شعارسال: در فرایند توسعه پایدار مناطق روستایی، در بخشهای وسیعی از کشورمان، پدیده پراکندگی اراضی زراعی نقشی اساسی در عقبماندگی و بهرهوری پائین زمین و آب بر عهده دارد. این پدیده منجر به هدر رفت بخش قابلملاحظهای از آب، توان اراضی، نیروی انسانی و نهادهها گردیده و عملاً بسیاری از عملیاتهای بهینهسازی در این بخش را غیرقابلاجرا میکند. از طرف دیگر، افزایش نرخ و راندمان آبیاری، نیز بدون گسترش روشهای انتقال مدرن آب و اجرای آبیاریهای تحتفشار امکانپذیر نبوده که لازمه تسهیل و تسریع در اجرای اینگونه روشها نیز ایجاد زیرساخت و یکپارچهسازی اراضی است. حالآنکه مانع اصلی برای نیل به این اهداف، پراکندگی اراضی، مشکلات ساختاری در بخش کشاورزی و عدم وجود زیرساخت مناسب برای مانیتورینگ، ارزیابی عملکرد و مدیریت علمی و کاربردی بخش کشاورزی و آب است. در نوشتار حاضر، ابتدا در خصوص اهمیت بالای اجرای طرح یکپارچهسازی اراضی در کشور بهعنوان یک ضرورت اساسی برای ایجاد دگرگونی و اصلاح در حوزه کشاورزی صحبت شده و سپس بهصورت فشرده نتایج قابلتأمل تجربه اجرای تلفیقی طرح یکپارچهسازی، پارسلبندی اراضی و توسعه آبیاریهای مدرن و تأثیر آن بر روی افزایش بهرهوری و کاهش مصرف آب کشاورزی در کشور ترکیه بررسی میشود.
مقدمه
امروزه امنیت غذائی در کشورهای جهان، بخصوص کشورهای که در مناطق خشک و نیمهخشک قرار دارند، بهطور فزایندهای تحت تأثیر اقتصاد جهانی و تغییرات آب و هوائی قرار گرفته و به کوچکترین نوسانات بازارهای جهانی و تغییرات اقلیمی واکنش نشان میدهد. بروز خشکسالیهای پیدرپی در دو دهه اخیر، بهرهوری پایین در بخش کشاورزی، افزایش روزافزون تقاضا برای آب شیرین، محدودیت شدید منابع آبی و همچنین هزینههای زیاد استحصال از منابع محدود موجود، از جمله عواملی هستند که در صورت عدم چارهاندیشی، توسعه پایدار و امنیت غذائی در کشور را در آینده نزدیک در معرض خطر قرار خواهند داد. از این پس تولید محصولات کشاورزی بایستی با مطالعه و برنامهریزی دقیق، استفاده از تکنولوژی و دستاوردهای علمی، افزایش عملکرد در واحد سطح بجای گسترش سطح زیر کشت، صرف هزینه کمتر و با تأکید و توجه به حفظ منابع آب و خاک و مسائل زیستمحیطی ( توسعه پایدار کشاورزی) انجام گیرد، تا هم بتواند جایگاه مناسب خود را در اقتصاد ملی و بازارهای بینالمللی کسب نماید و هم بتوانیم محیطزیست و منابع طبیعی را بهعنوان ودیعهای الهی، سالم به نسلهای آینده تحویل دهیم. اما عدم وجود یک ساختار مناسب و متناسب برای تسریع در گذار از کشاورزی سنتی و نیمهصنعتی به کشاورزی پیشرفته با اولویت مصرف بهینه آب و عدم حل مشکل پدیده پراکندگی و کوچکی قطعات زراعی، روند تحول کشاورزی سنتی به مدرن را بسیار کند، لاکپشتی و توسعه کشاورزی را بسیار دشوار و حتی غیرممکن میسازد. عواملی مانند؛ پایین بودن بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب کشاورزی، بالا بودن هزینههای تولید، اتلاف نهادهها، غیرکارا بودن مدیریت مزارع، درآمد پایین بهرهبرداران، محرومیت از دستاوردهای علمی و فنی جدید در فعالیتهای تولیدی، عدم استفاده مؤثر از تکنولوژی و ماشینآلات کشاورزی، پایین بودن بهرهوری عوامل تولید، عدم دسترسی به اطلاعات و آمار بروز برای مدیریت و توسعه کارآمدتر کشاورزی در سطوح خرد تا کلان، و بالاخره فقر روستایی بهعنوان شاخصهای توسعهنیافتگی بهنوعی در ارتباط با پدیده پراکندگی و کوچکی قطعات زراعی قرار دارند. این مشکل از دیرباز در بسیاری از کشورهای جهان وجود داشته و در کشورهای پرجمعیت آسیا و خاور دور از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم به بار آورده است[1]. در کشورهای صنعتی و توسعهیافتهای همچون کانادا، ژاپن و آمریکا فرایند یکپارچهسازی اراضی زراعی همگام با توسعه صنعتی مورد بررسی قرار گرفت[2]، تا جایی که در آمریکا از سال ١٩٤٠ به بعد یکپارچه نمودن اراضی و تبدیل زمینهای زراعی کوچک به زمینهای بزرگ و گذار از کشت سنتی به کشت مکانیزه بهصورت یک سیاست عمومی درآمد.
