پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۴۸۳۵
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۶
برخی اخبار، حاشیه و متن ندارد؛ اصلا همه اش حاشیه است. گاهی این حاشیه این قدر شخصی،‌ غیرمرتبط و زرد غلیظ می شود که فقط و فقط انسان را به یاد اخبار و عکس های خصوصی خاصی که از فلان زوج بازیگر هالیوودی در کنار ساحل منتشر شده می اندازد.
شعارسال: برخی از اخبار، گویی محصول خود «پاپاراتزی» شخصیت فیلم «لا دولچه ویتا» به کارگردانی «فدریکو فلینی» است.پس از مطلع شدن از خبر دیروز با عنوان «جزئیات جنجال همسرموقت عضو ورزشی شورا» آن چه ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده، این است که چطور می توان به قبح این جنس اخبار باید پرداخت که شک و شبهه ای مبنی بر دفاع از شخص یا سوابق آن شخص مورد نظر برداشت نشود و بر مخاطب یقین حاصل شود که بحث بر سر فعل تولید و انتشار این قبیل اخبار است و نه دفاع از آن شخص خاص که ناگفته پیداست که نویسنده ی این سطور، در مقام دفاع از سوابق اقتصادی، اجرایی و مواضع آن فرد نبوده و نیست و از هیچ نظر قرابتی با وی ندارد.

آن چه با تولید و انتشار آن خبر رخ داد، از این باب دغدغه آفرین است که مبادا اعمال قبیحی مانند تولید این خبر که بر خلاف دستور صریح خداوند پیرو آیه ی «لا تجسسوا» (آیه ی ۱۲، سوره ی الحجرات) اتفاق می افتند، عادی شده و در ابعاد و سطوح مختلف فضاهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی،‌ سیاسی، ورزشی و مابقی عرصه ها، به عنوان یک عمل مباح و بلااشکال تلقی شود.

با لحاظ کردن مقدمه ی فوق، ذکر نکات زیر مفید به نظر می رسند:

1- از ابتدای دهه ی ۸۰، رسانه معنا و کاربردی غیر قابل مقایسه با قبل پیدا کرد. پیش از این که سایت های خبری به وجود بیایند، فضای رسانه ای در جمهوری اسلامی ایران، اصطلاحا رسمی و سنتی بود مشتمل بر مطبوعات کاغذی. حتی پیش از سال ۸۷ و قبل از رایج شدن فیس بوک در ایران، اخبار بعضا غیررسمی، محدود به برخی سایت های خبری و وبلاگ ها می شد، اما طی سه سال اخیر و با همه گیر شدن شبکه های اجتماعی موبایلی، انفجار اخبار و مخابره ی لحظه ای و انتشار و دست به دست شدن میلیونی اخبار طی کم تر از یک ساعت، ماهیت و اثرگذاری اخبار را هم دگرگون کرد. به این معنا که یک خبر زرد فقط در یک مجله ی زرد یا سایت زرد به عنوان یک حاشیه مورد توجه قرار نمی گرفت، بلکه آن خبر زرد باعث می شد تا بسیاری از مسائل اخلاقی و آبروی افراد، در وضعیت قرمز قرار بگیرد. در عرض چند ساعت، چند میلیون نفر خبردار می شوند که زن دوم فلان شخصیت مشهور، به محل کار همسرش رفته و آن چه را که حق خود می دانسته، قصد داشته تا از همسرش طلب کند.

این جاست که مشخص می شود اهمیت رعایت اخلاق اسلامی و تقوا در تولید و انتشار اخبار، گره خورده به سرنوشت و آبروی افراد و همان قدر که سرعت انتشار اخبار چند برابر شده، دقت در تهیه و انتشار آن و مبنا قرار دادن اخلاق اسلامی در رسانه نیز باید به همان تناسب افزایش یابد.

2- در خبری که توسط رسانه ی تولیدکننده ی خبر مربوطه منتشر شده، یک مساله ی شخصی و خصوصی یک عضو شورای شهر به گونه ای پیگیری شده که گویی به واسطه ی پیگیری آن مساله، قرار است گره ای از مشکلات مردم تهران حل شود. این که آن خانم همسر دوم آن عضو شورای شهر بوده ، این که چه مشکلی بین آن عضو شورا با همسر دائم یا موقتش وجود داشته، این که قفل خانه ی آن خانم عوض شده یا نشده، آیا شخصی تلقی نمی شود؟

