پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28
کد خبر: ۷۱۲۰۶
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۳
یکی از زیر مجموعه های دولت که برخلاف تبلیغات و شعارهای فراوان (ناشی از حمایت رسانه‌ای هر دو جناح) نتوانست به آنچه بایسته و شایسته ایران بود دست یابد و علی‌رغم پشتیبانی و تأکیدات رهبر انقلاب و نیز حمایت‌های مالی وسیع دولت، جایگاه اقتصاد دانش‌بنیان را در کشور تثبیت نماید معاونت علمی و فناوری بود.
شعارسال: یکی از زیر مجموعه های دولت که برخلاف تبلیغات و شعارهای فراوان (ناشی از حمایت رسانه‌ای هر دو جناح) نتوانست به آنچه بایسته و شایسته ایران بود دست یابد و علی‌رغم پشتیبانی و تأکیدات رهبر انقلاب و نیز حمایت‌های مالی وسیع دولت، جایگاه اقتصاد دانش‌بنیان را در کشور تثبیت نماید معاونت علمی و فناوری بود.

طبعاً تقریر این متن بدان معناست که معاونت مذکور هیچ دستاورد مثبتی نداشته (که عین بی‌انصافی است)، اما اهمیت فناوری و نوآوری در دنیای امروز، بیش از آن چیزی است که در عملکرد این معاونت دیده می‌شود و لازم است نقاط ضعف آن مورد بازنگری قرار گیرد:

1- شفاف نکردن شرح وظایف و همپوشانی با سایر دستگاه‌ها

در دوره‌های قبلی به علت تازه تأسیس بودن معاونت علمی، توقع شفاف شدن شرح وظایف آن نبود ولی در دولت یازدهم باید تکلیف همپوشانی آن با وزارت علوم، شورای عالی عتف، شورای عالی انقلاب فرهنگی (به ویژه دبیرخانه نقشه جامع)، مرکز همکاری های فناوری و نوآوری (و نهاد بالادستی آن) و نیز برخی فعالیتهای دفاتر مربوطه سازمان برنامه و بودجه مشخص می­شد که اقدامی نشد. شاید علت این عدم اقدام را بتوان در سوءاستفاده از این عدم شفافیت موجود دانست، هرچند که موجب هرزروی بودجه و سردرگمی مراجعان حقیقی و حقوقی می‌شود و از همه مهم‌تر، پتانسیل درگیری بین نهادها (به ویژه عتف و معاونت) را همواره در خود دارد.

لازم به یادآوری است که حتی برخی توافقات صحیح ابتدایی دولت یازدهم در این زمینه، توسط معاونت عملیاتی نشده است.

2- عملکرد مبتنی بر توزیع پول نفت

هرچند شخص معاون محترم علمی، در طول این چهار سال صدها و هزاران بار روی مبارزه با اقتصاد نفتی سخن رانده‌اند اما عملکرد خود ایشان دقیقاً چنین رفتاری را در ذهن متبادر می‌کند. سفرهای استانی و توزیع پول بین دانشگاه ها و افراد، جلسات ملاقات شرکت‌ها و دستورهای آنی پرداخت مبالغ کمک، فشار بی‌رویه به صندوق نوآوری و شکوفایی جهت پرداخت‌های بی‌ضابطه و سایر مواردی از این دست‌، دقیقاً نشان‌دهنده تقابل بین گفتار و کردار معاونت است. در حالی که همه ما می دانیم که به قول ایشان توسعه فناوری با پول نفت اتفاق نمی افتد.

3- فقدان سیاست فناوری و نوآوری

هرچند از معاونت انتظار می‌رفت که با همکاری سایر دستگاه‌ها، یک سیاست جامع فناوری برای کشور تدوین کند - که چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه خود معاونت هم فاقد هر نوع سیاست و اولویت بوده و طی در این چهارسال به هر پروژه‌ای از هر نوعی و با هر پتانسیل توسعه فناوری (به شرط جلب رضایت اشخاص و مدیران مربوطه) کمک شده است. این در حالی که کل بودجه معاونت مبلغی نیست که بتواند بین همه موضوعات عالم تقسیم شود و لازم است این طیف وسیع حمایت‌ها که محصولات نرم مانند نرم‌افزارهای قرآنی تا محصولات کشاورزی عادی مانند توت‌فرنگی و زعفران و تا هایتک را در بر می‌گیرد، روی نقاط خاصی متمرکز شود.

4- ضعف در مدیریت داخلی سازمان

متأسفانه عدم توجه دکتر ستاری و بدنه معاونت و بنیاد نخبگان، موجب شده است که چند پارگی بین معاونین و مدیران بروز کند و هر کسی راه خود را برود. شکل گرفتن باندی که عملاً هم معاونت و هم بنیاد را به شکل غیرشفاف و پشت‌پرده اداره می‌کند نیز نتیجه همین وضعیت است که در این زمینه گفتنی‌های زیادی برای دستگاه‌های نظارتی وجود دارد.

