودم، قالب بدنه دولت نهم و دهم سمت و سوی بیشتری به من دارند.
میخواهم «دولت برای مردم» را تشکیل دهم
شما مهمترین مسئله امروز کشور را چه چیزی میدانید و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باید چه چیز را تغییر دهد تا وضعیت بهتر شود؟
بنا است من «دولت برای مردم» را تشکیل بدهم تا تحولاتی را که در اصلاح امور در نظر دارم در نظامات اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی اجتماعی انجام دهم.
وضعیت اقتصاد مردم اورژانسی است
معتقدم باید در همه جوانبی که جامعه ایران با مشکلات مواجه است تحول ایجاد کنیم. در نظامات اقتصادی، خصوصاً بخشهای بانکی، پول و سرمایه. نظامات اجرایی و مدیریتی جامعه و همچنین در نظامات اجتماعی و فرهنگی. البته کسی که در جریان مسائل کشور باشد، میداند معیشت مردم در حال حاضر یک مسأله اورژانسی است که باید در اولین قدمها برطرف شود. گرانی ها، تورم و مشکلات اقتصادی به حدی رسیده هر دولتی سر کار بیاید باید با اولویت به این مسائل برسد.
جریان تولید در کشور باید تقویت شود، چون تولید اشتغال فراهم میکند و ارزش پول ملی را بالا میبرد. تقویت تولید به جریان اقتصاد مقاومتی کمک کرده و کشور را از نیازهای خارجی مصون نگه میدارد و اثر تحریمها را کاهش میدهد. اینها همه به شتاب بخشی در تولید وابسته است که اگر من پیروز انتخابات باشم، از اولویتهای جدی کارم است.
سالهای زیادی با جوانان کار کرده و مسائل مرتبط با اشتغال را موضوعات مهم و فوری جوانان میدانم. مسکن هم همینطور. در وزارت تعاون طراحی برای این برنامهها داشتیم و در وزارت ورزش هم موضوع مربوط به جوانان را دنبال میکردم؛ بنابراین به برنامهها تسلط دارم و اینها را از مهمترین برنامههای خود میدانم.
همچنین در یک نگاه بالاتر، مسائل فرهنگی جامعه است که باید به صورت ریشهای به آن پرداخت. چون بسیاری از مسائل اقتصادی که نقصان ایجاد کرده پایه فرهنگی دارد، به عنوان مثال درستکاری، پاکدستی و صداقت همه اینها ریشه فرهنگی دارد.
مسایل خانواده، ازدواج آسان و پایدار، گرفتاریهای خانوادهها و معضل طلاق که متأسفانه رو به افزایش است که گاه ریشه در موضوعات معیشتی دارد، از دیگر مسائل جامعه است. باید دیدگاههای فرهنگی و ایمانی جامعه تقویت شود تا نسل جوان از این جهت مصونیت پیدا کند؛ لذا بدون سخت گیریهای غیر معقول مسائل فرهنگی را از موضوعات مهم میدانم که هر دولتی باید به آن توجه داشته باشد.
زیرساختهای معیشتی از فوریترین مسائل است
از میان همه اینهایی که اشاره کردید، فوریترین اقدام شما در صورت پیروزی در انتخابات چه خواهد بود؟
زیرساختهای معیشتی از فوریترین مسائل است که دو مؤلفه اشتغال و مسکن به آن مربوطند. کسی که اطلاعات علمی دارد میداند مسکن و اشتغال معلول ناپختگی در ساختاربندی اقتصادی است و اگر این دو ساختار در جامعه به درستی شکل نگیرد، قطعا قابل حل است. البته همانطور که عرض شد، ریشه همه اینها توجه به تولید است که در نظام اقتصاد کلان برای من فوریت دارد.
برای نتیجه بخشی در حوزه مسکن و اشتغال که فرمودید یکی از اولویتهای برنامه شما خواهد بود، چه بازه زمانی را در نظر گرفتهاید؟
طبق برنامهای که دارم، در سال نخست بستر این کار فراهم میشود و در سال دوم کاملا پاسخ میدهد و آغاز یک خیزش اشتغال در کشور را شاهد خواهیم بود. این کار سختی نیست. مهمترین مسئله، توانمندسازی نسل جوان است.
در حال حاضر موتور بخش زیادی از جامعه در اقتصاد روشن نیست. دلیلش هم این است که جوانان توان اقتصادی، مالی و ضمانتی ندارند، اگر دولت توانمندسازی نسل جوان و آحاد جامعه برای حضور در اقتصاد را در دستور کار قرار دهد، نتایج آن در همان سال اول حاصل میشود. حتی اگر دولت این امکان را داشته باشد که سال اول امکانات خود را بسیج کند تا قیمت تأمین مسکن را پایین بیاورد، در همان سال نخست جواب میدهد، البته ممکن نیست در همان سال اول نیاز همه متقاضیان را حل کند، اما امید به خانه دار شدن و شغل داشتن در جامعه تقویت میشود.
نخبهها دنبال نظریه و تئوری و مردم دنبال نتیجه هستند
مهمترین عاملی که سبب ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات است، برنامه محور بودن داوطلبان کاندیداتوری و نحوه اقناع جامعه نسبت به قابلیت اجرایی برنامه هاست. آیا برنامه مدون و امیدبخشی برای ارائه به جامعه دارید یا در قالب تئوری سخن میگویید؟
نخبگان دنبال ارزیابی برنامه، نظریهها و تئوریهای مطرح شده در جریان انتخابات هستند، اما عامه مردم نتیجه میخواهند. الان نقد جامعه به آقای روحانی همین است که شکل کلید مشکلی را حل نمیکند، ارائه راهکارهای کلیدی برای حل معضلات قابل قبول است؛ لذا آنچه برای عامه مردم مهم است اینکه قرار است چه مشکلی با این برنامهها حل شود.
علاوه بر اینکه معتقدم جدا از اینکه باید برنامهها مدون و روشن باشد، انتخاب افراد با تجارب علمی و عملی که توان انجام این برنامهها را داشته باشند هم امر بسیار مهمی است.
ما همه ساله امکانات زیادی تحت عنوان یارانه به جامعه میپردازیم، اما برنامه از ابتدا هم این بود که یارانهها هدفمند شوند، هدفمند کردن این دسته از اقدامات و سرمایههای بسیار بزرگ که در طول سال مُسکنوار به خانوادهها میدهیم از اولویتهای بسیار مهم است؛ که منابع لازم را برای توانمندسازی مردم فراهم میکند.
همه میدانند افرادی که سرپرستی مستقیم آنها به لحاظ مالی، تأمین اجتماعی و بهداشتی بر عهده دولت است، افراد ناتوان جامعه، کودکان و زنان بی سرپرست هستند و برای بقیه که توان کار کردن دارند باید بستر کار فراهم شود. نه اینکه فقط کمک مقطعی دریافت کنند که اطمینان هم نداشته باشند این کمکها ۶ ماه آینده هم خواهد بود؟ لذا من برای درآمد پایدار جوانان تلاش میکنم که هم معیشت را تأمین میکند و هم امید به زندگی را از نظر روانی تقویت میکند و این شدنی است.
زمانی که در رأس وزارت تعاون بودم متوجه شدم نسل جوان و طبقاتی از جامعه حتی برای گرفتن وام هم پشتوانه و امکاناتی ندارند، لذا صندوق ضمانت سرمایه گذاری را ایجاد کردیم که متأسفانه در دولت آقای روحانی تهی از امکانات شد، اما کافی است همان تقویت شود تا آحاد جامعه بتوانند در اقتصاد حضور داشته باشند.
جوانان باید بیایند آزمون و خطا کنند، اگر با مشکلات مواجه شدند صندوق ضمانت سرمایه گذاری دست آنها را بگیرد تا بلند شوند و سرمایه داران هم باید سرمایه خود را بیاورند. اگر قرار باشد سرمایه داران مانند این سالها پولهای هزار میلیاردی از بانکها بگیرند و به بانکها بدهکار باشند، دیگر اسمش سرمایه گذاری نیست. باید ضوابط قانونی ثابت برای امنیت سرمایه گذاری ایجاد شود تا سرمایه گذاری کنند.
آن دسته از کسانی که باید پشتوانه سرمایه مالی پیداکنند، افرادی هستند که به تعبیر جزء دوم اصل ۴۳ قانون اساسی توان کار دارند، اما ابزار کار ندارند؛ لذا مهمترین نکتهای که در ذهن دارم و سال هاست به آن میاندیشم عملی ساختن جزء دوم اصل ۴۳ قانون اساسی است که میتواند جریان اشتغال و تولید ثروت را تقویت کردن و به عدالت اجتماعی نزدیک شویم.
جامعه به طبقه اشراف اعتماد نمیکند
به نظر شما کاندیدایی که بتواند در این دوره نظر مردم را جلب کند باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
باید دلسوز با ایدههای جهادی، اخلاص، پاکدست و پرتلاش باشد. اگر مشکلات بر زمین مانده را در جدول متناظری بنویسیم به نظر میآید چنین خصوصیاتی به کمک بیاید.
جامعه به کسانی که امکانات سنگین مالی دارند و جزو اشراف محسوب میشوند اعتماد نمیکند. به شرطی که بتوانیم مولفههای دلسوزی، پاکدستی و کارآمدی را برای مردم نمایش دهیم، آنها اعتماد خواهند کرد. در این سالها بخشی از نابسامانیهای مالی و اختلاسهایی که توسط نزدیکان اشخاصی که در مصادر هستند و افرادی که در نظام اجرایی بودند اتفاق افتاده، سرمایه اجتماعی را نشانه گرفته و ما باید این سرمایه اجتماعی را احیا کنیم.
دولت جوان حزب اللهی از شاخصهای تعریف شده برای دولت آینده است و توقع میرود دولت آینده پرتلاش و پر تحرک باشد، برای تحقق آن فکری دارید؟
سابقه انقلاب اسلامی مبین آن است که کارهای بزرگ توسط جوانان پرشور و با انگیزه اتفاق افتاده، در دفاع مقدس متوسط سن شهدا ۱۶ تا ۲۴ سال بود. این نشان میدهد کارهای ایثارگرایانه توسط این نسل انجام شده است.
انگیزه نسل جوان و شجاعت آنها برای سازندگی بسیار موثر است. متأسفانه در این چند ساله دولت از بکارگیری این مجموعه ارزشمند غفلت کرده و لازم است دوباره این مدل را به کار بگیریم. البته برای ریاست جمهوری حتما نیروهای با تجربه لازم است. چون برای این کار بزرگ نمیتوانیم آزمون و خطا کنیم؛ لذا باید فردی مجرب با انگیزه، پرکار، جدی که به نسل جوان باورمندی داشته باشد رئیس جمهور شود که این اگر اتفاق بیفتد یک دولت پرشتاب و با انگیزه شکل میگیرد.
بعد از اعلام کاندیداتوری، تعداد زیادی از ورزشکاران از شما حمایت کردند، دلیلش چه بود؟
گروههایی بعد از اعلام کاندیداتوری طی نامههایی از حضورم در عرصه انتخابات استقبال کردند که بخشی از دانشگاهیان کشور بودند و هدفشان این بود که با نگاه نخبگانی به دولت آینده کمک کنند، تعاونیها هم بخش زیادی بودند. همچنین دهها هزار نفر از قهرمانان و ورزشکاران و جوانان کشور حمایت خودشان را اعلام کردند. دلیلش این است که به عنوان نخستین وزیر ورزش و جوانان بیشترین آرزوهای ورزشی و توفیقات از دوره قبل انقلاب تاکنون در زمان من مسئولیت من حاصل شد. البته این توفیقات نتیجه تلاش خود جوانان و قهرمانان بود، اما یک خودباوری به اینها داده شد.
در المپیک ۲۰۱۲ جوانان ایرانی توانستند به اندازه سه المپیک قبل از انقلاب و بعد از آن مدال آوری کنند. در اکثر رویدادهای ورزشی آرزوهای جوانان ورزشکار کشور محقق شد.
در همین دوره هم برای اولین بار به عنوان سرگروه به جام جهانی رفتیم و والیبال کشور هم برای نخستین بار به جام جهانی رفت و برای نخستین بار ورزشکاران در رشتههای کشتی، وزنه برداری و ... مقامهای نخست جهانی را کسب کردند و برای نخستین بار تعدادی از خانمهای محجبه در میادین ورزشهای بین المللی حاضر شدند و اینها در خاطر جوانان هست در حمایت از اقشار کم درآمد وکارآفرینان در وزارت تعاون در عمر دیده اند به اعتماد این عملکرد معتقدند اگر این مدل موفق را در بقیه ارکان کشور هم به کار بگیریم توفیق حاصل میشود. برای همین است که مدعی هستم میتوانم به عرصه انتخابات کمک کنم و حضورم میتواند سیل گسترده جوانان در مراکز مختلف را به صحنه انتخابات بیاورد و مشارکتی که نشانه اقتدار ملت ایران در نظام بین المللی هست را رقم بزند.
موفقیت دولت دهم بخاطر وزرایش بود
خبر دارید که چند نفر از وزرای دولتهای نهم و دهم در این دوره داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری هستند؟ اصلا با اینها جلسه دارید، اگر تصمیمشان بر این باشد که با یکدیگر ائتلاف کنند شما هم شرکت میکنید؟
بعد از دولت دهم جلسات متعددی با وزرای دولتهای نهم و دهم و بدون حضور رئیس دولت داشتیم، چون اکثر این وزرا نیروهای ولایتمدار، با انگیزه و خادم نظام هستند و آنچه را از شکوه و موفقیت دولتهای نهم و دهم سراغ داریم حاصل زحمات اینهاست و تجارب خوبی دارند. در جلسات به این تصمیم رسیدیم که وحدت گفتمانی، ولایتمدارانه و انقلابی را تقویت کنیم، اما اینکه برای انتخابات ائتلاف کنیم، تاکنون چنین چیزی مطرح نشده است.
تعدادی از دوستان اکنون در مجلس شورای اسلامی خدمت میکنند و تصورم این است که جایگاه مجلس رفیع است و جامعه باید در عمل ببیند نیروهای ولایتمدار دنبال پست و مقام نیستند.
توصیه این بود که دوستان ما باید مجلس را جدی بگیرند تا اقدامات قوی وکارگشا انجام شود تا مردم اعتماد پیدا کنند الحمدلله هستند افراد دیگری که در دولت ایفای نقش کنند و در صحنه باشند.
سالها دولت در اختیار نیروهای انقلابی نبوده و از سوی دیگر دولتی که بیشترین نیروهای انقلابی در آن تمرکز داشتند دولتهای نهم و دهم بودند و اینها بخشی از ظرفیت و تجربه اجرایی کشور هستند.
صحبت از مسائل اجتماعی و فرهنگی کمتر در گفتگوهای کاندیداها شنیده میشود، این ناشی از کم اهمیتتر بودن مسئله است یا تسلط نداشتن و آگاه نبودن داوطلبان انتخابات به این مسائل؟
داوطلبان معمولاً در حوزه تجارب خودشان به مسائل ورود میکنند. من با وجود تجارب سیاسی به واسطه تجربه سالها حضور در استانداری، ریاست دانشگاه و همچنین دو وزارتخانه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بیشتر یک نیروی اجرایی، علمی و اجتماعی هستم. به همین دلیل برنامه هایم اقتصادی و اجتماعی است و معتقدم مسائل جامعه با حرفهای سیاسی حل نمیشود. انتخابات یک مسئولیت اجتماعی برای همه ملت ایران با هر تفکری است.
رئیس جمهور، دبیرکل یک حزب نیست که مرامنامه بنویسد و با افرادی کار کند که فقط آن تفکر سیاسی را داشته باشند رئیس دولت یک کشور را اداره میکند و باید نگاه جامع الاطراف در مورد مسائل داشته باشد.
معتقدم پرداختن به مسائل سیاسی در صورتی که جامعه نیاز اقتصادی دارد، محرومیت از سایر ظرفیت هاست، بنابراین بیشترین مواضع برنامههای من اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
باید امید و اعتماد را به جامعه برگرداند
از نظر شما بزرگترین مسئله اجتماعی که باید به سرعت رفع شود، چیست؟
امید مردم بزرگترین مسئله امروز جامعه است. اینکه جامعه دیگر اصلاح نمیشود، موضوعی است که هم از خارج مرزها به داخل کشور پمپاژ میشود و هم توسط برخی ناکارآمدیهای این چندساله تقویت شده است.
از نظر روحی و روانی این نگرانی در جامعه وجود دارد که آیا مسائل کشور درست میشود؟ بنابراین باید هر چه زودتر امید و اعتماد که سرمایههای اجتماعی هستند، به جامعه برگردد.
مسئله دیگر اینکه عدهای مسائل اقتصادی و معیشتی مردم را مشروط به مذاکرات آن سوی مرز کرده اند و این خطای استراتژیک دولت آقای روحانی بود که گمان کردند مشکلات کشور راهکار بیرونی دارد، در حالی که مسائل اصلی جامعه حتما راهکارشان در داخل کشور است.
ما کشوری با جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفر داریم که مصرف چنین جمعیتی خود انگیزه برای تولید داخلی را تقویت میکند. بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار رابطه تجاری در کشورهای اطراف وجود دارد؛ کشورهای دوستی که در نظام بین المللی با ما همراه هستند.
اینکه فقط به ارتباط با آمریکا و سه چهار کشور حاشیهای اروپا فکر کنیم، خطای استراتژیکی بود که هشت سال فرصت اجرایی کشور برای آن هدر رفت.
گره زدن مسائل اصلی مردم با نتایج مذاکرات آن هم با دشمنانی که بدعهدیشان سالها اثبات شده، خطای فاحشی بود و خوشبختانه مردم اکنون این را متوجه شدند.
اکنون هم طرفهای غربی نسبت به این موضوع تمکین نکردند و جز مزاحمت و دردسر چیز دیگری نداشتند؛ لذا اگر میخواهیم اقتصاد را شکوفا کنیم، باید این کار را با دوستان بین المللی و همسایگان دنبال کنیم.
تفاهمنامهای که با چین انجام شده قابل تامل است در حال حاضر حجم اقتصاد یعنی GDP ما در حدود ۴۵۰ میلیارد دلار بیشتر نیست و اگر بتوانیم اینگونه تفاهمات را اجرایی کنیم سطح اقتصاد را بالا میآوریم و چهبسا بقیه دوستان هم به صورت همافزا به این کار بپیوندند و بتوانیم بسیاری از معادلات تحریمی را تغییر دهیم. این همان معنای اقتصاد مقاومتی است که دوستان بین المللی را مجتمع کنیم و مقابل ضربههای بیرونی تقویت شویم.
شیوه مذاکرات قابل نقد است نه نفس آن
برخی القائات به جامعه اینگونه بوده که نیروهای انقلاب با مذاکره مخالفند و نقدهای آنان مسیر مذاکرات را تحت الشعاع قرار میدهد این را قبول دارید، آیا کشوری مانند ایران با گفتمان قوی و جایگاه بین المللی و منطقهای میتواند اهل مذاکره نباشد؟
مذاکره در بسیاری از موارد از جمله برای رفع دشمنیها و مزاحمتهای خارجی لازم است و این یعنی باید دیپلماسی قدرتمندی داشته باشیم. دشمن هراسی را قبول ندارم، مذاکرات باید با یک تیم مقتدر ادامه پیدا کند تا رفع مزاحمت کنیم و در جریان اقتصاد همه موارد مربوط به مذاکرات نیست بعضی سعی دارند همه امور کشور را به مذاکرات بی حاصل گره بزنند این خطاست.
مذاکرههایی که با اعتماد زیاد به دشمن و رفاقت و اعتماد بیجا تاکنون باشد اشتباه بوده آنچه در مذاکرات به دست میآید باید قابل بررسی باشد، اما دو جنبه علمی و عملی نشان داده مسیری که تاکنون برای مذاکره با غرب رفتیم اشتباه بوده و نتیجه نداده است.
اینکه عدهای میگویند نیروهای انقلاب نگذاشتند مذاکره به نتیجه نرسد قابل قبول و واقعی نیست. ما میگوییم سبک مذاکراتی که فقط قدم زدن و قهقهه با دشمن در آن باشد جواب نمیدهد بنابراین شیوه این مذاکرات قابل نقد است و نه نفس آن.
واضح است که کشور بزرگی با تمدن دیرینه ایران و تراز برجستگی انقلاب اسلامی که تأثیرگذاری آن در جهان کاملاً مبین است نمیتواند دور از جهان بین الملل زندگی کند. حال آنکه ارتباط یکی از شیوههای اثرگذاری و لازم است.
ارتباط نداشتن با جهان هیچگاه در راهبردهای جمهوری اسلامی نبوده است. باید تعامل قوی با جهان داشته باشیم تا آرامش منطقهای و اقتدار جهانی را فراهم کنیم. ولی معتقدیم شیوههای دیپلماسی باید عاقلانه، هوشمندانه و با تعهد، پیگیری و نتیجه بخش باشد.
در صورت به نتیجه نرسیدن مذکرات برای اداره کشور در شرایط تحریم برنامه دارید؟ مثلا سقف فروش نفت در برنامههای شما چقدر است؟
همانطور که در تأکیدات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم آمده، یکی از چیزهایی که راهگشا میدانم این است که بتوانیم بودجه کشور را از گزند و اثرگذاری دو متغیر مهم نفت و دلار که به خارج از وطن مربوط میشود رها کنیم.
دشمنان میدانند بیشترین ارز ما توسط فروش نفت حاصل میشود، تلاش میکنند بر آن اثر بگذارند و پیش بینیهای بودجهای ما را به هم بریزند.
به عنوان یک کارشناس در بخش بودجه، شاهد بودم که دولت راهبرد مناسبی در این زمینه نداشته و مجلس هم شاید برخی ابعاد را مراعات نکرده و سبب شده کشور هر ساله کسری بودجه داشته باشد و این از دلایل تورم جامعه و سبب استقرارض دولت و بالابردن پایه پولی است.
برای همین در برنامهها سعی کردیم زمینه حضور و اثرگذاری دو متغیر نفت و دلار را دوره چهارساله اول تدریجا کاهش دهیم. چون مسائل کلان اقتصادی زمان بر است و اگر کسی ادعا کند چنین مسائلی در همان سال اول حل میشود اقتصاد نمیداند و با نظام اجرا آشنا نیست. اینها مولفههای تدریجی اثرگذار در اقتصاد است.
در مسئله بورس هم که مردم را گرفتار کرد، سودهای غیرمنطقی به بخشی از شرکتها تعلق گرفت در حالی که مؤلفههای سوددهی تغییر نکرده بود و کاملا قابل پیش بنی بود که بورس شکست میخورد؛ لذا مؤلفههای رشد اقتصادی باید فراهم شود تا گشایش در آن اتفاق بیفتد و با سخنرانی و آرزو کردن مشکلات اقتصادی حل نمیشود که راه حل آن فقط تولید و به صحنه آمدن آحاد مردم در عرصه اقتصاد است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از تسنیم، تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰، کدخبر: ۲۴۸۸۱۷۷، www.tasnimnews.com