و البته اگر رفتارهای یک مسول به حیثیت و جایگاه شغلی او اسیب بزند حتما بررسی مجدد اعتبارنامه ی آن عضو شورا توسط شورای حل اختلاف و استانداری، بلامانع بوده و از طریق روند مقرر و مشخص قانونی، نه تنها تجدید نظر در اعتبارنامه ی وی بلکه هر عضو دیگری از شورای شهر، عملی قانونی و قابل اقدام است، اما نه به واسطه ی این اتفاق خاص. در مهر ماه خبری مبنی بر ضرب و جرح و راهی بیمارستان شدن راننده ی همین عضو شورای شهر توسط وی منتشر شد که در صورت احراز و اثبات وقوع، از نظر حقوقی، بدون شک اقدامی مجرمانه به شمار می رفته است،‌ اما آن رسانه با بی اخلاقی تمام، کتک خوردن راننده ی عضو شورا به دلیل چند دقیقه دیرتر حاضر شدن در مکان و موعد مقرر توسط وی - که اقدامی خلاف قانون و اخلاق به شمار می رود - را با حاضر شدن همسر او در ساختمان بهشت و معترض بودن به رفتار همسرش که عضو شورا بوده مقایسه کرده است.

اگرچه از حیث نظر شخصی و سلیقه ای، نگارنده سبک زندگی آن عضو شورای شهر را نمی پسندد، اما این که رفتار آن عضو شورا خوشایند ما نبوده و یا سبک سلوک و زیست وی را نمی پسندیم، باعث می شود که آن رفتار را خلاف شرع و یا خلاف قانون تلقی کنیم؟ فرض این که آن رسانه یا هر رسانه ای، سوابق اقتصادی و اخلاقی، مواضع و تعاملات آن عضو شورا را نپسندیده باشد، اما آیا مطابق با تعالیم اسلامی، آیا تجسس در امور شخصی هر کس روا و حلال است؟‌ آیا ریختن آبروی هر شخصی - چه سوابق درخشانی داشته باشد یا کارنامه ای غیر قابل دفاع - آیا این مجوز شرعی و قانونی برای ما صادر می شود که ریختن آبروی او را مباح تشخیص داده و داشتن زن دوم او را یک گناه در نظر بگیریم؟

خداوند در آیه ی ۱۲ سوره ی الحجرات می فرماید:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ»
=
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏اى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبه‏پذير مهربان است».

3- موضوع خیلی فراتر و با اهمیت تر از صرف این مصداق است؛‌ اهمیت این موضوع، آن جا روشن می شود که تصور کنیم که همه ی ما، همه ی شهروندان جمهوری اسلامی ایران، همه ی فعالان عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اجرایی،‌ ورزشی، هنری و هر شخص صاحب اسم و رسمی، این مجوز را برای خود صادر کنیم که چون به هر دلیلی با فردی مخالفیم باید به هر وسیله ای، ولو با انجام فعل حرام، ولو با تجسس،‌ ولو با آبروریزی، می توانیم شخصی را که رفتار و مواضع او را مثبت ارزیابی نمی کنیم، لجن مال کنیم!

اگر این رفتار را می پسندیم، بد نیست برای لحظه ای به خود تلنگر بزنیم که آیا سرک کشیدن در زندگی شخصی خود و اطرافیانمان را هم می پسندیم؟ آیا این رفتار را روا و مشروع و قانونی می دانیم که هر کس از خودمان دل خوشی ندارد، به هر قیمت اقدامی در راستای بی آبرو کردن و حذف ما کند؟ آیا ترور شخصیت،‌ برای حذف کسی که در ذهن ما عنصر نامطلوب است، اسلامی و قانونی است؟

اگر آن عضو شورای شهر یا هر شخص دیگری، در زمینه ی حرفه ای و مرتبط با وظایف عضویتش در شورای اسلامی شهر تهران، جرمی مرتکب شده، چرا مبتنی بر همان جرم و در موضوع همان اشتباه، اعتبارنامه ی او نباید مورد بازبینی قرار گیرد؟ این که رسانه ای این قدر دغدغه مند باشد که به حضور فردی که در امور اقتصادی و اجرایی،‌ دارای پرونده است واکنش نشان دهد، بسیار تحسین برانگیز و به معنای عمل کردن آن رسانه به رسالت رسانه ای و ایدئولوژیکش است، اما آیا داشتن همسر دوم یا ناراضی بودن زن شرعیعضو شورای شهر، ابزاری مشروع جهت لجن مال کردن آن عضو شورای شهر است؟

موضوع تعدد زوجات و متعه، باید به طور مجزا مورد بررسی و واکاوی دقیق جامعه شناختی و فقهی قرار گیرد که از حوصله ی این نگاره خارج است، اما چون نگاه مثبتی نسبت به داشتن زن دوم و متعه در افکار عمومی وجود ندارد، آیا این اوج بی اخلاقی نیست که با هدف ترور شخصیت یک فرد - ولو اگر او را نمی پسندیم - مسائل شخصی آن فرد را به فضای جمعی بکشانیم؟ آیا این قبح زدایی از سرک کشیدن و ترویج رفتارهای غیرانسانی در جامعه نیست؟