برای حل معضل پراکندگی اراضی زراعی در کشور ما در سال ١٣٥٢ قانون یکپارچه نمودن اراضی و تعاونی کردن تولید به تصویب رسید و هرچند سیاست کلی در راستای توسعه زراعی و یکپارچهسازی اراضی بوده و برای این منظور اقدام به تشکیل تعاونیهای تولید و شرکتهای سهامی زراعی شده، لیکن این تعاونیها تا به امروز نتوانستهاند به هدف اصلی خود که تولید گروهی و حفظ یکپارچگی اراضی بوده است، دست یابند[3]. چرا که هنوز سطح گستردهای از زمینهای زراعی بهصورت خرد و پراکنده توسط بهرهبرداران زیر کشت میرود.
حال سؤال اساسی این است که، با توجه به تحلیل رفتن منابع آبی و عدم وجود زیرساخت مناسب برای مانیتورینگ، ارزیابی عملکرد و مدیریت علمی و کاربردی بخش کشاورزی در کشور آیا زمان آن فرا نرسیده که یک تجدیدنظر کلی و فوری بر روی طرح تجهیز و یکپارچهسازی اراضی بهعنوان یک ضرورت اساسی در حوزه کشاورزی، برای نیل به توسعه پایدار صورت گرفته و عوامل کند شدن اجرای آن بررسی و برای رفع آنها بهعنوان یک اولویت استراتژیک اقدام عملی و در صورت سخت بودن رفع این موانع (مانند مشکلات مالی و اجتماعی) در کوتاهمدت، رونمایی از طرحها و ایدههای موقت یا دائم جایگزین و قابلاجرا در دستور کار قرار گیرد؟ در ادامه مطلب جهت نشان دادن اهمیت ساختاری انتخاب یک استراتژی و سیاست صحیح مانند "تلفیق یکپارچهسازی اراضی با آبیاریهای تحتفشار" و تأثیرات بسیار مثبت آن بر افزایش بهرهوری و راندمان مصرف آب، نگاهی اجمالی به تجربه کشور ترکیه که مانند کشور ما در کمربند خشک و نیمهخشک نیمکره شمالی واقع شده و شباهتهای فراوانی در نوع نگرانیها، تنگناها و ضرورتها، در بخش آب و کشاورزی وجود دارد، میاندازیم.
تجربه کشور ترکیه
در گزارش منتشرشده در سال 2013 توسط وزارت کشاورزی و دامپروری دولت ترکیه با عنوان " استفاده و بهرهوری آب کشاورزی در ترکیه" [4]، آمده است که در این کشور سرانه آب قابلدسترس 1500 مترمکعب بوده که بر اساس جدول طبقهبندی سرانه آب قابلدسترس، در زمره کشورهای غنی یا ثروتمند به لحاظ سرانه آب قرار ندارد. این کشور به علت قرار گرفتن در ناحیه خشک و نیمهخشک دارای ریسک بالای قرار گرفتن در معرض اثرات منفی تغییرات آبوهوای و خطرات ناشی از خشکسالی، و بحران غذا قرار دارد، ولی همزمان برای افزایش تولید محصولات کشاورزی ناگزیر به آبیاری بیشتر و بهتبع آن مصرف آب بیشتر نیز هست. در این کشور 72 درصد از منابع آبی برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده میشود و در عین حال تقاضا برای آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و غیره در حال افزایش بوده و فشار علیه بخش کشاورزی برای کاهش مصرف آب از طریق افزایش بهرهوری در حال افزایش است. طبق این گزارش بر اساس نتایج حاصله از مانیتورینگ و ارزیابی شبکههای آبیاری نرخ آبیاری 55 درصد و راندمان آبیاری 45 درصد اعلام شده است، که متعاقب آن دو سؤال اساسی برای دولتمردان ترکیه مطرح شد که چگونه نرخ آبیاری را در کشور افزایش دهیم؟ و چگونه از سودمندی آبیاری اطمینان حاصل کنیم؟
در ادامه ضمن اذعان به اینکه گسترش آبیاری مدرن برای حصول به اهداف گفتهشده اجتنابناپذیر است یک مانع بسیار اساسی برای نیل به این اهداف بر سر راه آنها قرار داشت (که دقیقاً مشکل امروزی بخش کشاورزی ایران هم هست) و آن مشکلات ساختاری در بخش کشاورزی و یا به عبارتی عدم وجود زیرساخت مناسب برای مانیتورینگ، ارزیابی عملکرد و مدیریت علمی و کاربردی بخش کشاورزی و آب بود. این مشکلات ساختاری در 4 دسته مشخص به شرح ذیل تقسیمبندی شدند:
پراکندگی و تعدد قطعات؛
مناسب نبودن اندازه یا مساحت قطعات؛
عدم دسترسی مستقیم بخشی از قطعات به کانال آبیاری؛
و پارسلها برای خدمات مکانیزاسیون کشاورزی مناسب نبودند.
راهکار پیشنهادی برای حل این مشکلات یکپارچهسازی اراضی جهت توسعه آبیاریهای تحتفشار و مدرن ذکر گردید و نتیجه سیاستهای حمایتی از برنامههای مرتبط با توسعه سیستمهای آبیاری تحتفشار و حمایتهای بانکی از سال 2006 تا 2012 به شرح ذیل اعلام شد:
30 تا 80% صرفهجویی در مصرف آب؛
20 تا 50% افزایش تولید محصول؛
40 % صرف جویی در مصرف انرژی.
بر اساس این گزارش مهمترین نقش برای نیل به این نتایج، یکپارچهسازی اراضی کشاورزی بوده است، چرا که با یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، هزینههای سرمایهگذاری در این بخش کاهش یافته، سرمایهگذاری در توسعه آبیاری مدرن تسهیل و شتاب یافته و عدم سازمانیافتگی بهرهبرداران و مشکلات منتج از این آشفتگی کاهش یافت.
در شکلهای زیر که در گزارش مربوطه آمده است، آرایش پارسلهای زراعی تحت بهرهبرداری بهرهبرداران در یکی از نواحی تحت اجرای طرح یکپارچهسازی اراضی، قبل و بعد از اجرا به تصویر کشیده شده است. از مقایسه دو تصویر کاهش تعداد پارسلها، افزایش اندازه پارسلها و قرار گرفتن آنها در یک شکل هندسی منظم با دسترسی مستقیم به شبکه آبیاری کاملاً مشخص است. نتایج حاصله از اجرای سیاست یکپارچهسازی در این اراضی به شرح ذیل بوده است:
به علت افزایش اندازه قطعات پیادهسازی و انجام تکنیکهای زراعی و متدهای آبیاری تسهیل یافت؛
تعدد قطعات تا 40 درصد کاهش و اندازه قطعات تا 80 درصد افزایش یافت؛
هزینه و مقدار سوخت مصرفی برای انجام خدمات مکانیزاسیون با کاهش فاصله بین قطعات کاهش یافت؛
راندمان آبیاری بین 60 تا 90 درصد افزایش یافت؛
2.5 ساعت در هکتار صرفهجویی در خدمات مکانیزاسیون و نیروی کار؛
افزایش حس مشارکت در بین بهرهبرداران؛
و بالاخره مشکلات مربوط به آبیاری و حملونقل در تمام پارسلها حل شد.
در این گزارش بر اساس نتایج حاصله بهصراحت گفته شده که اگر یکپارچهسازی اراضی با پروژههای آبیاری مدرن بهصورت تلفیقی در اراضی کشاورزی اعمال شود بیش از 50 درصد در مصرف آب صرفهجویی خواهد شد. بهعنوان مثال، نتایج حاصله از پروژه یکپارچهسازی اراضی در قالب پارسلبندی اراضی و توسعه آبیاری مدرن در ناحیه Karaman Merkez Kisecik منجر به 64 درصد صرفهجویی در مصرف آب گردیده است .
در این گزارش استراتژی جدید دولت ترکیه گسترش پروژههای یکپارچهسازی اراضی با اهداف چندگانه بر اساس حوضه آبریز بیان شده است.
در گزارش دیگری از وزارت غذا، کشاورزی و دامپروری دولت ترکیه که در ماه آوریل 2013 با عنوان: "تغییرات ساختاری و اصلاحات در کشاورزی ترکیه" انتشار یافت [5] آمده است که:
تمهیدات قانونی برای ممنوعیت خرد شدن اراضی کشاورزی در حال انجام است؛
در حالی که 450 هزار هکتار زمین زراعی در ترکیه در طی سالهای 1961 تا 2002 در مدت 41 سال یکپارچهسازی شد، در بین سالهای 2003 تا 2012 در طول 10 سال 3 میلیون هکتار در این کشور یکپارچهسازی شده؛
و پروژههایی برای یکپارچهسازی اراضی کشاورزی به میزان 1 میلیون هکتار در سال برنامهریزی شده است.
جمعبندی
افزایش آگاهی در مورد نتایج اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی راهبرد تلفیق یکپارچهسازی اراضی زراعی و آبیاریهای مدرن، و آگاهی از نتایج تجربیات و سیاستهای اعمالشده در این زمینه، کمک بزرگی به ایجاد انگیزه در بهرهبرداران جهت تسریع در پذیرش این طرح و تلاش بیشتر مدیران و قانونگذاران برای رفع موانع و اجرای سریعتر آن در اراضی زراعی کشور خواهد نمود. بر اساس پیشبینیها جمعیت کشور در سال 1400 به 100 میلیون نفر و سرانه آب قابلدسترس به 1300 مترمکعب خواهد رسید و از طرف دیگر با کاهش بارشها و تحلیل رفتن منابع آبی و افزایش تقاضا برای آب در بخشهای مختلف مسلماً فشار به بخش کشاورزی برای کاهش مصرف آب در آینده نزدیک بیشتر و بیشتر خواهد شد. لذا پیشنهاد میشود سیاستگذاران و قانونگذاران کشور بهعنوان یک ضرورت و آیندهنگری، بهموازات تشدید حمایتها و مشوقهای دولتی برای پیشبرد طرح یکپارچهسازی اراضی در کشور همراه با توسعه آبیاریهای مدرن، روشهای کمهزینهتر دیگر یکپارچهسازی مانند؛ اجاره طولانیمدت ، روش تعویض زمین و روش یکجاکشتی تخصصی اقلیم محور (پیشنهاد نویسنده)، را نیز مورد بررسی و مد نظر قرار دهند. چرا که با آگاهی از بحران خشکسالی و بتبع آن کمبود آب و افزایش تقاضا برای مواد غذایی فرصت چندانی برای انجام اصلاحات بنیادین در بخش آب کشاورزی برای نیل به توسعه پایدار نخواهیم داشت و با شدت گرفتن نگرانیها ناچاریم از تمام ظرفیتها و پتانسیلهای مادی و فکری موجود استفاده بهینه کنیم.
منابع
1- UN, FAO, and ILO (1956), Progress in Land Reform, Second Report. NewYork: United Nations, Department of Economic Affairs.
2- آشکار آهنگر کلایی، م. اسدپور، ح. علیپور، ع (1385هخ)، بررسی نگرش کشاورزان به طرح یکپارچهسازی اراضی در شالیزارهای مازندران، مطالعه موردی روستای گلیرد شهرستان جویبار، اقتصاد کشاورزی و توسعه، سال چهاردهم، شماره 55.
3- منتظر نجفآبادی، م، ح، اوضاع طبیعی دشت اصفهان و تاثیر زایندهرود بر آن، پایاننامه کارشناسی ارشد گروه جغرافیا دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان، 1365.
-4 http://www.comcec.org/wp-content/uploads/2015/07/Turkey1.pdf
-5http://www.tarim.gov.tr/Belgeler/ENG/changes_reforms.pdf
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت شمس، تاریخ انتشار: 1خرداد1397 ، کدخبر: 182188: www.npps.ir
ا.ح75