همچنین استخدام پذیرفته‌شدگان بعضاً نالایق آزمون دولت قبل (که هیچ دستگاه دیگری حاضر به استخدام آنها نشد) موجب ناکارآمدی شدید در بدنه سازمانی شده است.

5- عدم توازن بین مدیریت در معاونت و بنیاد نخبگان

نکته‌ای که در دیدار مهر ۱۳۹۵ نخبگان مورد عتاب شدید رهبر انقلاب هم قرار گرفت، بی‌سامانی بنیاد نخبگان بود که متأسفانه نه تنها رفع نشد، بلکه با تداوم حضور قائم مقام قبلی و افزودن یک مقام قائم مقام جدید، عملاً بنیاد بیشتر دچار سردرگمی بیشتر شد تا جایی که حتی رهبری سخن از تفکیک ریاست آن از معاونت علمی به میان آوردند که طبعاً برای سازمان اداری کشور، نشانه خوبی نیست.

۶- سلیقه‌ای بودن و محوریت فردی

غالباً هر شرکت یا پژوهشکده‌ای که بتواند دسترسی به شخص دکتر ستاری پیدا کند (که در مورد نحوه این دسترسی هم سخن بسیار است ) با دستور فوری ایشان حمایت‌های مالی سنگینی کسب می‌کند بدون این‌که مراحل اداری و کارشناسی مربوطه طی شده و امضای اشخاص ذی‌صلاح و دستوراتی درج گردد.

چنین رویه‌ای برخلاف اسم معاونت، کاملاً غیر علمی است و شبهات فراوانی ایجاد می‌کند.

7- اجرای ناقص سیاست حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان

شرایط فعلی حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان، یادآور حمایت از بنگاه‌های زودبازده در دولت نهم است با این تفاوت که ارقام ناچیز کمک‌های مزبور، تبدیل به حمایت های میلیاردی از شرکت‌های دانش‌بنیان شده است که براساس عرضه و نه تقاضا ایجاد شده‌اند.

روند صرفاً تعدادی پژوهشگر و فناور بدهکار و زندانی به جای خواهد گذاشت و برگزاری رویدادهایی مثل "ایران ساخت" هم نمی‌تواند مشکل فروش این شرکت‌ها را حل کند زیرا اصولا مردم عادی، مصرف کننده محصولات آنان نیستند بلکه از ابتدا باید این شرکت‌ها برای رفع نیازهای فناورانه بخش‌های مختلف صنعتی کشور، تشکیل می‌شدند.

۸- ارتباطات بین المللی بی‌حاصل

حجم سفر های فراوان و بی فایده و مراودات بی‌برنامه با مقامات سایر کشورها بسیار زیاد بوده و عملاً تبدیل به تورهای تفریحی برای مدیران و کارشناسان شده است ضمن این‌که اصولاً جایگاه معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور در هیچ کشوری معادل ندارد و لذا این سفرها اغلب به اختلاف با سایر دستگاه‌های اداری کشور می‌انجامد که نمونه آن در مورد اتریش به شدت بروز کرد.

9- بحث نخبگان خارج از کشور

در یکی از در یکی دو سال اخیر بارها مشاهده شده که بنیاد نخبگان با صرف وقت و هزینه فراوان، برخی ایرانیان مقیم خارج را به کشور دعوت کرده که به محض ورود به ایران از سوی دستگاه­های امنیتی بازداشت شده‌اند. تاثیرات چنین امری بر روحیه ایرانیان مقیم خارج از کشور بسیار مخرب است و باید پیش‌بینی‌های لازم در این مورد صورت می‌گرفت.

10- انتصابات بدون سابقه موجه

از آنجا که شخص دکتر ستاری، فقط به واسطه پدر شهید بزرگوارشان و نیز روابط خانوادگی رئیس جمهور به این سمت منصوب شده‌اند، طبعاً اغلب معاونین ایشان در بنیاد نخبگان و معاونت نیز بدون پیشینه های مرتبط و بر اساس روابط خویشاوندی با یکی از مسئولین دیگر دولت و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی، انتصاب یافته‌اند و هیچ اثری از نخبگان واقعی در بین آنان دیده نمی‌شود.

11- بی‌توجهی به زیرساخت‌های نرم‌افزاری

از مجموعه قوانین مورد نیاز که زیرساخت‌های نهادی توسعه فناوری و نوآوری محسوب می‌شوند، صرفاً قانون حمایت از شرکت‌های دانش بنیان در دولت قبل به تصویب رسیده بود و هیچ اقدامی در این مورد از سوی معاونت انجام نشده است و لذا بسیاری از قوانین به ویژه قانون" حمایت از مالکیت‌های فکری" به شکل معلق مانده‌اند و ذی‌نفعان آن‌ها بلاتکلیف هستند. این قوانین در دهه‌های قبل، مورد نیاز کشور نبودند چون اصولاً اقدامی برای توسعه فناوری صورت نمی‌گرفت اما در شرایط فعلی تبدیل به گره‌های مهمی شده‌اند.