4- امر و به معروف و نهی از منکر، در اسلام، از اوجب واجبات است تا آن جا که مهم ترین قیام حق علیه باطل توسط امام حسین (ع)، با فلسفه ی احیاء امر به معروف و نهی از منکر انجام می شود که حتی شنیدنش، هر آزاده ای را منقلب می کند، اما آیا ما می توانیم با پرده دریدن از حریم شخصی افراد و بی آبرو کردن آن ها، داعیه ی انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم؟

عجیب این جاست که در مواردی که امر به معروف و نهی از منکر واجب است و اسلام بر ذمه ی ما گذاشته که تذکر دهیم، بسیاری از ترس سرزنش نشدن چشم بر نهی از آن منکر و امر به معروف می بندیم، اگر شخصی وسط خیابان و در میان جامعه، در روز روشن حجاب از سر برداشته باشد و قدم بزند، در مقام توجیه، این گونه می گوییم که «دوست داشته روسری سرش نباشه» یا با ژست صیانت از حریم شخصی می گوییم «اون یک مساله ی شخصیه» یا ناگهان روشنفکر می شویم و می گوییم‌ «به من چه، به توچه» و قس علی هذا، حال آن که آن اقدام هم صریحا خلاف شرع است و هم صریحا خلاف قوانین کشور، اما این که فلان عضو شورای قفل منزل همسر دائمی یا موقتش را عوض کرده، به همه ی رسانه ها و همه ی مردم ایران مربوط می شود و انگار نه انگار که اتفاقا حریم شخصی، آن جا معنا می یابد که تعاملات افراد در فضاهای شخصی و خصوصی شکل می گیرد.

آن جا که موضوع اجتماعی است و جنبه ی عمومی پیدا می کند، روی آن کلاه یک مساله ی شخصی می گذاریم و آن جا که یک مساله واقعا شخصی است، به آن جنبه ی عمومی می دهیم و خود را مجاز می دانیم تا در موردش به هر نوع و کیفیتی از قضاوت برسیم.

5- از سال گذشته و با اتفاقات و شایعاتی که در مورد زندگی شخصی فرزاد جمشیدی، مجری مشهور و محبوب صدا و سیما رخ داد، گویا برخی گمان کرده اند که اگر کسی زن دوم داشته باشد، باید از صفحه ی روزگار محو شود و همه حق دارند درباره ی کم و کیف زندگی شخصی، یک زنه بودن یا دو زنه بودن، دائم بودن یا موقت بودن، اظهار نظر کنند. سوال این جاست که اگر بنا باشد این نوع عکس العمل ها به جزئیات زندگی شخصی یک شهروند جمهوری اسلامی ایران، این قدر مباح و بلااشکال باشد، آیا اگر جزئیات زندگی شخصیت ها و افراد مورد علاقه مان، یا اطرافیانمان یا خودمان در فضای رسانه ای منتشر شود، آیا مفهومی به نام جامعه ی امن، جامعه ی مدنی و مهم تر از همه، جامعه ی اسلامی، حتی در حد غیر آرمان گرایانه، قابل تصور است؟

با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از وب سایت خبرگزاری الف، تاریخ انتشار: 9 آذر 1394، کد خبر: 314000، www.alef.ir/

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
مرتضي
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۴
0
1
مگه اين افشا گريه ؟ چه مشكلي هست حالا علني باشه ؟ مگر اسلام تا چهار خانم رو اجازه نداده ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۵
0
1
همکار خودتون تابناک نوشته :
خانمی که مدعی عقد موقت با عضو سرشناس ورزشی شورا است با حضور در ساختمان شورای شهر تهران نسبت به وضعیتی که همسر موقتش برای او به وجود آورده، شکایت داشته و مدعی شده این عضو شورا با تعویض قفل منزلی که برایش اجاره کرده بوده است، مانع ورد او به منزل شده و به‌نوعی او را به همراه فرزندی که متعلق به همین عضو شوراست، از خانه بیرون کرده!

همسر موقت این عضو شورا که قصد ورود به صحن علنی شورا را داشته بلافاصله از طریق یکی از روسای دفاتر که در جریان اتفاق قرارگرفته بوده و با قول برطرف کردن مشکل به وجود آمده به یکی از اتاق‌های طبقه دوم انتقال داده می‌شود تا کار به صحن علنی شورا کشیده نشود! طبق پیگیری‌های صورت گرفته این عضو شورا که سابقه درگیری فیزیکی و کتک‌کاری با راننده شخصی خودش را نیز در پرونده دارد، ظرف کمتر از بیست‌وچهار ساعت قرارداد منزل مسکونی را به نام همسر موقت خودش سند می‌زند تا مانع ادامه این رسوایی شود!
آرزو
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۵
0
0
بالاخره من نفهمیدم ازدواج موقت مشکلی نداره و یا موجب آبروریزی است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
0
0
اینقدر از این جور زن ها بدم می یاد. مثل افعی می مونن. خوش خط و خال و زهرآگین.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
0
0
زن دوم؟؟؟؟ وای وای
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین