شعار سال: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چند سالی است که بهعنوان یک موضوع بسیار مهم در کشور مطرح است. اولین بار در اواخر سال 1389 و در قالب یک نشست راهبردی و تبیینی و پس از سلسله نشستهای اندیشه ورزی و رایزنی برخی صاحبنظران و استادان در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد و در آن کلیات موضوع مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت. شرکتکنندگان این نشست با مشورتها و رایزنی با چهرههای علمی و دانشگاهی، مؤسسات پژوهشی و حوزوی در رشتههای جامعه شناسی، اقتصاد، حقوق و علوم سیاسی، مدیریت و ارتباطات دعوت شدند و مورد گفتوگو قرار گرفتند.
در این برنامه کلیات موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح و نظراتی از سوی تعدادی از اندیشمندان ارائه شد.
این موضوع در دورهای برگزار شد که کشور از نظر تجربیات گراسنگ، تعداد دانشجو، محقق، پژوهشگر، نیروهای خلاق و فرهیخته و گسترش علم و آگاهی و مراکز علمی و دانشگاهی و حوزوی از بهترین شرایط برخوردار است. تهیه و تدوین نظریههای کاربردی، ارائه الگوها و سیاستها و برنامههای اساسی برای رسیدن به نتایج عالیه از مهمترین اهداف این برنامه کلان و بلند مدت کشور تلقی میشود. بنابراین برای تحقق اهداف در مقطع کنونی یکی از اساسیترین کارهایی که میشود به انجام رساند ترسیم پیشفرضهای کلامی نسبت به مؤلفههای تمدن ساز احیای تفکر دینی در هویتی زنده و زندگی ساز طراحی نظام جامع و قرار گرفتن علم و دانش و عقلانیت فرهنگی است. با این نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بهعنوان یکی از سندهای عالی نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد و وظیفه انسجام بخشی برنامههای بلند مدت و میان مدت کشور را نیز بر عهده دارد.
الگو به معنای تدوین یک نقشه جامع بلند مدت برای پرهیز از سردرگمی، تکرار، رفتارهای متناقض، اقدامات بیهدف، عملکردهای زیگزاگی، تلاشهای بیثمر و ضایعکننده منابع که بعضاً در سالهای گذشته دچار آن بودهایم و در مقابل طراحی سند جامع که به ما میگوید به کدام سمت حرکت کرده و وضعیت مطلوب و ایده آل ترسیم شده و در آن چگونگی رسیدن به وضع مطلوب هم بیان شود.
الگوی ایرانی که در آن میبایست به شرایط فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اقلیمی، توجه کرد طراحان آن اندیشمندان و صاحبنظران ایرانی بوده و طبعاً با الهام از منابع تمدنی و تاریخی و نگاه به شرایط و اقتضائات خود و بنا به مصالح کشور آینده را طراحی میکند البته برای بهدست آوردن علم هیچ محدودیتی وجود ندارد. اسلامی بودن الگو نیز به این خاطر است که اهداف، ارزش ها و روشهای کار در چارچوب اسلامی قرار داشته و تکیه آن به مفاهیم و معارف اسلامی است. وجود منابع کافی اعم از قرآن، سنت، سیره و آرای اهل بیت علیهمالسلام تحقق این الگو را تسهیل میسازد. اتکا به واژه پیشرفت در این طراحی نیز هوشمندانه بوده از بار معنایی اقتضایی و بومی برخوردار است. به این معنا که شاخصهای پیشرفت در قلمرو کشورمان دارای مفهوم اختصاصی بوده و میتواند از الزاماتی که در سایر معانی و واژهها مانند «توسعه» وجود دارد برخوردار نباشد.
برای رسیدن به الگوهای مورد نظر طرح سؤالات و تدوین پاسخهای مناسب لازم است. پیشرفت همه جانبه در همه زمینهها اعم از فرهنگی، انسانی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مستلزم ایجاد بستر مناسب و عدالت محور برای رسیدن به استقلال در همه این زمینه هاست.
برای رسیدن به پیشرفت عدالت محور و در مقابل طرح مسائل انتقادی و پیشنهادی نیاز به ایجاد بستر مناسب برای پذیرش سؤالات جدید و نظرات منطقی داریم، پاسخ به سؤالاتی مانند دلایل پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، مقدس و ارزشمند بودن کار یا غالب بودن کم کاری و بیکاری، منش به زندگی، قوانین حاکم بر یک جامعه، رویکردها و اقدامات دستگاههای مسئول آموزش، نقش جامعه و مردم عوامل افتراق و وحدت ملی، آرزوها و امیال، رفتارها و فرهنگها، ارزشها و ضد ارزشها، ساختار اقتصاد و فرهنگ، آموزش، ساختار مصرف، توجه به منابع و ذخایر مطرح است.
عرصههای پیشرفت دارای ابعاد گوناگونی است. پیشرفت در عرصه فکر بهعنوان یک رکن جدی و اساسی تلقی میشود. میبایست به سمت جامعهای متفکر حرکت کرده و اندیشه ورزی یک حقیقت واضح تبدیل شود. آموزش و پرورش و رسانهها نقش جدی در تحقق این پیشرفت دارند. پیشرفت در عرصه علم بخشی بسیار مهم و سرنوشت ساز است. نوآوری علمی و حرکتهای علمی به سوی استقلال و نهایتاً عزت ایرانی است. حرکت به سمت پیشرفت علمی کوتاهی بردار نیست، علم محصول فکر سالم است. اصول علمی نیاز به تبدیل شدن ثروت دارد. کار علمی عمیق، پایدار و بنیادی زمینه عرصه پیشرفت را فراهم میسازد.
پیشرفت به سمت معنویت از عرصههای دیگر است. معنویت با هیچ یک از ابعاد دیگر اعم از علم، سیاست، آزادی و سایر عرصهها منافاتی ندارد. دیدگاه انسانی و نگاه به کرامت انسانی میتواند جوامع را به رشد و تعالی برساند. حرکت به سمت معنویت دنیایی میشود که شایسته زندگی انسان است. دنیایی که با معنویت همراه باشد به دنیای انسانی تبدیل خواهد شد.
«عرصه زندگی» تبلور سایر عرصهها است. تمامی نکاتی که در زندگی و شئونات یک جامعه از آن بهعنوان مسائل اساسی و خطوط کلی و مهم یاد میشود. در ذیل عرصه زندگی عناوینی مانند امنیت، عدالت، رفاه، استقلال، آزادی، همکاری و تعاون، وحدت و عزت ملی، جای دارد. تمامی این موارد میتواند زمینه پیشرفت باشد. بنابراین پرداختن به جوانب این عرصه بسیار حائز اهمیت است. شاید مهمترین دلیل این عرصه، ملموس شدن آن در جامعه باشد.
ارائه تعاریفی از جامعه پیشرفته در جنبههای عدالت، رفاه و استقلال توأم با آزادی و بویژه داشتن عزت و حفظ غرور ملی از برجستگیهای این الگوها خواهد بود.طبعاً با کاربست نهایی این طرح حرکت عمومی کشور هماهنگ و هدفمندتر خواهد شد. این الگو مقید به زمان خاص نبوده و در برگیرنده اهداف است. الگوی پیشرفت میبایست ایدهآل نیاز روز جامعه بوده و به همین علت میبایست اقدامات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را با نگاه به سایر منابع طراحی و اجرایی ساخت. ایجاد شرایط لازم برای نقد علمی در همه زمینههای موجود بویژه تبیین سایر الگوهای نامطلوب با بهرهمندی از پژوهشهای لازم و ایجاد هماهنگی در اسناد بالا دستی کشور از ضرورتها است.
یکی از مهمترین ارکان عرصه زندگی، کارکردهای هویتی در موضوعات مختلف برای افراد، گروهها و اعضای جامعه است .توجه به هویت و ماهیت ملتها در شکلهای مختلف متبلور میشود. اهتمام و اعتنا به هویت افراد و جوامع و نگاه تمدنی و تاریخی به آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. دسترسی به الگوی پیشرفت بدون توجه به هویت جامعه ایرانی امکان پذیر نیست: هویت دارای شئونات مختلفی است که میبایست به اجزای مختلف تشکیل دهنده آن توجه مضاعف کرد. بر این اساس یکی از مهمترین کارکردهای هویتی، «پوشاک» در جامعه است. پوشاک در شکلهای مختلف ارتباطات فردی و اجتماعی به ابزار هویت منجر میشود. پس بیتوجهی به آن و غفلت از این هویت فرهنگی میتواند خسارتهای فراوانی را ایجاد نماید. پوشاک ایرانی در جغرافیای فرهنگی و طبیعی ایران از ابعاد مختلف برخوردار است.
هویت فردی یا ملی جزء انفکاکناپذیر از فرهنگ بشری است و یکی از مهمترین جنبههای هویت نیز وجه فرهنگی آن است. طبعاً فرهنگ را میبایست بهعنوان مهمترین و اصلیترین منبع هویت دانست. افراد با اتکا به عناصر فرهنگی هویت مییابند. فرهنگ با ایجاد تفاوت و تمایز میتواند انسجام بخش و وحدت آفرین هم باشد. لباس در ابتدا تنها نقش پوشش بدن را در برابر عوامل طبیعی آسیب رسان مانند سرما و گرما برعهده داشت. لکن کم کم با عناصر دیگر مانند زیبایی شناسی بهعنوان یکی از نهادهای سبک زندگی تلفیق شده و بر فرهنگ جوامع تأثیر میگذارد. در دورههای مختلف تاریخ لباس و ملحقات آن نقش آفرین بوده و به معرفی و نمایانسازی فرهنگها پرداخته است. از اینرو توجه به مبانی فکری و نظری این شاخص مهم فرهنگی (لباس و ملحقات آن) و ترسیم جایگاه مهم در اسناد بالا دستی بسیار حائز اهمیت است.
ظرفیتهای گسترده اقتصادی و توجه نیروی انسانی و اختصاص منابع گسترده به این مهم نیز از دیگر ویژگیهای حوزه لباس و ملحقات آن بوده که توجه به آن در برنامهریزیهای مهم اجتنابناپذیر است.
در جمعبندی این مقال باید اذعان کرد که تدوین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از اولویتهای اول کشور است. توجه به ابعاد مختلف عرصه زندگی و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور و نگاه به ظرفیتهای موجود و توانایی تاریخی و تمدنی و همچنین پرداختن به هویت فردی و اجتماعی آحاد جامعه و پیشبینی توانمندیهای مختلف در تدوین این سند بسیار حائز اهمیت است.
مقوله لباس و ملحقات مبتنی بر فکر و اندیشه ایرانی با توجه به مطالب پیش گفته سهم جدی در این برنامهریزی کلان کشور دارد. پوشاک در شرایط مختلف بهعنوان دومین رکن اساسی در سبد مصرف خانوار قرار داشته و همه ساله و به طرز نوآورانه میتواند سهم قابل توجهی در این مهم ایفا نماید.
در چارچوب قوانین و ضوابط موجود نیز الگوسازی در حوزه مد و لباس ایرانی و اسلامی یک وظیفه مهم استراتژیک قلمداد شده و نهادها و دستگاههای دولتی و غیر دولتی مکلف به ایفای این نقش مهم شدهاند. امید است با هوشمندی بهکار رفته در طرح این موضوع راهبردی شاهد برنامهریزیهای کلان در همه زمینهها باشیم.
اهمیت فرهنگ و نیازهای فرهنگی جامعه در الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت
سیدهادی حسینی
معاون حقوقی و پارلمانی وزیر ارشاد
خوشبختانه کار خوبی شده که یک کشور برای پیشرفت الگوهایی را تنظیم میکند و براساس آن الگوها عمل میکند. اصل این مسأله موضوع مهمی است که خوشبختانه به آن پرداخته شده و مهمتر از پرداخته شدن این است که توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است. بنابراین انگ گروهی، سیاسی و... به آن نمیخورد و این چه به لحاظ قانونی و چه شرعی برای همه تکلیف میشود و موضوعی فراتر از دولت یا یک جریان سیاسی یا یک قوه و دستگاه است و از این حیث حائز اهمیت است. اینکه فرهنگ و نیازهای فرهنگی چه اهمیتی در پیشرفت دارد، موضوع مهمی است چون یکی از زیرساختهای اساسی توسعه فرهنگ است. به عبارت خیلی ساده میتوان گفت ابزار، فرهنگ نیست اما استفاده از ابزارها فرهنگ است. سهولت زندگی در جامعه، ارتباط مردم با یکدیگر و سهولت زندگی شهری و روستایی همه بسته به شرایط فرهنگی این جامعه دارد. هر جامعهای فرهنگ غنی تری داشته باشد، قطعاً توانایی برای تعامل با دیگران بیشتر است. قطعاً چه در داخل و چه در خارج. هر ملتی فرهنگ غنی داشته باشد، مثلاً دیرتر بیمار میشود. مثلاً بسیاری از آداب غذا، آداب لباس و معاشرت را رعایت میکند و به عبارتی در مجاورت امراض قرار نمیگیرد و بیمار نمیشود.
یا به عبارتی فرهنگ درمصرف دارو یا استفاده ازدستورات پزشک. یا بسیاری از آدابی که انسانها طی روز به آن نیاز دارند، قطعاً نیاز به ظرفیتهای فرهنگی آموزش فرهنگی زیست محیطی دارد و همچنین از حیث مراعات مسائلی که در زندگی بشر در طول عمرش به آن نیاز دارد.
در حوزههای مختلف مثل مصرف آب، آداب اجتماعی و... اگر جامعه از فرهنگ غنی برخوردار باشد، حتماً میتواند وضعیت بهتری نسبت به آن جامعهای که فرهنگ مناسب ندارد برخوردار باشد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران تاریخ انتشار 1 ابان97، کدمطلب: 486995، www.iran-newspaper.com