شعار سال: ۴۸ دقیقه که از بامداد شنبه، ۱۹ اردیبهشت ماه گذشت، تهران - این پنجمین شهر خطرناک از نظر زلزله در جهان - لرزید. کابوس غرش لایههای سنگ و خاک تهران، کابوس فرو ریختن دیوارهای پوشالی ساختمانهای هزار مرتبه سالها جایی پس ذهن تهرانیها داشت. حالا که پنجرهها و ستونهای خانه با ۵.۱ ریشتر میلرزیدند، درخلال هراس برآمدن موشهای آدمخوار از پستوی فاضلابهای تهران، آنها که ذوق شاعرانه داشتند با دیدن نام دماوند به عنوان محل اصلی وقوع زلزله زیر لب خواندند: «ای دیو سپید پای دربند /ای گنبد گیتیای دماوند...» با این تفاوت که در این زمزمه، از «دل زمانه»، از «قلب فسرده زمین» از «مشت دادخواهی زمین به سوی آسمان» خواستند تا دادخواهی را به یک روز دیگر حواله کند، همچنان خاموش باشد و چو «شرزه شیر ارغند» نخروشد. با این حال در روزهایی که لشکری از جنگجویان ناپیدا به نام «کرونا» در شهرهای ایران قربانی میگیرند و مردم در خانهها سنگر گرفته بودند، بیم خروش دماوند و بیم گریختن ضحاک از بند تهرانیها را از پشت سد خانههای امن به کوچه و برزن کشاند، بعضیها همراه با نگرانی از پسلرزههای بعدی با همسایههای خود بعد از ماهها دیدار میکردند. اگر کرونا توانسته بود برای چند ماه دیدارها را به تعویق بیندازد، حالا لرزیدن زمین تهرانیها را سوار اتومبیلهایشان کرد تا از ترس غرش دماوند به سوی خانه و خانواده بروند. در این میان نیز این شوخی لب به لب میچرخید که «کرونا» به «زلزله» میگوید: «تو از خونه بیرون بیارشون، من میکشمشون.» ترس از غرش دماوند، ترس از دهان وا کردن زمین و بلعیدن ساختمانها و بزرگراهها و خیابانها بعد از مدتها ترس از ویروس موذی کرونا را پشت سر گذاشت و حالا لبها یکصدا از پشت ماسکها از دماوند میخواستند تا بر خشم خود چیره شود و پشت غبارهای گوگرد خود، همچنان دادخواهی را به روز دیگری واگذار کند و لااقل، «حالا» غرش نکند. تا آنجا که محسن رضایی در توییتر خود نوشت: «پروردگارا، به ملت ما آرامش، و به بیماران ما شفا، و به جوانان ما شغل، و به ما مسئولان ترس از آخرت عطا کن.»
زلزله در سال کرونا
کرونا، رمضان و زلزله؛ این سه عنصر در بامداد روز شنبه و همراه با هم، شهروندان را با ماسک و دستکش به پارکها و خیابانهای شهر کشاندند تا یکی از متفاوتترین شبهای اردیبهشت سال ۹۹ رقم بخورد. خیابانها، پارکها و کوچههای دماوند و تهران مملو از زنان و مردانی بود که داخل ماشین یا بیرون، روی روانداز، به انتظار وقوع لرزهای دیگر و با بیم کرونا، کاسههای آش و خورشت در بغل داشتند و سحری میخوردند و نماز میخواندند. شهروندان بامداد جمعه را در حالی خارج از بستر خانههای امن خود سپری کردند که در این میان چشمها خیره به صفحه گوشی و خبرهای تلگرام بود تا پسلرزهها دنبال شوند و خیال آسوده شود از اینکه زلزله بزرگتری رخ نخواهد داد. کانون زلزله ۵.۱ ریشتری در نقطه امامزاده هاشم و منطقه مشا دماوند بود و در آبسرد، گیلان، گیلاوند، رودهن و تهران حس شد. البته پیش از این زمینلرزه نیز پسلرزهای با بزرگای ۲.۹ در دماوند و حوالی ساعت ۲۳ شب جمعه رخ داده بود، اما تا پیش از وقوع زلزله اصلی کسی متوجه وقوع آن نشده بود. ترس زلزله از خطر آن بیشتر بود و زمینلرزه بامداد شنبه، دو کشته داشت که به گفته منصور درجاتی، مدیر کل مدیریت بحران استان تهران، یک مرد ۶۰ ساله در حال فرار بر اثر تروما از ناحیه سر و یک زن ۲۱ ساله بر اثر ایست قلبی فوت کردند. ترس از عواقب خشم دماوند، ۲۳ نفر را زخمی کرد که از این ۲۳ نفر، ۱۲ نفر زخم جدی نداشتند و ۱۱ نفر در محل درمان شدند. با این حال پسلرزهها ادامه داشت و تا ساعت ۸:۳۰ صبح روز شنبه، به گفت علی بختیاری، سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور حدود ۳۴ پسلرزه با بزرگای ۳.۹ ریشتر در شهرهای مختلف تهران رخ داده است، با این حال همچنان بزرگترین لرزه متعلق به لرزهای به بزرگی ۵.۱ ریشتر بود که فاصله کانون این زمینلرزه را مرکز لرزهنگاری کشور تا تهران حدود ۵۸ کیلومتر تخمین زد. وقوع زلزله به گفته رضا گل محمدی، مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران در ۱۱ ورزشگاه روباز پایتخت را برای اسکان و پذیرش شهروندان تهرانی گشود. به گفته او، این ورزشگاهها با دستور ستاد بحران استانداری تهران و وزیر ورزش تا رفع شرایط احتمالی زلزله در تمامی مجموعههای ورزشی استان تهران تا ۴۸ ساعت به روی شهروندان تهرانی باز خواهند بود. علاوه بر این رضا کرمی، رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران نیز وضعیت تهران را تا سه روز در مرحله آمادهباش زلزله خواند. حالا که زلزله مردم را از گوشه امن خانههای خود به خیابان و سولههای ورزشی کشانده بود، به نظر میرسید رعایت فاصلهگذاری اجتماعی زیر ماه بزرگ و پرنور شب به باد فراموشی سپرده شده است و حالا حفظ جان از بیم زلزله برای یک شب به کرونا اولویت داده شده است.
دماوند، بیدار نشو
دماوند که لرزید، حتی شبکه راشاتودی روسیه نیز از بیم طغیان دماوند نوشت: «بیدار نشو دماوند!» برهم خوردن خواب چندهزار ساله دماوند پیش از این در سال ۱۳۹۷ و در میان گفتههای محمدجواد بلورچی، سخنگوی سابق سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور هم به چشم خورده بود. خروش سیل در گزنک در استان مازندران و احتمال آب شدن ناگهانی یخچالهای قله دماوند بیش از پیش به این احتمال قوت داده بود که این سیلاب کمنظیر میتواند نشان از فعال شدن دوباره دیو سپید داشته باشد. مشاور عالی و سخنگوی سابق سازمان زمین شناسی و اکتشفات معدنی در سال ۱۳۹۷ با انتقاد از عدم پایش مرتب وضعیت قله آتشفشان دماوند، اشاره کرده بود که کمتر از ۷ هزار سال از آخرین فعالیت دماوند میگذرد با این حال پایش مستمر و دائم این دیو سپید است که میتواند خطرهای ناشی از فعالیتهای زمینشناختی آن را قابل پیشبینی کند. مرکزیت دماوند در این زلزله، شایعه فعالیت دوباره دماوند را بیش از پیش تقویت کرد با این حال علی بیتاللهی، رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات شهرسازی به ایلنا میگوید که ارتعاشات و لرزههای جمعه شب موجی نبودهاند و بنابر این وقوع زلزله را نمیتوان به فعال شدن آتشفشان دماوند ربط داد. به گفته رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات شهرسازی، ارتعاشات و خودلرزههای آتشفشان در یک راستا رخ نمیدهند و توزیع ارتعاشات آن دایرهای و دورتادور است. این ارتعاشات به موجهای روی سطح آب شباهت دارند، اما زلزله و پسلرزههای بامداد شنبه چنین شکلی نداشتند.
گسل مشا
گسل فعال مشا در نزدیکی دماوند که پیش از این به گفته مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی در سال ۱۸۳۰ زلزلهای را رقم زده بود، محل اصلی سوءظن وقوع زلزله بامداد شنبه بود. حدود ۲۰۰ سال از آخرین فعالیت بزرگ این گسل میگذرد و وقوع زلزله ۷ ریشتری در سال ۱۸۳۰، این واهمه را ایجاد میکرد که لرزه ۴۸ دقیقه بامداد روز شنبه، تنها پیشلرزهای بر لرزه عمیقتر و جدیتر باشد. زارع در گفتگو با خبرآنلاین تاکید کرده بود همان طور که در سر پل ذهاب، پس از پیشلرزهای به بزرگای ۴.۵ ریشتر، زلزله اصلی با قدرت ۷.۳ ریشتر رخ داده بود، این احتمال تا چند ساعت و چند روز پس از وقوع لرزه ۵.۱ ریشتری تهران همچنان به قوت خود باقی میماند. با این حال آخرین گزارش روابط عمومی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور بر پایه موقعیت و مرکز زمینلرزه شنبه شب نشان میدهد که طی سالیان اخیر، گسل مشا، فعالیت لرزهای فراوانی داشته است. طبق این گزارش و به گفته شهریار سلیمانیآزاد، پژوهشگر لرزه زمینساخت آخرین یافتهها در دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی نشان میدهد که در جنوب پهنه خاوری - باختری گسل مشا، دو پهنه گسلی موازی دیگر قرار گرفتهاند. این دو گسل به ترتیب عبارتند از پهنه گسلی موازی آراکوه در ۵ تا ۸ کیلومتری و کاجان در حدود ۱۵ کیلومتری. این دو گسل با توجه به ویژگیهای هندسی و جنبشی، هر دو ظرفیت ایجاد زمینلرزههای متوسط و بزرگ را دارند. از میان این دو پنهه گسلی، پهنه آراکوه دقیقا بر محور شهرهایی مثل رودهن، بومهن و شهر جدید پردیس واقع است. پهنه گسلی کاجان نیز پهنه گسلی فعالی است که در راستای خاوری- باختری از جنوب منطقه آبسرد تا جنوب منطقه جاجرود گسترده شده است. با رد شدن دخالت دماوند در زلزله شنبه شب، با اینکه همچنان لبها به آرامی زمزمه میکنند که دیو سپید همچنان در بند بماند، خطر لرزه و فعالیت مشا نیز همچنان به قوت خود باقی است. گر چه هر بار لرزه تهران، خطر فرو ریختن بافتهای فرسوده و نوی فراوانی را برای شهروندان و متولیان ساخت و ساز متذکر میشود، اما تهران زیر ماه پرنور میانه اردیبهشت، هنوز روی آن زلزله مهیب وعده داده شده را ندیده است و امیدواریم که نبیند؛ جز امید چاره دیگری نیست.
دستگاههای شتابنگار پشت در تحریم
خطرناکترین گسل تهران پس از ۱۹۵ سال فعال شد
زلزله بامداد جمعه در نزدیکی تهران، بار دیگر ضرورت موضوع پایش لحظهای و شتابنگاری برای زمینلرزه را گوشزد کرد، چنانکه سازمان نقشهبرداری کشور روز گذشته بر ضرورت ایجاد ۳۵ ایستگاه جدید پایش لحظهای لرزهنگاری در تهران تاکید کرد. اما از دو سال پیش طرح ایجاد این تعداد ایستگاه جدید در تهران که به سازمان برنامه و بودجه و سازمان مدیریت بحران ارایه شده، تاکنون بودجهای برای نصب و پایش سیستمها تامین نشده است.
بامداد جمعه زلزلهای به بزرگی ۵.۱ ریشتر و به مرکزیت دماوند، تهران را لرزاند. البته این زلزله علاوه بر تهران در استانهای قم، قزوین و زنجان نیز حس شد. در آذر سال ۹۶ نیز زلزلهای به بزرگی ۵.۲ ریشتر در ملارد به وقوع پیوست که هر چند خسارتهای مالی و جانی به بار نداشت، اما همچنان بر این موضوع تاکید داشت که در صورت وقوع زلزلههای با بزرگی بیش از ۵ ریشتر در تهران با جمعیت تقریبی ۱۳ میلیون نفر در شب، آیا آماده هستیم؟ پاسخ قطعی برای این سوال، خیر است. یک بررسی که توسط موسسه تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی انجام شده، نشان میدهد اگر زلزله ۷.۳ ریشتری آبان ۹۶ کرمانشاه در تهران رخ میداد، باعث خسارت هزار هزار میلیاردی به کشور و تعطیلی ۱۵ ساله تهران میشد.