۱۲- تمرکز حمایت‌ها روی شهر تهران

توجه خاص به دانشگاه‌های تهران (به خصوص دانشگاه صنعتی شریف) و نیز فقدان مشوق‌های لازم برای توسعه فعالیت‌های دانش‌بنیان در شهرستانها، موجب شده است که بخش عمده بودجه معاونت و صندوق‌ها و نهادهای تابعه در تهران هزینه شود و قابلیت‌های شهرستان‌ها در این زمینه نابارور بماند.

13- دودوزه بازی سیاسی بین دو جناح

تجربه‌ای که سال‌های اخیر بر اثر گردش‌های سیاسی ایام در مدیران کشور ایجاد شده است داستان توبره و آخور را در ذهن متبادر می‌کند. هر مدیری به دنبال آن است که (ولو برخلاف اعتقادات شخصی) با کرنش در برابر نهادها و اصحاب ماندگار قدرت و دادن امتیازات مالی از جیب مردم، رضایت هر دو جناح و طبعاً آینده سیاسی و شغلی خود را تامین نمایند.

در این باب توضیح بیشتری ضروری نیست.

14- ایجاد بدهی‌ها و تعهدات مالی سنگین

چنانچه گفته شد حجم توزیع پول معاونت میان افراد حقیقی و حقوقی در این چهار ساله بسیار زیاد بوده و متأسفانه باید گفت که حجم تعهدات مالی برای کارهای نیمه‌تمام، چندین و چند برابر آن است و اصلاً معلوم نیست معاونت علمی و فناوری دولت دوازدهم چگونه می‌‌خواهد پاسخگوی این همه مطالبات باشد.

15- تبلیغات به جای پاسخگویی

هرچند معاونت علمی قانوناً موظف نیست به مجلس بابت فعالیت‌های خود پاسخگو باشد و عموم جامعه هم چندان دغدغه‌ی پیشرفت فناوری در کشور را ندارند، اما به هر حال باید یک مجموعه گزارش از نتایج هزینه‌کرد پول‌ها و فرصت‌های ملی در این حوزه ارائه شود که به هر حال ما در رقابت با سایر ملت‌ها در چه وضعی هستیم و چه روندی را طی می‌کنیم. اما در عمل، روابط عمومی معاونت و بنیاد نخبگان، به انتشار هفتگی ده‌ها عکس از فیگور‌های مختلف معاون محترم قناعت کرده و هیچ گزارش علمی در این زمینه منتشر ننموده‌است.

16- عدم تعامل با سایر دستگاه‌ها

فلسفه تشکیل معاونت های رئیس جمهور، همکاری بین‌دستگاهی و ایجاد تعاملات برای پیشبرد امور مربوطه توسط سایر وزارتخانه‌هاست. این در حالی ­است که عملاً چنین چیزی مشاهده نمی‌شود و معاونت صرفاً با اتکا به بودجه خود، مشغول انجام فعالیت‌هایی‌ است که هرگز نمی‌توانند به تنهایی موجب حرکت بخش‌های اصلی اقتصاد دانش‌بنیان باشند.

17- نگاه تشریفاتی به اسناد بالادستی

با وجود تصویب و ابلاغ اسناد مهمی چون سیاستهای کلی علم و فناوری و سند ملی نخبگان، هیچ نوع توجه و برنامه ریزی برای اجرایی کردن این اسناد در معاونت وبنیاد وجود ندارد و کلا مدیریت اقتضایی و روزمرگی بر این دو سازمان حاکم است.

18- فعالیت های غیر شفاف مالی

برخی صندوقها نظیر صندوق توسعه فناوری های نوین و نیز برخی سپرده گذاری های قرض الحسنه در بانک رسالت، تبدیل به حیاط خلوتی شده اند که عملکرد آنها بسیار مبهم است و می­تواند مورد بازرسی دقیق قرار گیرد تا نکاتی در این باب روشن شود.

19 عدم اعتقاد به خرد جمعی

با وجود دسترسی معاونت و بنیاد به نخبگان و دانشمندان کشور، نه تنها هیچ نوع فعالیتی برای پیمایش نظرات و بهره گیری از خرد جمعی آنان به عمل نیامده است بلکه حتی شوراهای تصمیم­ساز داخل معاونت و بنیاد هم تشکیل جلسه نمی­دهند و اتخاذ تصمیمات کاملا لحظه ای و متطور است.

20- بی سامانی صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران

این صندوق که قرار بود NSFایران باشد با نصب یک مدیر قدیمی و سفارشی ، بدترین دوره های خود را گذراند. هیچ راهبرد مشخصی از سوی مدیریت این صندوق اتخاذ نشد و نهایتا هم معلوم نیست ماموریت آن چیست. بخصوص که حمایت از علوم و پژوهشهای بنیادین، طبعا باید از کانال این صندوق انجام شود و بی سامانی آن، به معنای سردرگمی در سیاست تحقیقات پایه کشور و هزاران دانشمند آن است.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی بولتن نیوز، تاریخ انتشار: 1396، کدخبر: 35542736، www.bultannews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین