شعارسال : مهمترین سدی که میتوان برای مبازره با فساد اقتصادی به وجود آورد شفافسازی اقتصاد است. اقتصاد شیشهای اقتصادی است که کوچکترین هزینهای در آن مشخص است ومسئولان رفتار بیقاعده و بیقانون با آن ندارند. عدم شفافیت در اقتصاد ایران همواره وجود داشته است ولی در دوران دولت قبلی این عدم شفافیت بیشتر شده تا جایی که میتوان یکی از آسیبها در این حوزه را فسادهای بر جای مانده از دولت گذشته دانست. به بهانه ریشهیابی فسادهای اقتصادی و راهکارهای مقابله با آن با هادی حق شناس به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
دولت قبلی نیز با شعار مبارزه با فساد کار خود را شروع کرد و مدام تبلیغ میکرد که دولت برآمده از انتخابات ۸۴ دولت ضدفساد و ضد اشرافیگری است و با شعار مبارزه با فساد روی کار آمد که عملا چنین اتفاقی به وجود نیامد و عکس این قضیه حاصل شد. البته کسی انتظار ندارد که دولت فعلی گرفتار فساد اقتصادی نشود بلکه این انتظار در جامعه به وجود آمده که حوادث گذشته تکرار نشود و برای رسیدن به این هدف لازم است که اقتصاد ایران شفاف شود و کسی دسترسی به رانت اطلاعاتی در حوزه اقتصاد نداشته باشد و همه فعالان اقتصادی و سیاسی به طور یکسان دسترسی به اطلاعات داشته باشند. اگر شفافیتها بیشتر باشد و قوانین نیز قوانین شفافی باشد و رفتار دولت نیز قابل پیش بینی باشد کمتر فسادی را در این حوزه مشاهده خواهیم کرد. عمدتا فساد در نظامهای اقتصادیای شکل میگیرد که در آن نظامها رفتار دولت قابل پیش بینی نباشد. برای مثال در حال حاضر این انتظار در میان مردم به وجود آمده است که خودروهای گرانقیمت با توجه به شرایط اقتصادی موجود وارد کشور نشود و اگر هم وارد میشوند حقوق و عوارض بالایی را بپردازند و در غیر این صورت فساد در اقتصاد به وجود میآید، زیرا انتظار جامعه چیز دیگری را میطلبد. همچنان که در سنوات گذشته نیز چنین اتفاقی افتاد. در دوران گذشته ابتدا خودروها در مناطق گمرکی وارد شد، سپس قانون تسریع شد و خودروها وارد بازار شدند و واردکنندگان این خودروها یک شبه میلیاردر شدند. لذا زمانی که رفتار دولت قابل پیشبینی باشد زمینههای فساد نیز کمتر میشود اما اگر رفتار و قوانین دولت قابل پیشبینی نباشد به طور یقین فساد رانت در سیستم اقتصادی افزایش پیدا خواهد کرد. انتظار این است که رفتار اقتصادی دولت قابل پیشبینی باشد و سیاستهای پولی، مالی و ارزی و مالیاتی دولت باثبات باشد و شاهد بخشنامههای لحظهای نباشیم. امروز متغیرهای کلان اقتصادی در حال اصلاح شدن هستند؛ یعنی نرخ تورم که ایدهآل آن یک رقمیشدن آن است در حال به وجود آمدن است. همین که تورم در اقتصاد یک رقمیشود از بخش زیادی از رانتهای اقتصادی جلوگیری خواهد شد. همین که قیمت ارز باثبات شود، از هرگونه حاشیه و رانت جلوگیری میکند. لذا ثبات اقتصادی که در دوسال گذشته به اقتصاد ایران بازگشته است، زمینه فساد را کمتر خواهد کرد.
* اگر نفتی و رانتی بودن اقتصاد را از جمله عوامل به وجود آورنده فساد بدانیم، دولت چگونه باید از این شرایط با توجه به سهم قابل توجه نفت در اقتصاد ایران فاصله بگیرد؟
دولتهای نفتی و رانتی بعضا دولتهای دچار فساد نیز هستند؛ یعنی دولت نفتی و رانتی فساد را به دنبال خود به همراه دارد، مگر در کشورهای خاص مانند نروژ که پول حاصل از نفت را در خارج از اقتصاد در قالب صندوق سرمایهگذاری کرده و سود آن پول و نه همه سود بلکه بخشی از سود را وارد چرخه اقتصاد میکنند. اقتصاد نروژ امروز یک اقتصاد سالم و کارآمد است. در شرایط فعلی بهرغم قانون بودجه ۹۴ که بودجه در سطح ۳۶ هزار میلیارد بوده به این دلیل که در نیمه اول سال بخش عمدهای از منابع بودجه وصول نشده است لازم است دولت با ۱۸۵میلیارد تومان امسال را به پایان برساند. اگر این عدد درست باشد به این مفهوم است که حدود هشتاد هزار میلیارد تومان بودجه از محل درآمدهای مالیاتی تامین خواهد شد و اگر چنین شود پیشبینی میشود که این امر محقق نشود. آنگاه باید ۱۰۰هزار میلیارد تومان از پول نفت و سایر منابع مانند فروش شرکتها و فروش اوراق مشارکت تامین گردد. به این معنا که اگر چنین اتفاقی بیفتد اتکای به نفت کمتر خواهد شد و اگر دولت یازدهم بعد از سال 90 و در پایان سال ۹۶ به این نقطه برسد که تمام هزینههای جاری از محل مالیاتها تامین شود، تمام بودجههای جاری از محل فروش نفت تامین خواهد شد. به عبارت بهتر لازم است نفت تبدیل به ثروت شود و اگر این کار بزرگ توسط دولت یازدهم صورت بگیرد میتواند بستر رانت و فسادهای نفتی را کاهش دهد.
* بخش بزرگی از درآمد در اقتصاد ایران حاصل از فروش نفت است با این فرض که روزی مالیاتمحور خواهیم شد، آنگاه ثروت ناشی از فروش نفت باید در کدام بخش هزینه شود تا مشکلاتی مانند تورم و نقدینگی بالا ایجاد نشود؟
اقتصاد ایران اقتصاد بزرگ و مستعدی است اما متاسفانه در بین ۲۰۰ کشور جهان جزو بیست کشور اول نیستیم. زمانی که گروه جی هشت تبدیل به جی بیست شد به طور یقین ایران میتوانست جزو جی بیست باشد و در کنار ترکیه و عربستان قرار گیرد و حتی جایگزین آنها در جی بیست شود اما به دلیل مسائل سیاسی که ایران با غرب داشت نتوانست عضو این گروه گردد. این نکته به این دلیل بیان شد که ثابت شود اقتصاد ایران اقتصاد بزرگی است. تولید ناخالص داخلی ما حدود۱۰۰۰ میلیارد تومان است و اگر از این «جی دی پی» مالیات درستی اخذ گردد و سیستم مالیاتی در ایران کارآمد شود و سیستم مالیاتی درست طراحی گردد فرار مالیاتی اتفاق نمیافتد و نگرانی در باب موضوع اقتصاد نفتی ایران وجود ندارد. در حال حاضر تقریبا هفت درصد از مالیاتی که میتوانیم وصول کنیم را وصول میکنیم، در حالی که اگر این هفت درصد تنها دوبرابر شود و به عدد ۱۴ درصد برسد نه تنها هزینههای جاری بلکه هزینههای عمرانی را هم میتواند پوشش دهد، ولی چنین نمیشود، زیرا نظام مالیاتی در ایران کارآمد نیست و تقریبا هفتاد درصد مودیان مالیاتی در ایران، یا مالیات پرداخت نمیکنند یا اگر مالیات پرداخت میکنند زیر یک میلیون تومان مالیات میپردازند؛ این نشان از ناکارآمدی نظام مالیاتی است. بخش عمده اقتصاد در ایران یا دست به فرار مالیاتی میزند یا مشمول معافیت مالیاتی میشود، راهکار این است که نظام مالیاتی کارآمد به وجود آوریم و فضای کسب و کار برای بخش خصوصی فراهم کنیم. بخش خصوصی ایران توان رونق اقتصادی را دارد. ایرانیان مقیم خارج از کشور میتوانند دهها میلیارد تومان پول وارد اقتصاد ایران کنند ولی چون در سالهای گذشته ثباتی در محیط اقتصاد ایران وجود نداشت و رفتار دولتها قابلیت پیشبینی نداشت این امر محقق نشد. اقتصاد، نیازمند آرامش و ثبات و قابلیت پیشبینی رفتار دولتهاست و این موارد در دولت گذشته در اقتصاد ایران غایب بود. در نتیجه اگر دولت فعلی بتواند ثبات را به سیستم اقتصادی برگرداند و رفتار دولت نیز قابل پیشبینی باشد میتوان امیدوار بود که ایرانیان خارج از کشور به اقتصاد ایران وارد شوند و از این طریق سهم دولت در اقتصاد کمتر شده و سهم بخش خصوصی در اقتصاد افزایش یابد و اگر سهم بخش خصوصی در اقتصاد ایران افزایش یابد آنگاه مالیات بیشتری وصول خواهد شد. آنگاه نقش دولت در اقتصاد کمتر خواهد بود و درآمد دولت در اقتصاد افزایش خواهد یافت. در این حالت اتکای بودجه به نفت نیز کاهش مییابد.
* اقتصاد فعلی یک اقتصاد با مولفههای فسادانگیز است. آیا سرمایهگذار خارجی برای سرمایهگذاری به ایران خواهد آمد؟
البته بخشهایی از اقتصاد ایران گرفتار فساد است و همه اقتصاد گرفتار مفسده نیست، برای مثال در بخش کشاورزی و صنعت فساد حداقلی وجود دارد. فساد در اقتصاد ایران در بازار پول و گرفتن تسهیلات با روابط است. همچنین بخش دیگری از فساد در مجوزهای خاص صادرات و واردات قرار دارد وگرنه شاکله اقتصاد ایران سالم است و سرمایهگذار خارجی به خوبی میتواند در بخش صنعت و سایر بخشها در ایران سرمایهگذاری کند.
* ممکن است سرمایهگذار خارجی به جای سرمایهگذاری در بخش تولیدی به تجارت پول در اقتصاد ایران روی آورد و سرمنشاء مشکلات اقتصادی گردد؟
بانک مرکزی موظف است پولی را که از خارج وارد اقتصاد ایران میشود کنترل و هدایت کند. اینگونه نیست که سرمایهگذار خارجی ارز را وارد کرده و در میدان فردوسی عرضه کند و ریال بگیرد و ریال را در بانک سرمایهگذاری کند. این اتفاق قبلا یک بار حدود ده سال پیش در اقتصاد ایران روی داد که ایرانیان مقیم خارج از کشور دلار خود را به بازار ایران میآوردند و بعد از تبدیل آن به ریال سهام میخریدند و بعد از کسب سود مجددا اصل سرمایه و سود آن را از ایران خارج میکردند. در حال حاضر این امکان در اقتصاد ایران تکرار نمیشود. با توجه به تفاهمنامه سازمان سرمایهگذاری و بخش سرمایهگذاری وزارت اقتصاد و دارایی و با کنترلی که بانک مرکزی انجام میدهد محل هزینه پول دقیقا مشخص میشود و سرمایهگذار خارجی نمیتواند در بازار پولی ما دخالت کند و باید به سراغ بخش واقعی اقتصاد برود و اگر بخواهد شعبه بانک در ایران ایجاد کند باید تحت مقررات بانک مرکزی عمل کند؛ یعنی در تمام اقتصادهای دنیا ورود و خروج پول تحت کنترل نظام بانکی است وگرنه همین الان میتوانند انبوهی از دلار را وارد اقتصاد کرده و به ریال تبدیل کنند و کالا خریده و ببرند در حالی که در مرزهای کشور سهم ورود و خروج دلار مشخص است. سرمایهگذار خارجی باید دقیقا بر اساس قانون سرمایهگذاری کند، در نتیجه کنترل و هدایت سرمایهگذاری وجود دارد که مشکلی به وجود نیاید.
* دولت چگونه باید برنامهریزی کند تا ورود خارجیها به ایران برای فروش کالا نباشد و به سرمایهگذاری مشترک در ایران بپردازند؟
سیاستی که دولت یازدهم در زمینه تجارت بعد از لغو تحریمها اتخاذ کرده این است که سرمایهگذاری خارجی در ایران در بخشهایی صورت گیرد که دولت به آن نیاز دارد و کالایی که تولید میشود به شرطی در بازار ایران حق توزیع دارد که همان کالا با برند ایرانی به کشورهای خارجی نیز صادر شود و انتقال تکنولوژی به ایران صورت بگیرد. تمام گفتوگوهایی که تیمهای مذاکراتی ما با خارجیها انجام میدهند به شرط صادرات محصول مشترک از ایران به کشورهای جهان صورت میگیرد. بازار ایران یک بازار بزرگ هشتاد میلیون نفری است. اگر کل کشورهای عرب منطقه و خلیج فارس جمع شوند جمعیت ایران را ندارند. بازار ایران بازار بزرگی است لذا نکات ذکر شده باید لحاظ شود و اگر این چنین شود دولت اراده دارد که سرمایهگذاری صورت بگیرد و در این صورت سرمایهگذاری خارجی در راستای سرمایهگذاری ملی صورت گرفته است.
* یکی از مشکلات اقتصادی دولت بیانضباطی مالی و موسسات مالی بدون مجوز است. دولت چگونه باید با اینگونه موارد برخورد کند؟
اگر این دولت نتواند برخی از موسسات مالی غیرمجاز یا برخی از صندوقهای قرض الحسنه که خارج از نظارت فعالیت میکنند را کنترل کند، عملکرد اقتصادی دولت تحتالشعاع این موارد قرار میگیرد تا جایی که مطلع هستیم بخشی از این موسسات در حال حاضر تحت نظارت نظام بانکی فعالیت میکنند و سایر موسسات نیز ظرف دو سال آینده تحت نظر نظام بانکی فعالیت خواهند کرد.
با اندکی اضافات و تلخیص بر گرفته از سایت لاهیگ كدخبر: ۸۰۷۲ تاريخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ : www.lahig.ir