راهکار کاهش این میزان خسارت استفاده از تکنولوژی بهروزی مانند دستگاههای شتابنگار و سامانه ماهوارهای ناوبری جهانی (GNSS) است که با استفاده از ایستگاههای زمینی میتواند فرکانسهایی را به دستگاههای شتابنگار ارسال کرده و افراد را پیش از وقوع زمینلرزه آگاه کند. مطابق آمار رسمی موجود، حدود ۱۴۵ ایستگاه GNSS در کشور وجود دارد که تنها یک ایستگاه به پایش رفتار گسلهای شهر تهران میپردازد و ۵ ایستگاه نیز رفتار گسلهای استان تهران را زیرنظر دارد. وجود تعداد کم ایستگاههای ثبت لرزهنگاری در استان تهران درحالی است که حدود ۲۰ درصد تراکم جمعیتی کشور در این استان متمرکز شده و زلزلههای با مقیاس بالا علاوه بر خسارتهای مالی، تلفات جانی بسیاری نیز برجای خواهد گذاشت. به منظور بررسی بهتر فعالیت گسلهای تهران و اعلام زمینلرزه چند ثانیه پیش از رخداد آن، در سال ۹۱ قرارداد همکاری با آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن (جایکا) به امضا رسید که به موجب آن تعدادی از دستگاههای شتابنگار به ایران وارد شود. هر چند از آن زمان تاکنون حدود ۲۰۰ دستگاه به ایران وارد شدند که باعث فعالیت ۱۴۵ ایستگاه GNSS در کشور شدند، اما به نظر میرسد شرایط مالی کشور و اعمال تحریمها، آینده پروژه مشترک ایران با ژاپن و همچنین واردات دستگاه را با هالهای از ابهام روبهرو کرده است. ادامه این وضعیت آن هم پس از فعال شدن گسل مشا-فشم که میتواند زلزلههای بالاتر از ۷ ریشتر ایجاد کند، بسیار خطرناک و نگرانکننده است.
تلاشهایی برای پیشبینی زلزله
GNSS یا سامانه ماهوارهای ناوبری جهانی سیستمی است که با استفاده از گیرندههای خود میتواند موقعیت زمین لرزه را با خطای چند متری تشخیص دهد این قابلیت از طریق انتقال امواج رادیویی بین دستگاههای کار گذاشته شده در زمین و ماهواره صورت میگیرد. سامانه ماهوارهای ناوبری جهانی در ابتدا برای اهداف نظامی طراحی شده بود، اما بعدها و با پیشرفت تکنولوژی برای پیشبینی زلزلههای بزرگتر که میتوانند خسارتهای بیشماری ایجاد کنند، استفاده شد.
ژاپن نمونه موفق استفاده از این تکنولوژی برای کاهش مخاطرات مالی و جانی است. این کشور که سالانه حدود ۱۵۰۰ زمینلرزه را به ثبت میرساند، از GNSS و دستگاههای زلزلهنگاری برای پیشبینی زودتر بین ۲ تا ۲۰ ثانیه زمینلرزهها استفاده کرد. براساس قرارداد مشترک شهرداری تهران با سازمان همکاریهای اقتصادی ژاپن موسوم به جایکا در فروردین سال ۹۱، قرار بر همکاری ۳۵ ماهه میان دو کشور برای هشدار زلزله بزرگ در پایتخت با استفاده از این تکنولوژی بود. براساس گزارشها این گروه ژاپنی در این پروژه که «هشدار سریع زلزله تهران» نام داشت، قصد داشتند از فاصله زمانی بین دو موج P و S که به ترتیب موجهای پیشرو و مخرب هستند، برای دادن اخطار نهایی زلزله استفاده کنند.
پیش از امضای قرارداد با تیم ژاپنی، طراحی سامانهای برای پیشبینی زلزله در کشور به شکست منجر شده بود. در تلاش اول سازمان زمینشناسی در سال ۸۶ با تعبیه یک دستگاه در کوههای توچال به دنبال زیرنظر گرفتن حرکت گسلهای تهران بود که در واقع از
۸ گسل خطرناک پایتخت ۲ تای آن در محدوده جنوبی تهران قرار دارد. همین امر امکان نادیده گرفتن حرکات این گسلها را افزایش میدهد. اما تلاش بعدی را مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی داشت که مدعی پیشبینی زلزله تا
۲۴ ساعت قبل از وقوع بود. هر چند تا پیش از ورود تیم ژاپنی هیچ زلزله بزرگی در تهران نیامد تا صحت ادعای ۲ دستگاه فوق تایید شود، اما عملکرد مناسب ژاپن در دادن اخطار زلزله و سونامی در سال ۲۰۱۱، باعث تمایل تهران، برای استفاده از دستگاههایی شد که امتحان خود را به خوبی پس دادهاند.
زمان رونمایی از سامانه پیشبینی زلزله سال ۹۴،
۶ ماه پس از ورود ژاپنیها و در فروردین ۹۱، باوجود تحریمهای گسترده علیه کشور، جلسهای با حضور نمایندگان ۲ کشور برگزار شد. محسن نادی، قائممقام سازمان مدیریت بحران به عنوان رییس پروژه جایکا از عملیاتی شدن سیستم اطلاعات شدت لرزهای تا پایان همان سال و آغاز مطالعات سیستم هشدار سریع زلزله در فاصله زمانی ۲ تا ۲۰ ثانیه پیش از وقوع زلزله در ماههای باقیمانده تا زمان اتمام پروژه خبر داده بود. بر این اساس قرار بود این پروژه تا پایان سال ۹۴ به نتیجه برسد. هر چند نادی معتقد بود در فاز اولیه قرار است تنها دستگاهها و سازمان حیاتی مانند برق، گاز و آب به سیستم هشدار زلزله مجهز شوند تا فضای کلانشهر تهران پس از اعلام هشدار زلزله به هرج و مرج تبدیل نشود، اما به نظر میرسد همین امر نیز تاکنون به فاز اجرایی وارد نشد. نکتهای که یکی از اعضای تیم ژاپنی در همان سال در مصاحبهای به آن اذعان داشتند، احتمال پایین بودن قابلیت عملیاتی این سیستم به دلیل وجود گسل نیاوران در داخل شهر بود. به نظر آنها خسارتهای مالی و جانی را میتوان با کنترل ساخت و سازها همچنین مقاومسازی بافتهای فرسوده به حداقل رساند.
تحریمهای دوباره، دستگاههای فرسوده در کشور
پروژه جایکا با وجود نیاز شدید پایتخت به دستگاههای لرزهنگاری و پیشبینی زلزلههای بزرگتر، نیمهتمام باقی ماند و همچنان سامانهای برای پیشبینی زلزلههای بزرگ در تهران به کار نیفتاده است. ۷ سال پس از ورود تیم ژاپنی به کشور و ناتمام ماندن پروژه، علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی خاطرنشان کرده که تاکنون ۲۰۰ دستگاه شتابنگار وارد کشور شده که انتظار میرود ۵۰۰ دستگاه دیگر نیز وارد کشور شود. بیتاللهی با بیان اینکه تعداد ایستگاههای شتابنگاری به دلیل ضرورت کار بیشتر است، گفت: در حال حاضر حدود هزار و۱۰۰ ایستگاه شتابنگاری و ۱۵۰ ایستگاه لرزهنگاری در کشور وجود دارد که اغلب دستگاههای شتابنگاری که در ایستگاه نصب بودند متعلق به ۳۰ سال پیش است. در دی سال ۹۸ نیز پیمان بکتاش، معاون فنی سازمان نقشهبرداری از وجود تنها ۱۴۵ ایستگاه GNSS در کشور خبر داد. از این تعداد فقط یک ایستگاه کل فعالیت ۸ گسل خطرناک تهران را پایش میکند. به نظر میرسد شروع مجدد تحریمها تحویل ۵۰۰ دستگاه شتابنگار دیگر به کشور را تحتتاثیر قرار داده است. در این راستا محمد شکرچیزاده، رییس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ضمن اشاره به فرصتهای ایجاد شده پس از تحریمها گفت: «با استفاده از گشایشی که پس از برجام ایجاد شد توانستیم تعداد قابلتوجهی از دستگاههای شتابنگار را از تولیدکننده اروپایی خریداری و نصب کنیم با وجود این باید تعداد این دستگاهها افزایش یابد.» شکرچی معتقد است اگر تحریمها تداوم یابد فروشنده اروپایی برای تحویل این دستگاهها به کشور با مشکلات فراوانی روبهرو خواهد بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه اعتماد، تاریخ انتشار: 20 اردیبهشت 1399، کد خبر: 4642، www.etemadnewspaper.ir